نویسندگان
1 استادیار گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشکده الهیات دانشگاه الزهراء
2 دانشجوی کارشناسی ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه الزهراء
چکیده
نهاد حقوقی اذن، در میان اعمال حقوقی یکطرفه جایگاه ویژهای در فقه و به تبع آن، قانون مدنی دارد و در مباحث متنوع فقهی حقوقی بهکار گرفته میشود. باب نکاح در فقه و حقوق مدنی یکی از این ابواب است که اعتبار اذن ولی در نکاح دختر یا پسر صغیر و نیز در نکاح باکره از جمله سؤالات مهم و پر مناقشه این حوزه است که نوع پاسخگویی به آن، جهتگیریها و آثار و تبعات کاملاً متفاوتی را هم در مباحث فقهی و حقوقی و هم و در بطن جامعه بهدنبال خواهد داشت. چرا که اذن در روابط حقوقی و اجتماعی افراد نقش بهسزایی دارد. در تزویج ولائی کودکان نابالغ توسط اولیا منطق حقوقی و قواعد اولیه فقهی اقتضاء میکند که کودک به دلیل فقدان اهلیت نتواند طرف عقد نکاح قرار گیرد و یا حداقل پس از رسیدن به سن بلوغ اختیار فسخ یا پذیرش عقد را داشته باشد اما در اینکه چنین منطقی در مورد دختر بالغه و رشیده نیز قابل بیان و جانبداریست، نظرات کاملاً متفاوتی ابراز شده و گروه کثیری از فقها کاملاً مخالف و بحثهایی را در باب استقلال تام او بیان داشته و برخی کاملاً موافق تزویج ولائی او و ادامه ولایت قهری پدر و جد پدری هستند و برخی هم نظر بینابینی را مطرح کردهاند. در این مقاله در یک بررسی تطبیقی بین مذاهب اهل سنت و فقهای امامیه به بیان مبانی فقهی شیعه و اهل سنت و استدلالات موافقین و مخالفین در باب لزوم اذن ولی پرداخته شده و از خلال مباحث، عدم لزوم فقهی آن در فقه جعفری نتیجه گرفته شدهاست اما درحوزه مباحث حقوقی، قانونگذار علاوه بر توجه به دیدگاه فقها نگاهی جدّی به مصالح و منافع اجتماعی و عرفی افراد درجامعه دارد و لاجرم در همة مباحث نمیتواند منطبق با اقوال مشهور فقهی قانونگذاری کند و در این بحث نیز اگرچه سعی شده کاملاً مباحث منبعث از احکام مشهور باشد اما بر اصل لزوم اذن ولی، صحه گذاشته شده ولی در معنای لزوم قانونی و متوقف بودن نکاح بر آن باید گفت، از بُعد قانونی باید به آن نگاه شود و نه وجه شرعی.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Permission of a Parent in the Marriage of an Adolescent and Mentally Mature Maiden Girl
چکیده [English]
Permission along other unilateral legal acts has a specific place in religious jurisprudence and consequently in civil law, thus it is used in different juristic and legal discussions. Considering the significant role of permission in legal and social relationships of individuals, the issue of marriage in religious jurisprudence and civil rights questions the validity of permission of a parent in the marriage of an immature girl or boy and also in the marriage of a maiden girl. Thus the answer to such skepticism brings about various orientations in juristic and legal discussions. A child cannot be the stipulator of a coupling because of her absence of eligibility. There are different opinions about whether this can be argued for adolescent and mentally mature maiden girl and a lot of jurist consults are completely against it and argue that she should have complete independence in this matter, while some of them are in favor of dependence of the maiden girl and also the continuation of natural guardianship of her father and grand father. However there are some who have provided interim opinions. This article conducts a comparative survey on Sunni and the jurist consults of Shiite religion in order to probe into their juristic principles while presenting arguments for the necessity of permission of parent for marriage. It is concluded that in Shiite there is no juristic necessity for the permission of a parent. Never the less concerning legal matters, besides accounting for the views of juristic consults, the legislator has to consider the social interest and necessarily he is not obliged to pass a law in accordance to famous juristic point of view regarding all issues. Regarding permission in marriage the legal dimension is considered and not the canonical dimension.
کلیدواژهها [English]
- Coupling
- Permission
- Guardianship
- Immature
- maturity
- Adolescence
- Maidenhood