علوم سیاسی
هدی السادات واعظی؛ علی علی حسینی
چکیده
از اواسط قرن بیست میلادی، بهدنبال فراگیری فرایند جهانیشدن و فرهنگ سیاسی دموکراتیک، غالب مردم و زنان امکان مشارکت سیاسی مؤثر و ورود به سیاست را یافتند؛ بهویژه از قرن بیستویکم، روند افزایش حضور زنان در سیاست بهعنوان پدیدهای کلی در حال گسترش بوده است. با توجه به نقش مشارکت سیاسی زنان در سطوح عالی جهت اعتلای جایگاه و حقوق آنان، ...
بیشتر
از اواسط قرن بیست میلادی، بهدنبال فراگیری فرایند جهانیشدن و فرهنگ سیاسی دموکراتیک، غالب مردم و زنان امکان مشارکت سیاسی مؤثر و ورود به سیاست را یافتند؛ بهویژه از قرن بیستویکم، روند افزایش حضور زنان در سیاست بهعنوان پدیدهای کلی در حال گسترش بوده است. با توجه به نقش مشارکت سیاسی زنان در سطوح عالی جهت اعتلای جایگاه و حقوق آنان، این پژوهش توصیفی-تحلیلی به شیوۀ گردآوری اسنادی و تحلیل و مقایسۀ برخی آمارها، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که با عنایت به روند وضعیت جهانی حضور زنان در مناصب سیاسی، وضعیت حضور زنان در مناصب ایران و امکانات و موانع مربوط، چگونه است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ایران از نظر زیرشاخص توانمندسازی سیاسی، حتی نسبت به بسیاری از نظامهای محافظهکار منطقه، در جایگاه نامناسبی قرار دارد و بنا به افزایش ثبتنام زنان ایرانی در انتخابات و افزایش سطح تحصیلات و تلاش ایشان برای ورود به سیاست و با توجه به فراگیری فرهنگ سیاسی دموکراتیک در عصر ارتباطات، با افزایش تقاضای زنان برای نقشآفرینی در عرصۀ سیاسی مواجه خواهیم شد. در این راستا، باید بر امکاناتی از قبیل تحصیلات تکمیلی زنان در رشتههای مرتبط با مدیریت سیاسی، سابقۀ تصدی مناصب میانی و... تکیه کرد. همچنین باید با اتخاذ تدابیر حمایتی نظام در راستای افزایش سهم زنان در مناصب و بهبود وجه بینالمللی کشور، فرهنگسازی در راستای نمایاندن عرصۀ سیاست بهعنوان عرصۀ حضور دو جنس و افزایش خودباوری زنان، از تأثیر موانع دستیابی زنان ایرانی به مناصب سیاسی کاست.
اکولوژی و محیط زیست
حبیب الله صادقی؛ علی عزیزی؛ رسول صادقی
چکیده
جنسیت بهمنزلة یکی از عوامل مهم حفاظت از محیطزیست به رسمیت شناخته شده است. با وجود این، هنوز ادغام جنسیتی در برنامهریزیها و سیاستگذاریها بهمنزلة یک گزینة فرعی و هدردادن بودجه در نظر گرفته میشود. تحقیق حاضر، با بهرهگیری از دادههای مجمع جهانی اقتصاد و دانشگاه ییل و با استفاده از روش خوشهبندی میانگین ...
بیشتر
جنسیت بهمنزلة یکی از عوامل مهم حفاظت از محیطزیست به رسمیت شناخته شده است. با وجود این، هنوز ادغام جنسیتی در برنامهریزیها و سیاستگذاریها بهمنزلة یک گزینة فرعی و هدردادن بودجه در نظر گرفته میشود. تحقیق حاضر، با بهرهگیری از دادههای مجمع جهانی اقتصاد و دانشگاه ییل و با استفاده از روش خوشهبندی میانگین کا و رگرسیون حداقل مربعات معمولی در چارچوب نظریة متابولیسم جمعیت طی سالهای 2014 تا 2020، به ارزیابی تأثیر ابعاد چهارگانة شکاف جنسیتی بر عملکرد محیطزیستی کشورهای منتخب جهان میپردازد. نتایج خوشهبندی فضایی نشان داد کشورهای جنوبی و میانی قارة افریقا و جنوب آسیا در خوشة 1 با پایینترین مقادیر فرصت و مشارکت اقتصادی، بهداشت و بقا، دستیابی تحصیلی و توانمندسازی سیاسی قرار دارند. ازاینرو، ابتدا باید ابعاد دستیابی تحصیلی و بهداشت و بقا را مدنظر قرار دهند. خوشة 2 با مقادیر متوسط در امریکای جنوبی، آسیای شرقی، خاورمیانه و اروپای شرقی برای رسیدن به عضویت در خوشة 3 و همچنین خود خوشة 3 در کشورهای اروپای غربی، امریکای شمالی و استرالیا برای حفاظت بیشتر از محیطزیست باید بر دو بُعد فرصت و مشارکت اقتصادی و توانمندسازی سیاسی زنان تأکید کنند. علاوه بر این، نتایج رگرسیون حداقل مربعات معمولی چندمتغیره نشان داد که ابعاد شکاف جنسیتی 41درصد از نوسانات عملکرد محیطزیستی کشورهای منتخب را تبیین میکند؛ بنابراین، میتوان گفت که عملکرد ضعیف محیطزیستی در کشورهای آسیایی، افریقایی و امریکای جنوبی ناشی از شکاف جنسیتی است. علاوه بر این، دو بُعد دستیابی تحصیلی و توانمندسازی سیاسی زنان مهمترین مؤلفههای اثرگذار بر عملکرد محیطزیستاند.
علوم سیاسی
محمودرضا رهبرقاضی؛ امین کوشکی
چکیده
در عصر جدید، کانون توجه مردم به سیاست از حوزههای عمومی به حوزههای خصوصی، از تعلقات جمعی به تعلقات شخصی و از ایدئولوژیهای یکسانساز به هویتهای فردی در حال حرکت بوده است. از طرف دیگر، سیاستهای جدید، شیوهای از مشارکت را پیشنهاد میدهند که از طریق زیر سؤال بردن مشروعیت ساختارهای موجود، با کانالهای ارتباطی موجود ...
بیشتر
در عصر جدید، کانون توجه مردم به سیاست از حوزههای عمومی به حوزههای خصوصی، از تعلقات جمعی به تعلقات شخصی و از ایدئولوژیهای یکسانساز به هویتهای فردی در حال حرکت بوده است. از طرف دیگر، سیاستهای جدید، شیوهای از مشارکت را پیشنهاد میدهند که از طریق زیر سؤال بردن مشروعیت ساختارهای موجود، با کانالهای ارتباطی موجود مخالفت میکنند. در این زمینه، یکی از شیوههای سیاستهای جدید، مصرفگرایی سیاسی است. مصرفکنندگان سیاسی افرادی هستند که کالاها و خدمات مورد نیاز خود را بر اساس ملاحظات سیاسی و اخلاقی جامعۀ خودـ و نه نفس خود کالاـ انتخاب میکنند. هدف از نگارش این مقاله بررسی رابطۀ جنسیت و مصرفگرایی سیاسی شهروندان شهر سبزوار است. روش تحقیق در جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها، روش پیمایشی است. این مطالعه روی 416 نفر از زنان و مردان شهر سبزوار انجام گرفته است. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است که اعتبار آن به روش صوری و پایایی آن به کمک آمارۀ آلفای کرونباخ سنجیده شده است. با در نظر گرفتن سه وجه از مصرفگرایی سیاسی، یعنی رفتارها، انگیزهها و عادتها، مشاهده میشود که تفاوت معناداری در میزان مصرفگرایی سیاسی پاسخگویان زن و مرد وجود دارد و زنان تمایل بیشتری به استفاده از مصرفگرایی سیاسی جهت تأثیرگذاری بر تصمیمات عمومی در جامعه دارند.
مطالعات زنان
یعقوب فروتن؛ مینا شجاعی
چکیده
وضعیت زنان در چند دهۀ اخیر در بیشتر نقاط دنیا پیشرفتهای چشمگیری داشته است. بااینحال، شکاف جنسیتی هنوز در بسیاری از جوامع وجود دارد. این پژوهش، با استفاده از شاخصهای بینالمللی سنجش وضعیت زنان، به بررسی تطبیقی کشورهای اسلامی خاورمیانه و شمال افریقا از حیث توسعۀ جنسیتی، نابرابری و شکاف جنسیتی میپردازد. روش این پژوهش تحلیل ثانویۀ ...
بیشتر
وضعیت زنان در چند دهۀ اخیر در بیشتر نقاط دنیا پیشرفتهای چشمگیری داشته است. بااینحال، شکاف جنسیتی هنوز در بسیاری از جوامع وجود دارد. این پژوهش، با استفاده از شاخصهای بینالمللی سنجش وضعیت زنان، به بررسی تطبیقی کشورهای اسلامی خاورمیانه و شمال افریقا از حیث توسعۀ جنسیتی، نابرابری و شکاف جنسیتی میپردازد. روش این پژوهش تحلیل ثانویۀ دادههای بینالمللی است که به دو روش تحلیل توصیفی اکتشافی و تحلیل خوشهای انجام گرفته است. تجزیه و تحلیلهای این تحقیق درخصوص وضعیت این کشورهای اسلامی بر دو الگوی اصلی تأکید دارد: اول آنکه، چنانچه مجموعۀ این کشورها را بهعنوان یک کل در نظر بگیریم، شکاف جنسیتی میان آنها بهمراتب بیشتر و برجستهتر از سایر نقاط جهان است. دوم آنکه، تحلیلهای تفصیلی این پژوهش نیز نشاندهندۀ تنوع و تفاوتهای قابل ملاحظه بین این کشورهاست؛ بهطوریکه میتوان آنها را براساس وضعیت زنان در سه شاخص بینالمللی به پنج گروه مجزا تقسیم کرد. در این گروهبندی، کشورهای قطر و کویت در دستۀ یک، کشورهای امارات متحدۀ عربی، تونس، بحرین، عمان، عربستان سعودی و لیبی در گروه دوم، کشورهای لبنان، ترکیه و الجزایر در گروه سوم، کشورهای ایران، سوریه، اردن، مصر، مراکش، پاکستان و عراق در گروه چهارم و یمن و افغانستان در گروه پنجم قرار میگیرند. بر این اساس، به نظر میرسد برای تبیین و شناخت دقیق وضعیت زنان در این کشورها، توجه به تفاوتهای متعدد و ناهمسانی آنها، هم در وضعیت کنونی و هم در روند تحولات وضعیت زنان در سه دهۀ گذشته، ضروری است.
عباس حاتمی؛ الهه امامی
چکیده
تأثیر شکافهای جنسیتی بر رفتار انتخاباتی عموماً در قالب سه الگوی شکاف سنتی، همگرایی و تجدید نظرطلبانه صورتبندی شده اند. این مقاله با استفاده از روش پیمایشی و جمعآوری داده از بین 230 نفر زن و مرد در شرایط رأیدهی در شهر اصفهان، نشان داد که اولاً الگوی شکاف جنسیتی سنتی یا محافظه کارتر بودن زنان نسبت به مردان در این جامعه آماری ...
بیشتر
تأثیر شکافهای جنسیتی بر رفتار انتخاباتی عموماً در قالب سه الگوی شکاف سنتی، همگرایی و تجدید نظرطلبانه صورتبندی شده اند. این مقاله با استفاده از روش پیمایشی و جمعآوری داده از بین 230 نفر زن و مرد در شرایط رأیدهی در شهر اصفهان، نشان داد که اولاً الگوی شکاف جنسیتی سنتی یا محافظه کارتر بودن زنان نسبت به مردان در این جامعه آماری تفوق داشته است. ثانیاً تأثیر این شکاف جنسیتی سنتی در جامعه آماری زنان یکدست نبوده و عواملی مانند تحصیلات و سن باعث کاهش یا افزایش میزان محافظه کاری زنان شده است. ثالثاً با تایید رابطه معنادار میان جنسیت و رفتار تبعی زنان مشخص گردید عواملی که باعث کاهش میزان محافظه کاری زنان شده اند میزان رفتار تبعی زنان را نیز کاهش داده اند. نهایتاً مقاله متضمن این ایده کلیدی است که تأثیر عامل جنسیت بر رفتار انتخاباتی زنان را نباید صرفاً تاثیری از پیش تعیین شده، بیولوژیک و مبتنی بر هویتهای پایدار جنسیتی آنها دانست بلکه رفتار انتخاباتی زنان رفتاری چندلایه است که تا حدی در متن اجتماع و از طریق عوامل غیر جنسیتی نیز برساخته می شود. همین برساخته شدن نسبی رفتار سیاسی زنان مشخص می سازد تا چه حد توجه به شیوههای توانمند سازی سیاسی زنان ضروری به نظر می رسد.
سهیلا صادقی فسایی؛ سمیرا کلهر
دوره 5، شماره 2 ، آبان 1386
چکیده
: تجربیات بینالمللی نشان میدهد که پیشرفت و توسعه عدالت جنسیتی زمینهساز دستاوردهای توسعهای بوده، بهطوری که خود موجب تقویت استانداردهای زندگی و حقوق انسانی برای همه افراد شدهاست. امروزه اهمیت تساوی جنسیتی نه تنها به عنوان یکی از اساسیترین حقوق بشر، بلکه برای کاهش فقر، بالا رفتن استانداردهای زندگی، رشد مناسب و ثبات اقتصادی ...
بیشتر
: تجربیات بینالمللی نشان میدهد که پیشرفت و توسعه عدالت جنسیتی زمینهساز دستاوردهای توسعهای بوده، بهطوری که خود موجب تقویت استانداردهای زندگی و حقوق انسانی برای همه افراد شدهاست. امروزه اهمیت تساوی جنسیتی نه تنها به عنوان یکی از اساسیترین حقوق بشر، بلکه برای کاهش فقر، بالا رفتن استانداردهای زندگی، رشد مناسب و ثبات اقتصادی مورد تأکید قرار گرفته است. از طرفی رابطه میان دموکراسی، توسعه و برابری نیز بدیهی بهنظر میرسد. برای رسیدن به این امر انجام اصلاحات ساختاری جهت افزایش مشارکت زنان در زندگی سیاسی و اجتماعی امری ضروری است. بیتردید حمایت از نقش زنان و تقویت آن در جامعه موجب بهبود بهداشت، بالارفتن سطح سواد و تحصیلات، کنترل داوطلبانه رشد جمعیت و بهطور کلی بهبود رشد اقتصادی و توزیع عادلانهی منافع میگردد. در همین راستا در طی دهههای گذشته تغییرات عمیقی در رابطه با نقش و منزلت زنان ایجاد شده و بسیاری از کشورهای جهان بر روی کاهش شکاف جنسیتی در امر تحصیلات، بهداشت، اشتغال و تأمین اجتماعی به توافق کامل رسیدهاند. شواهد مربوط به ایران حاکی از آن است که اگر چه در راستای کاهش شکافهای جنسیتی گامهای بلندی برداشته شدهاست اما هنوز زنان با مسائل و مشکلاتی روبرو هستند؛ برخی از این مشکلات و موانع به فشارها و اجبارهای توسعه برمی-گردد اما بخشی نیز به فرهنگ و سنتهای حاکم مرتبط است که قابل اجتناب و مرتفع شدن می-باشد. برنامه پنجساله سوم توسعه از حیث تأکید بر شاخصها و ضرورت کاهش شکافهای جنسیتی نسبت به برنامههای پیشین آن متمایز میشود. مطالعه حاضر نشان داده است که در بسیاری از زمینهها شکافهای مذکور و در سطح استانی نیز تفاوتهای جنسیتی کمتر شده است. اما در زمینه اشتغال قضیه فرق میکند.