مطالعات زنان
امید قادرزاده؛ سارا خزایی
چکیده
این پژوهش درصدد است از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی به کشف و بررسی دلالتهای ذهنی و معنایی احساس ناامنی زنان در فضاهای عمومی شهر بپردازد. دادههای این مطالعۀ کیفی از طریق مصاحبۀ نیمهساختیافته گردآوری و از روش نظریه مبنایی برای تحلیل دادهها استفاده شده است. به کمک روش نمونهگیری نظری و هدفمند با 27 نفر از زنان مصاحبه شد و ...
بیشتر
این پژوهش درصدد است از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی به کشف و بررسی دلالتهای ذهنی و معنایی احساس ناامنی زنان در فضاهای عمومی شهر بپردازد. دادههای این مطالعۀ کیفی از طریق مصاحبۀ نیمهساختیافته گردآوری و از روش نظریه مبنایی برای تحلیل دادهها استفاده شده است. به کمک روش نمونهگیری نظری و هدفمند با 27 نفر از زنان مصاحبه شد و درنهایت دادههای گردآوریشده در قالب 10 مقولۀ محوری و یک مقولۀ هسته، کدگذاری و تحلیل شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است کهآزار جنسی، ترس از بدنامی، و جامعهپذیری جنسیتی به منزلۀ شرایط علّی احساس ناامنی زنان را در فضاهای عمومی بهدنبال دارد. در این میان، کدگذاری جنسیتی فضا به منزلۀ زمینه و شیءوارگی بدن زنانه بهمنزلۀ شرایط مداخلهگر عمل کردهاند. بازسازی معنایی تجربه و درک زنان از احساس ناامنی در فضاهای عمومی بیانگر آن است که مشارکتکنندگان با قرارگرفتن در شرایط یادشده به استراتژیهای کتمان و گریز توسل میجویند. براساس مطالعۀ حاضر، تجربۀ ناامنی در فضاهای عمومی، بیاعتمادی، نهادینهشدن ترس، و انزوای اجتماعی را در پی داشته است.
مطالعات فرهنگی
امید قادرزاده؛ کمال خالق پناه؛ سارا خزایی
چکیده
جراحی زیبایی، بهمثابۀ یکی از شیوههای شایع مدیریت بدن، وارد الگوهای مصرف و فرایند صورتبندی هویتساز زنان شده است. در پژوهش حاضر، به قصد راهبُردن به تجربه و درک زنان از جراحی زیبایی، به روش نظریۀ مبنایی با 27 نمونه زن با تجربۀ جراحی زیبایی مصاحبۀ نیمه ساخت یافته بهعمل آمد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که زنان در مواجهه با دگردیسی ...
بیشتر
جراحی زیبایی، بهمثابۀ یکی از شیوههای شایع مدیریت بدن، وارد الگوهای مصرف و فرایند صورتبندی هویتساز زنان شده است. در پژوهش حاضر، به قصد راهبُردن به تجربه و درک زنان از جراحی زیبایی، به روش نظریۀ مبنایی با 27 نمونه زن با تجربۀ جراحی زیبایی مصاحبۀ نیمه ساخت یافته بهعمل آمد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که زنان در مواجهه با دگردیسی هنجارهای زیبایی، بدلشدن زیبایی به امری اروتیک، ملالآوربودن زندگی روزمره، و تکثیر تصورات منفی از جسمانیت خویشتن به جراحی زیبایی روی میآورند. در این میان، فردیشدن زیبایی و پیشرفتهای علم جراحی بهمثابۀ زمینۀ تسهیلگر و الگوپذیری از مدلهای رسانهای بهمنزلۀ شرایط مداخلهگر عمل کردهاند. بازسازی معنایی تجربه و درک زنان از کنش جراحی زیبایی بر ابزاریشدن بدن، اکتسابیشدن زیبایی، و رسانهایشدن بدن دلالت دارد. براساس مطالعۀ حاضر، جراحی زیبایی با وجود ارتقای اعتماد به نفس زنان، مخاطرات جسمی، وسواس زیبایی، اختلال در زندگی روزمره، و انزوای اجتماعی را در پی داشته است.