مطالعات زنان
جمیله علم الهدی؛ پرستو علیخانی؛ مرتضی رضایی زاده؛ اسماعیل جعفری
چکیده
نمیتوان بنیان فکری حاکم بر توانمندسازی زنان مسلمان را بر پایه فمینیسم و گفتمان جنسیت قرار داد. چرا که این دو، مفهوم جنسیت را متناسب با معرفتشناسی مادی و غیرالهی تبیین کردهاند که با جوامع اسلامی ناسازگار است. از اینرو، شناسایی مجموعه اصولی برگرفته از ادراک الهی ضرورت پیدا میکند تا به مثابه یک بنیان برای توانمندسازی زنان مسلمان ...
بیشتر
نمیتوان بنیان فکری حاکم بر توانمندسازی زنان مسلمان را بر پایه فمینیسم و گفتمان جنسیت قرار داد. چرا که این دو، مفهوم جنسیت را متناسب با معرفتشناسی مادی و غیرالهی تبیین کردهاند که با جوامع اسلامی ناسازگار است. از اینرو، شناسایی مجموعه اصولی برگرفته از ادراک الهی ضرورت پیدا میکند تا به مثابه یک بنیان برای توانمندسازی زنان مسلمان عمل کند. پژوهش حاضر، به دنبال شناسایی این اصول بود. در ادراک اسلامی پیرامون مباحث جنسیت چه اصولی حاکم است؟ در پاسخ به این پرسش، پژوهشگران به پارادایم تفسیری متعهد شدند؛ چون برای استخراج اصولی پیرامون مباحث جنسیت در ادراک اسلامی باید به ذهنیت و تجارب اندیشمندان مسلمان نیز رجوع میشد. سؤال پژوهش در 8 جلسه گروه کانونی با 32 پژوهشگر و اندیشمند مسلمان مطرح شد که در پژوهش یا فعالیتهای اجتماعی خود به دنبال بسط ادراک اسلامی در امر توانمندسازی زنان مسلمان بودند. از طریق کدگذاری باز، شواهد گفتاری جلسات تحلیل شدند و از طریق روش بازخورد مشارکتکننده، اعتبار یافتهها افزایش یافت. شش اصل بعنوان اصول حاکم بر ادراک اسلامی پیرامون مفهوم جنسیت، بدست آمد که عبارتند بودند از: مکملگرایی، پویایی در زمان و مکان، عاطفه اجتماعی، انتخابگری، برابری در فرصتهای تعالی، و رقابتگریزی. اصول ششگانه بدستآمده از ظرفیت بیشتری نسبت به ذهنیتهای سهگانه سلطهجو-برابریخواه-رهاییطلب برای توانمندسازی زنان مسلمان برخوردار هستند. میتوان اهمیت زمینه و محیط بعلاوهی ناکامی بنیانهای فکری غیرالهی در توانمندسازی زنان را از دلایل این امر برشمرد.
شهرسازی
مانا وحیدبافنده؛ ملیکا وحیدبافنده؛ جواد ایمانی شاملو
چکیده
تحلیل رابطه ی جنسیت و فضا در کنار یکدیگر سبب میگردد تا نقش ها و نیازهای هر یک از زن و مرد بخصوص در فضاهای شهری مشخص شود. این تحلیل کمک میکند تا با درک چگونگی نقش های سازنده زنان، به تولید و بازتولید روابط اجتماعی مطلوب در فضاهای شهری منجر گردد. حضور زنان در فضاهای عمومی و شهری نه تنها منعکس کننده بلکه روایت کننده روابط مطلوب یک اجتماع ...
بیشتر
تحلیل رابطه ی جنسیت و فضا در کنار یکدیگر سبب میگردد تا نقش ها و نیازهای هر یک از زن و مرد بخصوص در فضاهای شهری مشخص شود. این تحلیل کمک میکند تا با درک چگونگی نقش های سازنده زنان، به تولید و بازتولید روابط اجتماعی مطلوب در فضاهای شهری منجر گردد. حضور زنان در فضاهای عمومی و شهری نه تنها منعکس کننده بلکه روایت کننده روابط مطلوب یک اجتماع است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های موثر بر شکل گیری فضاهای شهری مطلوب برای زنان با استفاده از روش فراتحلیل میباشد. جستجوها به صورت دستی و بر مبنای کلیدواژه های"فضاهای شهری، زنان" صورت گرفته است و برای کلیدواژه های فرعی نیز عبارت های"پارک، فضای عمومی، فضاهای تک جنسیتی" جایگزین همراه کلید واژه اول است. بازه زمانی مطالعاتی از سال 1395 تا 1401 در بین منابع فارسی و بین سال 2016 تا 2022 در منابع انگلیسی میباشد. همچنین از نرم افزار Spss در جهت انجام آزمون های فراتحلیل استفاده شده است که در نتیجه آن نمودار جنگلی، حبابی، تشخیص ناهمگنی و قیفی (سوگیری انتشار) تولید گردیده است. در جهت سنجش پایگاه های علمی برای تولید محتوا در این حوزه نیز، از نرم افزار وس ویور استفاده شده است. نتایج نشان دهنده آن است که ابعاد اصلی پژوهش شامل ابعاد کالبدی و عملکردی، ابعاد ساختاری و فضایی، ابعاد فردی و شخصیتی و ابعاد فرهنگی و اجتماعی در طراحی فضاهای شهری میباشد. جایگاه پژوهش های حوزه طراحی فضای شهری مطلوب برای زنان در ادبیات پژوهش جهانی حائز اهمیت است.
مطالعات زنان
هادیه پرهیزکار؛ آذر علی محمدی؛ صدیقه طاهره اسدزاده؛ مریم هاشم پور صادقیان
چکیده
پژوهش حاضر درصدد بررسی و فراتحلیل کیفی مطالعات انجام شده در حوزه زنان بدسرپرست بود. بر این اساس تمامی مقاله های علمی پژوهشی با کلید واژه < زنان بدسرپرست> دربازه زمانی ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۰ از پایگاه اطلاعاتی علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه اسنادی نورمگز استخراج شدو در ادامه ۳۴ مقاله برای استخراج داده ها و بررسی بیشتر گزینه شدندوبه روش مطالعه ...
بیشتر
پژوهش حاضر درصدد بررسی و فراتحلیل کیفی مطالعات انجام شده در حوزه زنان بدسرپرست بود. بر این اساس تمامی مقاله های علمی پژوهشی با کلید واژه < زنان بدسرپرست> دربازه زمانی ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۰ از پایگاه اطلاعاتی علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه اسنادی نورمگز استخراج شدو در ادامه ۳۴ مقاله برای استخراج داده ها و بررسی بیشتر گزینه شدندوبه روش مطالعه اسنادی ، کتابخانهای و فراتحلیل مورد مطالعه قرار گرفتند. بر اساس یافته های تحقیق حاضر مطالعات انجام شده در این حوزه دو جهت گیری عمده روانشناسی و جامعه شناسی را در بر میگیرد، به طوری که ابعاد دیگر زندگی این دسته از زنان از جمله ابعاد اقتصادی و سیاسی ذیل این دو دسته مورد بررسی قرار گرفته اند. گروهی از این مطالعات به تحلیل نظری و ارائه مدل هایی برای شناسایی مسائل زنان بدسرپرست در جهت کاهش مشکلات آنان با استفاده از روشهای مداخلهای پرداخته اند و گروهی دیگر به تقویت روحیه و ایجاد انگاره مثبت در زنان بدسرپرست از طریق افزایش دیدگاه های مثبت نگر به لحاظ تجربی پرداختند. یافتههای این مطالعه در دو بعد روانشناسی و جامعه شناسی نشان می دهد این زنان نیازمند حمایت های روانی، اجتماعی و اقتصادی هستندو توانمند سازی آنها در ابعاد ذکر شده کیفیت زندگی آنها را بهبود بخشیده و سبب کاهش رنج اجتماعی آنها خواهد شد.
مطالعات زنان
امیر عسگری؛ صاحبه مسعودی؛ مائده تقی زاده طبرسی
چکیده
توانمندسازی زنان از موضوعاتی است که در طیف گستردهای از برنامهها و سیاستگزاریهای نهادهای مختلف در سرتاسر جهان جای میگیرد، ولی با این حال، توجه به ویژگیهای شناختی و پژوهشهای حوزه علوم شناختی و اساسا مساله شناخت و توانمندیهای شناختی در بسیاری از این سیاستگزاریها مغفول مانده است. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از روشی ...
بیشتر
توانمندسازی زنان از موضوعاتی است که در طیف گستردهای از برنامهها و سیاستگزاریهای نهادهای مختلف در سرتاسر جهان جای میگیرد، ولی با این حال، توجه به ویژگیهای شناختی و پژوهشهای حوزه علوم شناختی و اساسا مساله شناخت و توانمندیهای شناختی در بسیاری از این سیاستگزاریها مغفول مانده است. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از روشی دو مرحله ای مبتنی بر مرور دامنه و تحلیل محتوا به ارائه چارچوبی برای توانمندسازی زنان در حکمرانی براساس مطالعات حوزه علوم شناختی می پردازد. خروجیهای این پژوهش از جمله 18 عنصرکلیدی توانمندسازی زنان براساس مطالعات شناختی در کنار چارچوب مفهومی ارائه شده، می تواند بسیاری از متخصصین، پژوهشگران و علاقهمندان مطالعات حوزه توانمندسازی، حکمرانی و زنان را در مسیر رسیدن به پاسخهایشان برای سیاستگزاری و تصمیمگیری در حوزههای مربوطه و انجام پژوهش های کاربردی و همچنین ایجاد شبکهای از مفاهیم مرتبط یاری دهد. پژوهش حاضر همچنین در خصوص ایجاد طرحواره هایی از پژوهش های کاربردی با هدف ایجاد ارتباط مابین حوزههای مختلف مطالعات حکمرانی و همچنین مطالعات علوم شناختی از این جهت حائز اهمیت است که می تواند خلاءهای مفهومی و همچنین مسیرهایی برای مطالعات بیشتر برای علاقه مندان مطالعات بینارشته ای در طیف گسترده ای از موضوعات و مفاهیم فراهم آورد.
مطالعات زنان
حسین مشک آبادی مهاجر؛ زینب مشک آبادی مهاجر
چکیده
در مقاله حاضر با استفاده از مدل رگرسیون پروبیت تاثیر عوامل جمعیت شناختی بر وضعیت درآمد، پس انداز و اشتغال بعد از دوران کرونا نسبت به قبل از آن در مشهد بر اساس تفکیک جنسیتی، بین دو گروه زنان و مردان مورد سنجش قرار گرفت. دادهها به روش پرسشنامهای و به صورت آنلاین جمع آوری و رگرسیونهای مربوط به وضعیت درآمد، پس انداز و اشتغال با استفاده ...
بیشتر
در مقاله حاضر با استفاده از مدل رگرسیون پروبیت تاثیر عوامل جمعیت شناختی بر وضعیت درآمد، پس انداز و اشتغال بعد از دوران کرونا نسبت به قبل از آن در مشهد بر اساس تفکیک جنسیتی، بین دو گروه زنان و مردان مورد سنجش قرار گرفت. دادهها به روش پرسشنامهای و به صورت آنلاین جمع آوری و رگرسیونهای مربوط به وضعیت درآمد، پس انداز و اشتغال با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. حجم نمونه شامل 1093 نفر میباشند که از این تعداد 523 نفر زن و 570 نفر مرد میباشند. نتایج پس از تحلیل رگرسیون در سطح اطمینان 95 درصد، حاکی از آن است که افراد با سن بالاتر، مستاجرین و خانوارهایی که تعداد اعضای بیشتری دارند دچار کاهش درآمد و پس انداز بیشتری شدهاند که در این بین مردان بیش از زنان آسیب دیدهاند. با بهبود طبقه درآمدی، تحصیلات و موقعیت اقتصادی اجتماعی میتوان از آسیبهای ناشی از کرونا کاست که در این زمینه، میزان کاهش در آسیب زنان نسبت به مردان مقدار بیشتری است. مشاغل آزاد و حقوق بگیران بخش خصوصی کاهش بیشتری در درآمد، پس انداز و بدتر شدن وضعیت شغلی خود مشاهده کردهاند که در بین شاغلین، زنان شاغل بیش از مردان شاغل دچار زیان ناشی از کرونا شدهاند. همچنین بر اساس نتایج مطالعه با ارتقاء طبقه درآمدی، تحصیلات و بهبود موقعیت اقتصادی اجتماعی، زنان نسبت به مردان، بهبود بیشتری در وضعیت شغلی، درآمدی و پس اندازی خود مشاهده میکنند.
مطالعات زنان
فریبا علاسوند
چکیده
با وجود اهمیت عدالت در فقه سیاسی-اجتماعی، نظریهپردازیها باید به نظامسازی یا ساختارهای روندساز منجر شوندف اما در رویکرد اسلامی مطرح و تقویت نشدهاند. از جمله مهمترین مباحث عدالت، پردازش نظریهای است که شامل ابعاد نظری و عملی روشن بهمثابۀ راهبرد ادارۀ جامعه است. این ابعاد اگرچه در مطالعات دو دهۀ اخیر حوزۀ عدالت مورد توجه پژوهشگران ...
بیشتر
با وجود اهمیت عدالت در فقه سیاسی-اجتماعی، نظریهپردازیها باید به نظامسازی یا ساختارهای روندساز منجر شوندف اما در رویکرد اسلامی مطرح و تقویت نشدهاند. از جمله مهمترین مباحث عدالت، پردازش نظریهای است که شامل ابعاد نظری و عملی روشن بهمثابۀ راهبرد ادارۀ جامعه است. این ابعاد اگرچه در مطالعات دو دهۀ اخیر حوزۀ عدالت مورد توجه پژوهشگران داخلی قرار گرفتهاند، نیازمند کاوش بیشتر و تمرکز روی موضوعات خرد هستند. این مقاله با هدف تقویت این ابعاد و ضرورتها به طرح ایدۀ خود میپردازد و بهدلیل اهمیت حقوق و مزایای اجتماعی زنان، میدان بررسی و تطبیقات خود را در موضوع عدالت برای زنان قرار داده است. پرسش اصلی مقاله ناظر به مهمترین چالش نظری و عملی عدالت است که در پاسخ ملاحظۀ نظری به چالش معیار نابرابری و ملاحظۀ عملی به دو بحث ادراکسنجی و شاخصسازی برای عدالت پرداخته است. روش مقاله پس از جمعآوری دادههای لازم، تحلیل محتوا، و مقاله اسنادی و بنیادی است. گفتنی است این مقاله برگرفته از یک کلان طرح دربارۀ عدالت جنسیتی است. مطابق نتایج، نابرابری بهعنوان مهمترین مسئله در مطالعات عدالت، نیازمند تعیین معیار است. چندمعیارگی در نظریۀ عدالت اسلامی قابلدفاع است. تفاوت میان مردان و زنان بهعنوان بخشی از معیارها با سیاستهای جانبدارانه در راستای حمایت از خانواده، مادرانگی، زنانگی و فردیت زنان مورد توجه قرار میگیرد. عدالت، امری راهبردی برای تنظیم روابط افراد با یکدیگر از حوزۀ خانوادگی تا حوزۀ اجتماعی است و نیازمند طراحی معیارها، اصول و اهداف، شاخصسازی و ادراکسنجی است.
علوم سیاسی
ماریا فرح زاده؛ علی علی حسینی
چکیده
در جهان مدرن امروز، یکی از مهمترین پیششرطهای توسعه و ثبات کشورها، استفادۀ بهینه از همۀ ظرفیتهای نیروی انسانی، بهویژه درک موضوعیت نقش زنان در امور اجتماعی و سیاسی است. اگرچه مشارکت و رهبری برابر زنان در زندگی سیاسی و عمومی برای دستیابی به اهداف توسعۀ پایدار در جهان ضروری است، بااینحال، شواهد حاکی از آن است که زنان در ...
بیشتر
در جهان مدرن امروز، یکی از مهمترین پیششرطهای توسعه و ثبات کشورها، استفادۀ بهینه از همۀ ظرفیتهای نیروی انسانی، بهویژه درک موضوعیت نقش زنان در امور اجتماعی و سیاسی است. اگرچه مشارکت و رهبری برابر زنان در زندگی سیاسی و عمومی برای دستیابی به اهداف توسعۀ پایدار در جهان ضروری است، بااینحال، شواهد حاکی از آن است که زنان در تمام سطوح تصمیمگیری در سراسر جهان کمتر حضور دارند و دستیابی به برابری جنسیتی در زندگی سیاسی و اجتماعی را همچنان دور از دسترس میبینند. در این میان، اروپا تنها منطقه در عصر کنونی است که ظرف دو دهۀ گذشته و در پرتو سیاستگذاریهای نسبتاً مناسب در حوزۀ زنان، از این فرصت نسبی برخوردار شده است تا ضمن تلاش برای افزایش مشارکت سیاسی زنان در سطوح ملی و منطقهای، از شایستگی و اعتبار زن در مراتب عالی سیاسی، تقنینی و قضایی دفاع کند. نظر به این مهم، مقالۀ حاضر با کاربست نظریۀ فمینیسم و بهرهمندی از مدل سیاستگذاری جونز در پاسخ به سؤال پژوهش به این نتیجه رسید که حضور زنان در مناصب سیاسی ریاست جمهوری، نخستوزیری و پستهای وزارتی، در کنار تصویب قوانینی همچون قانون سقطجنین، همیاری خانواده و حمایت از کودکان، مرخصی زنان و مراقبت از کودکان، بهداشت و درمان و بودجۀ رفاه اجتماعی، از جمله عوامل تعیینکننده و اقدامهای مؤثر تقنینی بوده است که بهتدریج، بستر مناسب برای تثبیت جایگاه زنان در پذیرش مسئولیتهای بالای سیاسی و پارلمانی را فراهم آورده است.
حقوق
زینب عصمتی؛ سیده لطیفه حسینی؛ محمد مهدی حسینمردی
چکیده
قانون اساسی در رأس هرم سلسلهمراتب قوانین، نقش اثرگذاری در تبیین جایگاه حقوق انسانی بانوان هر جامعه داشته است. جایگاه حقوق زنان از زمان تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از دغدغههای آن بود و از همان ابتدا نقش و جایگاه زنان در پیشبرد اهداف متعالی جامعه مبتنی بر ارزشهای دینی مورد توجه قرار گرفت. حقوق رفاهی زنان از جمله موضوعاتی ...
بیشتر
قانون اساسی در رأس هرم سلسلهمراتب قوانین، نقش اثرگذاری در تبیین جایگاه حقوق انسانی بانوان هر جامعه داشته است. جایگاه حقوق زنان از زمان تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از دغدغههای آن بود و از همان ابتدا نقش و جایگاه زنان در پیشبرد اهداف متعالی جامعه مبتنی بر ارزشهای دینی مورد توجه قرار گرفت. حقوق رفاهی زنان از جمله موضوعاتی است که در دوران تصویب قانون اساسی ایران بعد از انقلاب اسلامی مورد بحث بوده است. این پژوهش به بررسی جایگاه حقوق رفاهی زنان در پرتو قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر تأمین اجتماعی بهعنوان یک حق بشری میپردازد. در نوشتار حاضر این موضوع واکاوی شد که مطابق اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، زنان از امتیازات حقوق رفاهی در راستای عدالت جنسیتی و کسب فرصتهای ناشی از آن برخوردارند و قانون اولویتهایی برای آنها درنظر داشته است. پژوهش پیشرو، مبحث مطالبات حقوق رفاهی را در حوزۀ تأمین اجتماعی بانوان جامعۀ ایران بهعنوان منابع انسانی مهم در ساختار قانون اساسی کنونی بررسی میکند و نشان میدهد تجربۀ بیش از چهار دهه حکومت جمهوری اسلامی ایران و دستاوردهای برقراری نظام قانون اساسی برآمده از ارزشهای ملی-مذهبی است. این شرایط مبین آن است که بانوان در منظومۀ اقتصاد رفاهی بهعنوان شهروند جامعه از تأمین اجتماعی در حوزههای مختلف برخوردار هستند.
مطالعات زنان
یحیی بوذری نژاد؛ ابوالفضل اقبالی
چکیده
گروههای مرجع، الگوها و شیوههای زیست تأثیرگذار که به معرفی تیپهای ایدئال سبک زندگی در جوامع مختلف منجر میشوند، یکی از ابعاد مهم حوزۀ مطالعات اجتماعی هستند. در جامعۀ ایرانی، یکی از این الگوها و مراجع تأثیرگذار در تعیین شیوههای زیست و سبک زندگی، دین و سیرۀ بزرگان دینی است. پژوهشهایی که دربارۀ میزان دینداری و کیفیت آن در جامعۀ ...
بیشتر
گروههای مرجع، الگوها و شیوههای زیست تأثیرگذار که به معرفی تیپهای ایدئال سبک زندگی در جوامع مختلف منجر میشوند، یکی از ابعاد مهم حوزۀ مطالعات اجتماعی هستند. در جامعۀ ایرانی، یکی از این الگوها و مراجع تأثیرگذار در تعیین شیوههای زیست و سبک زندگی، دین و سیرۀ بزرگان دینی است. پژوهشهایی که دربارۀ میزان دینداری و کیفیت آن در جامعۀ ایرانی صورت گرفته است، نشان از وجود الگوهای دینی در مناسبات زندگی ایرانیان دارد. به این ترتیب بهنظر میرسد تبیین و معرفی الگوهای سبک زندگی دینی در بستر تاریخ و سیرۀ بزرگان دین و معصومان (ع) در تعیین و جهتدهی به شیوههای زیست ایرانیان سهم مؤثری خواهد داشت. سیرۀ حضرت زهرا (س) بهمثابۀ یک الگوی فراتاریخی، ظرفیت عظیم و تأثیرگذاری برای استخراج الگوی زن مسلمان در شئون مختلف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان دارد؛ بنابراین، این مقاله سیرۀ ایشان را از منظر هویت جنسیتی و زنانگی بازخوانی میکند. روش تحقیق اسنادی است و از متون معتبر برای جمعآوری دادهها بهره گرفته شده است. همچنین پژوهش حاضر براساس مبانی هستیشناختی، انسانشناختی، دینشناختی و ارزششناختی اسلامی، مؤلفههای هویت جنسیتی زنانه را در محورهای حجاب، حیا و عفت، همسری، مادری، خانهداری و حضور مؤثر اجتماعی تعریف میکند، هریک از آنها را در سیرۀ حضرت زهرا (س) بررسی تاریخی میکند و روایتی زنانه از منش و زیست فردی، خانوادگی و اجتماعی ایشان ارائه میدهد.
جامعه شناسی
مهسا تیزچنگ؛ شراره مهدی زاده
چکیده
مطالعۀ حاضر به توصیف و تحلیل تجربیات زنان کارگر خانگی از زیست در میان جهانهای متکثر و متفاوت میپردازد. هدف این مطالعه، درک تجربیات زیستۀ این زنان بهمنزلۀ گروهی خاموش و در حاشیه بهدلیل فقدان موقعیتی رسمی در ساختار قانونی و ضعف پژوهش است.رویکرد و روش مبتنی بر پدیدارشناسی اگزیستانسیال موریس مرلوپونتی است که متمرکز بر تجربۀ سوژۀ ...
بیشتر
مطالعۀ حاضر به توصیف و تحلیل تجربیات زنان کارگر خانگی از زیست در میان جهانهای متکثر و متفاوت میپردازد. هدف این مطالعه، درک تجربیات زیستۀ این زنان بهمنزلۀ گروهی خاموش و در حاشیه بهدلیل فقدان موقعیتی رسمی در ساختار قانونی و ضعف پژوهش است.رویکرد و روش مبتنی بر پدیدارشناسی اگزیستانسیال موریس مرلوپونتی است که متمرکز بر تجربۀ سوژۀ بدنمند در جهان است که ادراکش براساس وضعیت او در نسبت با دیگران و جهان تعین مییابد.جامعۀ آماری شامل زنان کارگر خانگی 25 تا 55 ساله در تهران است که به روش گلولهبرفی و نمونهگیری وابسته به معیار انتخاب شدند.نتایج مطالعه نشان میدهد سطوح برجستۀ ادراکی در میان این دست از زنان، حاصل وضعیت بیقدرتی، ابهام و درآسایشنبودن است که بهطور مشخصی منتج از غلبۀ روابط غیررسمی، به دور از نظارت قانونی و آمیخته با اعمال فرهنگی قشربندیشده است که ساختاری از سلسلهمراتب قدرت در سطح روزمره را بازتولید میکند. چنین زمینهای نیت یا انگیزه و اعمال روزمرۀ هردو سوی را دچار امکان چندخوانشیبودن میکند؛ امری که تا حد بسیار زیادی مولود زمینههای فرهنگی و باورهای اجتماعی در خصوص نظامهای اخلاقی، اصول منزلتی و نیز علل جایگیری افراد درون قشربندیهای اجتماعی سلسلهمراتبی است. ما بهطور مداوم در حال عمل براساس ادراک و آگاهی متأثر از چنین درهمتنیدگیهایی هستیم و بازتولید منظومههایی معرفتی را میسر میسازیم که لزوماً اشرافی بر تبعات یا نتایج آن نداریم.
ارتباطات
زهرا رضایی نسب؛ علی فیض اللهی؛ مریم کشاورز
چکیده
طلاق از جمله عوامل گسیختگی و ازهمپاشیدگی کانون خانواده است که عواقب بسیاری برای افراد جامعه دارد. امروزه در بسیاری از طلاقها و نابسامانیها در روابط زوجین، شبکههای اجتماعی مجازی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل نقشآفرینی میکنند. هدف از پژوهش حاضر، مطالعۀ چگونگی تحول و گسست زندگی زناشویی از طریق شبکههای اجتماعی مجازی از ...
بیشتر
طلاق از جمله عوامل گسیختگی و ازهمپاشیدگی کانون خانواده است که عواقب بسیاری برای افراد جامعه دارد. امروزه در بسیاری از طلاقها و نابسامانیها در روابط زوجین، شبکههای اجتماعی مجازی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل نقشآفرینی میکنند. هدف از پژوهش حاضر، مطالعۀ چگونگی تحول و گسست زندگی زناشویی از طریق شبکههای اجتماعی مجازی از دید زنان مطلقۀ شهر ایلام است. پارادایم پژوهش برساختی و تفسیری است. رویکرد پژوهش کیفی است و راهبرد پژوهش از نوع پدیدارشناسی است. از تحلیل تماتیک و همچنین چارچوب براون و کلارک برای تحلیل دادهها استفاده شده است. جامعۀ مورد مطالعه شامل تمامی زنان 22 تا 37 سالۀ مطلقۀ شهر ایلام است که از مدت طلاقشان 5 تا 7 سال گذشته است و تجربۀ استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی را در طول شبانهروز بین 5 تا 10 ساعت داشتهاند. سوژههای مورد مطالعه برمبنای نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. تعداد نمونه تا مرحله اشباع نظری 15 نفر برآورد شد. گردآوری دادهها با مصاحبۀ نیمهساختاریافته صورت گرفت. نتایج نشان داد تحول و گسست زندگی زناشویی از دید زنان مطلقه در قالب مضمونهای اصلی شامل «ایجاد پیلههای تنهایی»، «انفصال از شبکههای خویشاوندی»، «آسیبهای فردی»، «ساختارشکنی»، «ابزار ناکارآمدی خانواده»، «نمایش مصرف» و «شبکههای مجازی بهمثابۀ استحالۀ نظام ارزشی» قابلتحلیل و بررسی است.
مطالعات زنان
الهام شیردل؛ مهدی معینی؛ عبدالحمید دهانی
چکیده
یکی از اهداف مهم در جوامع مختلف، کیفیت زندگی مردم آن کشور بهویژه زنان است. زنان بهعنوان مؤثرترین عضو جامعه، نقش بسزایی در ادارۀ خانواده و تحکیم ساختارهای جامعه دارند. کیفیت زندگی زنان تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از اینرو هدف از انجام پژوهش حاضر، رتبهبندی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانهدار است. روش تحقیق ...
بیشتر
یکی از اهداف مهم در جوامع مختلف، کیفیت زندگی مردم آن کشور بهویژه زنان است. زنان بهعنوان مؤثرترین عضو جامعه، نقش بسزایی در ادارۀ خانواده و تحکیم ساختارهای جامعه دارند. کیفیت زندگی زنان تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از اینرو هدف از انجام پژوهش حاضر، رتبهبندی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانهدار است. روش تحقیق توصیفی–پیمایشی و جامعۀ آماری آن شامل 13 تن از زنان متأهل شاغل و خانهدار شهرستان مهرستان است که دارای حداقل پنج سال سابقۀ خانهداری یا اشتغال و حداقل مدرک کارشناسی در رشتۀ جامعهشناسی هستند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامۀ مقایسۀ زوجی استفاده شد. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 83/0 و نرخ ناسازگاری کوچکتر از 1/0 در سطح بالا محاسبه شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی AHP و نرمافزار Expert choice انجام گرفت. یافتههای تحقیق نشان داد از بین شش عامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شاغل و خانهدار شهرستان مهرستان، رابطۀ اجتماعی مهمترین عامل است. در ادامه، امنیت اجتماعی در رتبۀ دوم، حمایت اجتماعی در رتبۀ سوم، منزلت اجتماعی در رتبۀ چهارم، سرمایۀ فرهنگی در رتبۀ پنجم و سلامت عمومی در رتبۀ ششم عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شاغل و خانهدار قرار گرفتند؛ بنابراین، کیفیت پیوندهای اجتماعی در افزایش سلامت اجتماعی و از طرف دیگر در کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانهدار نقش اساسی دارد.
مطالعات زنان
فرزانه حقیقت قهفرخی؛ سید علی حسینی؛ اسماعیل قادری؛ سید مجتبی محمودزاده
چکیده
هویت، منشأ و کانون ارزشهای یک فرد را نشان میدهد. افراد با عضویت در گروههای اجتماعی مختلف به تعریف هویت اجتماعی خود میپردازند. زنان بهعنوان بخش بزرگی از نیروی کار در صنعت گردشگری، با عضویت در گروههای مختلف و فعالیت در بستر جدید گردشگری که گاهی در تقابل با ارزشهای سنتی آنان است، در معرض تغییر و تحولات هویتی قرار میگیرند. ...
بیشتر
هویت، منشأ و کانون ارزشهای یک فرد را نشان میدهد. افراد با عضویت در گروههای اجتماعی مختلف به تعریف هویت اجتماعی خود میپردازند. زنان بهعنوان بخش بزرگی از نیروی کار در صنعت گردشگری، با عضویت در گروههای مختلف و فعالیت در بستر جدید گردشگری که گاهی در تقابل با ارزشهای سنتی آنان است، در معرض تغییر و تحولات هویتی قرار میگیرند. هدف اصلی این پژوهش، ارائۀ تحلیل شبکۀ مضمونی برساخت هویتی زنان شاغل در گردشگری و بهطور خاص زنان شاغل در اقامتگاههای بومگردی استان کرمان است. در این پژوهش، از روششناسی کیفی مردمنگاری استفاده شده است. بیست نفر از زنان شاغل در این اقامتگاهها از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و با آنها مصاحبۀ عمیق صورت گرفت. برای تحلیل دادهها از تحلیل شبکۀ مضامین اتراید-استرلینگ استفاده شد. در فرایند ششمرحلهای تحلیل، 88 کد اولیه به 33 مضمون بنیادین، 13 مضمون سازماندهنده و یک مضمون فراگیر «سیر گذار هویتی زنان از وابستگی سنتی به استقلال مدرن در بستر گردشگری» تقلیل یافتند. تحلیل شبکۀ مضامین حاکی از آن است که تجربۀ فرصتهای جدید از طریق توسعۀ گردشگری در کنار تجارب زیستۀ مطلوب و نامطلوب گذشته و اکنون زنان و همچنین فعالیت در بستر اجتماعی فرهنگی موجود، به برساخت هویتی در ابعاد مختلف منجر میشود. این فرایندهای هویتی حاصل تعامل زنان با دنیای بیپایان گردشگری و ابعاد مختلف مدیریتی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن است؛ زنانی که تا پیش از ورود به دنیای گردشگری درگیر مسائل فردی در حوزۀ نهاد خانواده بودهاند.
اکولوژی و محیط زیست
معصومه جرجانی؛ سمیه باصری؛ فریده آفرین
چکیده
کشور ایران مانند بسیاری از کشورهای درحالتوسعه در معرض تهدیدهای زیستمحیطی قرار دارد. با توجه به نقش مهم زنان در مدیریت منابع پایدار در خانواده، با نیمنگاهی به حضور پررنگ آنها در جامعه و همچنین سهم فعلیشان در نظام آموزشی کشور، توانمندسازی آنان در بحث توسعۀ پایدار و طراحی پوشاک برای آنها براساس معیارهای محیطزیستی، حائز اهمیت ...
بیشتر
کشور ایران مانند بسیاری از کشورهای درحالتوسعه در معرض تهدیدهای زیستمحیطی قرار دارد. با توجه به نقش مهم زنان در مدیریت منابع پایدار در خانواده، با نیمنگاهی به حضور پررنگ آنها در جامعه و همچنین سهم فعلیشان در نظام آموزشی کشور، توانمندسازی آنان در بحث توسعۀ پایدار و طراحی پوشاک برای آنها براساس معیارهای محیطزیستی، حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش این است که با استفاده از ضایعات کشاورزی برای رنگرزی و زائدات پارچهها در طراحی و دوخت پوشاک اجتماعی زنان یعنی مانتو، متناسب با زیرساختها و امکانات موجود در کشور و با تکیه بر فرهنگ اصیل گذشته در جهت توسعۀ پایدار گامی برداشته شود. در پژوهش حاضر با روش توصیفی-پیمایشی، کنش رفتاری و ذهنیت مصرفکنندگان نسبت به مؤلفههای طراحی از طریق پرسشنامه در میان دختران دانشکدۀ هنر دانشگاه سمنان ارزیابی میشود. حجم نمونه 102 نفر است که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج نشان داد همۀ مؤلفههای مانتوهای طراحیشده به غیر از مؤلفۀ اندامیبودن، توسط جامعۀ آماری پذیرفته شده و میزان آگاهی دختران از اصول توسعۀ پایدار پوشاک، بر میزان رضایتمندی آنها از طراحیهای انجامشده اثر مثبت دارد. این موضوع ضرورت برنامهریزی بیشتر در این زمینه را نشان میدهد.
علوم سیاسی
هدی السادات واعظی؛ علی علی حسینی
چکیده
از اواسط قرن بیست میلادی، بهدنبال فراگیری فرایند جهانیشدن و فرهنگ سیاسی دموکراتیک، غالب مردم و زنان امکان مشارکت سیاسی مؤثر و ورود به سیاست را یافتند؛ بهویژه از قرن بیستویکم، روند افزایش حضور زنان در سیاست بهعنوان پدیدهای کلی در حال گسترش بوده است. با توجه به نقش مشارکت سیاسی زنان در سطوح عالی جهت اعتلای جایگاه و حقوق آنان، ...
بیشتر
از اواسط قرن بیست میلادی، بهدنبال فراگیری فرایند جهانیشدن و فرهنگ سیاسی دموکراتیک، غالب مردم و زنان امکان مشارکت سیاسی مؤثر و ورود به سیاست را یافتند؛ بهویژه از قرن بیستویکم، روند افزایش حضور زنان در سیاست بهعنوان پدیدهای کلی در حال گسترش بوده است. با توجه به نقش مشارکت سیاسی زنان در سطوح عالی جهت اعتلای جایگاه و حقوق آنان، این پژوهش توصیفی-تحلیلی به شیوۀ گردآوری اسنادی و تحلیل و مقایسۀ برخی آمارها، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که با عنایت به روند وضعیت جهانی حضور زنان در مناصب سیاسی، وضعیت حضور زنان در مناصب ایران و امکانات و موانع مربوط، چگونه است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ایران از نظر زیرشاخص توانمندسازی سیاسی، حتی نسبت به بسیاری از نظامهای محافظهکار منطقه، در جایگاه نامناسبی قرار دارد و بنا به افزایش ثبتنام زنان ایرانی در انتخابات و افزایش سطح تحصیلات و تلاش ایشان برای ورود به سیاست و با توجه به فراگیری فرهنگ سیاسی دموکراتیک در عصر ارتباطات، با افزایش تقاضای زنان برای نقشآفرینی در عرصۀ سیاسی مواجه خواهیم شد. در این راستا، باید بر امکاناتی از قبیل تحصیلات تکمیلی زنان در رشتههای مرتبط با مدیریت سیاسی، سابقۀ تصدی مناصب میانی و... تکیه کرد. همچنین باید با اتخاذ تدابیر حمایتی نظام در راستای افزایش سهم زنان در مناصب و بهبود وجه بینالمللی کشور، فرهنگسازی در راستای نمایاندن عرصۀ سیاست بهعنوان عرصۀ حضور دو جنس و افزایش خودباوری زنان، از تأثیر موانع دستیابی زنان ایرانی به مناصب سیاسی کاست.
مطالعات زنان
شهره روشنی
چکیده
کار و خانواده دو نهاد مهم برای فرد و جامعهاند و برقراری تعادل بین نقشهای شغلی و خانوادگی اهمیت بسزایی در پیشبرد موفق اهداف دارد. اعضای هیئتعلمی دانشگاه بهدلیل برعهدهداشتن حجم زیاد وظایف شغلی با دشواریهای بیشتری برای برقراری تعادل بین نقش شغلی و خانوادگی و بهطور خاص مادری مواجهاند. شناسایی شرایط اثرگذار بر ایفای متعادل ...
بیشتر
کار و خانواده دو نهاد مهم برای فرد و جامعهاند و برقراری تعادل بین نقشهای شغلی و خانوادگی اهمیت بسزایی در پیشبرد موفق اهداف دارد. اعضای هیئتعلمی دانشگاه بهدلیل برعهدهداشتن حجم زیاد وظایف شغلی با دشواریهای بیشتری برای برقراری تعادل بین نقش شغلی و خانوادگی و بهطور خاص مادری مواجهاند. شناسایی شرایط اثرگذار بر ایفای متعادل نقشها میتواند نقش مهمی در ایجاد زمینههای لازم برای رفع مشکلات و موانع موجود در مسیر برقراری تعادل میان نقشهای شغلی و مادری و درنتیجه ایفای هر چه بهتر این نقشها داشته باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر، شناسایی شرایط اثرگذار بر برقراری تعادل بین نقش شغلی و مادری است. پژوهش به روش کیفی انجام شده و با مصاحبه با 20 نفر از زنان عضو هیئتعلمی دانشگاههای شهر تهران، به تحلیل محتوای کیفی مصاحبهها پرداخته است. شرایط اثرگذار بر برقراری تعادل شامل «نگرش به مادری و اشتغال»، «چگونگی حمایت و همراهی خانواده»، «چگونگی حمایت و همراهی دانشگاه»، «اقتضائات شغلی اعضای هیئتعلمی»، «خصوصیات فردی»، «دشواریهای دوران خردسالی فرزندان»، «حضور فرزندان در منزل» و «دسترسی به امکانات مادی» بوده است. برخی شرایط از جمله حمایت و همراهی همسر و دانشگاه، نقش برجستهتری در برقراری تعادل دارند و علاوه بر کمک به زنان برای ایفای موفق وظایف شغلی و مادری، با کاهش تنشهای ناشی از دغدغههای ایفای همزمان نقشها و ایجاد اطمینان خاطر و آرامش نیز در ایفای متعادل نقش شغلی و مادری مؤثرند و لازم است بهطور ویژه مورد توجه قرار گیرند.
علوم سیاسی
سیده آمنه میرخوشخو؛ سهیلا صادقی فسائی
چکیده
یکی از مهمترین مؤلفهها در افزایش مشارکت زنان در تصمیمگیری و سیاستگذاری، بررسی موانع و محدودیتهای حضور آنها در مدیریت سطوح کلان کشور است. پرسش اصلی این است که چه عوامل و ویژگیهایی موجب وضعیت کنونی عدم اقبال به حضور زنان در سیاستگذاری و تصمیمگیریهای کلان کشور میشود. در پاسخ به این پرسش، پژوهشهای متعددی به بررسی وضعیت ...
بیشتر
یکی از مهمترین مؤلفهها در افزایش مشارکت زنان در تصمیمگیری و سیاستگذاری، بررسی موانع و محدودیتهای حضور آنها در مدیریت سطوح کلان کشور است. پرسش اصلی این است که چه عوامل و ویژگیهایی موجب وضعیت کنونی عدم اقبال به حضور زنان در سیاستگذاری و تصمیمگیریهای کلان کشور میشود. در پاسخ به این پرسش، پژوهشهای متعددی به بررسی وضعیت موجود حضور زنان در دستگاههای حکومتی و قوای سهگانه بهویژه هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی پرداختهاند، اما عموم این مطالعات با تمرکز بیشازحد بر شناسایی موانع لحظۀ ورود زنان به مناصب سیاسی کلان، نتوانستهاند تأثیر روندهای سیاسی را با توجه به ساختار سیاسی کشور و پیچیدگی ابعاد سیاسی و فرهنگی آن آشکار سازند. پژوهش حاضر به بررسی علل و عوامل مؤثر در محدودیتهای کنشگری زنان پس از ورود و تصدی مدیریت سیاسی سطوح کلان، در دو طیف سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا میپردازد. برای ایضاح مطلب، از دیدگاه و نظرات بانوانی که تجربۀ مستقیم حضور در پستهای کلان مدیریت سیاسی از جمله هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی داشتهاند، استفاده شد. با اتخاذ روش مصاحبۀ نیمهساختاریافته و تحلیل کیفی دادهها از طریق تحلیل تماتیک، عوامل و محدودیتهای کنشگری سیاسی-مدیریتی شناسایی و تبیین شدند.
کارآفرینی
منوچهر علی نژاد؛ سیده زینب موسوی؛ مهربان پارسامهر
چکیده
در ایران، توسعه و ترویج کارآفرینی یکی از نیازهای جدی جامعه است و ساختار خانوادگی، نگرش سنتی و کلیشههای جنسیتی، که توصیفکنندۀ ساختارهای اجتماعی کشورها است، بهشدت بر فرایند توسعۀ کارآفرینی زنان اثرگذار است. بنابراین، ضروری است که در بررسی این فرایند عوامل ذکرشده در نظر گرفته شود. هدف از این جستار واکاویِ رفتارهای موفقیتآمیز ...
بیشتر
در ایران، توسعه و ترویج کارآفرینی یکی از نیازهای جدی جامعه است و ساختار خانوادگی، نگرش سنتی و کلیشههای جنسیتی، که توصیفکنندۀ ساختارهای اجتماعی کشورها است، بهشدت بر فرایند توسعۀ کارآفرینی زنان اثرگذار است. بنابراین، ضروری است که در بررسی این فرایند عوامل ذکرشده در نظر گرفته شود. هدف از این جستار واکاویِ رفتارهای موفقیتآمیز کارآفرینانة زنان در شهر یزد است. تحقیق حاضر کیفی است و جامعة مطالعهشده را زنان کارآفرین در شهر یزد تشکیل میدهند. در نمونة تحقیق، 15 زن کارآفرین، که از نظر سن، تحصیلات، نوع حرفه و وضعیت تأهل متفاوت بودند، به روش نمونهگیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. برای تحلیل مصاحبهها از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شد که از نتایج تحلیلها، سه مضمون اصلی به دست آمد: مضمون اصلی تعامل سازنده با حصارهای ذهنی و اجتماعی شامل 21 مفهوم و 5 مضمون فرعی ( غلبة ایدئولوژی جنسیتی مردسالارانه، حمایتنکردن ساختاری، کلیشة باور نداشتن به توانایی زن، دید اقتصادی به کار زن، کوتهنگری اجتماعی)، مضمون ارتقابخشی به خویشتن شامل 21 مفهوم و 4 مضمون فرعی (همسو شدن با هنجارهای اجتماعی، اثبات قابلیتهای فردی، غلبه بر خودمحدودسازی، رعایت هنجارهای جنسیتی) و مضمون اصلی اثباتگری بازتابی با 9 مفهوم و 2 مضمون فرعی (میل به خوداثباتی و خودباوری کنشی).
توسعه روستایی
علی اکبر عنابستانی؛ شکوفه معمل وند؛ مهدی جوانشیری
چکیده
با آنکه اندیشمندان توسعه همیشه بر تعالی انسان از همة جنبهها اتفاقنظر داشتهاند، در بسیاری از کشورها مسئلة جنسیت معیاری برای نابرابریهای اجتماعیـ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و غیره شده و همین امر خود چالش و معضلی جدی در مسیر دستیابی به توسعة پایدار است. در این میان، روستاها بیشتر، به دلیل فضای جنسیتزدگی، زنان و توانمندی آنها ...
بیشتر
با آنکه اندیشمندان توسعه همیشه بر تعالی انسان از همة جنبهها اتفاقنظر داشتهاند، در بسیاری از کشورها مسئلة جنسیت معیاری برای نابرابریهای اجتماعیـ فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و غیره شده و همین امر خود چالش و معضلی جدی در مسیر دستیابی به توسعة پایدار است. در این میان، روستاها بیشتر، به دلیل فضای جنسیتزدگی، زنان و توانمندی آنها را در عرصههای گوناگون نادیده میگیرند. این در حالی است که مشارکت زنان همپای مردان میتواند روند دستیابی به توسعه را تسهیل کند. ازاینرو، پژوهش حاضر با هدف بررسی رویکردهای جنسیتی بر توسعة پایدار در روستاهای پیرامون کلانشهر کرج انجام شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفیـ تحلیلی و نوع آن از نظر هدفْ کاربردی است. برای جمعآوری اطلاعات از روشهای اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعة آماری ده روستای واقع در بخش مرکزی شهرستان کرج و از مجموع 3 هزار و 987 خانوار ساکن در سکونتگاههای روستایی پیراشهری، با فرمول کوکران، حجم نمونة 228 خانوار برآورد و این افراد با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. برای آزمودن مدل مفهومی پژوهش و بررسی تأثیر ابعاد پژوهش بر توسعة پایدار از تکنیک حداقل مربعات جزئی و از نرمافزار Smart PLS استفاده شد. با توجه به نتایج، ضرایب t بین متغیرهای اصلی پژوهش، بالای 58/2 بوده؛ یعنی رابطه معنادار و مستقیم است. بدینترتیب، ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و نهادی بر توسعة پایدار تأثیر مثبت و معناداری دارد. مقدار R2 نشان میدهد 7/96درصد توسعة پایدار با دستیابی به ابعاد چهارگانه تبیین شده و بعد اقتصادی با ضریب 88/0 تأثیر بیشتری نسبت به سایر ابعاد بر توسعة پایدار روستایی داشته است. همچنین، نتایج آزمون T با دو گروه مستقل نشان داد که در منطقة مطالعهشده، نوع جنسیت فقط در شاخص اقتصادی و توسعة پایدار تأثیرگذار نبوده است، ولی در سه شاخص اجتماعی، زیستمحیطی و نهادی نوع جنسیت تأثیرگذاری معناداری داشته است. لذا کلیة ابعاد ذکرشده از جهت اهمیت و ضرورت، نیازمند برنامهریزی مدون و نیز اقدام برای ارتقا بوده و بیتوجهی به هریک از آنها میتواند روند بهبود توسعة پایدار روستایی و نیز نقش مثبت رویکرد جنسیت در آن را با چالش و مشکلاتی عدیده مواجه کند.
مطالعات زنان
عفت برنا؛ حسین افراسیابی؛ احمد کلاته ساداتی؛ مهدی کرمانی
چکیده
با وجود افزایش چشمگیر زنان در آموزش عالی، شکاف درخور توجهی در فعالیتهای اجتماعیـ اقتصادی زنان بهعنوان مظاهر موفقیت در زندگی امروزین همچنان وجود دارد. هدف از مطالعة حاضر، فهم موانع و تسهیلکنندههای موفقیت زنان است. در قالب مطالعهای کیفی با رویکرد دادهبنیاد با زنان 30 تا 40 سالة ساکن در شهر مشهد مصاحبههای نیمهساختاریافته ...
بیشتر
با وجود افزایش چشمگیر زنان در آموزش عالی، شکاف درخور توجهی در فعالیتهای اجتماعیـ اقتصادی زنان بهعنوان مظاهر موفقیت در زندگی امروزین همچنان وجود دارد. هدف از مطالعة حاضر، فهم موانع و تسهیلکنندههای موفقیت زنان است. در قالب مطالعهای کیفی با رویکرد دادهبنیاد با زنان 30 تا 40 سالة ساکن در شهر مشهد مصاحبههای نیمهساختاریافته انجام شد. بر پایة نمونهگیری نظری و هدفمند، مصاحبهها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت و درنهایت با 25 نفر مصاحبه شد. دادهها پس از انتقال به نرمافزار تحلیل کیفی مکسکیودیای با شیوة کدگذاری دادهبنیاد برساختگرا تحلیل شد. یافتهها در قالب هشت مقوله بازنمایی شد که عبارتاند از: «جامعهپذیری تکبعدی و محدودسازی بیرونی»، «محدودیت چشمانداز شغلی»، «نبود حمایت مالی و خانوادگی»، «کمبود آموزشهای مهارتمحور»، «فشار نقش خانهداری»، «تمرکز بر توانمندیهای شخصی»، «دسترسی به تحصیلات دانشگاهی» و «فرصت فضای مجازی». مقولة مرکزی با عنوان «محدودیت و دوگانگی نقش» نام گرفت. یافتهها حاکی از این است که نظامهای درهمتنیدة اجتماعیـ فرهنگی که هویت افراد را شکل میدهد زنان را درگیر چرخهای از یادگیری در رابطه با تأثیرات نظاممند کردهاست؛ بهطوریکه مشارکتکنندگان ساختارهای معناسازی مورد نیاز برای پالایش تأثیرات تبعیضآمیز را توسعه میدهند. میتوان گفت که نظام اجتماعی توانسته فرصتهای جدیدی برای زنان فراهم کند، اما وزن مؤلفههای اجتماعی جنسیتی همچنان بالاست و این فرصتها تحقق پیدا نکردهاند.
مطالعات زنان
صابر کلهری؛ فرشاد محمدیان
چکیده
توانمندسازی اقتصادی زنان با حقوق بشر و عدالت اجتماعی مرتبط بوده و برای توسعه انسانی بسیار مهم است. برنامه توسعه سازمان ملل متحد نشان داده است که توانمندسازی اقتصادی زنان نقش مهمی در از بین بردن تبعیض جنسیت و توسعه پایدار دارد همچنین افزایش توانمندی اقتصادی زنان از طریق دسترسی و کنترل منابع ارزشمند ، تأثیرات مثبتی بر رفاه زنان و نسل ...
بیشتر
توانمندسازی اقتصادی زنان با حقوق بشر و عدالت اجتماعی مرتبط بوده و برای توسعه انسانی بسیار مهم است. برنامه توسعه سازمان ملل متحد نشان داده است که توانمندسازی اقتصادی زنان نقش مهمی در از بین بردن تبعیض جنسیت و توسعه پایدار دارد همچنین افزایش توانمندی اقتصادی زنان از طریق دسترسی و کنترل منابع ارزشمند ، تأثیرات مثبتی بر رفاه زنان و نسل آینده دارد و از این رو ، توانمندسازی اقتصادی زنان به سرمایه انسانی و قابلیت های انسانی نیز کمک می کند. مطالعه حاضر باهدف تأثیر دسترسی مالی بر میزان توانمند سازی اقتصادی زنان در کشورهای خاورمیانه با استفاده از داده های تابلویی طی سال های 2004 الی 2018 و روش گشتاور های تعمیم یافته (GMM) انجام گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که توانمند سازی اقتصادی با بهبود دسترسی مالی افزایش می یابد به گونه ای که با افزایش 1 درصدی در تعداد شعب بانک های تجاری میزان توانمند سازی اقتصادی به اندازه 37/0 درصد افزایش می یابد همچنین متغیرهای امید به زندگی، تحصیلات و هزینه های زندگی رابطه مثبت و معنادار و متغیر تولید ناخالص داخلی سرانه رابطه معنادار و منفی با توانمند سازی اقتصادی دارند لذا پیشنهاد می شود که دولتها، سازمانها و افراد سیاستگزار تدابیری را در جهت تسهیل و بهبود و افزایش اهدای وام های خود اشتغالی برای زنان در جهت فعال سازی آن ها در جامعه و بازار کار بیندیشند همچنین با ارائه برنامه هایی در جهت افزایش سطح سواد و دانش زنان جامعه و با اجرای طرح ها و برنامه های توسعه ای و در مجموع با ارائه خدمات جامع در جهت افزایش سلامت و طول عمر زنان، توانمندی اقتصادی زنان را بهبود بخشند.
علوم سیاسی
یحیی کمالی؛ کیانا کامیابی
چکیده
پژوهش حاضر بهدنبال شناسایی و رتبهبندی چالشهای سیاسی و حقوقی ورود زنان به مناصب سیاسی در جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش شامل دو مرحلۀ کیفی و کمّی است. مرحلۀ کیفی برای شناسایی چالشهاست که با روش تحلیل مضمون انجام شده است. در این مرحله، روش نمونهگیری از دادهها، نمونهگیری هدفمند بوده است. مرحلۀ دوم به روش کمی با استفاده ...
بیشتر
پژوهش حاضر بهدنبال شناسایی و رتبهبندی چالشهای سیاسی و حقوقی ورود زنان به مناصب سیاسی در جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش شامل دو مرحلۀ کیفی و کمّی است. مرحلۀ کیفی برای شناسایی چالشهاست که با روش تحلیل مضمون انجام شده است. در این مرحله، روش نمونهگیری از دادهها، نمونهگیری هدفمند بوده است. مرحلۀ دوم به روش کمی با استفاده از روش تحلیل سلسلهمراتبی AHP است. در این مرحله ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامۀ مقایسه زوجی شامل 32 چالش برای رتبهبندی چالشها در اختیار خبرگان این حوزه قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان میدهد که چالشهای ورود زنان به مناصب سیاسی شامل دو مضمون چالشهای سیاسی و حقوقی است. چالشهای سیاسی خود به دو مضمون فرعی چالشهای حکومتی و غیرحکومتی تقسیم میشوند. رتبهبندی چالشها نیز به این صورت است که چالشهای سیاسی با وزن 694/0 رتبۀ اول و چالشهای حقوقی با وزن 0.306 رتبۀ دوم را کسب کرده است. در بین زیرمعیارهای چالش سیاسی، چالشهای حکومتی با وزن 713/0 رتبۀ اول و چالشهای غیرحکومتی با وزن 0.287 رتبۀ دوم را کسب کرده است. از بین 32 چالش، سلطۀ مردان در سیاست (مردسالاری) با وزن نهایی 0.07719 رتبۀ اول را کسب کرده است. بعد از آن، فرهنگ اداری مردسالار با وزن نهایی 0.05542 رتبۀ دوم و فقدان حمایت قانونی از زنان با وزن نهایی0.05263 رتبۀ سوم را کسب کردهاند. یافتههای پژوهش بیانگر این است که چالشهای سطح کلان مرتبط با ساختار سیاسی نسبتبه چالشهای فردی و سطح خرد اهمیت بیشتری دارند. این نتایج با برخی از آثار پژوهشی همخوانی دارد.
مطالعات زنان
حجیه بی بی رازقی نصرآباد
چکیده
این مطالعه با هدف شناسایی زمینههای تعارض کار-خانواده و شیوههای برقراری تعادل میان نقشهای شغلی و خانوادگی انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی بود. افراد مورد مطالعه شامل 27 زن دارای فرزند زیر 12 سال شاغل در شهرداری شهر تهران است که از طریق نمونهگیری هدفمند و با حداکثر تنوع بهلحاظ سن، تعداد فرزندان، نوع سمت و نوع ...
بیشتر
این مطالعه با هدف شناسایی زمینههای تعارض کار-خانواده و شیوههای برقراری تعادل میان نقشهای شغلی و خانوادگی انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی بود. افراد مورد مطالعه شامل 27 زن دارای فرزند زیر 12 سال شاغل در شهرداری شهر تهران است که از طریق نمونهگیری هدفمند و با حداکثر تنوع بهلحاظ سن، تعداد فرزندان، نوع سمت و نوع قرارداد، انتخاب و براساس سطح اشباع نظری تعیین شدند. شیوۀ گردآوری دادههای مصاحبۀ عمیق بهصورت انفرادی و حضوری و روش تحلیل یافتهها، تحلیل مضمون است که به سه شیوۀ کدگذاری باز، محوری و انتخابی استخراج شدند. براساس یافتههای مطالعه زمینههای تعارض در 8 خردهمضمون و 3 مضمون اصلی «رویکرد جنسیتی نابرابر در عرصههای خصوصی و عمومی»، «الزامات شغلی بالا» و «رهاشدگی و در حاشیه ماندن سیاستهای حمایت از خانواده و فرزندآوری» قرار میگیرد. راهکارهای مادران شاغل برای ایجاد سازگاری که از مجموع 95 مفهوم اولیه و 18 زیرمضمون استخراجشدهاند، در دو مضمون اصلی تحت عنوان «عقلانیت کرانمند» و «شکلگیری تمهیدات غیرسنتی سازمانی» دستهبندیشدهاند. درمجموع درحالیکه ابتکارات سیاستگذاری میتواند در کمک به زنان برای سازگاری نقشهای دوگانه مؤثر باشد، بسیاری از زنان هنوز این مسائل را در سطح فردی یا شخصی حل میکنند و احساس میکنند سیاستهای اتخاذشده ازسوی سازمان کافی نیست و یا ضمانت اجرایی ندارد و به همین دلیل بهطور ملموس بر زندگی آنها تأثیر نگذاشته است.
سیروس احمدی؛ خیری حمیدپور؛ حمید صداقت؛ فاطمه کرمی
چکیده
خشونت علیه زنان، هر نوع رفتار خشن وابسته به جنسیت است که موجب آسیب جسمی، جنسی، روانی و رنج زنان میشود. چنین رفتاری میتواند با تهدید، اجبار و سلب مطلق اختیار و آزادی به صورت آشکار و یا پنهان انجام شود. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال بررسی خشونت علیه زنان در بین زنان شهر بوشهر با استفاده از روش کیفی و با رویکرد روش نظریه زمینهای ...
بیشتر
خشونت علیه زنان، هر نوع رفتار خشن وابسته به جنسیت است که موجب آسیب جسمی، جنسی، روانی و رنج زنان میشود. چنین رفتاری میتواند با تهدید، اجبار و سلب مطلق اختیار و آزادی به صورت آشکار و یا پنهان انجام شود. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال بررسی خشونت علیه زنان در بین زنان شهر بوشهر با استفاده از روش کیفی و با رویکرد روش نظریه زمینهای میباشد. مشارکت-کنندگان در پژوهش حاضر ۱2 نفر از زنان شهر بوشهر بودهاند که به صورت نیمهساختاریافته با آنها مصاحبه شده است و سپس داده-های حاصل از آن با استفاده از کدگذاری سه مرحلهای باز، محوری و گزینشی تحلیل گردیده است. یافتهها نشان از وجود پنج مقوله محوری «فرهنگ مردسالار و نابرابری جنسیتی نهادینه شده»، «کیفیت تعاملات زوجین»، «مشروعیت بخشی سیستم فرهنگی به خشونت»، «استراتژی زنان در مقابله با خشونت» و «بازتولید نگرشهای مردسالاری نسبت به زنان» میباشد. مقوله هسته پژوهش نیز «حاکمیت ایدئولوژی مردسالار و هژمونی سلطه مذکر» میباشد؛ خشونتی که از سوی مردان علیه زنان اعمال میشود در هر وضعیتی متأثر از جایگاه قدرتمند مردان در روابط بین فردی و اجتماعی است. مردسالاری به عنوان یک عامل قوی در خشونت علیه زنان تأثیر دارد و خشونت متأثر از نظام مردسالار است.
حدیثه رمضانی فر؛ علیرضا کلدی؛ بهرام قدیمی
چکیده
نارضایتی از زندگی زناشویی، کاهش صمیمیت و فاصلهگیری عاطفی زوجین به طلاق عاطفی منجر میشود. این مسئله یکی از آسیبهای خانوادگی جامعة حاضر است که خانوادهها به گونهای مختلف با آن درگیر بوده و درک و تفسیر متفاوتی از آن دارند. لذا هدف پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر طلاق عاطفی و راهبردهای مواجه با آن به روش نظریة مبنایی در میان زنان ...
بیشتر
نارضایتی از زندگی زناشویی، کاهش صمیمیت و فاصلهگیری عاطفی زوجین به طلاق عاطفی منجر میشود. این مسئله یکی از آسیبهای خانوادگی جامعة حاضر است که خانوادهها به گونهای مختلف با آن درگیر بوده و درک و تفسیر متفاوتی از آن دارند. لذا هدف پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر طلاق عاطفی و راهبردهای مواجه با آن به روش نظریة مبنایی در میان زنان شهرستان تنکابن انجام شده است. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 21 نفر از زنان درگیر طلاق عاطفی مراجعهکننده به مراکز مشاورة شهرستان تنکابن انتخاب و با استفاده از مصاحبة عمیق اطلاعات لازم گردآوری شد. دادهها طی سه مرحله کدگذاری و تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد مقولاتی همچون بیتوجهی مردان به زنان، بیمسئولیتی، خشونت، مشکلات ارتباطی و جنسی، عدم حضور مؤثر در منزل و نداشتن برنامة مناسب اوقات فراغت موجب بروز طلاق عاطفی شده و عواملی همچون شرایط خانوادگی و دخالتهای خانوادهها و پایگاه اقتصادیـ اجتماعی فرد، شغل، درآمد، مدت زمان ازدواج و سن زوجین موقع ازدواج باعث تشدید عوامل علّی مؤثر بر طلاق عاطفی میشود. لذا راهبرد رهایی از این وضعیت در دو سطح فردی و اجتماعی مطرح شده است.