کارآفرینی
زهرا اسکندری؛ رسول عباسی؛ محمدرضا فلاح
چکیده
کسبوکارهای خانگی علاوه بر اینکه نقش قابلتوجهی در تولید ناخالص داخلی کشورها دارند، پیوندی میان فضای خانه و فعالیت اقتصادی ایجاد کردهاند. این کسبوکارها در کشورهای در حال توسعه برای زنان و بهویژه زنان سرپرست خانوار میتوانند ابزار مهمی برای توانمندسازی و کسب استقلال اقتصادی باشند. این پژوهش با هدف بررسی تجارب زیسته زنان سرپرست ...
بیشتر
کسبوکارهای خانگی علاوه بر اینکه نقش قابلتوجهی در تولید ناخالص داخلی کشورها دارند، پیوندی میان فضای خانه و فعالیت اقتصادی ایجاد کردهاند. این کسبوکارها در کشورهای در حال توسعه برای زنان و بهویژه زنان سرپرست خانوار میتوانند ابزار مهمی برای توانمندسازی و کسب استقلال اقتصادی باشند. این پژوهش با هدف بررسی تجارب زیسته زنان سرپرست خانوار در راهاندازی و اداره کسبوکارهای خانگی انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. روش نمونهگیری، غیر احتمالی از نوع قضاوتی بود که طی آن، ۱۹ زن سرپرست خانوار در شهرستان اسلامآباد غرب انتخاب و دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته به دست آمد. تحلیل دادههای کیفی با استفاده از روش هفتمرحلهای کولایزی صورت گرفته است. تحلیل دادهها نشان داد که تجارب مشارکتکنندگان در سه دسته اصلی شامل: شناخت الزامات کسبوکار خانگی، مهارت در مدیریت فروش، و مواجهه با چالشهای فردی، محیطی و جنسیتی قابل طبقهبندی است. یافتهها بیانگر آن است که ورود به عرصه کارآفرینی فرصتهای ارزشمندی برای این زنان و خانوادههایشان فراهم کرده، اما همزمان با موانع متعددی همراه است. این امر ضرورت تدوین سیاستها و برنامههای حمایتی مؤثر و متناسب با نیازهای این گروه از زنان را برجسته میسازد. همچنین ارائه آموزشهای تخصصی و حمایتهای مالی میتواند مسیر پایدارتری برای توسعه این نوع کسبوکارها توسط این زنان فراهم آورد.
کارآفرینی
رویا کرامت؛ رسول عباسی؛ محمدرضا فلاح
چکیده
در عصر حاضر یکی از کسبوکارهایی که بدان توجه شده، کسبوکارهای خانوادگی است. با توجه به اینکه راهکارها و عوامل مؤثر برای ورود زنان به کسبوکارهای خانوادگی شناسایی نشدهاند، برآن شدیم تا تحقیقی برای تسریع ورود زنان به این مشاغل انجام دهیم. هدف پژوهش حاضر ارائۀ چارچوبی جهت ورود زنان به حوزۀ کسبوکارهای خانوادگی است. رویکرد پژوهش ...
بیشتر
در عصر حاضر یکی از کسبوکارهایی که بدان توجه شده، کسبوکارهای خانوادگی است. با توجه به اینکه راهکارها و عوامل مؤثر برای ورود زنان به کسبوکارهای خانوادگی شناسایی نشدهاند، برآن شدیم تا تحقیقی برای تسریع ورود زنان به این مشاغل انجام دهیم. هدف پژوهش حاضر ارائۀ چارچوبی جهت ورود زنان به حوزۀ کسبوکارهای خانوادگی است. رویکرد پژوهش حاضر از نوع کیفی و این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ نوع، اکتشافی است. جامعۀ آماری پژوهش، کارشناسان کارآفرینی و مدیرانی هستند که در زمینۀ اشتغالزایی و کارآفرینی فعالیت دارند، همچنین زنانی که در کسبوکارهای خانوادگی مشغولاند. برای استخراج عوامل از شانزده مصاحبه استفاده شده است که براساس روش نمونهگیری گلولهبرفی انتخاب شدهاند. برای تجزیهوتحلیل مصاحبهها از روش دادهبنیاد استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که تقویت هویت خانوادگی و شایستگیهای فردی جزو شرایط علّی برای ورود زنان به کسبوکارهای خانوادگی است. همچنین میتوان به همراهی اجتماعی بهعنوان شرایط زمینهای و چالشهای خانوادگی بهعنوان شرایط مداخلهگر که مؤثر در ورود زنان به کسبوکار خانوادگی است، اشاره کرد. از راهبردهایی که طی یافتههای تحقیق برای تسریع در ورود زنان بهدست آمد، میتوان به بهبود تسهیلات زیرساختی و توانمندسازی زنان اشاره کرد.