مطالعات زنان
ناهید سلیمی
چکیده
خط مشی گذاری ابزاری در دست حکمرانان برای تبدیل چالش های عینی جامعه به مسائل علمی و حل آن ها است. در مسیر استفاده از این ابزار، شایسته است خط مشی گذار از نقطهنظر جامعه هدف به عنوان بخش بزرگی از ذینفعان، در فرایند تصمیمگیری بهرهمند شوند. جمهوری اسلامی به عنوان حکمرانی متعالی، که نظامی مبتنی بر مردم سالاری دینی است نیازمند توجه ...
بیشتر
خط مشی گذاری ابزاری در دست حکمرانان برای تبدیل چالش های عینی جامعه به مسائل علمی و حل آن ها است. در مسیر استفاده از این ابزار، شایسته است خط مشی گذار از نقطهنظر جامعه هدف به عنوان بخش بزرگی از ذینفعان، در فرایند تصمیمگیری بهرهمند شوند. جمهوری اسلامی به عنوان حکمرانی متعالی، که نظامی مبتنی بر مردم سالاری دینی است نیازمند توجه به زنان به عنوان بخش مهمی از بدنه فعال اجتماع و تسهیل مشارکت عمومی آنان در فرایند خط مشی گذاری است. بدین منظور نیازمند احصاء الگوی مفهومی مشارکت در گفتمان دینی هستیم. در این پژوهش با هدف استخراج این مولفه ها از روش کیفی و استراتژی تحلیل مضمون استفاده شده است. برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش نیز 13 مصاحبه عمیق با خبرگان دینی مشرف به فضای کنشگری زنان با سابقه عملی یا نظری خط مشی گذارانه انجام شده است. تحلیل داده ها در فرایند کدگذاری منجر به ظهور 48 مضمون پایه در قالب 10 مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر و ارائه شبکه مضامین شد. یافته ها نشان داد الگوی مفهومی دینی مشارکت بدنه اجتماعی زنان در فرایند خط مشی گذاری زنان و خانواده مشتمل بر دو بعد اساسی مولفه های مشارکت و مکانیزم های مشارکت است، نهایتا الگوی مفهومی مضامین دینی مشارکت در بعد مولفه ها شامل مضامین: غایتمندی، مسئلهمحوری، سطحبندی بدنه اجتماعی، دینمحوری و الهی بودن و تخصیص عرصهها و مرزها، و در بعد مکانیزم ها شامل مضامین: قانونی و شرعی بودن، عام بودن و جنسیتزدایی، توانمندسازی، نهادهای واسط و نهادهای تخصصی هستند.
مطالعات زنان
الهام شیردل؛ مهدی معینی؛ عبدالحمید دهانی
چکیده
یکی از هدفهای اقتصادی مهم که در جوامع مختلف به آن نگاهی ویژه شده است کیفیت زندگی مردمان آن کشور است. زنان بهعنوان مؤثرترین عضو جامعه، نقش بسزایی در اداره خانواده و تحکیم ساختارهای جامعه دارند.
هدف پژوهش: هدف از انجام پژوهش حاضر رتبهبندی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانهدار است.
پژوهش حاضر با روش تحقیق توصیفی – ...
بیشتر
یکی از هدفهای اقتصادی مهم که در جوامع مختلف به آن نگاهی ویژه شده است کیفیت زندگی مردمان آن کشور است. زنان بهعنوان مؤثرترین عضو جامعه، نقش بسزایی در اداره خانواده و تحکیم ساختارهای جامعه دارند.
هدف پژوهش: هدف از انجام پژوهش حاضر رتبهبندی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانهدار است.
پژوهش حاضر با روش تحقیق توصیفی – پیمایشی و جامعه آماری این پژوهش شامل 13 تن از زنان متاهل شاغل و خانهدار شهرستان مهرستان است که دارای حداقل 5 سال سابقه خانهداری یا اشتغال و حداقل مدرک کارشناسی در رشته جامعه شناسی هستند. روش گردآوری اطلاعات مطالعات کتابخانهای و پرسشنامه مقایسه زوجی میباشد که از آن جهت وزندهی معیارها استفاده شده است. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برابر با 83/0 و نرخ ناسازگاری کوچکتر از 1/0 در سطح بالا محاسبه گردید. تجزیهوتحلیل دادهها با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP و نرمافزار choice Expert، انجامشده است.
یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در میان 6 عامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شاغل و خانهدار شهرستان مهرستان، عامل رابطه اجتماعی بهعنوان اصلیترین عامل شناخته شد. در ادامه، عامل امنیت اجتماعی در رتبه دوم، عامل حمایت اجتماعی در رتبه سوم، عامل منزلت اجتماعی در رتبه چهارم، عامل سرمایه فرهنگی در رتبه پنجم و عامل سلامت عمومی در رتبهی ششم عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شاغل و خانهدار قرار گرفتند.
کیفیت پیوندهای اجتماعی در افزایش سلامت اجتماعی و از طرف دیگر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانهدار نقش اساسی دارد.
مطالعات زنان
مهدیه محمدتقی زاده
چکیده
مطالعه کیفی عوامل اثرگذار در مشارکت سازمانهای غیردولتی (NGOs) در تحقق حمایت اجتماعی در قبال خانوادههای در معرض آسیب: شهر تهران
امروزه توسعه اجتماعی کشورها، در گرو مشارکت سازمانهای مردمنهاد در تحقق حقوق گروهها و افراد جامانده اجتماع است. با توجه به اینکه حمایت اجتماعی از خانوادههای در معرض آسیب از سویی با مسئولیت و مسئولیتپذیری ...
بیشتر
مطالعه کیفی عوامل اثرگذار در مشارکت سازمانهای غیردولتی (NGOs) در تحقق حمایت اجتماعی در قبال خانوادههای در معرض آسیب: شهر تهران
امروزه توسعه اجتماعی کشورها، در گرو مشارکت سازمانهای مردمنهاد در تحقق حقوق گروهها و افراد جامانده اجتماع است. با توجه به اینکه حمایت اجتماعی از خانوادههای در معرض آسیب از سویی با مسئولیت و مسئولیتپذیری همه افراد جامعه همراه و از سوی دیگر با حقوق افراد در جامعه مرتبط است. از اینرو در این پژوهش به مطالعه کیفی عوامل موثر بر مشارکت سمنها در تحقق حمایت اجتماعی در قبال خانوادههای در معرض آسیب پرداخته میشود. روش تحقیق حاضر، کیفی با تکنیک مصاحبه است. برای این منظور 20 سمن فعال در حوزه اجتماعی زنان که به روش نمونهگیری هدفمند از میان 50 سمن فعال در این حوزه که در شهر تهران مستقر هستند، انتخاب شدند و با مدیرعامل یا عضو هیات مدیره زن 10 سمن، مصاحبه نیمهساخت یافته انجام شد. نتایج نشان دارد هر دو عوامل خارجی و داخلی بر مشارکت سمنها در حمایت اجتماعی از خانوادههای در معرض آسیب موثر بوده است. بنابراین با توجه به این عوامل موثر، مشارکت سمنها از یک مشارکت فعالانه تا یک مشارکت منفعل تعریف میشود و در این میان مشارکتهایی از جنس نیمه فعال، نیمه منفعل و غیره نیز وجود خواهد داشت.
مطالعات زنان
فریبا علاسوند
چکیده
موضوع عدالت از موضوعات پردامنه و پرچالش است که با وجود متون پیچیده درباره عدالت در منابع غربی، رویکرد اسلامی به آن نحیف است. مطالعات نشان میدهد با وجود اهمیت عدالت در فقه سیاسی، اجتماعی ابعاد نظریهپردازانه که منجر به نظامسازی یا ساختارهای روندساز بشوند در این رویکرد مطرح و تقویت نشدهاند. از جمله مهمترین مباحث عدالت، ...
بیشتر
موضوع عدالت از موضوعات پردامنه و پرچالش است که با وجود متون پیچیده درباره عدالت در منابع غربی، رویکرد اسلامی به آن نحیف است. مطالعات نشان میدهد با وجود اهمیت عدالت در فقه سیاسی، اجتماعی ابعاد نظریهپردازانه که منجر به نظامسازی یا ساختارهای روندساز بشوند در این رویکرد مطرح و تقویت نشدهاند. از جمله مهمترین مباحث عدالت، پردازش نظریهای است که شامل ابعاد نظری و عملی روشن به مثابه یک راهبرد اداره جامعه باشد. این ابعاد اگر چه در مطالعات دو دهه اخیر حوزه عدالت مورد توجه پژوهشگران داخلی قرار گرفتهاند نیازمند کاوش بیشتر و متمرکز روی موضوعات خرد هستند. در مسیر گذار از تحسین عدالت در مطالعات دینی آن به پردازش نظریهای عملگرا باید دانست که مهمترین چالش نظری و عملی عدالت در این حوزه چیست. همین مساله پرسش اصلی در این مقاله است. برای پاسخ به این پرسش، کوشش نویسنده این است که یک ملاحظه نظری و دو ملاحظه عملگرایانه در نظریهپردازی عدالت ارائه کند. ملاحظه نظری به چالش معیار نابرابری میپردازد و ملاحظه عملی به دو بحث ادارکسنجی و شاخص سازی برای عدالت پرداخته است . این مقاله با هدف تقویت این ابعاد و ضرورتها به طرح ایده خود پرداخته و از آن جهت که در قرن اخیر یکی از چالشهای عدالت به ویژه رویکرد اسلامی آن، حقوق و مزایای اجتماعی برای زنان است میدان بررسی و تطبیقات خود را در موضوع عدالت برای زنان قرار داده است. روش مقاله پس از جمعآوری دادههای لازم، تحلیل محتوا و مقاله اسنادی و بنیادی است.
مطالعات زنان
جمیله علم الهدی؛ پرستو علیخانی؛ مرتضی رضایی زاده؛ اسماعیل جعفری
چکیده
نمیتوان بنیان فکری حاکم بر توانمندسازی زنان مسلمان را بر پایه فمینیسم و گفتمان جنسیت قرار داد. چرا که این دو، مفهوم جنسیت را متناسب با معرفتشناسی مادی و غیرالهی تبیین کردهاند که با جوامع اسلامی ناسازگار است. از اینرو، شناسایی مجموعه اصولی برگرفته از ادراک الهی ضرورت پیدا میکند تا به مثابه یک بنیان برای توانمندسازی زنان مسلمان ...
بیشتر
نمیتوان بنیان فکری حاکم بر توانمندسازی زنان مسلمان را بر پایه فمینیسم و گفتمان جنسیت قرار داد. چرا که این دو، مفهوم جنسیت را متناسب با معرفتشناسی مادی و غیرالهی تبیین کردهاند که با جوامع اسلامی ناسازگار است. از اینرو، شناسایی مجموعه اصولی برگرفته از ادراک الهی ضرورت پیدا میکند تا به مثابه یک بنیان برای توانمندسازی زنان مسلمان عمل کند. پژوهش حاضر، به دنبال شناسایی این اصول بود. در ادراک اسلامی پیرامون مباحث جنسیت چه اصولی حاکم است؟ در پاسخ به این پرسش، پژوهشگران به پارادایم تفسیری متعهد شدند؛ چون برای استخراج اصولی پیرامون مباحث جنسیت در ادراک اسلامی باید به ذهنیت و تجارب اندیشمندان مسلمان نیز رجوع میشد. سؤال پژوهش در 8 جلسه گروه کانونی با 32 پژوهشگر و اندیشمند مسلمان مطرح شد که در پژوهش یا فعالیتهای اجتماعی خود به دنبال بسط ادراک اسلامی در امر توانمندسازی زنان مسلمان بودند. از طریق کدگذاری باز، شواهد گفتاری جلسات تحلیل شدند و از طریق روش بازخورد مشارکتکننده، اعتبار یافتهها افزایش یافت. شش اصل بعنوان اصول حاکم بر ادراک اسلامی پیرامون مفهوم جنسیت، بدست آمد که عبارتند بودند از: مکملگرایی، پویایی در زمان و مکان، عاطفه اجتماعی، انتخابگری، برابری در فرصتهای تعالی، و رقابتگریزی. اصول ششگانه بدستآمده از ظرفیت بیشتری نسبت به ذهنیتهای سهگانه سلطهجو-برابریخواه-رهاییطلب برای توانمندسازی زنان مسلمان برخوردار هستند. میتوان اهمیت زمینه و محیط بعلاوهی ناکامی بنیانهای فکری غیرالهی در توانمندسازی زنان را از دلایل این امر برشمرد.
مطالعات زنان
گودرز شاهمرادی؛ اژین عباس پور؛ حسین صادقی
چکیده
در جهان امروز که با نرخ بالا پژوهشهای مختلف در حوزههای گوناگون علمی به خصوص حوزه کارآفرینی صورت میپذیرد، مواجه معناگرایانه با یک خروجی قابل مشاهده و عینی و کاربردی برای حل چالشهای بشری کار دشواری است. یکی از این حوزهها، نگرش فرهنگی کارآفرینی میباشد که به صورت یک هدف مشخص توسط متغیرهای دیگر میتواند بر توسعه کارآفرینی ...
بیشتر
در جهان امروز که با نرخ بالا پژوهشهای مختلف در حوزههای گوناگون علمی به خصوص حوزه کارآفرینی صورت میپذیرد، مواجه معناگرایانه با یک خروجی قابل مشاهده و عینی و کاربردی برای حل چالشهای بشری کار دشواری است. یکی از این حوزهها، نگرش فرهنگی کارآفرینی میباشد که به صورت یک هدف مشخص توسط متغیرهای دیگر میتواند بر توسعه کارآفرینی اجتماعی در بین زنان تاثیر بگذارد. لیکن محقق به دلیل تعدد مطالعات، پاسخ خود را در برآیندی علمی از نتایج این پژوهشها میبیند و همچنین به لحاظ گسترده بودن حوزه مطالعاتی یعنی حوزه کارآفرینی زنان، در یک مرور نظاممند با بهرهگیری از نرم افزار cma2 اقدام به تحلیل و بررسی جامع و کلی بر پژوهشهای کمی دیگر محققین پرداخته است. بر این اساس در پژوهش حاضر کل مقالات جستجو شده مرتبط با موضوع به تعداد 1547 مقاله بین سالهای 2021 - 2010 می باشد که 305 مقاله انتخاب و از این تعداد با رعایت پروتکل استاندارد 17 مقاله وارد سبد تحلیل شده و این سبد تحلیل به مقادیری قابل قیاس و تجمیع که اندازه اثر خوانده میشود، تبدیل شده است. نتایج فرضیه تاثیر نگرش فرهنگی بر توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان حاکی از این است که براساس مقدار اندازه اثر (345/1) بین نگرش فرهنگی و توسعه کارآفرینی اجتماعی زنان تاثیر مثبت و معناداری وجود دارد که طبق تفسیر اندازه اثر کوهن، این مقدار تاثیر قوی تلقی میشود. در نهایت نتایج این پژوهش میتواند در حوزه کسب و کارهای کارآفرینانه و جامعه شناسی مورد استفاده قرار گیرد.
مطالعات زنان
سعید غلامرضایی؛ فاطمه رحیمی فیض آباد؛ فاطمه موحدیان
چکیده
اشتغال زنان روستایی یکی از راهکارهای درآمدزایی، کاهش فشار بر منابع و در پی آن توسعه روستایی میتواند باشد. در این بین بخش تعاون میتواند در زمینه اشتغال زنان روستایی، نقش بسزایی داشته باشد. اما موضوع مهمی که در این راستا حائز اهمیت است، عواملی است که بر تصمیم و قصد زنان روستایی عضو صندوقهای خرد محلی برای شروع سرمایهگذاری و فعالیت ...
بیشتر
اشتغال زنان روستایی یکی از راهکارهای درآمدزایی، کاهش فشار بر منابع و در پی آن توسعه روستایی میتواند باشد. در این بین بخش تعاون میتواند در زمینه اشتغال زنان روستایی، نقش بسزایی داشته باشد. اما موضوع مهمی که در این راستا حائز اهمیت است، عواملی است که بر تصمیم و قصد زنان روستایی عضو صندوقهای خرد محلی برای شروع سرمایهگذاری و فعالیت در تشکلهای تعاونی اثرگذارند. در این راستا، این پژوهش با هدف بررسی عوامل موثر بر قصد رفتاری زنان روستایی عضو صندوقهای اعتباری خرد استان لرستان نسبت به خوداشتغالی در قالب تشکلهای تعاونی به روش پیمایش انجام شد. جامعهی آماری زنان روستایی عضو فعال صندوقهای اعتباری خرد استان لرستان به تعداد 1087 نفر بودند که با استفاده از روش نمونهگیری چند مرحلهای انتساب متناسب با حجم نمونه و بر پایه جدول کرجسی و مورگان نمونهای 307 نفری از آن برای تحقیق انتخاب شدند. گردآوری دادهها در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه محقق ساخت انجام شد که پس از تهیه پرسشنامه، روایی شکلی و محتوایی آن توسط متخصصان موضوعی و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای مختلف تحقیق مورد تایید قرار گرفت. برای تعیین عاملهای موثر بر قصد زنان روستایی به خوداشتغالی در تعاونیها از مدل معادلههای ساختاری با استفاده از نرمافزار AMOS24 استفاده شد. یافتهها نشان دادند، متغیر علائق، بالاترین تاثیر مستقیم را روی قصد زنان روستایی به اشتغال در تعاونیها دارد و خودکارآمدی، دارای بالاترین تاثیر غیرمستقیم روی قصد زنان روستایی به اشتغال در تعاونیها میباشد.
مطالعات زنان
حجیه بی بی رازقی نصرآباد؛ سوسن باستانی
چکیده
هدف از این مطالعه، تفسیر و بازنمایی ابعاد مختلف مرخصی زایمان در بین مادران شاغل است. رویکرد پژوهش کیفی است. نمونه شامل 25 زن شاغل با تجربۀ مرخصی زایمان ساکن شهر تهران است که از طریق نمونهگیری هدفمند و با حداکثر تنوع براساس سطح اشباع نظری تعیین شدند. شیوۀ گردآوری دادهها مصاحبۀ عمیق بهصورت انفرادی و حضوری و تلفنی و روش تحلیل یافتهها، ...
بیشتر
هدف از این مطالعه، تفسیر و بازنمایی ابعاد مختلف مرخصی زایمان در بین مادران شاغل است. رویکرد پژوهش کیفی است. نمونه شامل 25 زن شاغل با تجربۀ مرخصی زایمان ساکن شهر تهران است که از طریق نمونهگیری هدفمند و با حداکثر تنوع براساس سطح اشباع نظری تعیین شدند. شیوۀ گردآوری دادهها مصاحبۀ عمیق بهصورت انفرادی و حضوری و تلفنی و روش تحلیل یافتهها، تحلیل مضمون به روش براون است که به سه شیوۀ کدگذاری باز، محوری و انتخابی استخراج شدند. از فرایند تحلیل دادهها مقولۀ هستۀ «دوگانگی در تجربۀ مرخصی زایمان» حاصل شد که برخاسته از دو مضمون «تجربۀ دووجهی زنان از فرصت مرخصی زایمان» و «تناقضات در سیاست و برنامههای اجرایی» است. براساس یافتهها «مهارتهای مدیریت بدن»، «ارتقای سلامت زیستی کودک»، «ایفای باکیفیت نقش مادری» و «کمک به تعادل کار-خانواده» گویای درک زنان از مرخصی زایمان بهمثابۀ فرصتی برای تقویت نهاد خانواده است، اما تردید در تصمیمگیری که ناشی از «ترس از جدایی از فرزند» و «تردید در بازگشت به کار» است و ناامنی و تنزل موقعیت شغلی نیز بخش مهمی از تجربۀ مادران بهشمار میرود. درک مادران شاغل از نحوۀ اجرای برنامه نیز بیانگر متناقضبودن آن است که از سه زیرمضمون «نابسندگی قانونگذاری»، «تنندادن بخش خصوصی» و «گشودگی بخش دولتی» احصا شده است. نتیجه اینکه سیاست مرخصی زایمان با توجه به نیازها و شرایط مادران، کودکان و کارفرمایان نیازمند بررسی، نظارت و بازطراحی است.
مطالعات زنان
کیوان شجاع چاغروند؛ علیرضا پورسعید؛ مریم امیدی نجف آبادی
چکیده
این مطالعه با هدف تأثیر توانمندسازی شغلی بر امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی انجام شد. تحقیق کاربردی و توصیفی است و در استان تهران در طول سالهای 1398-1400 انجام گرفت. جامعۀ آماری این مطالعه شامل زنان سرپرست خانوار روستایی تحت پوشش سازمان بهزیستی استان تهران است که براساس فرمول کوکران 216 نفر انتخاب شدند. ...
بیشتر
این مطالعه با هدف تأثیر توانمندسازی شغلی بر امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی انجام شد. تحقیق کاربردی و توصیفی است و در استان تهران در طول سالهای 1398-1400 انجام گرفت. جامعۀ آماری این مطالعه شامل زنان سرپرست خانوار روستایی تحت پوشش سازمان بهزیستی استان تهران است که براساس فرمول کوکران 216 نفر انتخاب شدند. پرسشنامۀ محققساخته برای پنج متغیر مهارتهای ارتباطی و کار گروهی (7 گویه)، خلاقیت و حل مسئله (6 گویه)، تعهد و احساس مسئولیت (6 گویه)، اطلاعات و دانش تخصصی (5 گویه) و مهارتهای فنی و کار عملی (5 گویه) طراحی شد. همچنین پرسشنامۀ استاندارد برای امنیت غذایی با ابعاد فراهمی و دسترسی، ثبات و استفاده از مواد غذایی استفاده شد. تحلیل دادهها به کمک مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرمافزار AMOS24 صورت گرفت. براساس نتایج مطالعه، زنان روستایی سرپرست خانوار وضعیت متوسطی برای توانمندسازی شغلی و وضعیت ضعیفی برای امنیت غذایی دارند. نتایج حاکی از آن است که توانمندسازی شغلی 50/57 درصد از امنیت غذایی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی را تبیین میکند. درمجموع توصیه میشود برای بهبود امنیت غذایی زنان روستایی سرپرست خانوار تحت پوشش سازمان بهزیستی، توجه ویژهای به توانمندسازی شغلی صورت گیرد.
مطالعات زنان
فرزانه حقیقت قهفرخی؛ سید علی حسینی؛ اسماعیل قادری؛ سید مجتبی محمودزاده
چکیده
هویت، منشأ و کانون ارزشهای یک فرد را نشان میدهد. افراد با عضویت در گروههای اجتماعی مختلف به تعریف هویت اجتماعی خود میپردازند. زنان بهعنوان بخش بزرگی از نیروی کار در صنعت گردشگری، با عضویت در گروههای مختلف و فعالیت در بستر جدید گردشگری که گاهی در تقابل با ارزشهای سنتی آنان است، در معرض تغییر و تحولات هویتی قرار میگیرند. ...
بیشتر
هویت، منشأ و کانون ارزشهای یک فرد را نشان میدهد. افراد با عضویت در گروههای اجتماعی مختلف به تعریف هویت اجتماعی خود میپردازند. زنان بهعنوان بخش بزرگی از نیروی کار در صنعت گردشگری، با عضویت در گروههای مختلف و فعالیت در بستر جدید گردشگری که گاهی در تقابل با ارزشهای سنتی آنان است، در معرض تغییر و تحولات هویتی قرار میگیرند. هدف اصلی این پژوهش، ارائۀ تحلیل شبکۀ مضمونی برساخت هویتی زنان شاغل در گردشگری و بهطور خاص زنان شاغل در اقامتگاههای بومگردی استان کرمان است. در این پژوهش، از روششناسی کیفی مردمنگاری استفاده شده است. بیست نفر از زنان شاغل در این اقامتگاهها از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با آنها مصاحبۀ عمیق صورت گرفت. برای تحلیل دادهها از تحلیل شبکۀ مضامین اتراید-استرلینگ استفاده شد. در فرایند ششمرحلهای تحلیل، 88 کد اولیه به 33 مضمون بنیادین، 13 مضمون سازماندهنده و یک مضمون فراگیر «سیر گذار هویتی زنان از وابستگی سنتی به استقلال مدرن در بستر گردشگری» تقلیل یافتند. تحلیل شبکۀ مضامین حاکی از آن است که تجربۀ فرصتهای جدید از طریق توسعۀ گردشگری در کنار تجارب زیستۀ مطلوب و نامطلوب گذشته و اکنون زنان و همچنین فعالیت در بستر اجتماعی فرهنگی موجود، به برساخت هویتی در ابعاد مختلف منجر میشود. این فرایندهای هویتی حاصل تعامل زنان با دنیای بیپایان گردشگری و ابعاد مختلف مدیریتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن است؛ زنانی که تا پیش از ورود به دنیای گردشگری درگیر مسائل فردی در حوزۀ نهاد خانواده بودهاند.
علوم سیاسی
سیما رییسی؛ حسین تفضلی؛ محمد توحیدفام؛ احمدرضا طاهری
چکیده
در هر جامعهای، مشارکت سیاسی گروههای اجتماعی بر پایۀ ساختارهای اجتماعی و فرهنگی آن جامعه شکل میگیرد که مشارکت را معقول یا سنتی میکند. مشارکت سیاسی زنان بلوچ نیز بر همین پایه شکل گرفته است. در مطالعۀ پیشرو با نگاهی به این پرسش که نظام قشربندی بلوچستان، چگونه مشارکت سیاسی زنان بلوچ را تحتالشعاع قرار داده است، مشارکت سیاسی ...
بیشتر
در هر جامعهای، مشارکت سیاسی گروههای اجتماعی بر پایۀ ساختارهای اجتماعی و فرهنگی آن جامعه شکل میگیرد که مشارکت را معقول یا سنتی میکند. مشارکت سیاسی زنان بلوچ نیز بر همین پایه شکل گرفته است. در مطالعۀ پیشرو با نگاهی به این پرسش که نظام قشربندی بلوچستان، چگونه مشارکت سیاسی زنان بلوچ را تحتالشعاع قرار داده است، مشارکت سیاسی زنان بلوچ با توجه به قشربندیهای اجتماعی بررسی میشود. این پژوهش با روش زمینهای و تکنیک مصاحبۀ نیمهساختاریافته و نمونهگیری هدفمند، دربارۀ یازده زن و مرد بلوچ انجام گرفت. اهداف عمدۀ پژوهش عبارتاند از گرهگشایی مسائل و معضلات مشارکت سیاسی منطقۀ بلوچستان، شناسایی تأثیر عملکرد مشارکت سیاسی بر فرایند قشربندی اجتماعی سیستان و بلوچستان و دستیابی به راهکارهایی عملی و دقیق برای مشارکت سیاسی زنان استان تا در راهبردها و چشماندازهای توسعهای کشور بهکار گرفته شود. یافتههای پژوهش نشان میدهد مشارکت سیاسی زنان بلوچ تحتالشعاع قشربندیهای اجتماعی بلوچستان قرار گرفته است. با وجود اینکه عوامل زمینهای مانند مردسالاری، جامعهپذیری جنسیتی، انگارههای مذهبی و پیشینههای تاریخی و ذهنی مشابه هستند، مشارکت زنان با توجه به قشربندیهای اجتماعی هر بخش از منطقۀ بلوچستان شکل گرفته است. قشربندیهای اجتماعی عبارتاند از: قشربندی طایفهای در شمال بلوچستان، قشربندی کاست طبقاتی در مرکز و جنوب بلوچستان، و قشربندی اقتصادی و طایفهای در ساحل بلوچستان. این قشربندیها درمجموع، نهتنها بر مشارکت سیاسی زنان، بلکه بر مشارکت همۀ مردم منطقه تأثیر گذاشته است.
مطالعات زنان
شهره روشنی
چکیده
کار و خانواده دو نهاد مهم برای فرد و جامعهاند و برقراری تعادل بین نقشهای شغلی و خانوادگی اهمیت بسزایی در پیشبرد موفق اهداف دارد. اعضای هیئتعلمی دانشگاه بهدلیل برعهدهداشتن حجم زیاد وظایف شغلی با دشواریهای بیشتری برای برقراری تعادل بین نقش شغلی و خانوادگی و بهطور خاص مادری مواجهاند. شناسایی شرایط اثرگذار بر ایفای متعادل ...
بیشتر
کار و خانواده دو نهاد مهم برای فرد و جامعهاند و برقراری تعادل بین نقشهای شغلی و خانوادگی اهمیت بسزایی در پیشبرد موفق اهداف دارد. اعضای هیئتعلمی دانشگاه بهدلیل برعهدهداشتن حجم زیاد وظایف شغلی با دشواریهای بیشتری برای برقراری تعادل بین نقش شغلی و خانوادگی و بهطور خاص مادری مواجهاند. شناسایی شرایط اثرگذار بر ایفای متعادل نقشها میتواند نقش مهمی در ایجاد زمینههای لازم برای رفع مشکلات و موانع موجود در مسیر برقراری تعادل میان نقشهای شغلی و مادری و درنتیجه ایفای هر چه بهتر این نقشها داشته باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر، شناسایی شرایط اثرگذار بر برقراری تعادل بین نقش شغلی و مادری است. پژوهش به روش کیفی انجام شده و با مصاحبه با 20 نفر از زنان عضو هیئتعلمی دانشگاههای شهر تهران، به تحلیل محتوای کیفی مصاحبهها پرداخته است. شرایط اثرگذار بر برقراری تعادل شامل «نگرش به مادری و اشتغال»، «چگونگی حمایت و همراهی خانواده»، «چگونگی حمایت و همراهی دانشگاه»، «اقتضائات شغلی اعضای هیئتعلمی»، «خصوصیات فردی»، «دشواریهای دوران خردسالی فرزندان»، «حضور فرزندان در منزل» و «دسترسی به امکانات مادی» بوده است. برخی شرایط از جمله حمایت و همراهی همسر و دانشگاه، نقش برجستهتری در برقراری تعادل دارند و علاوه بر کمک به زنان برای ایفای موفق وظایف شغلی و مادری، با کاهش تنشهای ناشی از دغدغههای ایفای همزمان نقشها و ایجاد اطمینان خاطر و آرامش نیز در ایفای متعادل نقش شغلی و مادری مؤثرند و لازم است بهطور ویژه مورد توجه قرار گیرند.
مطالعات زنان
نازنین بشیری منش؛ نسرین قدمیاری؛ حدیث احمدی
چکیده
حضور مدیران زن در ترکیب هیأت مدیره به دلیل سبک تصمیمگیری خاص و دقت نظر بالا در ایفای مسئولیتهای خود تأثیر مثبت و قابل توجهی بر بهبود عملکرد و افزایش ارزش شرکتها دارد. به طوری که حضور زنان منجر به تقویت بعد نظارتی هیأت مدیره شده و رفتارهای فرصتطلبانه را کاهش داده و عملکرد و کارایی هیأت مدیره را بهبود میبخشد. بر این اساس هدف ...
بیشتر
حضور مدیران زن در ترکیب هیأت مدیره به دلیل سبک تصمیمگیری خاص و دقت نظر بالا در ایفای مسئولیتهای خود تأثیر مثبت و قابل توجهی بر بهبود عملکرد و افزایش ارزش شرکتها دارد. به طوری که حضور زنان منجر به تقویت بعد نظارتی هیأت مدیره شده و رفتارهای فرصتطلبانه را کاهش داده و عملکرد و کارایی هیأت مدیره را بهبود میبخشد. بر این اساس هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر حضور زنان در هیأت مدیره بر مسئولیت اجتماعی شرکتها میباشد. به منظور اندازهگیری مسئولیت اجتماعی شرکتها از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 129 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1392 تا 1399 است. متغیر مستقل پژوهش تعداد زنان در ترکیب هیأت مدیره و متغیر وابسته مسئولیت اجتماعی شرکت است. . مسئولیت اجتماعی به دو بعد داخلی و دو بعد خارجی تفکیک شده است. ابعاد داخلی شامل میزان افشای اطلاعات مربوط به روابط کارکنان و افشای اطلاعات مربوط به تولید، و ابعاد خارجی مشتمل بر میزان افشای اطلاعات مربوط به مشارکت اجتماعی و افشای اطلاعات مربوط به محیط زیست میباشد. نتایج پژوهش نشان میدهد که حضور مدیران زن در هیأتمدیره تأثیر مستقیم و معناداری بر ایفای مسئولیت اجتماعی داخلی و خارجی شرکتها و میزان افشای عملکرد اجتماعی دارد. درنتیجه حضور زنان به عنوان یکی از سازوکارهای حاکمیت شرکتی منجر به ایفای بهتر مسئولیت اجتماعی و افزایش میزان افشای اطلاعات گردد.
مطالعات زنان
عفت برنا؛ حسین افراسیابی؛ احمد کلاته ساداتی؛ مهدی کرمانی
چکیده
با وجود افزایش چشمگیر زنان در آموزش عالی، شکاف درخور توجهی در فعالیتهای اجتماعیـ اقتصادی زنان بهعنوان مظاهر موفقیت در زندگی امروزین همچنان وجود دارد. هدف از مطالعة حاضر، فهم موانع و تسهیلکنندههای موفقیت زنان است. در قالب مطالعهای کیفی با رویکرد دادهبنیاد با زنان 30 تا 40 سالة ساکن در شهر مشهد مصاحبههای نیمهساختاریافته ...
بیشتر
با وجود افزایش چشمگیر زنان در آموزش عالی، شکاف درخور توجهی در فعالیتهای اجتماعیـ اقتصادی زنان بهعنوان مظاهر موفقیت در زندگی امروزین همچنان وجود دارد. هدف از مطالعة حاضر، فهم موانع و تسهیلکنندههای موفقیت زنان است. در قالب مطالعهای کیفی با رویکرد دادهبنیاد با زنان 30 تا 40 سالة ساکن در شهر مشهد مصاحبههای نیمهساختاریافته انجام شد. بر پایة نمونهگیری نظری و هدفمند، مصاحبهها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت و درنهایت با 25 نفر مصاحبه شد. دادهها پس از انتقال به نرمافزار تحلیل کیفی مکسکیودیای با شیوة کدگذاری دادهبنیاد برساختگرا تحلیل شد. یافتهها در قالب هشت مقوله بازنمایی شد که عبارتاند از: «جامعهپذیری تکبعدی و محدودسازی بیرونی»، «محدودیت چشمانداز شغلی»، «نبود حمایت مالی و خانوادگی»، «کمبود آموزشهای مهارتمحور»، «فشار نقش خانهداری»، «تمرکز بر توانمندیهای شخصی»، «دسترسی به تحصیلات دانشگاهی» و «فرصت فضای مجازی». مقولة مرکزی با عنوان «محدودیت و دوگانگی نقش» نام گرفت. یافتهها حاکی از این است که نظامهای درهمتنیدة اجتماعیـ فرهنگی که هویت افراد را شکل میدهد زنان را درگیر چرخهای از یادگیری در رابطه با تأثیرات نظاممند کردهاست؛ بهطوریکه مشارکتکنندگان ساختارهای معناسازی مورد نیاز برای پالایش تأثیرات تبعیضآمیز را توسعه میدهند. میتوان گفت که نظام اجتماعی توانسته فرصتهای جدیدی برای زنان فراهم کند، اما وزن مؤلفههای اجتماعی جنسیتی همچنان بالاست و این فرصتها تحقق پیدا نکردهاند.
مطالعات زنان
صابر کلهری؛ فرشاد محمدیان
چکیده
توانمندسازی اقتصادی زنان با حقوق بشر و عدالت اجتماعی مرتبط بوده و برای توسعه انسانی بسیار مهم است. برنامه توسعه سازمان ملل متحد نشان داده است که توانمندسازی اقتصادی زنان نقش مهمی در از بین بردن تبعیض جنسیت و توسعه پایدار دارد همچنین افزایش توانمندی اقتصادی زنان از طریق دسترسی و کنترل منابع ارزشمند ، تأثیرات مثبتی بر رفاه زنان و نسل ...
بیشتر
توانمندسازی اقتصادی زنان با حقوق بشر و عدالت اجتماعی مرتبط بوده و برای توسعه انسانی بسیار مهم است. برنامه توسعه سازمان ملل متحد نشان داده است که توانمندسازی اقتصادی زنان نقش مهمی در از بین بردن تبعیض جنسیت و توسعه پایدار دارد همچنین افزایش توانمندی اقتصادی زنان از طریق دسترسی و کنترل منابع ارزشمند ، تأثیرات مثبتی بر رفاه زنان و نسل آینده دارد و از این رو ، توانمندسازی اقتصادی زنان به سرمایه انسانی و قابلیت های انسانی نیز کمک می کند. مطالعه حاضر باهدف تأثیر دسترسی مالی بر میزان توانمند سازی اقتصادی زنان در کشورهای خاورمیانه با استفاده از داده های تابلویی طی سال های 2004 الی 2018 و روش گشتاور های تعمیم یافته (GMM) انجام گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که توانمند سازی اقتصادی با بهبود دسترسی مالی افزایش می یابد به گونه ای که با افزایش 1 درصدی در تعداد شعب بانک های تجاری میزان توانمند سازی اقتصادی به اندازه 37/0 درصد افزایش می یابد همچنین متغیرهای امید به زندگی، تحصیلات و هزینه های زندگی رابطه مثبت و معنادار و متغیر تولید ناخالص داخلی سرانه رابطه معنادار و منفی با توانمند سازی اقتصادی دارند لذا پیشنهاد می شود که دولتها، سازمانها و افراد سیاستگزار تدابیری را در جهت تسهیل و بهبود و افزایش اهدای وام های خود اشتغالی برای زنان در جهت فعال سازی آن ها در جامعه و بازار کار بیندیشند همچنین با ارائه برنامه هایی در جهت افزایش سطح سواد و دانش زنان جامعه و با اجرای طرح ها و برنامه های توسعه ای و در مجموع با ارائه خدمات جامع در جهت افزایش سلامت و طول عمر زنان، توانمندی اقتصادی زنان را بهبود بخشند.
مطالعات زنان
زینب مرادی نژاد؛ محمدتقی کرمی؛ سعیده امینی؛ سعید ذکایی
چکیده
زنان ایرانی جهت ورود به عرصۀ سیاست یا مواجهه با امر سیاسی، استراتژیهای متنوعی درپیش میگیرند که هدف این پژوهش، فهم آنها از منظر زنان است. منظور از استراتژی، راهبردهای کلانی است که میتوان در مجموع از رفتارهای فرد در موقعیتهای گوناگون کشف کرد و در نوشتار حاضر بدین معناست که زنان ایرانی از چه سازوکارهای جهت ورود به عرصۀ سیاست ...
بیشتر
زنان ایرانی جهت ورود به عرصۀ سیاست یا مواجهه با امر سیاسی، استراتژیهای متنوعی درپیش میگیرند که هدف این پژوهش، فهم آنها از منظر زنان است. منظور از استراتژی، راهبردهای کلانی است که میتوان در مجموع از رفتارهای فرد در موقعیتهای گوناگون کشف کرد و در نوشتار حاضر بدین معناست که زنان ایرانی از چه سازوکارهای جهت ورود به عرصۀ سیاست و مواجهه با امر سیاسی استفاده میکنند؟ به این منظور چارچوب مفهومی با رویکردی تفسیری - انتقادی و با اتکا به مفاهیم حساسی همچون درک از نابرابری جنسیتی، تجربۀ متفاوت (تجربۀ زیستۀ زنانه) و پیشروی آرام منبعث از دیدگاههایی همچون فمینسیم رادیکال و نظریۀ آصف بیات، تدوین شد. این پژوهش با رویکرد کیفی (مصاحبههای فردی و گروهی) و با روش تحلیل مضمون انجام شده است. براساس نتایج این پژوهش چهار گونه استراتژی مقاومت جنسیتی جسورانه، بیعملی منتظرانه، سیاستورزی زنانه (استراتژی نرم)، و عزلتگزینی مأیوسانه بهدست آمدهاند. ازاینرو میتوان گفت با توجه به تفاوت شیوۀ آگاهی و منشأ آن در افراد، گزینش استراتژی و راهبرد نیز در بین زنان متفاوت است و بهدنبال آن تکثری از الگوهای عاملیت و سوژگی زنان در میدان سیاست وجود دارد. علاوهبراین نتایج پژوهش حاکی از دو نکتۀ مهم است: 1. حساسیتهای جنسیتی و کنشگری سیاسی زنان پیونده خورده و جداییناپذیرند. 2. جنسیت را میتوان بهعنوان یکی از بردارهای تعیینکنندۀ کنشگری سیاسی در عرصۀ خرد و کلان دانست.
مطالعات زنان
زهرا رجایی؛ مریم مهرپرور؛ محیا فیروزیان
چکیده
چکیدهنقش زنان در توسعۀ امروز جوامع، مستقیماً با هدف توسعۀ اجتماعی و اقتصادی بستگی دارد و از اینرو در تحول همۀ جوامع انسانی، عاملی بنیادی محسوب میشود. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی اثر متغیرهای باورهای سقف شیشهای بر جانشینپروری و سبک رهبری زنان در معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد است. این تحقیق برمبنای هدف، کاربردی ...
بیشتر
چکیدهنقش زنان در توسعۀ امروز جوامع، مستقیماً با هدف توسعۀ اجتماعی و اقتصادی بستگی دارد و از اینرو در تحول همۀ جوامع انسانی، عاملی بنیادی محسوب میشود. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی اثر متغیرهای باورهای سقف شیشهای بر جانشینپروری و سبک رهبری زنان در معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد است. این تحقیق برمبنای هدف، کاربردی و به روش توصیفی و پیمایشی است. جامعۀ آماری تحقیق کارکنان معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد هستند که براساس جدول مورگان، حجم نمونه 110 نفر محاسبه شده است. بهمنظور بررسی و آزمون متغیرهای مؤثر در موضوع تحقیق، بهترتیب از پرسشنامۀ استاندارد اسمیت (۲۰۱۲) برای سنجش متغیر باورهای سقف شیشهای، پرسشنامۀ استاندارد خدایاری (۱۳۹۶) برای سنجش متغیر جانشینپروری و پرسشنامۀ استاندارد نجارزاده آرانی (۱۳۹۹) برای سنجش متغیر سبک رهبری استفاده شده است. پایایی و روایی پرسشنامهها بهترتیب از طریق پایایی ترکیبی و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادههای تحقیق از نرمافزارهای SPSS و Smart-PLS بهترتیب برای تهیۀ آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که باورهای سقف شیشهای بر سبک رهبری زنان در پستهای مدیریتی تأثیر مثبت و معناداری دارد. علاوهبر آن مشخص شد باورهای سقف شیشهای بر جانشینپروری تأثیر مثبت و معناداری دارد.
مطالعات زنان
حجیه بی بی رازقی نصرآباد
چکیده
این مطالعه با هدف شناسایی زمینههای تعارض کار-خانواده و شیوههای برقراری تعادل میان نقشهای شغلی و خانوادگی انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی بود. افراد مورد مطالعه شامل 27 زن دارای فرزند زیر 12 سال شاغل در شهرداری شهر تهران است که از طریق نمونهگیری هدفمند و با حداکثر تنوع بهلحاظ سن، تعداد فرزندان، نوع سمت و نوع ...
بیشتر
این مطالعه با هدف شناسایی زمینههای تعارض کار-خانواده و شیوههای برقراری تعادل میان نقشهای شغلی و خانوادگی انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی بود. افراد مورد مطالعه شامل 27 زن دارای فرزند زیر 12 سال شاغل در شهرداری شهر تهران است که از طریق نمونهگیری هدفمند و با حداکثر تنوع بهلحاظ سن، تعداد فرزندان، نوع سمت و نوع قرارداد، انتخاب و براساس سطح اشباع نظری تعیین شدند. شیوۀ گردآوری دادههای مصاحبۀ عمیق بهصورت انفرادی و حضوری و روش تحلیل یافتهها، تحلیل مضمون است که به سه شیوۀ کدگذاری باز، محوری و انتخابی استخراج شدند. براساس یافتههای مطالعه زمینههای تعارض در 8 خردهمضمون و 3 مضمون اصلی «رویکرد جنسیتی نابرابر در عرصههای خصوصی و عمومی»، «الزامات شغلی بالا» و «رهاشدگی و در حاشیه ماندن سیاستهای حمایت از خانواده و فرزندآوری» قرار میگیرد. راهکارهای مادران شاغل برای ایجاد سازگاری که از مجموع 95 مفهوم اولیه و 18 زیرمضمون استخراجشدهاند، در دو مضمون اصلی تحت عنوان «عقلانیت کرانمند» و «شکلگیری تمهیدات غیرسنتی سازمانی» دستهبندیشدهاند. درمجموع درحالیکه ابتکارات سیاستگذاری میتواند در کمک به زنان برای سازگاری نقشهای دوگانه مؤثر باشد، بسیاری از زنان هنوز این مسائل را در سطح فردی یا شخصی حل میکنند و احساس میکنند سیاستهای اتخاذشده ازسوی سازمان کافی نیست و یا ضمانت اجرایی ندارد و به همین دلیل بهطور ملموس بر زندگی آنها تأثیر نگذاشته است.
مطالعات زنان
ابوالفضل دلاوری؛ الهه صادقی
چکیده
سیاست در ایران معاص، بهرغم سرشت عمدتاً مردسالارانه، از سویههای معطوف به اصلاح وضعیت زنان خالی نبوده است. این مقاله با بررسی این موضوع در فاصلة سالهای 1270 تا 1320 میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که: در دورة پنجاهسالة 1270 تا 1320، ایدهها، جنبشها و سیاستهای معطوف به تغییر و اصلاح وضعیت زنان چه ویژگیها و تحولاتی به خود دید و ...
بیشتر
سیاست در ایران معاص، بهرغم سرشت عمدتاً مردسالارانه، از سویههای معطوف به اصلاح وضعیت زنان خالی نبوده است. این مقاله با بررسی این موضوع در فاصلة سالهای 1270 تا 1320 میکوشد به این سؤال پاسخ دهد که: در دورة پنجاهسالة 1270 تا 1320، ایدهها، جنبشها و سیاستهای معطوف به تغییر و اصلاح وضعیت زنان چه ویژگیها و تحولاتی به خود دید و چگونه و تا چه اندازه به دگرگونی در وضعیت حقوقی و حقیقی زنان منجر شد؟ این مقاله با رویکرد نظری تلفیقی (کنشگرایی تاریخمند) و استفاده از روش تاریخیـ اسنادی و تحلیل طولی نشان داد که سیاست جنسیت در دورة اشارهشده تحولات متعددی به خود دیده است. تحولات مزبور از سه متغیر ناهمزمان و ناهمسوی «ایدهها و جنبشهای معطوف به اصلاحات»، «مقاومت نیروهای محافظهکار» و «جهتگیری و عملکرد حکومت» متأثر بوده است. در دورة پیشامشروطه، نطفههای اولیة ایدهها و تحرکهای معطوف به تغییر وضعیت زنان شکل گرفت؛ اما مقاومت شدید محافظهکاران و بیمیلی دولتمردان مانع تغییر قابل ملاحظه در وضعیت زنان بود. در فاصلة جنبش مشروطیت تا کودتای 1299، با افزایش تحرک اجتماعی خود زنان و حمایت برخی نیروها و نهادهای سیاسی جدید نظیر مجلس و احزاب اصلاحطلب علاوه بر اعطای حق آموزش به زنان، ایدهها و مطالبات جدیدی نظیر برابری حقوقی و حق مشارکت سیاسی زنان نیز مطرح شد. در دورة بیستساله پس از کودتا، که دولت خود عهدهدار تغییر وضعیت زنان شد، گرچه تغییرات قابل ملاحظهای در آموزش، اشتغال و حضور زنان در عرصههای عمومی رخ داد، سرشت آمرانة این تغییرات و ناسازگاری آن با فرهنگ مسلط نهتنها مانع توسعه و تعمیق ایدهها و جنبشهای اصلاحی در حوزة جنسیت بود، بلکه زمینهساز رشد گرایشها و نیروهای واگشتگرا در دورههای بعد شد.
مطالعات زنان
عاطفه خادمی؛ فاطمه تقیزاده
چکیده
پرداختن به موضوع زنان در بدنة دانشی اغلب ناظر بر شبکهای از نظام مسائل آنان صورت میپذیرد و دانش تولیدشده عموماً بر مسائل این قشر به صورت موردی متمرکز است. بدین معنا که همواره در ارتباط با موضوع زنان با طیفی از یافتههای متمرکز بر مسائل فردی، خانوادگی یا اجتماعی مواجهیم که به صورت منفک و ترکیبی مدل روشنی از چیستی زن در گفتمان انقلاب ...
بیشتر
پرداختن به موضوع زنان در بدنة دانشی اغلب ناظر بر شبکهای از نظام مسائل آنان صورت میپذیرد و دانش تولیدشده عموماً بر مسائل این قشر به صورت موردی متمرکز است. بدین معنا که همواره در ارتباط با موضوع زنان با طیفی از یافتههای متمرکز بر مسائل فردی، خانوادگی یا اجتماعی مواجهیم که به صورت منفک و ترکیبی مدل روشنی از چیستی زن در گفتمان انقلاب اسلامی ارائه نمیدهد. فقدان رویکرد منظومهای و مدل روشن و واضح از زن در گفتمان انقلاب اسلامی از خلأهای مهم محسوب میشود. لذا این پژوهش، فارغ از نگاه موردی و گزینشی به مسائل زنان، با هدف ترسیم مدل مفهومی منظومة فکری رهبر انقلاب در موضوع زن به دنبال یافتن پاسخ به این پرسش اساسی است که زن در منظومة فکری رهبر انقلاب در چه الگوی مفهومی تصویر میشود. برای پاسخ به این پرسش، با اتخاذ روش تحلیل محتوای کیفی در چارچوب رویکرد منظومهای، دو مفهوم کلیدی الگوی سوم و انسان انقلابی بهدست آمد که هریک از این مفاهیم ابعاد تصویر را نمایان میکند و تصویر تولیدشده مبین نگاه فراجنسیتی اما با ملاحظات جنسیتی رهبر انقلاب به موضوع زن در کلانمنظومة فکری ایشان است.
مطالعات زنان
بهروز روستاخیز؛ عطیه آذرشب؛ امیلیا نرسیسیانس
چکیده
برخلاف بسیاری از پژوهشهای گذشته، که بیشتر با الهام از نوعی گفتمان پزشکی و آسیبشناختی به دنبال بررسی پیامدهای مصرف قلیان و مواد دخانی بر سلامت مصرفکنندگان بودهاند، هدف پژوهش حاضر فهم دلالتهای معنایی چنین امری بین زنان بلوچ ساکن در روستای دامن شهرستان ایرانشهر است. با توجه به مسئلهمحوری پژوهش و مهمترین هدفی که ...
بیشتر
برخلاف بسیاری از پژوهشهای گذشته، که بیشتر با الهام از نوعی گفتمان پزشکی و آسیبشناختی به دنبال بررسی پیامدهای مصرف قلیان و مواد دخانی بر سلامت مصرفکنندگان بودهاند، هدف پژوهش حاضر فهم دلالتهای معنایی چنین امری بین زنان بلوچ ساکن در روستای دامن شهرستان ایرانشهر است. با توجه به مسئلهمحوری پژوهش و مهمترین هدفی که اشاره شد، در بعد روششناختی از نوعی رویکرد کیفی متناسب با کار انسانشناختی، یعنی «مردمنگاری»، بهره بردهایم. درنهایت، یافتهها نشان میدهند که تمایل به مصرف قلیان در جامعة مطالعهشده صرفاً تمایلی فردی و آنی نیست و عملی ضد اجتماعی و ناهنجار بهشمار نمیآید. بهعکس، این عمل را باید در امتداد بسترهای فرهنگیِ ویژهای دید که دلالتهای معنایی خاصی را نیز به دنبال دارد. این موضوع به دنبال ارائة شش مقولة محوری مورد بحث قرار گرفته است: 1. مصرف قلیان و تداوم سنتها؛ 2. مصرف قلیان، تأیید و هویتیابی اجتماعی؛ 3. مصرف قلیان، رهایی از تنش و عاملیت زنانه؛ 4. مصرف قلیان و اوقات فراغت؛ 5. مصرف قلیان و درمان بیماری؛ 6. مصرف قلیان، تقویت و تداوم انسجام گروه.
مطالعات زنان
احمد کلاته ساداتی؛ حمید حجازی؛ الهام مرادی نژاد
چکیده
تجربة زندگی مجردی زنان با مخاطراتی همراه است. هدف تحقیق بررسی رابطة دینداری و رفتار پرخطر در زنان شهر یزد است. چارچوب نظری تحقیق نظریة همبستگی اجتماعی امیل دورکیم است.نوع پژوهش توصیفیـ تحلیلی است که با ابزار پرسشنامة استاندارد بررسی شده است. جامعة آماری پژوهش زنان بالای 18 سال شهر یزدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ...
بیشتر
تجربة زندگی مجردی زنان با مخاطراتی همراه است. هدف تحقیق بررسی رابطة دینداری و رفتار پرخطر در زنان شهر یزد است. چارچوب نظری تحقیق نظریة همبستگی اجتماعی امیل دورکیم است.نوع پژوهش توصیفیـ تحلیلی است که با ابزار پرسشنامة استاندارد بررسی شده است. جامعة آماری پژوهش زنان بالای 18 سال شهر یزدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر برآورد شد. شیوة نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای است. برای تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS.ver 16 استفاده شده است. نتایج نشان میدهد گرایش به رفتارهای پرخطر بین زنان در حد متوسط قرار دارد. بین میزان دینداری و رفتار پرخطر رابطة معنادار و معکوس (619/0-) وجود دارد. بین دینداری و وضعیت تأهل رابطة معنادار (126/24) وجود دارد. میزان دینداری در افراد متأهل بیش از افراد مجرد است. تحلیل رگرسیون نشان داد که نگرش دینی با ضریب بتا 558/0- بر میزان رفتارهای پرخطر اثرگذارند.
مطالعات زنان
راحله کاردوانی
چکیده
یکی از مباحث مهم مطرح در الگوهای خدمات اجتماعی و به نوعی هستة مرکزی جایگاه جنسیت در دولت رفاه به وضعیت زنان در بازار کار و بهویژه بحث سیاستگذاری درخصوص مراقبت از کودکان مادران شاغل اختصاص دارد؛ موضوعی که از جهات مختلف خانوادگی و اجتماعی ابعاد مسئلهمندی دارد و لذا بستر ایجاد اختلافات گستردهای در دیدگاهها، مواضع و راهبردهای ...
بیشتر
یکی از مباحث مهم مطرح در الگوهای خدمات اجتماعی و به نوعی هستة مرکزی جایگاه جنسیت در دولت رفاه به وضعیت زنان در بازار کار و بهویژه بحث سیاستگذاری درخصوص مراقبت از کودکان مادران شاغل اختصاص دارد؛ موضوعی که از جهات مختلف خانوادگی و اجتماعی ابعاد مسئلهمندی دارد و لذا بستر ایجاد اختلافات گستردهای در دیدگاهها، مواضع و راهبردهای سیاستی بهشمار میرود. یکی از مسیرهای مهم شناخت نواقص و راهبردهای بهبود سیاستهای مراقبت از کودک فهم تجربیات و ابعاد مختلف مواجهة مادران شاغل با این سیاستها بهعنوان اصلیترین گروه مرتبط با آنهاست. این پژوهش با شیوة پدیدارشناختی مبتنی بر جمعآوری دادهها از نمونة مادران شاغل با فرزند کمتر از هفت سال، که براساس نمونهگیری هدفمند تا حد اشباع نظری و با تمرکز بر شاغلان در دانشگاههای شهر اصفهان انتخاب شدهاند، قصد درک معنا و تجربة مادران شاغل از سیاستهای ایران درخصوص مراقبت از کودکان این گروه را دارد؛ تا از خلال آن به راهبردهای سیاستی در جهت بهبود و رفع نواقص احتمالی موجود در این حوزه دست یابد. از فرایند تحلیل دادهها مبتنی بر رویکرد هفتمرحلهای کولیزی، پنج تم اصلیِ «ارزیابی محتوایی سیاستها»، «ارزیابی نحوة اجرای سیاستها»، «متغیرهای واسطهای»، «آثار و پیامدها» و «راهبردها» حاصل شد. نتیجه آنکه، براساس تجربة زیستة گروه نمونه از مادران شاغل، سیاست مراقبت در ایران از جهات مختلفی، بهویژه نبود انعطاف لازم در قوانین و اجرای آنها در ارتباط با شرایط مادر/ کودک و فقدان سویههای جنسیتی و حمایتگرانه در زمینههای فکری مجریان و کارفرمایان، کفایت لازم در تأمین آرامش و رضایت مادران را ندارد. همچنین، دادهها نشان داد که متغیرهای واسطهای متعددی مانند شرایط خانوادگی، مالی، کاری، شخصیتی و میزان آگاهی مادران در چگونگی درک و مواجهة آنها با سیاستهای مراقبت از کودک تأثیرگذار و موجب ظهور تأثیرات متفاوت در وضعیت مادر/ کودک/ اشتغالاند.
مطالعات زنان
فاطمه قاسمپور؛ زهره نصرت خوارزمی
چکیده
رشتة مطالعات زنان از دهة 1970 در امریکا تأسیس شده و به دلیل تعداد، تنوع موضوع و مواد درسی رشد روزافزونی داشته است. از وجوه مهم تکوین این رشته، پیوستگی به واقعیتِ در حال تغییر وضعیت زنان در جامعة امریکاست. تأسیس این رشته در کنار جنبشهای مدنی زنان و با عنایت به تغییرات مفهومی و توسعة مصداقی حقوق و توانمندسازی زنان قابل پیگیری است. بیش ...
بیشتر
رشتة مطالعات زنان از دهة 1970 در امریکا تأسیس شده و به دلیل تعداد، تنوع موضوع و مواد درسی رشد روزافزونی داشته است. از وجوه مهم تکوین این رشته، پیوستگی به واقعیتِ در حال تغییر وضعیت زنان در جامعة امریکاست. تأسیس این رشته در کنار جنبشهای مدنی زنان و با عنایت به تغییرات مفهومی و توسعة مصداقی حقوق و توانمندسازی زنان قابل پیگیری است. بیش از یک دهه است که رشتة مطالعات زنان در امریکا، بهرغم پویایی درونگفتمانی، با چالشی برخاسته از تغییرات پارادایمی حوزة جنسیت روبهرو هستند؛ بهنحویکه حتی نام این رشته ناکافی و نارسا قلمداد میشود. مقالة حاضر، با روش فرایندپژوهی مبتنی بر آثار تاریخنگارانة مطالعات زنان در امریکا، به تحلیل انعکاس تغییرات پارادایمی زنان و جنسیت در تکوین این رشته و چالشهای پیش روی آن میپردازد. فرایند تکوین این رشته در سه دوره، اعم از پارادایم سیستم جنس دوگانه: زنان در برابر مردان (1970ـ اوایل دهة 1980)، تغییر پارادایم از زن به زنانـ از زنان به جنسیت (دهة 1980ـ نیمة دهة 1990) و پارادایم تفوق گرایشهای جنسی و هویتهای جنسیتی (نیمة دهة 1990 تاکنون)، واکاوی شده است. فهم این پویایی گفتمانی در امریکا به فهم گفتمان جنسیت در سطح بینالمللی میانجامد.
مطالعات زنان
مریم رفعتجاه؛ ابوعلی ودادهیر؛ شیوا علینقیان
چکیده
تجربة زنان از مادری، متأثر از بسترهای متنوع زندگی و گوناگونی هویتی در آنها، به شیوهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ساخته و پرداخته میشود. این مقاله به موضعی که جریانهای مختلف معرفت فمینیستی به مسئلة «مادری» در مقام نظر و عمل اتخاذ میکنند میپردازد تا معانی، مفروضات و دلالتهای مرتبط با آن را بشناسد و بتواند تحولات تاریخی ...
بیشتر
تجربة زنان از مادری، متأثر از بسترهای متنوع زندگی و گوناگونی هویتی در آنها، به شیوهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ساخته و پرداخته میشود. این مقاله به موضعی که جریانهای مختلف معرفت فمینیستی به مسئلة «مادری» در مقام نظر و عمل اتخاذ میکنند میپردازد تا معانی، مفروضات و دلالتهای مرتبط با آن را بشناسد و بتواند تحولات تاریخی و معناشناختی این مسئلهیابی را دریابد و تأثیرپذیری آن را از جریانهای سیاسی و تحولات تاریخی نشان دهد. این پژوهش که مبتنی بر مرور تاریخی مسئلة مادری در اندیشة فمینیستی بود، سه چرخش پارادایمی را در رابطه با مسئلة مادری نشان میدهد. پارادایم طرد و ذاتگرایی که فمنیسم رادیکال و فمنیسم لیبرال را دربرمیگیرد و با مفاهیمی چون پدرسالاری، ستم و وابستگی گره خورده است؛ پارادایم پدیدارشناختی که موج سوم، فمنیسیم سیاه و فمنیسم پسااستعماری آن را به وجود میآورند، بر تمرکز بر تجارب زیسته و تفاوتها مبتنی است و درنهایت پارادایم مبتنی بر اکتیویسم، فشار از پایین و تغییرات اجتماعی که حاصل برآمدن نظریة تفکر مادرانه و مادری توانمندانه بوده است و با اعتراض به سکون و انفعال الگوهای حاکم بر مادری، مسئله را بازگرداندن اقتدار و مشروعیت به مادران و توجه به شیوههای خلاقانه و مخربِ شناختِ آنها معرفی میکند که میتواند به ایجاد تغییرات اجتماعی، توسعة فراگیر صلح و دنیایی انسانیتر بینجامد.