علوم سیاسی
سیده آمنه میرخوشخو؛ سهیلا صادقی فسائی
چکیده
یکی از مهمترین مؤلفهها در افزایش مشارکت زنان در تصمیمگیری و سیاستگذاری، بررسی موانع و محدودیتهای حضور آنها در مدیریت سطوح کلان کشور است. پرسش اصلی این است که چه عوامل و ویژگیهایی موجب وضعیت کنونی عدم اقبال به حضور زنان در سیاستگذاری و تصمیمگیریهای کلان کشور میشود. در پاسخ به این پرسش، پژوهشهای متعددی به بررسی وضعیت ...
بیشتر
یکی از مهمترین مؤلفهها در افزایش مشارکت زنان در تصمیمگیری و سیاستگذاری، بررسی موانع و محدودیتهای حضور آنها در مدیریت سطوح کلان کشور است. پرسش اصلی این است که چه عوامل و ویژگیهایی موجب وضعیت کنونی عدم اقبال به حضور زنان در سیاستگذاری و تصمیمگیریهای کلان کشور میشود. در پاسخ به این پرسش، پژوهشهای متعددی به بررسی وضعیت موجود حضور زنان در دستگاههای حکومتی و قوای سهگانه بهویژه هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی پرداختهاند، اما عموم این مطالعات با تمرکز بیشازحد بر شناسایی موانع لحظۀ ورود زنان به مناصب سیاسی کلان، نتوانستهاند تأثیر روندهای سیاسی را با توجه به ساختار سیاسی کشور و پیچیدگی ابعاد سیاسی و فرهنگی آن آشکار سازند. پژوهش حاضر به بررسی علل و عوامل مؤثر در محدودیتهای کنشگری زنان پس از ورود و تصدی مدیریت سیاسی سطوح کلان، در دو طیف سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا میپردازد. برای ایضاح مطلب، از دیدگاه و نظرات بانوانی که تجربۀ مستقیم حضور در پستهای کلان مدیریت سیاسی از جمله هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی داشتهاند، استفاده شد. با اتخاذ روش مصاحبۀ نیمهساختاریافته و تحلیل کیفی دادهها از طریق تحلیل تماتیک، عوامل و محدودیتهای کنشگری سیاسی-مدیریتی شناسایی و تبیین شدند.
محسن طاهری دمنه؛ زهرا حیدری دارانی
چکیده
در دنیایی که تغییرْ وجه مشخص و ثابت آن است، تغییرات نسلی سرعت بیشتری گرفتهاند و نسل به مفهومی با عمر کوتاهتر از یک دهه تبدیل شده است. متولدانِ هر دهه سبک زندگی متفاوتی دارند، نیازهایشان متفاوت است و خواستهها و آرزوهای دیگری دارند. از این منظر، مطالعه در ویژگیها و نگرشهای یک نسل و مطالعات میاننسلی برای فهم بهتر رفتارهای ...
بیشتر
در دنیایی که تغییرْ وجه مشخص و ثابت آن است، تغییرات نسلی سرعت بیشتری گرفتهاند و نسل به مفهومی با عمر کوتاهتر از یک دهه تبدیل شده است. متولدانِ هر دهه سبک زندگی متفاوتی دارند، نیازهایشان متفاوت است و خواستهها و آرزوهای دیگری دارند. از این منظر، مطالعه در ویژگیها و نگرشهای یک نسل و مطالعات میاننسلی برای فهم بهتر رفتارهای اجتماعی و نحوة ساخت واقعیت اجتماعی آینده ضروری است. پژوهش حاضر مطالعهای آیندهپژوهانه است که به کشف کلانروایتهای شکلدهنده به تصاویر آینده در ذهن دختران دانشجویِ متولد دهة 1370 پرداخته است. دادههای این پژوهش از مصاحبههای نیمهساختاریافته بهدست آمده و با روشهای کیفیِ تحلیل مضمون و تحلیل روایت، تجزیه و تحلیل شدهاند. نتایج تحقیق نشاندهندة 8 کلانروایت از آینده در ذهن مصاحبهشوندگان است. این کلانروایتها به ترتیب: ۱. گامهای کوچک و تغییرات تدریجی، ۲. گذر از زندگی سنتی به زندگی مدرن، ۳. اجتماعِ بیآینده، ۴. رنگِ من، ۵. بهشت وطن، ۶. سهمخواهی زنانه، ۷. آیندة بیجنسیت و ۸. همیشهمادر نام گرفتند. درنهایت، یافتههای این مقاله نشان میدهد که هرچند مصاحبهشوندگان مانند اکثر جوانان دنیا با دو مقولة ناامیدی اجتماعی و فردگرایی بهعنوان تصاویر منفی از آینده مواجهاند، سه روایتِ آیندة بیجنسیت، پذیرش نقش مادری و تصویر مثبت از آیندة ایران نشاندهندة نقش سازندة زنان متولد دهة هفتاد در آیندة کشور است.