کارآفرینی
حسین صادقی؛ اژین عباس پور؛ گودرز شاهمرادی
چکیده
در جهان امروز که با پژوهشهای مختلف زیادی در حوزههای گوناگون علمی بهخصوص در حوزۀ کارآفرینی صورت میپذیرد، مواجهۀ معناگرایانه با یک خروجی قابلمشاهده و عینی و کاربردی برای حل چالشهای بشری کار دشواری است. یکی از این حوزهها نگرش فرهنگی کارآفرینی است که بهصورت یک هدف مشخص توسط متغیرهای دیگر میتواند بر توسعۀ کارآفرینی اجتماعی ...
بیشتر
در جهان امروز که با پژوهشهای مختلف زیادی در حوزههای گوناگون علمی بهخصوص در حوزۀ کارآفرینی صورت میپذیرد، مواجهۀ معناگرایانه با یک خروجی قابلمشاهده و عینی و کاربردی برای حل چالشهای بشری کار دشواری است. یکی از این حوزهها نگرش فرهنگی کارآفرینی است که بهصورت یک هدف مشخص توسط متغیرهای دیگر میتواند بر توسعۀ کارآفرینی اجتماعی در بین زنان تأثیر بگذارد. بهدلیل تعدد مطالعات، در این پژوهش پاسخ خود را در برآیندی علمی از نتایج این پژوهشها میبینیم. همچنین بهعلت گستردگی حوزۀ مطالعاتی یعنی حوزۀ کارآفرینی زنان، در یک مرور نظاممند با بهرهگیری از نرمافزار cma2 پژوهشهای کمی دیگر بهصورت جامع تحلیل و بررسی میشود. برایناساس در پژوهش حاضر، جامعۀ آماری 1547 مقالۀ جستوجوشدۀ مرتبط با موضوع از سال 2020 تا 2010 است که 305 مقاله از میان آنها غربال و از این تعداد با رعایت پروتکل استاندارد، 17 مقاله وارد سبد تحلیل شدند. این سبد تحلیل به مقادیری قابلقیاس و تجمیع که اندازۀ اثر خوانده میشود، تبدیل شده است. نتایج فرضیۀ تأثیر نگرش فرهنگی بر توسعۀ کارآفرینی اجتماعی زنان حاکی از این است که براساس مقدار اندازۀ اثر (345/1) بین نگرش فرهنگی و توسعۀ کارآفرینی اجتماعی زنان تأثیر مثبت و معناداری وجود دارد که طبق تفسیر اندازه اثر کوهن، قوی تلقی میشود. درنهایت نتایج این پژوهش میتواند در حوزۀ کسبوکارهای کارآفرینانه و جامعهشناسی مورد استفاده قرار گیرد.
علوم سیاسی
محمودرضا رهبرقاضی؛ حسین مسعودنیا؛ زهرا صادقی نقدعلی
چکیده
بررسیها و تحقیقات در دهههای 1960 و 1970 نشان میدهند که زنان در برخی از مسائل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و همچنین هویت حزبی متفاوتتر از مردان عمل میکنند؛ بهطوریکه زنان گرایشهای محافظهکارانة نسبتاً قویتری دارند، اما یافتههای جدید از دهة 1980 به اینسو حاکی از آن است که از شدت محافظهکاری زنان کاسته شده است. حال ...
بیشتر
بررسیها و تحقیقات در دهههای 1960 و 1970 نشان میدهند که زنان در برخی از مسائل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و همچنین هویت حزبی متفاوتتر از مردان عمل میکنند؛ بهطوریکه زنان گرایشهای محافظهکارانة نسبتاً قویتری دارند، اما یافتههای جدید از دهة 1980 به اینسو حاکی از آن است که از شدت محافظهکاری زنان کاسته شده است. حال هدف این پژوهش بررسی چنین تفاوتهایی در گروههای زنان و مردان در جامعة آماری مورد پژوهش است. در این زمینه، جامعة آماری پژوهش شامل کلیة دانشجویان دانشگاههای شهر اصفهان است که با شیوة نمونهگیری خوشهای 914 نفر از آنان بررسی شدند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که زنان در حوزههای فرهنگی و سیاسی بیش از مردان گرایشهای محافظهکارانه دارند. اما، برعکس، در مسائل اقتصادی این مردان بودند که از بازارهای آزاد و خصوصیسازی اقتصادی بیشتر حمایت میکردند و این امر نشاندهندة آن است که زنان در مقایسه با مردان گرایشهای محافظهکارانة اقتصادیِ کمتری دارند. از سوی دیگر، بررسی جزئیتر یافتهها حاکی از آن است که اندازة اثر میان متغیر جنسیت و مؤلفههای محافظهکاری فقط در زمینة محافظهکاری فرهنگی متوسط است و در بقیة فرضیهها اندازة اثر کوچکی مشاهده شد. بنابراین، میتوان به این نتیجه دست یافت که بهاستثنای حوزههای فرهنگی که هنوز شکافهای نسبتاً عمیقی میان زنان و مردان وجود دارد، در عرصههای دیگر جامعه، یعنی حوزههای سیاسی و اقتصادی، این شکافهای جنسیتی نسبتاً ضعیف و در حال رنگباختناند.