مطالعات زنان
نسیم السادات محبوبی شریعتپناهی؛ مهدیه محمدتقی زاده
چکیده
امروزه توسعۀ اجتماعی کشورها در گرو مشارکت سازمانهای مردمنهاد در تحقق حقوق گروهها و افراد جاماندۀ اجتماع است. با توجه به اینکه حمایت اجتماعی از خانوادههای در معرض آسیب از سویی با مسئولیت و مسئولیتپذیری همۀ افراد جامعه و از سوی دیگر با حقوق افراد در جامعه مرتبط است، مشارکت سمنها و بررسی چالشهای آنها میتواند حمایت از این ...
بیشتر
امروزه توسعۀ اجتماعی کشورها در گرو مشارکت سازمانهای مردمنهاد در تحقق حقوق گروهها و افراد جاماندۀ اجتماع است. با توجه به اینکه حمایت اجتماعی از خانوادههای در معرض آسیب از سویی با مسئولیت و مسئولیتپذیری همۀ افراد جامعه و از سوی دیگر با حقوق افراد در جامعه مرتبط است، مشارکت سمنها و بررسی چالشهای آنها میتواند حمایت از این خانوادهها را تسهیل کند. این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از روششناسی تحلیل محتوا انجام شد. در این روش، انتخاب نمونه بر گزینش هدفمند و معیارمحور استوار است. به این منظور بیست سمن فعال در حوزۀ اجتماعی زنان به روش نمونهگیری هدفمند از میان پنجاه سمن فعال در این حوزه در شهر تهران انتخاب شدند. درمجموع با توجه به آمادگی و پذیرش مصاحبه، ده سمن در پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. زنبودن نمونهها از آن جهت حائز اهمیت است که مشارکت داوطلبانه در حوزۀ خانواده و آسیب اغلب با استقبال زنان مواجه میشود و زنان نقش پررنگتری در این امر دارند. از اینرو برای بهدستآوردن دادهها از گروه با مشارکتپذیری بیشتر، زنبودن شاخص مهمی برای پژوهش بود. نتایج پژوهش بر این امر تأکید دارد که مشارکت سمنها را نمیتوان صرفاً در یک طیف خطی صفر و یکی دید، بلکه باید براساس نوع و نحوۀ فعالیت آنها، میزان مشارکت آنان را براساس یک طیف با دو سر مشارکت منفعلانه تا مشارکت فعال دانست.
علوم سیاسی
مرضیه سمائی صحنه سرائی؛ رحیم خستو؛ سعید مقیمی
چکیده
زنان، بهعنوان نیمی از شهروندان جامعه، درصورت بهرسمیت شناختن حقوق برابرشان با مردان، میتوانند نقشی کاربردی و اساسی در توسعۀ پایدار ایفا کنند. نهادها و سازمانهای مدنی همچون احزاب و سمنها نقش مؤثری در توسعۀ سیاسی و سیستم توزیع قدرت داشته و با جلوگیری از انحصار قدرت در دست گروه یا قشر خاص، منجر به اصلاح ساختار سیاسی و اجتماعی ...
بیشتر
زنان، بهعنوان نیمی از شهروندان جامعه، درصورت بهرسمیت شناختن حقوق برابرشان با مردان، میتوانند نقشی کاربردی و اساسی در توسعۀ پایدار ایفا کنند. نهادها و سازمانهای مدنی همچون احزاب و سمنها نقش مؤثری در توسعۀ سیاسی و سیستم توزیع قدرت داشته و با جلوگیری از انحصار قدرت در دست گروه یا قشر خاص، منجر به اصلاح ساختار سیاسی و اجتماعی کشور میشوند و درصورت کاربست درست و منطقی، منجر به مشارکت بیشتر زنان خواهند شد. در پژوهش پیش رو مشکلات زنان کنشگر در دو دهۀ 70 و 80 و میزان مشارکت و نحوۀ عاملیت آنها در احزاب و سازمانهای مردمنهاد بیان شده است، و به این پرسشهای اساسی پاسخ داده شده که علل مشارکت بیشتر زنان در سازمانهای مردمنهاد نسبتبه احزاب سیاسی طی دهههای 70 و 80 چیست و چه عواملی باعث گردیده احزاب سیاسی در حوزۀ فعالیتهای زنان به کارویژههای مطلوب خود دست نیابند. برای یافتن پاسخ این سؤالات از روش کیفی و توصیفی سود برده شده است. نتایج مطالعات اسنادی، کدگذاری و مقولهبندی دادههای مصاحبهها ازطریق نرمافزار MAXQDA و بهرهگیری از روش تحلیل محتوا و تئوری دادهبنیاد نشان داد که هرچند احزاب سیاسی بعد از سالهای دهۀ 70 و 80 مدعی گسترش نقش زنان در عرصۀ سیاسی و اجتماعی بودهاند، بهدلیل ماهیت احزاب سیاسی در ایران، این مهم در سطوح عالی بهندرت اتفاق افتاده است و سازمانهای مردمنهاد تا حدود بسیار زیادی از وضعیت بهتری برای حضور، گسترش و ایفای نقش مشارکتجویانۀ زنان برخوردار بودهاند.