زهرا خاوری؛ علیرضا محسنی تبریزی؛ سید محمد سید میرزایی
چکیده
ازخودبیگانگی محصول دنیای مدرن است که بر اثر تغییر در شیوة تقسیم کار، فرایند تولید و سلب مالکیت در جهان شروع به گسترش کرد که نتیجة آن چندپارگی روابط فرد با خود و جهان پیرامون و از بین رفتن اصالت انسانی است و در این بین زنان متأثر از سیاستهای نابرابری و تبعیض جنسیتی، محرومیتهای ناشی از سلب مالکیت و نگاه ابزاری و شیءوارگی در رسانه ...
بیشتر
ازخودبیگانگی محصول دنیای مدرن است که بر اثر تغییر در شیوة تقسیم کار، فرایند تولید و سلب مالکیت در جهان شروع به گسترش کرد که نتیجة آن چندپارگی روابط فرد با خود و جهان پیرامون و از بین رفتن اصالت انسانی است و در این بین زنان متأثر از سیاستهای نابرابری و تبعیض جنسیتی، محرومیتهای ناشی از سلب مالکیت و نگاه ابزاری و شیءوارگی در رسانه بهشدت تحتتأثیر این مسئله قرار گرفتند. بنابراین، هدف از این تحقیق کشف و تفسیر تجربة زنان در باب ازخودبیگانگی و ارائة راهبردهای برایی رهایی از آن با استفاده از روش نظریة مبنایی است. برای گردآوری دادهها از شیوة نمونهگیری هدفمند استفاده شده است که 20 نفر از زنان شهر مشهد انتخاب شده و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتهاند و دادههای بهدستآمده نیز طی سه مرحله کدگذاری تحلیل شده است. نتایج نشان میدهد: مقولههایی از قبیل: تبعیت از سلطه، شخصیت نمایشی و سایر مقولات علی که در متن تفسیر شدهاند موجب ایجاد و تشدید ازخودبیگانگی در زنان شده و وجود این شرایط توأم با تضعیف قدرت اراده و اختیار در آنان فرصت تجربهکردن، شناخت از خود و استعدادها را در آنان کاهش داده است. بنابراین، برای رهایی از این جهان محصورشده زنان راهبردهای متعددی را ارائه کردهاند که مهمترین آن ارتقای سطح آگاهی و شناخت از خود و جهان پیرامونشان است تا بتوانند به نوسازی اصالت خود مداومت ورزند و جهان اجتماعی خود را توأم با آزادی و آگاهی خلق کنند.
یعقوب موسوی؛ اعظم پاک خصال
چکیده
شهرگرایی با همه مظاهر، پیچیدگیها و مسائل مختلف خود توانسته است آثار عمیق بر رفتار و کنش شهروندان ایجاد کند. این بررسی در نظر دارد تا مسئلهی رشد فرهنگ شهرگرایی را در مطالعهای جامعهشناختی و با روش پیمایشی در بین گروه زنان بررسی نماید. به نظر میرسد زنان از لحاظ پذیرش، درونی کردن و بازنمایی بخشی از ایستارهای فرهنگی، ارزشها و ...
بیشتر
شهرگرایی با همه مظاهر، پیچیدگیها و مسائل مختلف خود توانسته است آثار عمیق بر رفتار و کنش شهروندان ایجاد کند. این بررسی در نظر دارد تا مسئلهی رشد فرهنگ شهرگرایی را در مطالعهای جامعهشناختی و با روش پیمایشی در بین گروه زنان بررسی نماید. به نظر میرسد زنان از لحاظ پذیرش، درونی کردن و بازنمایی بخشی از ایستارهای فرهنگی، ارزشها و هنجارهای شهرگرایی، شرایط خاص و قابل مطالعهای دارند. در این نوشتار تلاش میشود با تحلیل یافتههای تحقیق، الگوها و شاخصهای اساسی زنان شهرنشین در ارتباط با شهرگرایی مورد بررسی قرار گیرد. سطح تحلیل در این پژوهش، خرد و واحد تحلیل، فرد است. حجم نمونه تحقیق 400 نفر از زنان 50-20 سالهی ساکن در سه منطقهی شهر تهران است که به صورت تصادفی و با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدهاند. یافتههای پژوهش مبیّن وجود رابطهی معنادار بین شهرگرایی و از خودبیگانگی فردی، عقلانی شدن کنش فردی، کاهش انسجام اجتماعی و افزایش فردگرایی و کاهش پیوند عاطفی در بین زنان است.