زنان آسیبدیده که بجز تاثیر منفی بر همه اعضای خانواده، جامعه را نیز تحت تاثیر قرار میدهند، از جانب مسوولان نیازمند حمایتند. با این حال این زنان که در اغلب موارد به دلیل فقر به چنین سرنوشتی دچار شدهاند، در بیسرپناهی در معرض آسیبهای مختلفی هستند و در این میان بسیاری از زنان آسیبدیده دارای فرزند نیز در چنین شرایطی بدون سرپناه شب را به صبح میرسانند.
مدیرعامل مرکز زنان سرزمین خورشید با تاکید بر نبود سرپناه برای این افراد و لزوم توجه به زنان آسیبدیده روز گذشته در اینباره به ایلنا گفت که «مسوولان میترسند با حمایت از زنان ویژه در مظان اتهام قرار گیرند.» به گفته لیلا ارشد، گاهی مسوولان این احساس خطر را دارند که با خدمت به زنان بیسرپناه مورد اتهام قرار گیرند که از زنان دارای روابط جنسی پرخطر حمایت میکنند.
لزوم ایجاد خانههایی برای زنان بیسرپناه
وی با تاکید بر ضرورت ایجاد خانههایی برای نگهداری از زنان بیسرپناه دارای فرزند با بیان اینکه مددسرا یا گرمخانهای که زنان کارتنخواب را در تعداد زیاد پذیرش کند سراغ ندارم، گفت: «اما در تهران خوابگاههایی برای این زنان وجود دارد که در حال حاضر سه مورد از آنها را میشناسم. این مراکز به زنان خدمات کاهش آسیب ارایه میدهند. همچنین از زنانی که تمایل دارند شب را در این خوابگاهها بگذرانند نگهداری میکنند.»
وی با تاکید بر اینکه تعداد زنان نیازمند به چنین خدماتی بسیار بیشتر از تعدادی است که در این خوابگاهها پذیرش میشوند، ادامه داد: «زنان بیسرپناه شب را در این خوابگاهها گذرانده، استحمام کرده، غذایی ساده میخورند و صبح را در خارج از این مراکز میگذرانند.»
به گفته ارشد، خوابگاه با گرمخانه فرق دارد. گرمخانهها معمولا حالت اردوگاهی دارند و تعداد زیادی از افراد بیسرپناه را پذیرش میکنند، در حالی که برای زنان حضور در چنین اماکن شلوغی چندان مناسب نیست و تجربه نشان داده که نگهداری از زنان در تعداد بالا و به صورت اردوگاهی میتواند برای اهالی محل و گردانندگان، سازمانهای حمایتی و خود زنان مشکلاتی را ایجاد کند.
نگهداری اردوگاهی از زنان بیسرپناه تجربهای ناموفق
مدیرعامل زنان سرزمین خورشید نگهداری اردوگاهی از این زنان را تجربهای ناموفق دانست و گفت: در این شکل نگهداری موفقیت زیادی نصیب زنان نمیشود چراکه آنان مجبورند صبح بدون هیچ گونه تخصص و اشتغالی دوباره به جامعه بازگردند، این در حالی است که برای تامین معاش و زندگی خود راهی ندارند. یک مرد میتواند برای امرار معاش بارکشی یا زبالهگردی کند اما حقیقتا زنان نسبت به مردان محدودیتهای بیشتری برای کسب درآمد دارند.
وی با اشاره به طرح پیشنهادی خود مبنی بر ایجاد خانههایی برای نگهداری و آموزش زنان بیسرپناه دارای فرزند اظهار کرد: وقتی زنان در خانهای در تعداد کم پذیرش شوند و رفتوآمدها به صورت معمولی انجام شود و شرایطی برای زنان فراهم شود که اموری همچون نظافت، آشپزی، خرید و... را خودشان انجام دهند، نتایج بسیار بهتری دارد.
ارشد تصریح کرد: زندگی در چنین خوابگاههایی زمینهساز تغییر رفتار این گروه شده و موجب میشود زنان از رفتار کارتنخوابی و بیهویتی تغییر رویکرد داده و هویت خود را بازیابی کنند.
وی با اشاره به بارداری در زنان کارتنخواب بیان کرد: نمیتوان آنها را در اماکنی شلوغ که زنان با فرزندانشان زندگی میکنند، نگهداری کرد اما اگر چنین پانسیونهایی برای زنان بیسرپناه دارای فرزند در نظر گرفته شود، کودکان آنها میتوانند در امنیت به سر برده و مادران نیز مسوولیت نگهداری از خانه و امور خانهداری همچون پخت و پز را برعهده بگیرند.
حمایتهای صورتگرفته در مددسراها کافی نیست
ارشد حمایتهای انجام شده در مددسراها را موقتی و مقطعی دانست و گفت: این حمایتها برای زنان کافی نیست. آنها نیازمند خدمات درمانی و بهداشتی هستند و خانههای پیشنهادی یادشده میتوانند خانههای موقت باشند که زنان بعد از شش ماه تا یک سال زندگی در آن مهارتآموزی داشته و برایشان اشتغال ایجاد شده و در نهایت به عنوان یک شهروند به زندگی عادی بازگردند و جای خود را به نفر بعدی دهند.
سرپناه، زنان دارای فرزند را نمیپذیرد
مدیرعامل زنان سرزمین خورشید تصریح کرد: در حال حاضر اگر مادری به همراه فرزند خود بیسرپناه باشد، هیچ سرپناه یا خانه میانراهی وی را به همراه کودکش نمیپذیرد و در نتیجه مادر مجبور میشود فرزند خود را به بهزیستی بسپارد که کار چندان راحتی نیز نیست.
وی با تاکید براینکه بسیاری از زنان کارتنخواب و معتاد زمانی که صاحب فرزند میشوند، سعی میکنند رفتارهای پرخطر خود را به تدریج کم کرده تا مادران مناسبی باشند، گفت: این زنان دوست ندارند فرزندانشان مشکلات آنان را تجربه نکنند. این در حالی است که مادر بیسرپناهی که آرزوی داشتن زندگی سالم و پرورش فرزند خود را دارد، بدون داشتن سرپناه نمیتواند این کار را انجام دهد.
این مددکار اجتماعی با تاکید براینکه معمولا کودکان دارای مادر بیسرپناه در معرض همه نوع آزار جسمی، جنسی، عاطفی، اجتماعی و روانی هستند، تاکید کرد: نتیجه این موضوع آن است که در آینده با گروهی مواجه خواهیم شد که آنان نیز از یک زندگی سالم برخوردار نیستند. معمولا این کودکان در پارکها و خیابانها شب را به صبح میرسانند.حتی در مواردی این کودکان دزدیده شده و مشخص نیست در چه شرایطی به سر برده و چه آیندهای برایشان رقم میخورد.
کودکان خماری که مخدر مصرف نمیکنند
ارشد ادامه داد: «کودکانی که در پارکها و خیابانها بزرگ میشوند به هیچوجه امیدی برای داشتن کودکی و نوجوانی سالم نخواهند داشت و شرایط بسیار سختی را تجربه میکنند. گاهی کودکان به همراه مادران خود در اتاقهایی کوچک شب را به صبح میرسانند که در آن اتاق تعداد زیادی زن و مرد که هیچ نسبتی با هم ندارند، میخوابند و مواد مصرف میکنند.»
مدیر عامل زنان سرزمین خورشید افزود: بسیاری از کودکانی که در چنین اتاقهایی زندگی میکنند، اصطلاحا «بخوری» میشوند یعنی این کودکان مصرفکننده نیستند اما به دلیل دود و بخور ناشی از مصرف مواد مخدر در اطرافشان به این مواد وابسته شده و درد و فشار ناشی از نیاز به مخدر را در خود احساس میکنند.گاهی مادری که وضعیت مناسبی ندارد و مصرفکننده مواد مخدر است، برای آرام کردن و خواباندن کودک خود از متادون یا سایر مخدرها و محرکها استفاده میکند.
برخی زنان به دلیل سرریز فقر کارتنخواب میشوند
این مددکار اجتماعی با اشاره به اینکه مشاهدات نشان میدهد که برخی از زنان کارتنخواب به دلیل سرریز شدن فقر کارتن خواب شدهاند، گفت: گاهی فرد به دلیل فقر و زیادشدن هزینهها شرایط زندگیاش تغییر میکند و به مناطق آسیبزای شهر نقل مکان میکند و اگر بخواهیم چنین زنانی را به همراه فرزندانشان در یک مکان امن نگهداری کنیم، ضروری است یک مددکار یا روانشناس در کنارشان باشد و به مسایل آنان رسیدگی کند.مدیرعامل زنان سرزمین خورشید درباره واکنش مسوولان نسبت به اجرای طرح پیشنهادیاش گفت: هر چند مسوولان از این طرح استقبال میکنند اما برای اجرای آن مسایلی همچون کمبود بودجه و امکانات را مطرح میکنند بنابراین تاکنون اقدامی در این جهت صورت نگرفته است.
زنان انگ و تبعیض را تجربه میکنند
ارشد درباره تفاوت نگاهها به زنان و مردان کارتنخواب گفت: متاسفانه در نگاه مسوولان نوعی تفاوت میان زنان و مردان وجود دارد و خدمت به مردان برایشان راحتتر است. به همین دلیل میگوییم زنان انگ و تبعیض را تجربه میکنند و این موضوع در همه ردهها وجود دارد.ارشد تاکید کرد: کار کردن برای زنان سختتر است و مشکلات بیشتری به همراه داد و گاهی برخی مسوولان این احساس خطر را دارند که با خدمت به زنان بیسرپناه مورد اتهام قرار گیرند که از زنان دارای روابط جنسی پرخطر حمایت میکنند.
این مددکار اجتماعی با یادآوری تاسیس اولین مرکزDIC (مراکز کاهش آسیب اعتیاد) برای زنان در سال 85 این عمل را رفتاری جسورانه و اقدامی بزرگ خواند و خاطرنشان کرد: امروز انتظار این است که این روند ادامه پیدا کند به این معنا که اگر در آن زمان نیاز به سرپناههای گذری احساس میشد، امروز باید برای زنانی که اعتیاد را کنار گذاشته و با وجود داشتن فرزند بیسرپناه هستند، چارهای اندیشیده شود.
به گفته وی مشکلاتی که زنان دارند؛ هزینههای زیادی را بر دوش دولت میگذارد به عنوان مثال وقتی یک مادر طی ارتباطهای پرخطر ناشی از زندگی در شرایط نامساعد دچار HIV شده و کودکی با همین بیماری و یا کودکی معلول از وی متولد میشود، هزینههای آن باید توسط دولت تامین شود که این هزینهها در حقیقت باری به دوش دولت است.
خدمترسانی به زنان آسیبدیده سختتر است
ارشد با بیان اینکه گاهی درک موقعیت و همدلی را در مسوولان میبینم، یادآور شد: مسوولان این نیاز را احساس میکنند که باید از زنان آسیبدیده حمایت شود اما نگرانیهایی دارند که سبب میشود، بیشتر احتیاط کرده و همه جوانب را در نظر بگیرند. نگهداری از زنان بسیار مشکلتر و نیازمند احتیاطی بیشتر است چراکه میتواند مخالفتهایی را در سطح محله یا جامعه ایجاد کند.مدیرعامل زنان سرزمین خورشید در بخش دیگری از سخنان خود درباره رویکرد مسوولان امور زنان در بدنه حکومت نسبت به موضوع زنان آسیبدیده عنوان کرد: این گروه از مسوولان نگاههای متفاوتی نسبت به موضوع زنان آسیبدیده دارند، مثلا برخی از آنها نگاههای غیرمنطقی نسبت به حل مشکلات این زنان دارند در حالی که این نگاه درست نیست و در مقابل شهین دخت مولاوردی،معاون امور زنان ریاست جمهوری نگاهی بسیار مناسب، واقعی و انسانی به مسایل زنان دارد.
پیشرفت درخصوص مسایل زنان کارتنخواب میلیمتری است
وی با اظهار خرسندی از اینکه میبینم و میشنوم که برخی مسوولان مشکلات زنان آسیب دیده را باور دارند و درک میکنند، گفت: هر چند پیشرفتهای ما در این زمینه میلیمتری است اما این پیشرفت وجود دارد و امیدوارم این موضوع تاثیر خوبی بر کاهش آسیبها بگذارد.
ارشد با تاکید بر اینکه علاوه بر مهارتآموزی، ایجاد اشتغال برای زنان آسیبدیده ضروری است، تاکید کرد: باید در خصوص ایجاد اشتغال برای آنان فکری شود و حتی لازم است؛ علاوه بر حمایتهای اجتماعی، آموزشی، روانشناسی و درمانی حمایتهایی همچون خدمات دندانپزشکی و چشم پزشکی که ظاهر این زنان را آماده ورود به اجتماع کند، نیز ارایه شود. ما مشاهده کردیم؛ زنانی که در شرایط بهتری قرار گرفتند، توانستند زندگی بهتری داشته باشند.این مددکار اجتماعی تاکید کرد: ما افرادی را میشناسیم که جزو سختترین و پرمسالهترینها بودند، به طوری که فکر میکردیم؛ هیچگاه شرایط آنان تغییری نمیکند اما زمانی که به آنها آموزش داده شد، شرایط زندگی خود و فرزندانشان بهبود یافت و تبدیل به انسانهایی موفق در جامعه شدند.
لزوم آموزش به زنان بیسرپرست برای کنترل باروری
این مددکار اجتماعی در پایان درباره وضعیت کودکان دارای معلولیت شدید متعلق به مادران بیسرپناه گفت: گاهی مادران این کودکان را نمیپذیرند و ناگزیر به بهزیستی سپرده میشوند اما اگر چنین زنانی در مراکز خاص، مهارت کنترل باروری خود و نحوه مراقبت از خود را بیاموزند، تولد نوزادان معلول کاهش خواهد یافت و در نتیجه از هزینههای دولت کاسته خواهد شد.