جامعه شناسی
منصوره زارعان؛ امالبنین چابکی
چکیده
مصرفگرایی یکی از شاخصههای دنیای مدرن است که به مصارف کالایی اکتفا نکرده و به ارتباطات و حتی ارتباط عاطفی زوجین نیز سرایت کرده است. هدف این مقاله بررسی رابطۀ فرهنگ مصرفگرایی کالایی بر مصرفگرایی ارتباطی زوجین یا سیالیت عشق است. این نوشته از نوع توصیفیـ تبیینی است. روش این بررسی پیمایش و جامعة آماری شامل همة زنان و مردان ...
بیشتر
مصرفگرایی یکی از شاخصههای دنیای مدرن است که به مصارف کالایی اکتفا نکرده و به ارتباطات و حتی ارتباط عاطفی زوجین نیز سرایت کرده است. هدف این مقاله بررسی رابطۀ فرهنگ مصرفگرایی کالایی بر مصرفگرایی ارتباطی زوجین یا سیالیت عشق است. این نوشته از نوع توصیفیـ تبیینی است. روش این بررسی پیمایش و جامعة آماری شامل همة زنان و مردان متأهل شهر تهران است که از میان آنها 384 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامۀ محققساخته پاسخ دادند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج در سطح اطمینان 95 درصد نشان داد بین مصرفگرایی و سیالیت عشق رابطة معنادار وجود دارد. آزمون رگرسیون گامبهگام نیز نشان داد متغیرهای مستقل مصرفگرایی و نگاه کالایی به انسان، 1/10 درصد از واریانس متغیر سیالیت عشق را پیشبینی میکنند. این یافتهها نشاندهندۀ آن است که فرهنگ مصرفگرایی و نگاه کالایی به انسان میتواند روابط بین زوجین را تحت تأثیر قرار دهد و تداوم زندگی زناشویی را متزلزل کند.
مطالعات زنان
ام البنین چابکی
چکیده
نقش تعیینکنندۀ نگرش سیاسی در رفتار سیاسی و اهمیت شناسایی تفاوتهای جنسیتی برای پژوهشگران حوزۀ مطالعات زنان، ضرورت پژوهش در این زمینه را آشکار میکند. براساس این ضرورت علمی، مطالعۀ حاضر به بررسی نقش گروههای مرجع دانشگاهی در تغییر نگرش سیاسی دانشجویان دختر و پسر به تفکیک جنسیت میپردازد. این پژوهش توصیفیـ تحلیلی بوده و به ...
بیشتر
نقش تعیینکنندۀ نگرش سیاسی در رفتار سیاسی و اهمیت شناسایی تفاوتهای جنسیتی برای پژوهشگران حوزۀ مطالعات زنان، ضرورت پژوهش در این زمینه را آشکار میکند. براساس این ضرورت علمی، مطالعۀ حاضر به بررسی نقش گروههای مرجع دانشگاهی در تغییر نگرش سیاسی دانشجویان دختر و پسر به تفکیک جنسیت میپردازد. این پژوهش توصیفیـ تحلیلی بوده و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعۀ آماری پژوهش، شامل همۀ دانشجویان دانشگاه تهران در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد، و دکتری است که از میان آنها 400 نفر (174 دختر و 226 پسر) به شیوۀ نمونه در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامۀ محققساخته پاسخ دادند. فرضیۀ اصلی پژوهش وجود تفاوتهای جنسیتی در رابطۀ بین میزان تعامل با گروه مرجع، (شامل: استادان، تشکلهای دانشجویی، و دوستان دانشگاهی) و میزان تغییر نگرش سیاسی (در سه بعد شناختی، عاطفی، و کنشی) دانشجویان است. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که در هر سه بعد نگرش سیاسی، تفاوتهای جنسیتی وجود داشته است. براساس یافتههای پژوهش، دوستان و همدورهایهای دانشگاهی و سپس استادان بیشترین نقش را در تغییر نگرش سیاسی دانشجویان داشته اند.