پس از آنکه وضعیت زنان در بافت‌های فرسوده و سکونتگاه‌های غیررسمی دو بار در شورای اجتماعی کشور مورد بررسی قرار گرفت قرار شد با امضای تفاهم‌نامه‌ای میان معاونت زنان و خانواده رییس‌جمهوری و وزارت راه و شهرسازی وضعیت زنان در سکونتگاه های غیررسمی ساماندهی شود...

دکتر سعید معیدفر،جامعه‌شناس و مشاور اجتماعی وزیرراه و شهرسازی می‌گوید: تاکید بر زنان در عملیات احیای بافت‌های فرسوده و سکونتگاه‌های غیررسمی یک تاکید واقع‌بینانه است چون امروز همین زنان هستند که در محلات، جلسات دورهمی مذهبی، خیریه‌ای و کمک به هم‌نوعانشان دارند و از جهت دیگر می‌دانیم در این بافت‌های مسئله‌دار، بیشتر کسانی که آز آن وضعیت آسیب می‌بینند زنان، کودکان و سالخوردگان هستند.»
 این دانشیار ۵۹ ساله بازنشسته دانشگاه تهران در گفتگویی که پیش رو دارید به زوایای اجتماعی تفاهم‌نامه‌ای پرداخته است که ماه قبل بین وزارتخانه راه و شهرسازی و معاونت زنان و خانواده ریاست‌جمهوری منعقد شده‌است. پس از آنکه وضعیت زنان در بافت‌های فرسوده و سکونتگاه‌های غیررسمی دو بار در شورای اجتماعی کشور مورد بررسی قرار گرفت قرار شد با امضای تفاهم‌نامه‌ای میان معاونت زنان و خانواده رییس‌جمهوری و وزارت راه و شهرسازی وضعیت زنان در سکونتگاه های غیررسمی ساماندهی شود. 

مشروح گفتگو با دکترمعیدفر را در ادامه می‌خوانید:

* آقای دکتر معید‌فر وزارت راه و شهرسازی، و معاونت زنان و خانواده تفاهم‌نامه‌ای برای همکاری مشترک در مورد توانمندسازی زنان در سکونتگاه‌های غیررسمی و بافت‌های فرسوده منعقد کرده‌اند، فکر می‌کنید وزارت راه و شهرسازی چگونه در این کار وارد می‌شود و می‌تواند چه نقشی بر عهده بگیرد؟

من در جزئیات این تفاهم‌نامه نیستم ولی به هر حال رویکرد جدید شرکت عمران و بهسازی این است که برای احیا بافت‌های فرسوده و اسکان غیررسمی به جای اینکه نگاه کالبدی داشته باشیم و صرفا فرسودگی در ساختمان‌ها یا نبود برخی از فرصت‌ها برای دسترسی به خدمات را در نظر بگیریم، فرسودگی در ابعاد دیگر را هم ببینیم. یک بخش اساسی این است که این بافت‌ها درست است که در کالبد دچار مشکلاتی هستند اما آیا واقعاً از نظر به اصطلاح اجتماعی، اقتصادی هم دچار ضایعات و مشکلات هستند و نکته بعدی این است که اگر هم چنین باشد قاعدتاً برای احیا آن بافت ما نیازمند آن هستیم که با مشارکت خود ساکنان و یا کسانی در آنجا صاحب نفوذ هستند، آن بافت را احیا کنیم. صرف اینکه جایی نوسازی شود، ممکن است نه تنها مشکلات مردم را حل نکند؛ بلکه ممکن است مشکلات متعدد دیگری را بیافزاییم. بنابراین تاکید بر این است که ما قطعاً اگر تشخیص ‌می‌دهیم در آن مکان‌ها سرمایه‌های اجتماعی مشکل دارد یا زمینه مشارکت در جامعه برای احیا بافت نه فقط کالبدی، بلکه در همه زمینه‌هایش ضعیف است، اولین کاری که می‌توانیم انجام دهیم توانمندسازی ساکنان مکان یا محل است. پس باید فرصت‌هایی فراهم شود تا زمینه‌های همکاری جمعی و اجتماعی برای احیا بافت به وجود بیاید.

*درواقع عمده کسانی که بیشترین زمان را در این بافت‌های فرسوده می‌گذرانند زنان و کودکان هستند. مردان عموما برای کار از محل خارج می‌شوند و شامگاه برمی‌گردند. آثار بافت فرسوده بر زنان و کودکان است. در چنین شرایطی برای احیای بافت فرسوده چگونه باید وارد شد که بتوان جریان اجتماعی داخلی و خارج از محل را به نفع احیا پیش برد؟

در آن مکان‌ها به دلایل مختلفی که یکی از آنها ممکن است اقتصادی باشد و ضعف بنیه اقتصادی آن بافت ‌را دچار فرسودگی کند. اما مهم‌تر از آن همان‌طور که اشاره کردم همکاری‌هایی است که در آن محل باید اتقاق بیافتد تا اگر یک به اصطلاح حرکتی به سوی احیا آن به اصطلاح بافت از سوی نهادهای عمومی و دولتی مطرح شود، به سرعت بتواند به صورت یک جریان اجتماعی دربیاید و در ابعاد دیگر هم آن بافت بهبود پیدا کند. بنابراین بحث از توانمندسازی دیگری است که شرکت عمران و بهسازی دارد و معتقد است قبل از ورود مهندسان و پیمانکاران به بافت ابتدا باید جامعه‌شناسان، مردم‌شناسان و کسانی که می‌توانند مسائل مردم را در ابعاد مختلف بشناسند، به همکاری برای احیا بافت دعوت کنند. بنابراین بحث توانمند‌سازی از اینجا است. حالا در مورد این توانمندسازی، چرا زنان اهمیت دارند؟ معمولا تاکید بر این است که خوشبختانه امروز زنان نقش بسیار عمده‌ای در مشارکت اجتماعی پیدا کرده‌اند و در اغلب فعالیت‌های اجتماعی، خیریه‌ای، انجمن‌ها، نهاد‌های مدنی و حتی در عرصه عمومی در محلات و مکان‌های مختلف شهری، بیشتر همکاری‌های زنان را در فعالیت‌های اجتماعی می‌بینیم، آنها هستند که بیشتر استقبال می‌کنند؛ بیشتر اقدام می‌کنند. بنابراین از یک جهت تاکید بر زنان یک تاکید واقع‌بینانه است چون امروز حتی همین زنان هستند که در محلات جلسات دورهمی مذهبی، خیریه‌ای و کمک به هم‌نوعانشان دارند و از جهت دیگر می‌دانیم در این بافت‌های مسئله‌دار، بیشتر کسانی که آز آن وضعیت آسیب می‌بینند زنان، کودکان و سالخوردگان هستند. کودکان که قاعدتاً خیلی در یک پیش‌بینی کوتاه‌مدت نمی‌توان برای آنها اقدامی انجام داد؛ مگر بهبود شیوه‌های تربیتی که جای خود دارد. بنابراین زنان از جهت آسیب‌پذیریشان در این بافت‌ها و مکان‌های مسئله‌دار می‌تواند شیوه‌ی مناسبی باشند که با توانمند‌سازی آنها اقدامی موثر برای احیا بافت انجام داد.

*به نظر شما علاوه بر وزارت شهرسازی و معاونت زنان که این تفاهم‌نامه را امضا کردند به نظر شما چه نهادهایی دیگری می‌توانند در این مسئله ورود پیدا کنند و برای کاهش آسیب دولت می‌تواند چه خدمات اجتماعی بدهد که این آسیب کاهش پیدا کند؟

فکر می‌کنم اگر که در کنار دولت‌ها، نهادهای مدنی بتوانند در عرصه ملی وارد شوند. ما یک نوع NGO‌ها و یک نوع CBOها داریم. NGOها در یک گستره ملی همان مشارکت ‌های مردم هستند وCBO ها در واقع همان نهادهای محلی هستند. برای احیاCBO‌ها یا به اصطلاح توانمندسازی آنها، NGOها می‌توانند کمک موثری داشته باشد. دولتمردان باید بتوانند همکاری NGO‌ها را برای این اقدام جلب کنند و خصوصاً همین طور که اشاره کردم در این NGOها زنان نقش بسیار مهمی در حوزه آسیب‌دیدگان اجتماعی ایفا می‌کند و قاعدتاً مداخله آنها می‌تواند بسیار کارساز باشد.

*اما دولت چه کاری می‌تواند انجام دهد؟

در دنیا بحث از این است که دولت باید بیشتر یک نهاد تسهیل‌گر باشد اگر به عنوان یک نهاد مداخله‌گر باشد؛ خیلی نتایج مشعشعی از آن به‌دست نمی‌آید. در این بافت‌های فرسوده، جاهایی که دولت‌ها خواسته‌اند خودشان رأساً وارد شوند خیلی نتایج مفیدی به دست نیامده‌است. در واقع اگر به عنوان تسهیل‌گر وارد شود تاثیر می‌گذارند مثلا اگر یک به اصطلاح یک جریان اجتماعی برای احیا بافت ایجاد شود با کمک خود مردم، NGOها وCBO ها و توانمند ساختن آنها، دولت می‌تواند در چهارچوب چنین همکاری‌های مدنی، تسهیلات لازم را خصوصاً در بعد بودجه‌ای یا بعد وام به عهده بگیرد و قاعدتاً این سرمایه به شدت می‌تواند موثر واقع شود. دولت‌ها در عین حال می‌توانند برخی از موانع را هم از جلوی پا بردارند مانند موانع قانونی، حقوقی و اداری. در عین حال مثلاً الان ممکن است موانعی را داشته باشیم در جامعه خودمان برای فعالیت‌های نهادهای مدنی یا نهاد عمومی دولت ها باید بتواند این موانع را برطرف بکنند در عین حال ممکن است در قوانین و مقررات بعضاً مسائلی برای توانمند‌سازی زنان، بافت فرسوده و مشارکت مدنی باشد که باید تا حد زیادی مرتفع شود. بنابراین من نقش دولت‌ها را بیشتر یک نقش تسهیل‌گر می‌بینم و معتقدم اگر مداخله مستقیم انجام شود می‌تواند چرخه مشکلات و آسیب‌ها را تشدید کند. کما اینکه سال‌ها است در یک چنین وضعیتی گرفتار شده‌ایم و این مداخله مستقیم دولت در زندگی اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جامعه نه تنها مشکلات را حل نکرده است؛ بلکه پیچیده‌تر کرده است و متاسفانه امروز می‌بینیم که دستاورد این مداخلات به چه شکلی است. رویکرد وزارت راه و شهرسازی و خصوصاً شرکت عمران و بهسازی، صرف‌نظر از پروژه‌هایی که از قبل اجرا شده این بوده که تا آنجا که ممکن است به عنوان یک نهاد تسهیل‌گر عمل کند و از بقیه نهادهای دولتی مثل شهرداری‌ها، استانداری‌ها و آنهایی که مرتبط‌اند با موضوع نیز انتظار می‌رود ضمن همکاری با یکدیگر بتوانند تسهیل‌گر خوبی برای یک جریان اجتماعی موثر در جهت بهبود بافت باشند.

*عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی گفته است: آمادگی دارد علاوه بر رفع مشکلات زنان و خانواده در حوزه فعالیت‌های شهرسازی، مشکلات این قشر جامعه را برطرف کند. این به چه معنا خواهد بود و در عمل منتظر چه وقایعی باید باشیم؟

ما قاعدتا‌ً در حوزه وزارت راه و شهرسازی، مسئولیت‌های خاص خودمان را داریم و در چهارچوب مسئولیت‌ها باید عمل کنیم، یعنی ممکن است برخی از اقدامات در مورد زنان باشد که چندان ربطی به حوزه مسئولیت‌ها و وظایف وزارتخانه نداشته باشد مثلاً به عهده‌ی نهادهای فرهنگی و اجتماعی مرتبط باشد. وزارتخانه در حوزه وظایفش با نهادها با وزارتخانه‌ یا دستگا‌ه‌های دیگری که می‌تواند نقشی را ایفا کنند می‌تواند تفاهم‌نامه‌ و موافقت‌نامه‌‌های مشترک داشته باشد مثلاً اگر جایی احساس می‌کنیم که برای حل مسکن آسیب‌دیدگان باید کاری انجام دهیم می‌توانیم با وزارت کار و تعاون و رفاه اجتماعی همکاری داشته باشد که این کار هم انجام گرفته‌است و تفاهم نامه صورت گرفته‌است یا اگر برای جوانان بخواهیم اقدامی انجام دهیم مسلماً باید این همکاری را با وزارت ورزش و جوانان دنبال کنیم یا در حوزه دیگر مثل همین تفاهم‌نامه‌ای که با معاونت بانوان ریاست جمهوری امضا شده‌است، حاکی از این است که ما برای اقدام، احساس کردیم که باید این همکاری بین این دو نهاد به وجود بیاید و ممکن است این ارتباط و همکاری با نهادهای دیگر انجام شود. ذهنیت ما نسبت به اصلاح و حل مسائل زنان و بقیه اقشار جامعه در حوزه مسئولیت‌های خودمان، مسلماً باید با همکاری نهادهای مسئول اتفاق بیافتد.