جامعه شناسی
مهناز فرهمند؛ فاطمه دانافر؛ فضه ابوالحسنی؛ نیلوفر شجاعی
چکیده
با افزایش نرخ زندانی شدن زنان در سالهای اخیر، مطالعه تجربه زیسته آنان بهعنوان موضوعی اساسی در حوزه جرمشناسی و جامعهشناسی مطرح شده است. این پژوهش با رویکردی کیفی و روش نظریه زمینهای به دنبال درک تجربه زیسته زنان زندانی است . جمعآوری دادهها از طریق مصاحبههای نیمه عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شدهاست. نمونه مورد بررسی ...
بیشتر
با افزایش نرخ زندانی شدن زنان در سالهای اخیر، مطالعه تجربه زیسته آنان بهعنوان موضوعی اساسی در حوزه جرمشناسی و جامعهشناسی مطرح شده است. این پژوهش با رویکردی کیفی و روش نظریه زمینهای به دنبال درک تجربه زیسته زنان زندانی است . جمعآوری دادهها از طریق مصاحبههای نیمه عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شدهاست. نمونه مورد بررسی تعداد ۲۱ زن زندانی گروه سنی 19-65 سال هستند. نمونه حاضر،ازمیان زنان زندانی شهریزدکه به صورت هدفمند و در دسترس انجام شده، انتخاب شدهاند و دادهها ی پژوهش طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتهاند.یافتههای پژوهش نشان میدهد که زیست در چرخه انحراف ساختاری به منزله پدیده اصلی حضور یافته است. این پدیده تحت تاثیر عواملی مانند خرده فرهنگ بزه آفرین،بحران عاطفی و انحراف ثانویه در زنان و نیز با مداخله شرایطی مانند حاشیه نشینی اقتصادی و فرهنگی،کودکی سرکوب شده و پاره ای عومل زمینهای مانند عواطف مخاطره آمیز،انسداد مهارتی و فقر قابلیتی منجر به ورود زنان به فضای بزه و جرم و زیستن در چرخه انحراف ساختاری میگردد. نتایج نشان میدهد که زنان زندانی پیامدهای انزوا تدافعی، فرسایش روانی و هویت تعلیقی را به دوش کشیدهاند و در نهایت کنش زنان زندانی در مقابل مشکلات، به صورت بازآفرینی هویت، احیای معنوی و پالایش روانی رخ داده است.
مطالعات زنان
مهناز فرهمند؛ سمیه سعادتی فر؛ فاطمه دانافر
چکیده
کودکان آسیبپذیرترین گروههای جامعهاند که تجربیات، ذهنیت و کیفیت تعاملات کودکی، وضعیت بزرگسالی آنان را رقم میزند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارب زیستۀ کودکی زنان زندانی و تداوم آن در وضعیت فعلی آنان است. این پژوهش مطالعهای کیفی و به روش پدیدارشناسی هرمنوتیک انجام شده است. دادههای مطالعه با استفاده از روش نمونهگیری نظری با ...
بیشتر
کودکان آسیبپذیرترین گروههای جامعهاند که تجربیات، ذهنیت و کیفیت تعاملات کودکی، وضعیت بزرگسالی آنان را رقم میزند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارب زیستۀ کودکی زنان زندانی و تداوم آن در وضعیت فعلی آنان است. این پژوهش مطالعهای کیفی و به روش پدیدارشناسی هرمنوتیک انجام شده است. دادههای مطالعه با استفاده از روش نمونهگیری نظری با 25 نفر از زنان زندانی شهر کرج، با مصاحبۀ عمیق گردآوری و در نهایت، دادههای گردآوری شده در قالب 6 مضمون اصلی و 24 مضمون فرعی کدگذاری و تحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان میدهد تجارب ناامنی، حسرت و ناکامی، بیپناهی و عدم حمایت خانواده از جمله تجارب نامطلوب کودکی زنان زندانی است. تفسیر زنان زندانی از دوران کودکیشان بهمثابۀ زیستجهان پرمخاطره است که در بزرگسالی با تداوم آشفتگی روانی، استرس و پرخاشگری، تداوم افعال کودکی، خلافکاری و ارتباط با شبکههای خلاف، تداوم خانوادۀ متشنج، ناسازگاری با همسر و نبود عاطفۀ مادرانه تداوم مییابد. آنها بر این باورند مانند سایر کودکان نتوانستهاند از ظرفیتهایشان استفاده کنند و توسط پدر و مادر و اطرافیان نزدیک مورد سوءاستفاده قرار گرفتهاند. به روایت آنها، زندان و تخلف بزرگسالی آنان ادامه و تکرار تخلفات کودکیشان است. درنهایت ارائۀ آموزشهای لازم از سوی سازمانهای متولی از جمله رسانههای جمعی، مراکز حمایت خانواده، مشاوره و... در راستای بهبود روان، افزایش آگاهی و اصلاح عملکرد زنان زندانی پیشنهاد میشود.