شهره روشنی؛ مریم تافته؛ زهره خسروی
چکیده
رشد طلاق در جامعة ایران و تبعات منفی آن توجه به این مسئلة اجتماعی را ضروری ساخته است. در این زمینه، هدف پژوهش حاضر ارائة راهکارهایی برای کاهش طلاق و پیامدهای منفی آن بوده است. به این منظور، با استفاده از روش فراتحلیل کیفی، با بررسی 70 پژوهش منتخب حوزة طلاق در دو دهة اخیر (1377ـ1397)، به دستهبندی عوامل طلاق و پیامدهای منفی آن و سپس ارائة ...
بیشتر
رشد طلاق در جامعة ایران و تبعات منفی آن توجه به این مسئلة اجتماعی را ضروری ساخته است. در این زمینه، هدف پژوهش حاضر ارائة راهکارهایی برای کاهش طلاق و پیامدهای منفی آن بوده است. به این منظور، با استفاده از روش فراتحلیل کیفی، با بررسی 70 پژوهش منتخب حوزة طلاق در دو دهة اخیر (1377ـ1397)، به دستهبندی عوامل طلاق و پیامدهای منفی آن و سپس ارائة راهکارهایی برای کاهش طلاق و پیامدهای منفی آن پرداخته است. طبق یافتهها، عوامل طلاق را براساس منشأ عوامل میتوان در چهار دستۀ همسرگزینی نادرست، نقص دانش و مهارت همسران، عملکرد نامطلوب همسران و شرایط اقتصادی نامطلوب قرار داد. بر این اساس، برای کاهش طلاق، راهکارهایی بر پایة اجرای دورههای آموزشی و مشاورهای از سوی نهادهای مسئول و الزام همسران به شرکت در آن با در نظر گرفتن ضمانت اجرای قانونی مناسب پیشنهاد میشود. پژوهشها همچنین به پیامدهای منفی طلاق برای زنان و فرزندان پرداختهاند که برای کاهش این پیامدها میتوان راهکارهایی بر محور رفع چالشهای حقوقی و خلأهای قانونی، آموزش والدین برای به حداقل رساندن آسیبهای طلاق برای فرزندان، ارائة خدمات مشاورهای، فرهنگسازی برای حمایت خانواده از زنان مطلقه و اصلاح نگرش جامعه به زنان مطلقه و فرزندان طلاق ارائه کرد.
جامعه شناسی
منصوره اعظم آزاده؛ مریم تافته
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اندازهگیری میزان احساس شادمانی زنان سرپرست خانوار تهران و همچنین شناسایی منابع طرد و محرومیت اجتماعی این جمعیت و مکانیزم اثرگذاری آن بر شادمانی آنها صورت گرفته است. روش پژوهش در این تحقیق، اکتشافیـ پیمایشی است. بدینمنظور، ابتدا نمونهای 30نفری از زنان سرپرست خانوار تهران به روش نمونهگیری گلولهبرفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف اندازهگیری میزان احساس شادمانی زنان سرپرست خانوار تهران و همچنین شناسایی منابع طرد و محرومیت اجتماعی این جمعیت و مکانیزم اثرگذاری آن بر شادمانی آنها صورت گرفته است. روش پژوهش در این تحقیق، اکتشافیـ پیمایشی است. بدینمنظور، ابتدا نمونهای 30نفری از زنان سرپرست خانوار تهران به روش نمونهگیری گلولهبرفی انتخاب و دادهها با تکنیک مصاحبه جمعآوری شده است. سپس پیمایش با نمونة 180نفری و روش نمونهگیری دردسترس و تکنیک پرسشنامه اجرا شده است. نتایج حاصل از مصاحبهها نشان داد: مجموعه عواملی مثل محرومیت از نیازهای اساسی و احساس نابرابری، دست به دست هم داده و زمینۀ طرد و محرومیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار را فراهم کرده و از طریق و بهواسطۀ ایجاد این طرد و محرومیت، احساس بیانصافی در این قشر از زنان شکل گرفته است؛ درنتیجه این وضعیت باعث کاهش احساس شادمانی در زندگی آنها شده است. طبق معادلة رگرسیون نزدیک به 70درصد از کل تغییرات میزان احساس شادمانی در بین زنان سرپرست خانوار تهران از سوی متغیرهای احساس بیانصافی، طرد اجتماعی و احساس نابرابری پیشبینی میشود. درنهایت، طبق معادلة تحلیل مسیر، متغیر طرد اجتماعی قویترین و مهمترین قدرت پیشبینیکننده نسبت به مابقی عوامل تأثیرگذار بر احساس شادمانی زنان سرپرست خانوار است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر شادمانی این قشر از زنان تأثیر منفی داشته است. در مرتبة بعدی، به ترتیب احساس بیانصافی و احساس نابرابری بهصورت مستقیم و عدم پاسخگویی مؤثر به نیازهای اساسی به صورت غیرمستقیم بر احساس شادمانی این جمعیت تأثیر منفی گذاشته است.