نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دکتری مطالعات زنان، عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات زن و خانواده
چکیده
یکی از مباحث مهم مطرح در الگوهای خدمات اجتماعی و به نوعی هستة مرکزی جایگاه جنسیت در دولت رفاه به وضعیت زنان در بازار کار و بهویژه بحث سیاستگذاری درخصوص مراقبت از کودکان مادران شاغل اختصاص دارد؛ موضوعی که از جهات مختلف خانوادگی و اجتماعی ابعاد مسئلهمندی دارد و لذا بستر ایجاد اختلافات گستردهای در دیدگاهها، مواضع و راهبردهای سیاستی بهشمار میرود. یکی از مسیرهای مهم شناخت نواقص و راهبردهای بهبود سیاستهای مراقبت از کودک فهم تجربیات و ابعاد مختلف مواجهة مادران شاغل با این سیاستها بهعنوان اصلیترین گروه مرتبط با آنهاست. این پژوهش با شیوة پدیدارشناختی مبتنی بر جمعآوری دادهها از نمونة مادران شاغل با فرزند کمتر از هفت سال، که براساس نمونهگیری هدفمند تا حد اشباع نظری و با تمرکز بر شاغلان در دانشگاههای شهر اصفهان انتخاب شدهاند، قصد درک معنا و تجربة مادران شاغل از سیاستهای ایران درخصوص مراقبت از کودکان این گروه را دارد؛ تا از خلال آن به راهبردهای سیاستی در جهت بهبود و رفع نواقص احتمالی موجود در این حوزه دست یابد. از فرایند تحلیل دادهها مبتنی بر رویکرد هفتمرحلهای کولیزی، پنج تم اصلیِ «ارزیابی محتوایی سیاستها»، «ارزیابی نحوة اجرای سیاستها»، «متغیرهای واسطهای»، «آثار و پیامدها» و «راهبردها» حاصل شد. نتیجه آنکه، براساس تجربة زیستة گروه نمونه از مادران شاغل، سیاست مراقبت در ایران از جهات مختلفی، بهویژه نبود انعطاف لازم در قوانین و اجرای آنها در ارتباط با شرایط مادر/ کودک و فقدان سویههای جنسیتی و حمایتگرانه در زمینههای فکری مجریان و کارفرمایان، کفایت لازم در تأمین آرامش و رضایت مادران را ندارد. همچنین، دادهها نشان داد که متغیرهای واسطهای متعددی مانند شرایط خانوادگی، مالی، کاری، شخصیتی و میزان آگاهی مادران در چگونگی درک و مواجهة آنها با سیاستهای مراقبت از کودک تأثیرگذار و موجب ظهور تأثیرات متفاوت در وضعیت مادر/ کودک/ اشتغالاند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Mothers' Experiences of Childcare Policy in Iran: A Phenomenological Study
نویسنده [English]
- Rahele Kardavani
Ph.D. of Women Studies, Faculty Member in Woman and Family Research Center
چکیده [English]
One of the most important issues in social service patterns, as the central place in status of gender in the welfare state, is the situation of women in the labor market, and in particular is the policy of childcare for working mothers. This is problematic topic in various aspects of the family and society and, therefore, is the basis for creating wide disagreements in the views, positions and policy strategies. One of the most important ways of understanding the deficiencies and strategies for improving childcare policies is to study the experiences of working mothers of these policies. They are the most relevant group with these policies. This research is based on the phenomenological method and the data have been collected from a sample of mothers working with children under the age of seven. They have been selected based on purposeful sampling to focusing on employees in the universities of Isfahan. The intention is to understand the meaning and experience of the mothers working on Iran's policies in childcare. Therefore, these data can show policy strategies to improve policy making in this sphere. The data analysis based on the seven-level approach delivered five main themes including policy evaluation, intermediate variables, effects and outcomes, and strategies. According to the results of this study, the analysis of working mothers experiences show the childcare policies in Iran from different aspects particularly lack of flexibility in the rules and their implementation in relation to maternal/child conditions and also lack of gender and advocacy in the intellectual domain of the executives and employers. This is not sufficient to provide the peace of working mothers. The results have indicated that various mediating variables such as family circumstances, financial status, work, personality, and awareness of mothers on how they perceive and deal with child care policies have an influence on the different effects of maternal/child/occupational status.
کلیدواژهها [English]
- social policy
- childcare policies
- working mothers
- Life experience
- phenomenology