مطالعات زنان
مریم رفعتجاه؛ ابوعلی ودادهیر؛ شیوا علینقیان
چکیده
تجربة زنان از مادری، متأثر از بسترهای متنوع زندگی و گوناگونی هویتی در آنها، به شیوهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ساخته و پرداخته میشود. این مقاله به موضعی که جریانهای مختلف معرفت فمینیستی به مسئلة «مادری» در مقام نظر و عمل اتخاذ میکنند میپردازد تا معانی، مفروضات و دلالتهای مرتبط با آن را بشناسد و بتواند تحولات تاریخی ...
بیشتر
تجربة زنان از مادری، متأثر از بسترهای متنوع زندگی و گوناگونی هویتی در آنها، به شیوهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ساخته و پرداخته میشود. این مقاله به موضعی که جریانهای مختلف معرفت فمینیستی به مسئلة «مادری» در مقام نظر و عمل اتخاذ میکنند میپردازد تا معانی، مفروضات و دلالتهای مرتبط با آن را بشناسد و بتواند تحولات تاریخی و معناشناختی این مسئلهیابی را دریابد و تأثیرپذیری آن را از جریانهای سیاسی و تحولات تاریخی نشان دهد. این پژوهش که مبتنی بر مرور تاریخی مسئلة مادری در اندیشة فمینیستی بود، سه چرخش پارادایمی را در رابطه با مسئلة مادری نشان میدهد. پارادایم طرد و ذاتگرایی که فمنیسم رادیکال و فمنیسم لیبرال را دربرمیگیرد و با مفاهیمی چون پدرسالاری، ستم و وابستگی گره خورده است؛ پارادایم پدیدارشناختی که موج سوم، فمنیسیم سیاه و فمنیسم پسااستعماری آن را به وجود میآورند، بر تمرکز بر تجارب زیسته و تفاوتها مبتنی است و درنهایت پارادایم مبتنی بر اکتیویسم، فشار از پایین و تغییرات اجتماعی که حاصل برآمدن نظریة تفکر مادرانه و مادری توانمندانه بوده است و با اعتراض به سکون و انفعال الگوهای حاکم بر مادری، مسئله را بازگرداندن اقتدار و مشروعیت به مادران و توجه به شیوههای خلاقانه و مخربِ شناختِ آنها معرفی میکند که میتواند به ایجاد تغییرات اجتماعی، توسعة فراگیر صلح و دنیایی انسانیتر بینجامد.
مریم رفعتجاه؛ سمیه قربانی
دوره 9، شماره 1 ، فروردین 1390، ، صفحه 117-147
چکیده
امروزه شواهد و تحقیقات نشان میدهد که با وجود افزایش نسبت زنان تحصیلکرده در بازار کار، پیشرفت آنان در مشاغل مدیریتی محسوس نبوده است. از آن جا که بر اساس منابع نظری و پژوهشی، سرمایه اجتماعی یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر ارتقاء شغلی است و زنان به سبب عوامل اجتماعی و فرهنگی در مقایسه با مردان از سرمایه اجتماعی کمتری برخوردارند، ...
بیشتر
امروزه شواهد و تحقیقات نشان میدهد که با وجود افزایش نسبت زنان تحصیلکرده در بازار کار، پیشرفت آنان در مشاغل مدیریتی محسوس نبوده است. از آن جا که بر اساس منابع نظری و پژوهشی، سرمایه اجتماعی یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر ارتقاء شغلی است و زنان به سبب عوامل اجتماعی و فرهنگی در مقایسه با مردان از سرمایه اجتماعی کمتری برخوردارند، در این پژوهش تأثیر سرمایه اجتماعی بر ارتقاء شغلی زنان مورد مطالعه قرار گرفته است. دادههای میدانی از طریق پرسشنامه و مصاحبه گردآوری شده است. بر اساس یافتهها، شانس ارتقاء شغلی زنان دارای پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی بالا، بیشتر از سایر زنان بوده و زنان مدیر عمدتاً از پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی بالا و از خانوادههایی با ساختار دموکراتیک و مشارکتی برخاستهاند؛ درحالیکه زنان غیرمدیر در بیشتر موارد در خانوادههایی با ساختار تساهلگرا یا اقتدارگرا تربیت شدهاند. همچنین میزان سرمایه اجتماعی (مشارکت، روابط و اعتماد اجتماعی) زنان دارای پستهای مدیریتی، بیشتر از سایر زنان بوده و ترکیب و ساختار آن نیز با سایر زنان تفاوت دارد. روابط اجتماعی زنان در مشاغل غیر مدیریتی غالباً به خویشان و همسایگان و افراد خودی ختم میشود، درحالیکه روابط اجتماعی زنان دارای مناصب مدیریتی از افراد فامیل فراتر رفته و همکاران و دوستان را نیز دربرمیگیرد. در نتیجه آنها را از اطلاعات و حمایتهای متنوع و متعدد و امتیازات اجتماعی بیشتری برخوردار میسازد.