جمعیت شناسی
حسین محمودیان؛ سراج الدین محمودیانی
چکیده
عمدۀ زنان در جریان مهاجرتهای خانوادگی بهعنوان مهاجر تبعی شناخته میشوند و نقش آنان در فرایند تصمیمگیری مهاجرت مغفول مانده است. مطالعۀ حاضر به دنبال بررسی نقش زنان در جریان مهاجرتهای خانوادگی به استان تهران است. جامعۀ آماری همۀ زنان مهاجری است که در دورۀ 1385 تا 1395 وارد استان تهران شدهاند. با استفاده از تکنیک پیمایش ...
بیشتر
عمدۀ زنان در جریان مهاجرتهای خانوادگی بهعنوان مهاجر تبعی شناخته میشوند و نقش آنان در فرایند تصمیمگیری مهاجرت مغفول مانده است. مطالعۀ حاضر به دنبال بررسی نقش زنان در جریان مهاجرتهای خانوادگی به استان تهران است. جامعۀ آماری همۀ زنان مهاجری است که در دورۀ 1385 تا 1395 وارد استان تهران شدهاند. با استفاده از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه تعداد 500 نفر زن مهاجر دارای همسر در شهرهای تهران و ملارد پیمایش شدند. یافتهها از آن حکایت دارد که هر اندازه زنان از محل سکونت خود (شهر/ روستا) ناراضی بودهاند، در تصمیمگیری مهاجرت به استان تهران مشارکت بیشتری کردهاند. با افزایش قدرت زنان در خانواده، مشارکت آنان در جریان مهاجرت خانواده بیشتر شده است. زنان بیشترین مشارکت را به ترتیب در مهاجرتهای زنمحور، فرزندمحور و شوهرمحور ایفا کردهاند. مطالعۀ حاضر نشان میدهد که زنان مهاجرت را راهبردی فردی برای رهایی از محدودیتهای مبدأ و نیز راهبردی خانوادگی برای بهبود وضعیت معیشت خانواده و تأمین آیندهای بهتر برای فرزندان خود میبینند. با ادامۀ روند بهبود وضعیت اجتماعی زنان، انتظار میرود نقش و مشارکت آنان در مهاجرت خانوادگی نیز بیشتر شود.
مطالعات زنان
مجید کافی؛ لیلا بهمنی؛ مریم سادات دلاور
چکیده
پژوهش حاضر براساس این فرض انجام گرفته است که برخورداری هرچه بیشتر زنان از سرمایة فرهنگی میتواند موقعیت آنها را در خانواده بهبود بخشد و مطالبات آنها را بالا ببرد. جهت بررسی فرض مذکور، دادههای مورد نیاز با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و با انتخاب نمونهای 385 نفری از زنان متأهل ساکن شیراز بهدست آمد. روش نمونهگیری، ...
بیشتر
پژوهش حاضر براساس این فرض انجام گرفته است که برخورداری هرچه بیشتر زنان از سرمایة فرهنگی میتواند موقعیت آنها را در خانواده بهبود بخشد و مطالبات آنها را بالا ببرد. جهت بررسی فرض مذکور، دادههای مورد نیاز با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و با انتخاب نمونهای 385 نفری از زنان متأهل ساکن شیراز بهدست آمد. روش نمونهگیری، تصادفی چندمرحلهای و تصادفی ساده بود و برای تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها روشهای آماری ضریب همبستگی، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر استفاده شد. یافتهها نشاندهندة وجود رابطة معنادار بین انواع سرمایة فرهنگی (نهادینه، تجسمیافته و عینیتیافته) با قدرت زنان در خانواده است؛ بدین معنا که با افزایش انواع سرمایة فرهنگی در زنان، قدرت آنها نیز افزایش مییابد. همچنین از بین متغیرهای زمینهای تحصیلات مرد، اشتغال زن و بعد خانواده با قدرت زنان ارتباط معناداری را نشان داده است. نتایج ضریب رگرسیونی نشان میدهد که 3 متغیر اشتغال، تعداد اعضای خانواده و سرمایة فرهنگی به ترتیبِ میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته داشتهاند وارد معادله شده و درمجموع 40درصد از واریانس متغیر وابسته را توضیح دادهاند (40/0R2= ).