نویسندگان

1 دانشیار دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس

2 کارشناس ارشد مطالعات زنان از دانشگاه تربیت¬مدرس

چکیده

دسترسی به توسعه پایدار، نیاز به مشارکت سازمان‌یافته افراد جامعه از جمله زنان در تمام نهادها دارد. برای دستیابی به چنین هدفی (بالاترین میزان مشارکت)، کاهش محدودیت‌ها و افزایش اختیارات قانونی زنان ضروری است. در این راستا نگرش توسعه‌ای ایجاب می‌کند تا اطلاعات حقوقی، اختیارات سازمانی و مطالبات مدنی زنان با نسبت متوازنی افزایش یابد به‌ویژه این‌که در سالیان اخیر تعداد زنان شاغل درسازمان‌های دولتی رشد چشمگیری داشته و چنین روندی ضرورت نگرش توسعه‌ای و حضور مؤثر آنان در تصمیمات سازمان‌ها را بیش از پیش روشن می‌سازد. اگر این مشارکت در فرایند تصمیمات سازمانی توأم با افزایش دانش حقوقی آنها باشد، به دلیل درک بهتر ایشان از شرایط شغلی و سازمانی خویش می‌توانند تمهیداتی در جهت افزایش بیلان کاری خود و افزایش اثربخشی و کارایی در سازمان فراهم نمایند. هدف مقاله آزمون این فرضیه است که میان دانش حقوقی زنان کارمند تهرانی و میزان مشارکت سازمانی ایشان رابطه معنی‌داری وجود دارد. روش کار در بخش نظری، اسنادی و در بخش تجربی(میدانی) با استفاده از فنون آماری به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده است. نتایج نشان داد که میان دانش حقوقی زنان کارمند و مشارکت سازمانی آنها رابطه معنا داری وجود دارد.

عنوان مقاله [English]

The Role of Female Employees in the Participation Process

چکیده [English]

Access to stable development requires organized participation of all people, including women in all institutes. Reduction of limitations and increase in legal authority of women are necessary to achieve the highest rate of participation. In this regard, a developmental approach demands a balanced increase in the legal knowledge, organizational authorities and civil demands of women particularly that the number of employed women in public organizations has increased drastically in recent years. Participation in organizational decision makings concurrent with increase in legal knowledge leads to a better understanding of occupational and organizational conditions of women thus improving their efficiency and effectiveness in the organizations.
This paper studies the relationship between legal knowledge and organizational participation. Documentary methodology and statistical techniques are used in theory and experimental (field) sections respectively. The result shows that there is a meaningful and significant relationship between legal knowledge of women employees and their organizational participation.

کلیدواژه‌ها [English]

  • legal knowledge
  • participation
  • Female
  • Empowerment