احمد محمدپور؛ رسول صادقی؛ مهدی رضایی؛ لطیف پرتوی
دوره 7، شماره 4 ، دی 1388
چکیده
طی چند دهه ی اخیر، نهاد خانواده و نظام خویشاوندی متأثر از ورود فرایند و پیامدهای نوسازی، تغییر و تحولاتی ژرف را در دو سطح عینی- ساختاری و ذهنی- معنایی تجربه کرده است. از اینرو، این مقاله به واکاوی فرایند نوسازی و مکانیسم? تأثیرگذاری آن بر نهاد خانواده در بستر اجتماع ایلی و درک و تفسیر مردمان آن از اشکال سنتی و مدرن خانواده، ابعاد و عوامل ...
بیشتر
طی چند دهه ی اخیر، نهاد خانواده و نظام خویشاوندی متأثر از ورود فرایند و پیامدهای نوسازی، تغییر و تحولاتی ژرف را در دو سطح عینی- ساختاری و ذهنی- معنایی تجربه کرده است. از اینرو، این مقاله به واکاوی فرایند نوسازی و مکانیسم? تأثیرگذاری آن بر نهاد خانواده در بستر اجتماع ایلی و درک و تفسیر مردمان آن از اشکال سنتی و مدرن خانواده، ابعاد و عوامل زمینه?ساز تغییرات خانواده می?پردازد. روش?شناسی مورد استفاده، روش تحقیقِ ترکیبیِ هم زمان- زاویه?بندی است که شامل دو روش کمّی- کیفی، دو جهت?گیری نظری اثباتی- تفسیری، دو نوع دادهی کمّی- کیفی و بیش از یک محقق است. نتایج برررسی نشان می?دهند که خانواده در بین ایلات مذکور، هم از نظر ساختاری-کارکردی و هم از نظر معنایی- تفسیری در معرض تغییر بوده است. یافته?های کمّی مطالعه نشان داد که سه مؤلفه ی نوسازی یعنی شهرنشینی، آموزش مدرن و رسانه?های ارتباطی بر افول ابعاد سنتی خانواده و پیدایش شکل مدرن آن مؤثر بوده?اند. یافته?های کیفی مطالعه نیز که در قالب یک مدل زمینه?ای ارایه شده است ضمن تأیید نتایج بخش کمّی، بیانگر آن است که افراد جامعه ی مورد مطالعه نسبت به منابع این تغییرات و پیامدهای آن به طور بازاندیشانه?ای آگاه و از حساسیتی ویژه? برخوردارند.
احمد محمدپور؛ داریوش بوستانی؛ رسول صادقی؛ مهدی رضایی
دوره 7، شماره 2 ، مرداد 1388
چکیده
بنیان روش?شناسی فمینیستی در نقد علوم طبیعی و اجتماعی بهعنوان دانش?های دوجنسی?گرا قرار دارد. فمینیست?ها بر این باورند که سؤالها، نظریهها، مفاهیم، روش?شناسی?ها و داعیه?های معرفتی دانش متعارف که فرض می?شود فراغت ارزشی-جنسیتی دارند، در حقیقت درکی مخدوششده و ناعادلانه، هم از طبیعت و هم از زندگی اجتماعی، بهدست داده?اند. بهعلاوه، ...
بیشتر
بنیان روش?شناسی فمینیستی در نقد علوم طبیعی و اجتماعی بهعنوان دانش?های دوجنسی?گرا قرار دارد. فمینیست?ها بر این باورند که سؤالها، نظریهها، مفاهیم، روش?شناسی?ها و داعیه?های معرفتی دانش متعارف که فرض می?شود فراغت ارزشی-جنسیتی دارند، در حقیقت درکی مخدوششده و ناعادلانه، هم از طبیعت و هم از زندگی اجتماعی، بهدست داده?اند. بهعلاوه، تجربههای مرتبط و مبتنی بر جهان اجتماعی در دانش اثبات?گرایی، حذف یا در بهترین حالت دستِکم گرفته شده است. به همین علت، از میانهی دوم قرن بیستم، فمینیسم خواه بهعنوان نوعی نقد و خواه بهعنوان یک رویکردِ نظری مبتنی بر پارادایم انتقادی یا به مثابه یک پارادایم مستقل در علوم اجتماعی و رفتاری معاصر، اصول و مفروضات پارادایمیِ وفاق سنتی-اثبات?گرایی را به چالش کشاند و بر همین اساس، بدیل?های هستی?شناختی، معرفت?شناختی و روش?شناختی خاص خود را عرضه کرد. از منظر رویکردِ فمینیستی، دانش دارای خصلتی محلی، موقعیتی، بسترگرا و تاریخی و نه موجودیتی جهان شمول و فرابستری است. این مقاله قصد دارد مبانی پارادایمی و مجادلههای انتقادی در تحقیق فمینیستی را مطالعه کند. در این راستا، ابتدا ضمن مرور اجمالی بر رویکرد عمومی فمینیسم و روند پیدایش تاریخی آن، سه خُرده?رهیافت تجربه?گرایی فمنیستی، نظریهی دیدگاه فمینیستی، و پست?مدرنیسم فمینیستی مطالعه می?شوند. سپس، مواضع پارادایمیکِ تحقیق فمینیستی در قالب مباحث هستی?شناسی، معرفت?شناسی و روش?شناسی بحث و مطالعه میشوند. بخش آخر مقاله به نقدهای روش?شناختی فمینیستی از پارادایم اثباتی و نیز معرفی و تشریح اصول روش تحقیق فمینیستی اختصاص دارد.
رسول صادقی؛ علی محمد قدسی؛ جواد افشارکهن
دوره 5، شماره 1 ، شهریور 1386
چکیده
در وضعیت کنونی جامعه ایران، پدیده ازدواج تحتتأثیر تحولات ساختاری و ارزشی جامعه از یکسو و شرایط بیسازمانی و ناهماهنگی خرده نظامهای اجتماعی از سوی دیگر، بعنوان یک مسئله اجتماعی نمود یافته است. با توجه به اهمیت موضوع و ساختار جوان جمعیتی ایران، این مقاله به بررسی نگرش و دیدگاه جوانان مجرد پیرامون ازدواج، ابعاد و جهات آسیبزای ...
بیشتر
در وضعیت کنونی جامعه ایران، پدیده ازدواج تحتتأثیر تحولات ساختاری و ارزشی جامعه از یکسو و شرایط بیسازمانی و ناهماهنگی خرده نظامهای اجتماعی از سوی دیگر، بعنوان یک مسئله اجتماعی نمود یافته است. با توجه به اهمیت موضوع و ساختار جوان جمعیتی ایران، این مقاله به بررسی نگرش و دیدگاه جوانان مجرد پیرامون ازدواج، ابعاد و جهات آسیبزای آن میپردازد. یافتهها نشان میدهد که حدود90 درصد جوانان معتقدند موقعیت ایدهآل ازدواج برای پسران، بعد از اشتغال به کار و دارا بودن شرایط مالی مناسب بوجود میآید، همچنین حدود نیمی از جوانان پاسخگو مناسبترین موقعیت ازدواج برای دختران را بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی و کسب استقلال اقتصادی بیان نمودهاند که در واقع بیانگر نوعی تغییر ارزشی در جامعه و ظهور نقشهای اجتماعی جدید برای زنان میباشد. همچنین نتایج نشان داد که مدرنیزاسیون و ابعاد آن همراه با اعتقادات و ارزشهای قومی فرهنگی از عوامل تعیینکننده نگرشها و ایدهآلهای ازدواج جوانان میباشند. در خصوص تبدیل شدن ازدواج به یک مسئله اجتماعی، جوانان بر این عقیده بودهاند که عوامل مختلفی مانند مشکل دستیابی جوانان پسر به فرصتهای اقتصادی و نداشتن شغل دائم، پیدا نکردن فرد مناسب، نابرابری جنسیتی در فرایند ازدواج (نداشتن حق انتخاب همسر توسط دختران) و... زمینهساز مسئله ازدواج شده است. با توجه به مسئلهشدن ازدواج و آسیبهای اجتماعی ناشی از آن، ازدواج موقت بعنوان یک راهحل برای برون رفت از این وضعیت پیشنهاد شده و مورد توجه قرار گرفته است. حال آنکه اعتبارسنجی این راهحل در میان جوانان نشان داد که ازدواج موقت بعنوان حل مسئله، از اعتبار و پذیرش اجتماعی برخوردار نیست و با مخالفت شدید ارزشی جوانان همراه میباشد.
محمد جلال عباسی شوازی؛ رسول صادقی
دوره 3، شماره 1 ، فروردین 1384
چکیده
الگوهای ازدواج در بین کشورها و حتی در درون یک کشور در میان گروه های قومی گوناگون، متفاوت است. چنین نوسانی می تواند هم ناشی از عوامل قومی – فرهنگی ،و هم متأثر از عوامل اقصادی – اجتماعی باشد. مقاله حاضر با استفاده از داده های طرح ملی"بررسی ویژگی های اقتصادی اجتماعی خانوار 1380 " به بررسی الگوهای ازدواج در میان گروه های قومی در ایران پرداخته ...
بیشتر
الگوهای ازدواج در بین کشورها و حتی در درون یک کشور در میان گروه های قومی گوناگون، متفاوت است. چنین نوسانی می تواند هم ناشی از عوامل قومی – فرهنگی ،و هم متأثر از عوامل اقصادی – اجتماعی باشد. مقاله حاضر با استفاده از داده های طرح ملی"بررسی ویژگی های اقتصادی اجتماعی خانوار 1380 " به بررسی الگوهای ازدواج در میان گروه های قومی در ایران پرداخته و تأثیر مستقل قومیت بر این الگوها را بررسی می نماید. یافته ها نشان دهنده الگوهای متمایز ازدواج در میان گروه های قومی در ایران است. نتایج تحلیل چند متغیره نیز بیانگر این است که بعد از کنترل مشصه های اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی، تفاوتهای قومی در الگوهای ازدواج باقی می ماند و به عبارتی قومیت نقش مستقلی در تبیین الگوهای ازدواج در ایران است. هرچند هنجارها و ارزش های قومی فرهنگی در ورای نوسازی اقتصادی اجتماعی اثر خود را اعمال نموده و به تفاوت درالگوهای ازدواج منجر شده است، با اینحال عوامل اقتصادی اجتماعی نیز در تعدیل و کاهش اثر قومیت نقش داشته است. مطالعات جمعیت شناسی – مردم شناسانه با بکارگیری روش های کیفی می تواند شناخت عمیق تری نسبت به تأثیر هنجارها ،ارزشها و اعمال قومی بر الگوهای ازدواج و خانواده در ایران ارائه نماید.