مطالعات زنان
ابوالحسن امین مقدسی؛ علی افضلی؛ نرگس بیگدلی
چکیده
کوششهای فکری زنان در کمتر از دویست سال گذشته چشماندازهای تازهای به روی دانش بشر گشوده و پرسشهای مهم بسیار به میان آورده است. اما تنوع و تضارب شگفتآور اندیشهها خود به سدی در برابر درک چندوچون آنها بدل شده است. نقد زنسالارانه (فمینیستی)، نقش زنان را در دو محور خالق اثر (زن در مقام نویسنده) و شخصیت خلقشده (چهرۀ ارائهشده از ...
بیشتر
کوششهای فکری زنان در کمتر از دویست سال گذشته چشماندازهای تازهای به روی دانش بشر گشوده و پرسشهای مهم بسیار به میان آورده است. اما تنوع و تضارب شگفتآور اندیشهها خود به سدی در برابر درک چندوچون آنها بدل شده است. نقد زنسالارانه (فمینیستی)، نقش زنان را در دو محور خالق اثر (زن در مقام نویسنده) و شخصیت خلقشده (چهرۀ ارائهشده از زن در آثار نویسندگان) بررسی میکند. رمان الطواف حیث الجمر اولین رمان زنانه در عمان بهشمار میرود و قهرمان داستانش در زندگی بهنوعی قربانی مردان (نظام مردسالاری سنتها و تعصبات) است. این رمان مدرنیستی به شیوۀ ساختارشکنانه در پی ایجاد تردید در تقابل دوگانۀ مرد-زن است. از این جهت، شخصیت زن داستان موقعیت و هویت زنانۀ خویش را محصول روابط اجتماعی تحمیلی مردسالار میداند که مردان و اقتدار مردانه آفریده است. در این پژوهش سه محور تقلید، اعتراض و خودیابی شخصیت اصلی رمان براساس روش توصیفی تحلیلی بررسی شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد مؤلفههایی همچون اعتراض، خودبیانگری، خشونت، سرکوب غریزۀ زنانه و تابوشکنی در این رمان بیشترین سهم را دارند و آن را جزو آثار فمینیستی قرار میدهند. هرچند رگههایی از ویژگیهای خودآگاهی نیز در این رمان به چشم میخورد، نویسنده با انتخاب انزوای قهرمان، او را از رسیدن به مرحلۀ چرخش به درون و خودیابی برای یافتن هویت فردی و به دور از هرگونه تقلید و اعتراض، محروم ساخته است.
مطالعات زنان
محمدرضا قائمی نیک؛ هدا مصطفائی
چکیده
اجرای برنامههای عمرانی (توسعۀ سرمایهداری) در دورۀ پهلوی دوم، اغلب از منظر اقتصادی یا سیاسی مورد تحلیل قرار گرفته است، در حالیکه تاثیر این برنامهها بر حوزۀ فرهنگ نیز قابل بررسی است. هویت زن ایرانی یکی از قلمروهایی است که تحت تاثیر سیاستهای فرهنگی برنامههای توسعۀ این دوره، دستخوش تغییر و تحول شده است. در این مقاله با هدف بررسی ...
بیشتر
اجرای برنامههای عمرانی (توسعۀ سرمایهداری) در دورۀ پهلوی دوم، اغلب از منظر اقتصادی یا سیاسی مورد تحلیل قرار گرفته است، در حالیکه تاثیر این برنامهها بر حوزۀ فرهنگ نیز قابل بررسی است. هویت زن ایرانی یکی از قلمروهایی است که تحت تاثیر سیاستهای فرهنگی برنامههای توسعۀ این دوره، دستخوش تغییر و تحول شده است. در این مقاله با هدف بررسی تغییرات هویت زنانه در دورۀ پهلوی دوم و تاثیر آن بر شرایط امروز، بازنمایی هویت زنانه در فیلمهای سینمایی این دوره را مدنظر قرار دادهایم. با توجه به اینکه بازنمایی هویت زنانه در سینمای این دوره در ذیل برنامههای توسعۀ سرمایهداری رقم خورده است، از چارچوب نظریِ صنعت فرهنگسازی آدرونو و هورکهایمر از مکتب فرانفکورت بهره بردهایم تا بتوانیم بهنحو انتقادی تاثیر سیاستهای توسعۀ سرمایهداری را بر صنعت فرهنگسازی در سینمای این دوره را نشان دهیم. متناسب با چارچوب انتقادی مکتب فرانکفورت، از روش تحلیل گفتمان انتقادی لاکلا و موف بهره بردهایم تا بتوانیم تغییرات گفتمانی بازنمایی هویت زنانه در دورههای تاریخی تولید و پخش آثار سینمایی این دوره شناسایی کنیم. بر اساس یافتههای تحقیق، چهار گفتمان، از آغاز دوره پهلوی دوم تا سال ۱۳۲۷، اجرای برنامه عمرانی (توسعه) از ۱۳۲۷ تا ۱۳۴۳، وزارت مهرداد پهلبد از ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۷ و گفتمان روبهظهور «موج نوی سینمای ایران» از ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ شناسایی شده است. تحلیل این گفتمانها بیانگر آن است که بازنمایی هویت زنانه در سینمایی این دوره بهتدریج از هویت سنتی محجبه به سمتِ هویت غربی برهنهتر تغییر میکند.
مطالعات زنان
مسعود کوثری؛ امیرعلی تفرشی؛ معصومه سادات علوی نکو
چکیده
انقلاب اسلامی ایران بهعنوان ظهور و بروز یک تحول گفتمانی در جامعۀ ایران قابل شناسایی است. این انقلاب نهتنها در وضعیت جامعۀ ایران بیانگر تحولی گفتمانی و معنایی بود، بلکه در چارچوب گفتمانهای جهانی نیز توانست ایجاد یک پیوند نشانه و معنای جدیدی را به منصۀ ظهور گذارد؛ بدینگونه است که فوکو نیز از این انقلاب بهمنزلۀ «روح یک ...
بیشتر
انقلاب اسلامی ایران بهعنوان ظهور و بروز یک تحول گفتمانی در جامعۀ ایران قابل شناسایی است. این انقلاب نهتنها در وضعیت جامعۀ ایران بیانگر تحولی گفتمانی و معنایی بود، بلکه در چارچوب گفتمانهای جهانی نیز توانست ایجاد یک پیوند نشانه و معنای جدیدی را به منصۀ ظهور گذارد؛ بدینگونه است که فوکو نیز از این انقلاب بهمنزلۀ «روح یک جهان بیروح» نام میبرد. پژوهش حاضر در راستای شناخت مشخصههای این تحول گفتمانی، به مطالعۀ مؤثرترین نظریهپرداز آن، یعنی امام خمینی(ره)، بنیانگذار انقلاب اسلامی، اقدام کرده است. با توجه به لزوم ایجاد حدود و ثغور برای مطالعۀ تحلیل گفتمان، یکی از نظمهای پرمناقشۀ گفتمانی، یعنی نظم گفتمانی هویت زنانه، برای مطالعه در این گفتمان انتخاب شد. در ادامه، با توجه به دید کلاننگر و ایجاد نقشههای انتزاعی از مفصلبندیهای گفتمانی، توسط رویکرد لاکلا و موف، این نظریه و روش برای تحلیل گفتمان سخنان امام خمینی(ره) انتخاب شد. طبق یافتههای بهدستآمده، دال مرکزی این گفتمان «حفظ عفت و دینداری» است و با وجود همسانیِ نشانهایِ بعضی از دالهای این گفتمان با گفتمانهای هژمونیکشده در دنیای غرب، مانند «فعالیت اجتماعی» و «آزادی»، اما همین دالها نیز در حول محوریت «حفظ عفت و دینداری» در این گفتمان تعریف میشود و معنایی دیگر و متفاوت با گفتمانهای رقیب از آنها خلق میشود. این گفتمان، که در نزاعی آشکار با گفتمان پهلوی دوم ظهور پیدا میکند، به شکل جدی به واسازی گفتمان متخاصم خود میپردازد. گفتمانِ امام خمینی(ره)، گفتمان پهلوی را با «خارجیبودن»، «قائل به شیء بودن زنان»، «موافقت با فحشا» و بالاخص بهعنوان گفتمانی که «عفت و دینداری زن را در حاشیه قرار داده»، معرفی میکند و معتقد است گفتمان پهلوی با طرح شعارهایی چون «حرکت به سوی ترقی و پیشرفت»، «طرفداری از آزادی زنان»، «احترام برای زنان»، «برابری زنان و مردان» و «تمدنمدار بودن» تلاش دارد زنان را سوژۀ گفتمان خود کند.