محمدتقی شیخی؛ نعیما محمدی
دوره 6، شماره 4 ، اسفند 1387
چکیده
ساختار خانواده تکهمسر تفاوت معنیداری با ساختار خانواده چندهمسر دارد. از اینرو، روابط خانوادگی متفاوتی در هر یک از این دو ساخت مشاهده شده است. هر زمان که تغییراتی اساسی در شکل، شیوه سکونت و تعداد اعضاء خانواده بر حسب نقش و پایگاه آنها ایجاد شود، محتوای کشمکش از یکسو و شدت کشمکش از سوی دیگر در روابط خانوادگی تحت تأثیر قرار میگیرد. ...
بیشتر
ساختار خانواده تکهمسر تفاوت معنیداری با ساختار خانواده چندهمسر دارد. از اینرو، روابط خانوادگی متفاوتی در هر یک از این دو ساخت مشاهده شده است. هر زمان که تغییراتی اساسی در شکل، شیوه سکونت و تعداد اعضاء خانواده بر حسب نقش و پایگاه آنها ایجاد شود، محتوای کشمکش از یکسو و شدت کشمکش از سوی دیگر در روابط خانوادگی تحت تأثیر قرار میگیرد. این در حالی است که همة نظریههای موجود، خانواده را محیطی صمیمی تعریف میکنند. منطبق با نظریات بهکار رفته، در ساختار چندهمسر که افراد مختلفی بهدنبال ایفای نقشهای همسان برمیآیند؛ اعضای خانواده به شکل آشکار یا پنهان جهت دستیابی به منابع مشترک، ارزشمند و کمیاب از مکانیزم رقابت استفاده میکنند. به این ترتیب مشروعیت سیستم زیر سؤال رفته و درجهای از کشمکش در روابط قدرت، روابط عاطفی و روابط جنسی ایجاد میشود. در این مطالعه، بهمنظور ارزیابی فرضیه تحقیق،300 زن از طریق پرسشنامه همراه با مصاحبه مورد بررسی قرار گرفتهاند که 150 نفر در خانواده تکهمسر و 150 نفر دیگر در خانواده چندزن عضویت داشتند. متغیر مستقل تحقیق، ساختار خانواده و متغیر وابسته کشمکش در روابط خانوادگی میباشد. در بخش مربوط به یافتههای تحقیق فرض وجود ارتباط معنادار میان ساختار خانواده با محتوای کشمکش و شدت کشمکش به اثبات تجربی رسید. بر اساس نتایج تحقیق محتوای کشمکش در روابط قدرت، روابط عاطفی و جنسی با بیشترین شدت کشمکش، در خانوادههای چندزنی که در منزل مشترک سکونت داشتند؛ بیش از خانوادههای تک همسر ملاحظه شد. در میان خانوادههای تک همسر نیز شدیدترین کشمکش در خانوادههای تکهمسر گسترده بهدست آمد؛ در حالیکه شدت کشمکش در خانوادههای تکهمسر هستهای در پائینترین سطح قرار دارد.
منصوره اعظم آزاده؛ راضیه دهقان فرد
دوره 4، 1-2 ، شهریور 1385
چکیده
پژوهشهایی که تاکنون در زمینه خشونت علیه زنان انجام گرفته به این واقعیت که خشونت خانگی از اختلال در تعاملات سالم اجتماعی و خانوادگی و عدم دسترسی به منابع با ارزش نتیجه میشود کمتر توجه نمودهاند. بنابراین در این مقاله سعی میشود علاوه بر توجه به عواملی همچون شکل روابط در خانواده جهتیاب، شیوه جامعه پذیری نقشهای جنسیتی در خانواده ...
بیشتر
پژوهشهایی که تاکنون در زمینه خشونت علیه زنان انجام گرفته به این واقعیت که خشونت خانگی از اختلال در تعاملات سالم اجتماعی و خانوادگی و عدم دسترسی به منابع با ارزش نتیجه میشود کمتر توجه نمودهاند. بنابراین در این مقاله سعی میشود علاوه بر توجه به عواملی همچون شکل روابط در خانواده جهتیاب، شیوه جامعه پذیری نقشهای جنسیتی در خانواده جهتیاب و سرمایهها و منابع قابل دسترس زنان، پدیده خشونت علیه زنان از زاویه نوع روابط حاکم میان همسران نیز بررسی شود. برای شناسایی مؤلفههای ذکر شده از نظریههای یادگیری اجتماعی، منابع، جامعه پذیری جنسیت، اثرات تعامل و نظریه کنش متقابل استفاده شده است. روش این مطالعه، پیمایش است و دادهها با استفاده از تکنیک مصاحبه ساختارمند 200 زن تهرانی متأهل که دارای حداقل یک فرزند می باشند بدست آمده است. تکنیک نمونه گیری مورد استفاده نمونهگیری طبقهای چند مرحلهای توأم با نمونهگیری احتمالی متناسب با حجم خوشه میباشد. یافتهها نشان میدهند نوع روابط در خانواده دارای نقش اساسی در تعین میزان خشونت علیه زنان میباشد. همچنین بین شیوه جامعهپذیری نقشهای جنسیتی، سرمایهها و منابع در دسترس زنان و شکل روابط در خانواده جهتیاب با خشونت علیه زنان رابطه معناداری وجود دارد. در تحلیل چند متغیری، روابط گفتمانی و درآمد ماهانه بهترتیب بهعنوان مهمترین تبیینکنندههای خشونت علیه زنان معرفی شده و ضریب تعینی برابر با 77/0 را برای توضیح تغییرات خشونت علیه زنان بدست دادهاند.