مطالعات زنان
میمنت عابدینی بلترک؛ سیروس منصوری
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی و سطحبندی موانع ارتقای مدیریتی زنان در نظام آموزش و پرورش است. روش پژوهش، مطالعة موردی است و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری برای سطحبندی موانع و دستهبندی آنها استفاده شد. جامعة آماری پژوهش را اعضای هیئتعلمی دانشگاهها تشکیل میدهند که از بین آنها 13 نفر بهعنوان ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر شناسایی و سطحبندی موانع ارتقای مدیریتی زنان در نظام آموزش و پرورش است. روش پژوهش، مطالعة موردی است و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تکنیک مدلسازی ساختاری تفسیری برای سطحبندی موانع و دستهبندی آنها استفاده شد. جامعة آماری پژوهش را اعضای هیئتعلمی دانشگاهها تشکیل میدهند که از بین آنها 13 نفر بهعنوان نمونة پژوهش به شیوة هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامة خودتعاملی محققساخته بود. به منظور سنجش و ارزیابی روایی پرسشنامه از ملاک روایی محتوایی استفاده شد. بدین صورت که پرسشنامه در ابتدا از سوی متخصصان حوزة زنان بررسی و پس از اصلاحات عوامل نهایی تدوین شد. نتایج پژوهش نشان داد که 10 عامل بهعنوان موانع نهایی مؤثر بر عدم ارتقای مدیریتی زنان در نظام آموزش و پرورش به حساب میآیند. همچنین، تحلیل حاصل از دادهها به سطحبندی مدل به 8 سطح منجر شد. سطح هشتم مدل شامل هنجارهای مبتنی بر سنتگراییاند. سطح هفتم شامل غلبة فرهنگ مردسالاری و نگرش کلیشهای به مدیریت زنان است. تبعیضهای جنسیتی نانوشته بهعنوان سطح ششم مدل به حساب میآید. عاملهای نپذیرفتن مدیریت زنان از سوی کارکنان و همچنین ناتوانی زنان در برخورد قهرآمیز و ریسکناپذیری مشترکاً بهمنزلة سطح پنجم مدل به حساب میآیند. نداشتن خودباوری و اعتمادبهنفس زنان بهمنزلة سطح چهارم مدل و تعارض شغلی با وظایف خانوادگی نیز بهمنزلة سطح سوم مدل بهدست آمد. همچنین، عاملهای نپذیرفتن مسئولیت مدیریتی از سوی زنان بهمنزلة سطح دوم و عدم شایستهگزینی بهمنزلة سطح اول است.