جامعه شناسی
محمدجواد زاهدی؛ پروانه دانش؛ فیروز راد؛ رضا مجرب قوشچی
چکیده
شواهد موجود نشان میدهد زنان فقیر شهری به شکلهای گوناگونی از طرد اجتماعی رنج میبرند. این مقاله در سطح خُرد و زندگی روزمره به جستوجوی ریشههای طرد اجتماعی در زندگی آنها پرداخته و سعی کرده است بعضی از ابعاد این مسئله را روشن کند. روش تحقیق کیفی است و دادههای تحقیق از مصاحبههای عمیق با 32 زن تحت پوشش کمیتۀ امداد شهرستان ارومیه ...
بیشتر
شواهد موجود نشان میدهد زنان فقیر شهری به شکلهای گوناگونی از طرد اجتماعی رنج میبرند. این مقاله در سطح خُرد و زندگی روزمره به جستوجوی ریشههای طرد اجتماعی در زندگی آنها پرداخته و سعی کرده است بعضی از ابعاد این مسئله را روشن کند. روش تحقیق کیفی است و دادههای تحقیق از مصاحبههای عمیق با 32 زن تحت پوشش کمیتۀ امداد شهرستان ارومیه به دست آمده و نتایج با استفاده از رهیافت گراندد تئوری تحلیل شدهاند. نتایج بهدستآمده نشان میدهد در زندگی این دسته از زنان، 5 مقولۀ عمده در شکلگیری طرد اجتماعی نقش دارد که عبارتاند از: «ضعف سرمایۀ فرهنگی»، «محدودیتهای مادی»، «رویکرد منفی به فقرا»، «طرد ناشی از تجرد» و «حوادث منفی زندگی». دو مقولۀ عمدۀ «اجتناب از ادغام اجتماعی» و «عواطف منفی» از پیامدهای این مسئلهاند که باعث تقویت و تداوم این پدیده میشود. مقولۀ نهایی هسته، که دربرگیرندۀ کل فرایند شکلگیری طرد اجتماعی است، با عنوان «شکست هنجارـ پیوند» مطرح شده است. درخصوص شیوههای ایجاد طرد اجتماعی، شکلهای بسیار ظریفی از خوارسازی و محرومیت در زندگی زنان فقیر وجود دارد که با رویکردهای کمّی یا اقتصادی قابل شناسایی نیستند.
جامعه شناسی
فیروز راد؛ گیتا بیلان
چکیده
شواهد نشاندهندۀ تغییر فرهنگی در ایران و ترجیح بدن لاغر در بین زنان است. توجه فراوان به زیبایی و تناسب اندام از پیامدهای جامعۀ مصرفی است و زنان برای دستیابی به اندازۀ بدنی دلخواه به روشهای متعددی، همچون رژیمهای زیبایی و لاغری اندام، روی آوردهاند. بنابراین، مطالعۀ حاضر به منظور سنجش عوامل اجتماعی مرتبط با گرایش به ایدهآلهای ...
بیشتر
شواهد نشاندهندۀ تغییر فرهنگی در ایران و ترجیح بدن لاغر در بین زنان است. توجه فراوان به زیبایی و تناسب اندام از پیامدهای جامعۀ مصرفی است و زنان برای دستیابی به اندازۀ بدنی دلخواه به روشهای متعددی، همچون رژیمهای زیبایی و لاغری اندام، روی آوردهاند. بنابراین، مطالعۀ حاضر به منظور سنجش عوامل اجتماعی مرتبط با گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام در بین زنان شهر تبریز به مرحلۀ اجرا درآمده است. چارچوب نظری تحقیق با نظریههای بوردیو، گیدنز، گافمن و فمنیسم شکل گرفته است. جامعۀ آماری تحقیق متشکل از کلیۀ بانوان مراجعهکننده به باشگاههای ورزش بدنسازی (تناسب اندام) دایر در شهر تبریزند. با استفاده از روش پیمایش و شیوۀ نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، تعداد 55 باشگاه انتخاب شده و تعداد 385 نفر از بانوان مراجعهکننده به این باشگاهها به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاند. اطلاعات مورد نیاز با بهکارگیری پرسشنامۀ محققساخته جمعآوری شده و تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرمافزار آماری Spss صورت گرفته است. یافتهها نشان میدهد که میانگین گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام در زنان مطالعهشده، 12/111 است. براساس نتایج بهدستآمده از تحلیلهای دومتغیره و چندمتغیره، متغیرهای نگرش فمنیستی، سرمایۀ فرهنگی، مصرف رسانه، وضعیت تأهل و سن، با گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام رابطۀ آماری معناداری نشان دادهاند. همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان میدهد که متغیرهای سرمایۀ فرهنگی، مصرف رسانه و سن از طریق تحتتأثیر قرار دادن متغیر نگرش فمنیستی بر میزان گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام تأثیرگذار است. براساس نتایج رگرسیون چندمتغیره، این متغیرها توانایی پیشبینی 37درصد از تغییرات میزان گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام را دارند.