نسترن دادخواه؛ اصغر عسگری خانقاه؛ علی باصری؛ فریبا میراسکندری
چکیده
رحم اجارهای در حال تبدیلشدن به یکی از راهکارهای مهم موجود جهت مقابله با ناباروری در زوجهای نابارور است. هدف محققان در این تحقیق تشریح تجربهزیستة زنان اجارهدهندۀ رحم است که عموماً از اقشار ضعیف، مطرود و در حاشیة جامعهاند. این پژوهش به صورت کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شده است. مشارکتکنندگان در این تحقیق ...
بیشتر
رحم اجارهای در حال تبدیلشدن به یکی از راهکارهای مهم موجود جهت مقابله با ناباروری در زوجهای نابارور است. هدف محققان در این تحقیق تشریح تجربهزیستة زنان اجارهدهندۀ رحم است که عموماً از اقشار ضعیف، مطرود و در حاشیة جامعهاند. این پژوهش به صورت کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شده است. مشارکتکنندگان در این تحقیق 34 نفر زن درگیر در پروسة رحم جایگزین در شهر تهراناند که از میان آنها 14 مورد زنان اجارهدهندة رحم، 14 مورد مادران واقعی، 3 مورد پزشکان و 3 مورد نیز واسطههای مرتبط با پدیدة رحم اجارهای هستند. مصاحبهها در بازهای یازدهماهه (1398) تا زمان حصول اشباع نظری ادامه یافته است و از مشارکتکنندگان با استفاده از تکنیکهای مصاحبة پدیدارشناسانه دادههای لازم به دست آمده است. همچنین، برای تحلیل دادهها از تکنیک تحلیل سهمرحلهای گراندد تئوری استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که زنان اجارهدهندة رحم عموماً از ضعیفترین اقشار اجتماعی هستند و عموم این زنان سرپرست خانوار هستند. آنها عموماً در مناسبات حاکم بر تولید فرزند نقشی منفعلانه را ایفا میکنند و با آنان بهمثابة یک کالا/ شیء یا ظرف حامل جنین برخورد میشود. نتایج این پژوهش نشان میدهد که اجارهدهی رحم مستلزم انسانزدایی از زنان گیرنده و سلطة همهجانبه بر کلیة ابعاد زیستیشان است. مناسبات حاکم، مجموعه قوانین و کیفیت سلطه زنان گیرندة جنین را در موقعیتی تحت نظارت قرار داده است. نتایج کلیدی پژوهش، که از حضور مستمر محققان در میدان و مصاحبه با واسطهها و پزشکهای درگیر در این عمل منتج شده است، نشان میدهد که با توجه به شمار بسیار بالای متقاضیان زنان اجارهدهندة رحم، در صورت وضعنشدن قوانین حمایتی شاهد گسترش این روابط و شدتیافتن سطح بهرهکشی از زنان خواهیم بود.