جامعه شناسی
علی فیض اللهی
چکیده
خشونت خانگی در تمامی جوامع، در تمامی گروهها و طبقات اجتماعی مشاهده میشود و گزارشهای متعددی بر مسئلهبودن آن در ایران صحه گذاشتهاند. هدف این پژوهش، شناخت نحوۀ درک زنان از شرایط، زمینهها و پیامدهای خشونت خانگی در زندگی آنان است. این پژوهش کیفی و مبتنی بر روش نظریۀ زمینهای است. پاسخگویان از طریق روش نمونهگیری هدفمند با معیار ...
بیشتر
خشونت خانگی در تمامی جوامع، در تمامی گروهها و طبقات اجتماعی مشاهده میشود و گزارشهای متعددی بر مسئلهبودن آن در ایران صحه گذاشتهاند. هدف این پژوهش، شناخت نحوۀ درک زنان از شرایط، زمینهها و پیامدهای خشونت خانگی در زندگی آنان است. این پژوهش کیفی و مبتنی بر روش نظریۀ زمینهای است. پاسخگویان از طریق روش نمونهگیری هدفمند با معیار اشباع نظری از بین زنان مراجعهکننده به مراکز مثبت زندگی سازمان بهزیستی شهر ایلام انتخاب شدهاند. از معیار مقبولیت برای اعتباریابی و برای اطمینانپذیری از روش ممیزی استفاده شد. دادهها از طریق مصاحبۀ نیمهساختاریافته با 30 زن متأهل خشونتدیده، گردآوری شده و کدگذاری دادهها با استفاده از نرمافزار Nvivo12 انجام شده است. یافتهها حاکی از نقش عوامل خانوادگی همچون برهمکنش تنشآلود و ناهمترازی پایگاهی، عوامل اجتماعی نظیر مواجهۀ شبهکارناوالی با ازدواج و عوامل فرهنگی مانند تصورات مردسالارانه است. واکنشهای زنان عمدتاً انفعالی است و عادیانگاری نقش قربانی منفعل برای زنان، پیامد آن است. از برآیند مقولهها، مقولۀ هستۀ «خشونت خانگی علیه زنان محصول همآیندی درماندگی تجربهشدۀ زنان و تصورات مردسالارانه» حاصل شد که حاصل مدیریت خانواده در بستر حفظ کارکردهای سنت مردسالارانه در کنار انتقال ساختاری خشونت در سازوکاری فرهنگی و مبتنی بر جامعهپذیری جنسیتی است.
علی فیض اللهی
چکیده
مزاحمت کلامی نوعی از مزاحمت خیابانی و اعمال خشونت علیه زنان است که زنان در جوامع مختلف از جمله ایران به انحای مختلف آن را تجربه میکنند و امنیت روانی، ذهنی و عینی آنان را به مخاطره میاندازد. پیامدهای نامطلوب آن بر فعالیت اجتماعی زنان و القای محیطی اشباعشده از ناامنی برای آنان مطالعة تجربة زنان در این مورد را ضروری میکند. ازاینرو، ...
بیشتر
مزاحمت کلامی نوعی از مزاحمت خیابانی و اعمال خشونت علیه زنان است که زنان در جوامع مختلف از جمله ایران به انحای مختلف آن را تجربه میکنند و امنیت روانی، ذهنی و عینی آنان را به مخاطره میاندازد. پیامدهای نامطلوب آن بر فعالیت اجتماعی زنان و القای محیطی اشباعشده از ناامنی برای آنان مطالعة تجربة زنان در این مورد را ضروری میکند. ازاینرو، هدف این پژوهش واکاوی دلایل و زمینههای بروز مزاحمت کلامی، راهبردهای مقابلهای و نیز پیامدهای این نوع آزاردیدگی برای دانشجویان دختر در فضاهای عمومی است. در این تحقیق، با استفاده از روش نظریهپردازی زمینهای، افراد مورد مطالعه از طریق روش نمونهگیری هدفمند از بین دانشجویان دختر دانشگاه ایلام، دارای تجربة حضور در مکانهای عمومی و دارای تجربة آزاردیدگی انتخاب شدهاند و گردآوری دادهها با بهرهگیری از فن مصاحبة نیمهساختاریافته انجام شده است. دادههای بهدستآمده با استفاده از امکانات نرمافزار تحلیل دادههای کیفی Maxqda نسخة 2018 تحلیل شدهاند. در مرحلة کدگذاری باز، تعداد 298 گزارة معنادار و 97 مفهوم اولیه به دست آمد. در مرحلة کدگذاری محوری نیز با تلفیق مفاهیم، 45 زیرمقوله و 20 مقولة محوری مشخص شد و با فهم دلالتهای نهفته در مفاهیم و مقولهها، به کشف مقولة هسته مبادرت شد. نتایج تحقیق حاکی از «درماندگی آموختهشده» و عادتشدن نقش «قربانی منفعل» برای دختران است که به تقویت بسترها و شرایط مشحون از مؤلفههای فرهنگ مردسالارانه کمک میکند. ماحصل کلی تحقیق را باید ذیل مقولة هستة تحقیق یعنی «مرسومشدن سکوت زناندر برابر آزارگری»مورد تحلیل قرار داد که اشکالی از خردهفرهنگ انحرافی را پرورش میدهد.
مهدی طالب؛ سید احمد فیروزآبادی؛ صدیقه پیری
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1390، ، صفحه 135-153
چکیده
مسأله فقر به طور کلی و فقر زنان به طور خاص از جمله مسائل اجتماعی است که در سالهای اخیر تلاش گردیده است راهبردهایی جهت کاهش آن اتخاذ گردد. نتایج بررسیهای آماری نشان میدهد فقر و نابرابری در مناطق روستایی بیش از نواحی شهری و در بین زنان بیش از مردان است. این تحقیق درصدد است در یک مطالعه موردی با روش کیفی و بر اساس رهیافت گراندد تئوری ...
بیشتر
مسأله فقر به طور کلی و فقر زنان به طور خاص از جمله مسائل اجتماعی است که در سالهای اخیر تلاش گردیده است راهبردهایی جهت کاهش آن اتخاذ گردد. نتایج بررسیهای آماری نشان میدهد فقر و نابرابری در مناطق روستایی بیش از نواحی شهری و در بین زنان بیش از مردان است. این تحقیق درصدد است در یک مطالعه موردی با روش کیفی و بر اساس رهیافت گراندد تئوری علل اجتماعی و فرهنگی فقر زنان روستایی را مورد مطالعه قرار دهد. نمونه گیری تحقیق، به شیوهی نمونهگیری مبتنی بر هدف بوده است و از زنان متاهل و سرپرست خانوار و نیز دختران جوان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) مصاحبه گروهی انجام شده است. سؤالات محوری این پژوهش عبارتند از: عوامل تعیین کننده فقر از دیدگاه زنان و دختران روستای مورد مطالعه چه بوده است؟ راهبردهای فردی آنها در مواجهه مسأله فقر چه بوده است؟ پیامدهای فقر از نظر آنها چه بوده است؟ یافتههای تحقیق نشان میدهد که تبیینکنندههای فقر از دیدگاه زنان و دختران روستایی، ناآگاهی اجتماعی، تعصبات طایفهای، اولویت رسیدگی به افراد ذکور در خانواده، تقدیرگرایی، فقر بین نسلی، جمعیت زیاد خانواده، محدودیت-های تحصیلی، بیکاری و آثار جنگ تحمیلی میباشد. نتایج تحقیق نشان میدهد که بارزترین علل فقر در منطقه مورد مطالعه، عوامل اجتماعی و فرهنگی است.