ناهید سلیمی؛ سیدحسین کاظمی
چکیده
درهمتنیدگی فرایند برنامهریزی حوزة زنان و خانواده در موضوع عدالت جنسیتی با گفتمانها و جریانهای سیاسی و اجتماعی به پیچیدگی مسائل زنان در فرایند خطمشیگذاری منجر شده است. این پژوهش کوشیده است با تأکید بر این امر که خطمشیهای عدالت جنسیتی در ایران در دو دهة اخیر متکثر و متعارض بودهاند، به واکاوی دلایل و نحوة ...
بیشتر
درهمتنیدگی فرایند برنامهریزی حوزة زنان و خانواده در موضوع عدالت جنسیتی با گفتمانها و جریانهای سیاسی و اجتماعی به پیچیدگی مسائل زنان در فرایند خطمشیگذاری منجر شده است. این پژوهش کوشیده است با تأکید بر این امر که خطمشیهای عدالت جنسیتی در ایران در دو دهة اخیر متکثر و متعارض بودهاند، به واکاوی دلایل و نحوة ایجاد تشتت در فرایند خطمشیگذاری با محوریت نقشآفرینی بازیگران پیدا و پنهان بپردازد. در این مسیر، این پژوهش در ابتدا گفتمانهای غالب در خطمشیهای نهایی را به روش تحلیل گفتمان انتقادی لاکلا و موفه و به منظور بازنمایی تشتت موجود تحلیل کرده و در ادامه براساس نظریة اتخاذی در پژوهش، مبنی بر اثری که خردهسیستمها بر جهتنهایی خطمشیها دارند، به تحلیل روایت و احصای روایتهای بازیگران فرعی فرایند خطمشیگذاری پرداخته است. یافتهها نشان میدهد که متأثر از تعدد گفتمانی خردهسیستمها، خطمشیهای رسمی حوزة زنان و خانواده با محوریت عدالت جنسیتی در بسیاری از موارد دچار تعدد جهات نهایی هستند. به طور مشخص، زمانی که دالهای اصلی خطمشیها با روایتهای بازیگران مقایسه میشود، نفوذ قدرت غیرمستقیم ائتلافهای گفتمانی در فرایند مسئلهشناسی و راهحلدهی خطمشیگذاری کاملاً مشهود است.
مطالعات زنان
مسعود کوثری؛ امیرعلی تفرشی؛ معصومه سادات علوی نکو
چکیده
انقلاب اسلامی ایران بهعنوان ظهور و بروز یک تحول گفتمانی در جامعۀ ایران قابل شناسایی است. این انقلاب نهتنها در وضعیت جامعۀ ایران بیانگر تحولی گفتمانی و معنایی بود، بلکه در چارچوب گفتمانهای جهانی نیز توانست ایجاد یک پیوند نشانه و معنای جدیدی را به منصۀ ظهور گذارد؛ بدینگونه است که فوکو نیز از این انقلاب بهمنزلۀ «روح یک ...
بیشتر
انقلاب اسلامی ایران بهعنوان ظهور و بروز یک تحول گفتمانی در جامعۀ ایران قابل شناسایی است. این انقلاب نهتنها در وضعیت جامعۀ ایران بیانگر تحولی گفتمانی و معنایی بود، بلکه در چارچوب گفتمانهای جهانی نیز توانست ایجاد یک پیوند نشانه و معنای جدیدی را به منصۀ ظهور گذارد؛ بدینگونه است که فوکو نیز از این انقلاب بهمنزلۀ «روح یک جهان بیروح» نام میبرد. پژوهش حاضر در راستای شناخت مشخصههای این تحول گفتمانی، به مطالعۀ مؤثرترین نظریهپرداز آن، یعنی امام خمینی(ره)، بنیانگذار انقلاب اسلامی، اقدام کرده است. با توجه به لزوم ایجاد حدود و ثغور برای مطالعۀ تحلیل گفتمان، یکی از نظمهای پرمناقشۀ گفتمانی، یعنی نظم گفتمانی هویت زنانه، برای مطالعه در این گفتمان انتخاب شد. در ادامه، با توجه به دید کلاننگر و ایجاد نقشههای انتزاعی از مفصلبندیهای گفتمانی، توسط رویکرد لاکلا و موف، این نظریه و روش برای تحلیل گفتمان سخنان امام خمینی(ره) انتخاب شد. طبق یافتههای بهدستآمده، دال مرکزی این گفتمان «حفظ عفت و دینداری» است و با وجود همسانیِ نشانهایِ بعضی از دالهای این گفتمان با گفتمانهای هژمونیکشده در دنیای غرب، مانند «فعالیت اجتماعی» و «آزادی»، اما همین دالها نیز در حول محوریت «حفظ عفت و دینداری» در این گفتمان تعریف میشود و معنایی دیگر و متفاوت با گفتمانهای رقیب از آنها خلق میشود. این گفتمان، که در نزاعی آشکار با گفتمان پهلوی دوم ظهور پیدا میکند، به شکل جدی به واسازی گفتمان متخاصم خود میپردازد. گفتمانِ امام خمینی(ره)، گفتمان پهلوی را با «خارجیبودن»، «قائل به شیء بودن زنان»، «موافقت با فحشا» و بالاخص بهعنوان گفتمانی که «عفت و دینداری زن را در حاشیه قرار داده»، معرفی میکند و معتقد است گفتمان پهلوی با طرح شعارهایی چون «حرکت به سوی ترقی و پیشرفت»، «طرفداری از آزادی زنان»، «احترام برای زنان»، «برابری زنان و مردان» و «تمدنمدار بودن» تلاش دارد زنان را سوژۀ گفتمان خود کند.
سوسن باستانی؛ مژگان دستوری
دوره 5، شماره 3 ، بهمن 1386
چکیده
یکی از بحثهایی که در حوزه معرفت و فهم متون دینی مطرح است تأثیر عوامل پنهان بر مرحله فهم و اندیشه است. این عوامل را میتوان به سطح معیشت افراد، خلقیات و روحیات، سن مترجم یا مفسر، میزان استعداد مترجم یا مفسر و یا سطح آگاهی از فرهنگ بومی و قومی و همچنین جنسیت توسعه داد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان به بررسی ترجمه برخی از ...
بیشتر
یکی از بحثهایی که در حوزه معرفت و فهم متون دینی مطرح است تأثیر عوامل پنهان بر مرحله فهم و اندیشه است. این عوامل را میتوان به سطح معیشت افراد، خلقیات و روحیات، سن مترجم یا مفسر، میزان استعداد مترجم یا مفسر و یا سطح آگاهی از فرهنگ بومی و قومی و همچنین جنسیت توسعه داد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان به بررسی ترجمه برخی از آیات قرآن توسط دو مترجم معاصر (طاهره صفارزاده و محمدمهدی فولادوند) پرداخته است. هدف تحقیق بررسی تأثیر جنسیت در گفتمان دو ترجمه معاصر است. مسئله این است که نظام مردسالاری چه نظام معنایی را ایجاد کردهاست و این نظام در گذر زمان چه تحولاتی را از سر گذرانده است. در این پژوهش نظام مردسالاری به مثابه یک گفتمان با کارکرد ایدئولوژیک آن مطرح میشود که از یکسو خرده گفتمان-هایی را در دل دارد و از سوی دیگر مانع از آن میشود که واقعیات فرهنگی و اجتماعی و حتی زیستی پیرامون آن به صورت بیطرفانه بازنمایی شود.
تحلیل تأثیر جنسیت در گفتمان دو ترجمه از قرآنکریم، تقابل بین دو نظام معنایی را نشان میدهد. گفتمانی که به بازتولید گفتمان مردسالاری میپردازد در مقابل گفتمانی که سعی میکند نظم گفتمانی مردسالاری را به چالش بکشد و معانی جدیدی را بسازد تا دالهای گفتمان برابری را تقویت نماید و تقدم هویت انسانی بر هویت جنسی را نمایان سازد. در واقع هر یک از دو مترجم با استفاده از سازوکارهای گوناگون، سعی در برجستهسازی دالهای گفتمان مطلوب خود و ساختارشکنی و حاشیه-رانی دالهای گفتمان مقابل دارند.