سهیلا صادقی فسایی؛ سمیرا کلهر
دوره 5، شماره 2 ، آبان 1386
چکیده
: تجربیات بینالمللی نشان میدهد که پیشرفت و توسعه عدالت جنسیتی زمینهساز دستاوردهای توسعهای بوده، بهطوری که خود موجب تقویت استانداردهای زندگی و حقوق انسانی برای همه افراد شدهاست. امروزه اهمیت تساوی جنسیتی نه تنها به عنوان یکی از اساسیترین حقوق بشر، بلکه برای کاهش فقر، بالا رفتن استانداردهای زندگی، رشد مناسب و ثبات اقتصادی ...
بیشتر
: تجربیات بینالمللی نشان میدهد که پیشرفت و توسعه عدالت جنسیتی زمینهساز دستاوردهای توسعهای بوده، بهطوری که خود موجب تقویت استانداردهای زندگی و حقوق انسانی برای همه افراد شدهاست. امروزه اهمیت تساوی جنسیتی نه تنها به عنوان یکی از اساسیترین حقوق بشر، بلکه برای کاهش فقر، بالا رفتن استانداردهای زندگی، رشد مناسب و ثبات اقتصادی مورد تأکید قرار گرفته است. از طرفی رابطه میان دموکراسی، توسعه و برابری نیز بدیهی بهنظر میرسد. برای رسیدن به این امر انجام اصلاحات ساختاری جهت افزایش مشارکت زنان در زندگی سیاسی و اجتماعی امری ضروری است. بیتردید حمایت از نقش زنان و تقویت آن در جامعه موجب بهبود بهداشت، بالارفتن سطح سواد و تحصیلات، کنترل داوطلبانه رشد جمعیت و بهطور کلی بهبود رشد اقتصادی و توزیع عادلانهی منافع میگردد. در همین راستا در طی دهههای گذشته تغییرات عمیقی در رابطه با نقش و منزلت زنان ایجاد شده و بسیاری از کشورهای جهان بر روی کاهش شکاف جنسیتی در امر تحصیلات، بهداشت، اشتغال و تأمین اجتماعی به توافق کامل رسیدهاند. شواهد مربوط به ایران حاکی از آن است که اگر چه در راستای کاهش شکافهای جنسیتی گامهای بلندی برداشته شدهاست اما هنوز زنان با مسائل و مشکلاتی روبرو هستند؛ برخی از این مشکلات و موانع به فشارها و اجبارهای توسعه برمی-گردد اما بخشی نیز به فرهنگ و سنتهای حاکم مرتبط است که قابل اجتناب و مرتفع شدن می-باشد. برنامه پنجساله سوم توسعه از حیث تأکید بر شاخصها و ضرورت کاهش شکافهای جنسیتی نسبت به برنامههای پیشین آن متمایز میشود. مطالعه حاضر نشان داده است که در بسیاری از زمینهها شکافهای مذکور و در سطح استانی نیز تفاوتهای جنسیتی کمتر شده است. اما در زمینه اشتغال قضیه فرق میکند.
سهیلا صادقی فسایی؛ شیوا کریمی
دوره 3، شماره 3 ، آذر 1384
چکیده
برنامه های تلویزیونی خواه آشکار، خواه نهان مملو از گفتمان های جنسیتی هستند. اینکه ما به عنوان زن یا مرد کیستیم و چگونه باید در فضاهای مختلف رفتار کنیم، بخشی از فرهنگ جنسیتی است که توسط نهادهایی چون رسانه بازتولید می شود. در عصر فراواقعیت که تمایز میان امر واقع و مجاز مخدوش گشته است بازنمایی های جنسیتی در سریالهای تلویزیون اهمیت افزون ...
بیشتر
برنامه های تلویزیونی خواه آشکار، خواه نهان مملو از گفتمان های جنسیتی هستند. اینکه ما به عنوان زن یا مرد کیستیم و چگونه باید در فضاهای مختلف رفتار کنیم، بخشی از فرهنگ جنسیتی است که توسط نهادهایی چون رسانه بازتولید می شود. در عصر فراواقعیت که تمایز میان امر واقع و مجاز مخدوش گشته است بازنمایی های جنسیتی در سریالهای تلویزیون اهمیت افزون تری یافته است. دلالت های ضمنی و صریح جنسیتی این سریال ها برای تأثیرگذاری نیازی به شناخته شدن در سطح خودآگاه ندارند. برنامه های تلویزیونی بدین ترتیب نقشی مهم در بازآفرینی تصورات جنسیتی جامعه ما دارند. آنها بیان کننده تصورات فرهنگی از نقش های مناسب زنان و مردان، هویت های جنسی و جنسیتی هستند. هدف این مقاله بررسی این مطلب است که آیا در تلویزیون ایران، کلیشه های جنسیتی برگرفته از فرهنگ سنتی ایرانی در حال بازتولید هستند؟
هدف از اینگونه تحقیقات تولید دانش جدیدی است که میتواند دربرگیرنده مفاهیم مهمی برای تغییر سیاستهای اجتماعی باشد.
در این تحقیق مجموعاً پنج کلیشه شخصیتی سنتی در فرهنگ سنتی ایرانی شناسایی شد. زن فریبکار، ناقصالعقل، بیوفا، منفعل و فرودست و مرد صادق، عاقل، وفادار، فعال و فرادست. از میان این کلیشهها، کلیشههای زن فریبکار و زن منفعل در حال بازتولید هستند و ناقصالعقلی به زن منتسب شده و در مجموع زنان فرودست مردان هستند. در مقابل مردان صادق، عاقل، فعال و در مجموع فرادست زن توصیف میشوند. بیوفایی کلیشهای فراموش شده است که از گردونة بازتولید خارج شده است.
روش بکار رفته در این پژوهش تحلیل محتوای کمی و کیفی می باشد که بطور توامان بکار رفته است.