نشمیل افشارزاده؛ عبدالحمید پاپ زن
دوره 9، شماره 4 ، اسفند 1390، ، صفحه 115-133
چکیده
در دهههای اخیر پایداری توسعه به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای پیش روی انسان مطرح گردیده است. در راستای دستیابی به این هدف از جمله مهمترین مسائلی که میبایست مورد توجه جدی قرار گیرد پایداری توسعه کشاورزی است. به نظر میرسد یکی از ضروریات تحقق این امر نگاه جدی به دانش بومی کشاورزی و از آن جمله دانش زنان در این زمینه است. زنان و ...
بیشتر
در دهههای اخیر پایداری توسعه به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای پیش روی انسان مطرح گردیده است. در راستای دستیابی به این هدف از جمله مهمترین مسائلی که میبایست مورد توجه جدی قرار گیرد پایداری توسعه کشاورزی است. به نظر میرسد یکی از ضروریات تحقق این امر نگاه جدی به دانش بومی کشاورزی و از آن جمله دانش زنان در این زمینه است. زنان و به ویژه زنان عشایر، دارای دانشی مثال زدنی در زمینههای مختلف کشاورزی از جمله پرورش دام، فرآوری شیر و... میباشند. دانشی که در راستای تأمین امنیت غذایی و توسعهی پایدار به عنوان توسعهی انسان محور، شایستهی ثبت و حفاظت است. مطالعهی کیفی حاضر نیز در همین راستا و با هدف شناسایی و مستندسازی دانش بومی زنان کوچندهی ایل کلهر در مورد مسائل مختلف مرتبط با پرورش دام انجام پذیرفت. حوزهی جغرافیایی پژوهش، شهرستان گیلان غرب از استان کرمانشاه بود. به منظور گردآوری دادهها از تکنیک گروههای متمرکز استفاده شد. روش نمونهگیری با توجه به طبیعت تحقیق کیفی، نمونهگیری هدفمند انتخاب شد و دادههای جمعآوری شده با استفاده از تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای حاصل از زمینهی واقعی زندگی نشان میدهد زنان عشایر دارای دانشی تحسین برانگیز در ارتباط با تغذیه دام، دامپزشکی، فرآوری شیر و محصولات غیرلبنی قابل بازگشت به طبیعت هستند که با الهام گرفتن از آن میتوان در راستای پایداری کشاورزی و از آن جمله دامپروری گام برداشت.
الهه کولایی؛ محمد حسین حافظیان
دوره 4، 1-2 ، شهریور 1385
چکیده
امروزه در سطح جهان بهویژه در کشورهای در حال توسعه، بیشترین تمرکز بر چگونگی دستیابی به اهداف توسعه همهجانبه، یعنی توسعة پایدار و توسعة انسانی میباشد. این نوشتار به طرح این پرسش میپردازد که مشارکت افزونتر زنان چه نقشی در توسعه پایدار در کشورهای اسلامی ایفا میکند؟ با توجه به تجربیات کشورهای توسعه یافته چه چشم اندازی برای ...
بیشتر
امروزه در سطح جهان بهویژه در کشورهای در حال توسعه، بیشترین تمرکز بر چگونگی دستیابی به اهداف توسعه همهجانبه، یعنی توسعة پایدار و توسعة انسانی میباشد. این نوشتار به طرح این پرسش میپردازد که مشارکت افزونتر زنان چه نقشی در توسعه پایدار در کشورهای اسلامی ایفا میکند؟ با توجه به تجربیات کشورهای توسعه یافته چه چشم اندازی برای این کشورها در این خصوص وجود دارد؟ نویسندگان بر این باور هستند که مقایسه وضعیت کشورهای خاورمیانه و کشورهای مسلمان آسیای جنوب شرقی نشان میدهد که توسعة پایدار در کشورهای اسلامی بدون مشارکت گستردة زنان محقق نمیشود. بههمین سبب، مشارکت افزونتر زنان در روند توسعه کشورها امری ضروری است. مهمتر از آن ارادة انجام اصلاحات لازم برای تسهیل شرایط ورود زنان به فرایند توسعه تنها راه تضمین تحقق این هدف میباشد.
حسین محمودیان
دوره 3، شماره 2 ، مرداد 1384
چکیده
بهبود موقعیت زنان شرطی لازم برای توسعه پایدار می باشد. جهت نیل به چنین توسعه ای ، تلاش زیادی ، چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی ، برای توانمندسازی زنان انجام گرفته است. بر اثر تحولات و تغییرات اقتصادی و اجتماعی، موقعیت زنان در ایران در دهه های اخیر بهبود قابل توجه ای را نشان می دهد. اگرچه این بهبود همچنین ، برای مردان نیز صادق است، ...
بیشتر
بهبود موقعیت زنان شرطی لازم برای توسعه پایدار می باشد. جهت نیل به چنین توسعه ای ، تلاش زیادی ، چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی ، برای توانمندسازی زنان انجام گرفته است. بر اثر تحولات و تغییرات اقتصادی و اجتماعی، موقعیت زنان در ایران در دهه های اخیر بهبود قابل توجه ای را نشان می دهد. اگرچه این بهبود همچنین ، برای مردان نیز صادق است، شدت و قدرت بیشتر آن برای زنان( در بعضی ز بخش های زندگی آن ها)، به کمتر شدن شکاف جنسیتی در وضعیت اقتصادی و اجتماعی بین مردان و زنان منجر شده است. این مقاله بر آن است تا با استفاده از داده های سرشماری ( از سال 1345 ) و سایر منابع ( طرح آمارگیری از ویژگی های اقتصادی و اجتماعی خانوارها در ایران که توسط مرکز آمار ایران در سال 1380 انجام شده است) بهبود موقعیت زنان را در مقایسه با مردان مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. یافته ها بهبود بیشتر موقعیت زنان در زمینه های آموزش ،بهداشت و تصمیم گیری در خانواده را نشان می دهند. با این حال موقعیت زنان برحسب مشارکت اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی در جامعه تغییر چندانی را به دنبال نداشته است. تلاش در جهت افزایش عدالت جنسیتی در خانواده ها، سیاست های جمعیتی و توسعه ای دولت جهت افزایش توانمندی زنان، تاکید ویژه دین اسلام بر رعایت حقوق زنان و عدالت جنسیتی ، و انگیزه قوی زنان برای بهبود موقعیت خود از مهم ترین عوامل تبیین کننده بهبود موقعیت زنان می باشند. ماهیت نا متجانس این توانمندسازی می تواند عواقب متعددی را به همراه داشته و راهکارهای متفاوتی را مطالبه کند. زنان توانمند از طریق افزایش مهارت ها، تخصص ها و ایده های نو، در طلب مشارکت بیشتر اقتصادی و اجتماعی خواهند بود. با توجه به مشارکت کم آن ها ، بسترسازی حضور چنین حجم بزرگی از جمعیت نیازمند تغییرات ساختاری در شرایط اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جامعه است . توانمندی بیشتر زنان ، در عوض ، این بسترسازی را تقویت خواهد کرد. این تعامل به سطوح بالاتری از برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان ، با توجه به اهداف توسعه هزاره منجر خواهد شد.