مطالعات زنان
رضا احمدی کهنعلی؛ محمدرضا بهبودی؛ طاهره جام جور
چکیده
در سالهای اخیر، افزایش کمّی حضور زنان در سازمانها با بهبود کیفی منزلت و جایگاه آنها همراه نبوده و از این نیروی عظیم و خلاق، که نیمی از صاحبان تفکر و اندیشه بهشمار میروند، در سطوح مدیریتی بهرۀ چندانی گرفته نشده است. بر این اساس، در پژوهش حاضر، به بررسی این پرسش پرداخته میشود که چه عواملی باعث شده زنان کمتر به سطوح ...
بیشتر
در سالهای اخیر، افزایش کمّی حضور زنان در سازمانها با بهبود کیفی منزلت و جایگاه آنها همراه نبوده و از این نیروی عظیم و خلاق، که نیمی از صاحبان تفکر و اندیشه بهشمار میروند، در سطوح مدیریتی بهرۀ چندانی گرفته نشده است. بر این اساس، در پژوهش حاضر، به بررسی این پرسش پرداخته میشود که چه عواملی باعث شده زنان کمتر به سطوح بالای مدیریتی دست یابند؟ هدف این پژوهش شناسایی موانع دستیابی زنان به سطوح مدیریتی از طریق بهکارگیری روش تحقیق کیفی است. در این پژوهش، مدیران زن دستگاههای دولتی شهر بندرعباس، که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، از طریق مصاحبۀ عمیق و نیمهساختارمند مطالعه شدند. دادههای حاصل از مصاحبه با استفاده از روش هفتمرحلهای کلایزی و با کمک نرمافزار MAX QDA تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از دادهها، چهار دستۀ کلی از موانع دستیابی زنان به پستهای مدیریتی را از دیدگاه خود آنها آشکار کرد که آن چهار دستۀ کلی نیز براساس بررسی و تحلیل عمیقتر و چندبارۀ دادهها به چندین مؤلفه تقسیم میشوند. این موانع به ترتیب اهمیت عبارتاند از: موانع شخصی با چهارده مؤلفه شامل وضعیت تأهل و فرزندان، حمایتنشدن از جانب خانواده و همسر، بیاعتمادی زنان به تواناییهای خود، و...؛ موانع سازمانی با نوزده مؤلفه شامل دیدگاه و تفکر تصمیمگیرندگان و مدیریت، ترجیح مردان به زنان در شرایط مساوی، توجهنکردن به شایستگیها و توانمندیها، و...؛ موانع اجتماعی با چهار مؤلفه شامل فرهنگ جامعه و دید مردسالاری در جامعه، باورنداشتن توانمندی بالای زنان در جامعه، وجود پیشداوریهای منفی دربارۀ زنان، و...؛ و موانع سیاسی با پنج مؤلفه شامل قانون مرخصی طولانی زایمان، تابعیت زن از همسر، و... . در پایان این مقاله، علاوه بر بحث یافتههای پژوهش، پیشنهادهایی برای رفع این موانع، مانند بالابردن حس خودباوری و اعتمادبهنفس زنان از طریق معرفی مدیران زن موفق در کشور و همچنین توجهکردن به توانمندیهای زنان در سازمانها ارائه شده است.
مطالعات زنان
اکبر زارع شاه آبادی؛ رقیه ماندنی
چکیده
قدرتْ متغیر اجتماعیِ مهمی است که در بررسی هر ساختار اجتماعی، نهاد، گروه، و حتی روابط مرسوم بین افراد مورد توجه قرار میگیرد و خانواده نیز از این قاعده مستثنا نیست. هدف اصلی مقالۀ حاضر، بررسی میزان قدرت تصمیمگیری زنان در خانوادههای شهر سپیدان و عوامل مؤثر بر آن است. این تحقیق کمی و از نوع پیمایشی است که در سال 1390 در شهر سپیدان ...
بیشتر
قدرتْ متغیر اجتماعیِ مهمی است که در بررسی هر ساختار اجتماعی، نهاد، گروه، و حتی روابط مرسوم بین افراد مورد توجه قرار میگیرد و خانواده نیز از این قاعده مستثنا نیست. هدف اصلی مقالۀ حاضر، بررسی میزان قدرت تصمیمگیری زنان در خانوادههای شهر سپیدان و عوامل مؤثر بر آن است. این تحقیق کمی و از نوع پیمایشی است که در سال 1390 در شهر سپیدان انجام گرفته است. جامعۀ آماری مورد نظر در این تحقیق، بنابر ضرورت موضوع و مسئله، شامل زنان متأهل شهر سپیدان بوده است و با استفاده از فرمول کوکران 188 نفر از آنها به شیوۀ نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که قدرت تصمیمگیری زنان در خانوادههای شهر سپیدان تحتتأثیر درآمد زن، تحصیلات زن، تحصیلات همسر، اشتغال زن، محل تولد، نحوۀ انتخاب همسر، قدرت مادر در خانوادۀ خاستگاه، و نگرشهای کلیشهای به جنسیت است. همچنین از میان متغیرهای مورد مطالعه، متغیرهایی از قبیل سن، تفاوت سنی زوجین، مدت زمان ازدواج، نوع ازدواج، و موانع قانونی و حقوقی با قدرت تصمیمگیری زنان در خانواده رابطۀ معناداری ندارند. در تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز، متغیرهای درآمد، قدرت مادر در خانوادۀ خاستگاه، و نگرشهای کلیشهای در کل 4/13 درصد از واریانس قدرت تصمیمگیری زنان در خانواده را در جامعۀ آماری تبیین میکنند.