حبیب الله صادقی؛ فاطمه ترابی
چکیده
در دهۀ اخیر، بهدلیل تحولات اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی اشکال ناهمگونی از خانوارها در ایران شکلگرفته است. در این میان افزایش خانوارهای زنسرپرست یکی از تغییرات جمعیتی کشور بهحساب میآید. این مقاله با بهرهگیری از دادههای تمامشماری شهرستانی مرکز آمار ایران و با استفاده از روشهای خودهمبستگی فضایی، خوشهبندی میانگین کا و ...
بیشتر
در دهۀ اخیر، بهدلیل تحولات اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی اشکال ناهمگونی از خانوارها در ایران شکلگرفته است. در این میان افزایش خانوارهای زنسرپرست یکی از تغییرات جمعیتی کشور بهحساب میآید. این مقاله با بهرهگیری از دادههای تمامشماری شهرستانی مرکز آمار ایران و با استفاده از روشهای خودهمبستگی فضایی، خوشهبندی میانگین کا و رگرسیون حداقل مربعات معمولی در چارچوب نظریههای گذار دوم جمعیتی و نابرابری، به ارزیابی نقش دو مکانیسم محرک اختیاری و فشارهای اجباری بر توزیع خانوارهای زنسرپرست در شهرستانهای کشور در سال 1395 میپردازد. نتایج خودهمبستگی فضایی نشان میدهد تمرکز بالاترین مقادیر خانوارهای زنسرپرست در جنوبشرق کشور و تمرکز پایینترین مقادیر خانوارهای زنسرپرست در شمالغرب و در امتداد خطی تا مرکز قابلمشاهده است. مدل خوشهبندی فضایی نیز مشخص کرد خانوارهای زنسرپرست در پنج خوشه قرار میگیرند که یکی از آنها تنها شامل سه شهرستان و خوشهای پرت است. سایر خوشهها عبارتاند از: 1) شهرستانهای شمالغرب، جنوب و شمالشرق و متأثر از محرکهای اقتصادی؛ 2) شهرستانهای مرکزی و شمالی و متأثر از محرکهای اجتماعی و جمعیتی؛ 3) شهرستانهای غربی و جنوبغربی و متأثر از فشارهای جمعیتی و اقتصادی؛ و 4) شهرستانهای جنوبشرق و شرق و متأثر از فشارهای اجتماعی و اقتصادی. نتایج رگرسیون حداقل مربعات معمولی نشان داد 75 درصد از نوسانات فراوانی خانوارهای زنسرپرست بهوسیلۀ متغیرهای مورد بررسی تبیین میشود. بدینترتیب اجرای سیاستهای حمایت مالی، فرهنگی و بنیادی سطح خرد با تأکید بر نقش مکانیسمهای محرک و فشار امری ضروری است.
مطالعات زنان
یحیی بوذری نژاد؛ ابوالفضل اقبالی
چکیده
گروههای مرجع، الگوها و شیوههای زیست تأثیرگذار که به معرفی تیپهای ایدئال سبک زندگی در جوامع مختلف منجر میشوند، یکی از ابعاد مهم حوزۀ مطالعات اجتماعی هستند. در جامعۀ ایرانی، یکی از این الگوها و مراجع تأثیرگذار در تعیین شیوههای زیست و سبک زندگی، دین و سیرۀ بزرگان دینی است. پژوهشهایی که دربارۀ میزان دینداری و کیفیت آن در جامعۀ ...
بیشتر
گروههای مرجع، الگوها و شیوههای زیست تأثیرگذار که به معرفی تیپهای ایدئال سبک زندگی در جوامع مختلف منجر میشوند، یکی از ابعاد مهم حوزۀ مطالعات اجتماعی هستند. در جامعۀ ایرانی، یکی از این الگوها و مراجع تأثیرگذار در تعیین شیوههای زیست و سبک زندگی، دین و سیرۀ بزرگان دینی است. پژوهشهایی که دربارۀ میزان دینداری و کیفیت آن در جامعۀ ایرانی صورت گرفته است، نشان از وجود الگوهای دینی در مناسبات زندگی ایرانیان دارد. به این ترتیب بهنظر میرسد تبیین و معرفی الگوهای سبک زندگی دینی در بستر تاریخ و سیرۀ بزرگان دین و معصومان (ع) در تعیین و جهتدهی به شیوههای زیست ایرانیان سهم مؤثری خواهد داشت. سیرۀ حضرت زهرا (س) بهمثابۀ یک الگوی فراتاریخی، ظرفیت عظیم و تأثیرگذاری برای استخراج الگوی زن مسلمان در شئون مختلف زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی زنان دارد؛ بنابراین، این مقاله سیرۀ ایشان را از منظر هویت جنسیتی و زنانگی بازخوانی میکند. روش تحقیق اسنادی است و از متون معتبر برای جمعآوری دادهها بهره گرفته شده است. همچنین پژوهش حاضر براساس مبانی هستیشناختی، انسانشناختی، دینشناختی و ارزششناختی اسلامی، مؤلفههای هویت جنسیتی زنانه را در محورهای حجاب، حیا و عفت، همسری، مادری، خانهداری و حضور مؤثر اجتماعی تعریف میکند، هریک از آنها را در سیرۀ حضرت زهرا (س) بررسی تاریخی میکند و روایتی زنانه از منش و زیست فردی، خانوادگی و اجتماعی ایشان ارائه میدهد.
جامعه شناسی
مهسا تیزچنگ؛ شراره مهدی زاده
چکیده
مطالعۀ حاضر به توصیف و تحلیل تجربیات زنان کارگر خانگی از زیست در میان جهانهای متکثر و متفاوت میپردازد. هدف این مطالعه، درک تجربیات زیستۀ این زنان بهمنزلۀ گروهی خاموش و در حاشیه بهدلیل فقدان موقعیتی رسمی در ساختار قانونی و ضعف پژوهش است.رویکرد و روش مبتنی بر پدیدارشناسی اگزیستانسیال موریس مرلوپونتی است که متمرکز بر تجربۀ سوژۀ ...
بیشتر
مطالعۀ حاضر به توصیف و تحلیل تجربیات زنان کارگر خانگی از زیست در میان جهانهای متکثر و متفاوت میپردازد. هدف این مطالعه، درک تجربیات زیستۀ این زنان بهمنزلۀ گروهی خاموش و در حاشیه بهدلیل فقدان موقعیتی رسمی در ساختار قانونی و ضعف پژوهش است.رویکرد و روش مبتنی بر پدیدارشناسی اگزیستانسیال موریس مرلوپونتی است که متمرکز بر تجربۀ سوژۀ بدنمند در جهان است که ادراکش براساس وضعیت او در نسبت با دیگران و جهان تعین مییابد.جامعۀ آماری شامل زنان کارگر خانگی 25 تا 55 ساله در تهران است که به روش گلولهبرفی و نمونهگیری وابسته به معیار انتخاب شدند.نتایج مطالعه نشان میدهد سطوح برجستۀ ادراکی در میان این دست از زنان، حاصل وضعیت بیقدرتی، ابهام و درآسایشنبودن است که بهطور مشخصی منتج از غلبۀ روابط غیررسمی، به دور از نظارت قانونی و آمیخته با اعمال فرهنگی قشربندیشده است که ساختاری از سلسلهمراتب قدرت در سطح روزمره را بازتولید میکند. چنین زمینهای نیت یا انگیزه و اعمال روزمرۀ هردو سوی را دچار امکان چندخوانشیبودن میکند؛ امری که تا حد بسیار زیادی مولود زمینههای فرهنگی و باورهای اجتماعی در خصوص نظامهای اخلاقی، اصول منزلتی و نیز علل جایگیری افراد درون قشربندیهای اجتماعی سلسلهمراتبی است. ما بهطور مداوم در حال عمل براساس ادراک و آگاهی متأثر از چنین درهمتنیدگیهایی هستیم و بازتولید منظومههایی معرفتی را میسر میسازیم که لزوماً اشرافی بر تبعات یا نتایج آن نداریم.
مدیریت
مجید علوی منش؛ زهره شرعی
چکیده
درک ویژگیهایی که ممکن است مربوط به عملکرد فوقالعادۀ نقش فرد باشد، برای ایجاد نیروی کار منسجم و موفق مهم است؛ بنابراین مطالعۀ روابط بین اعتیاد به کار و رفتارهای شهروندی سازمانی و باورهای جنسیتی نقش، ضروری و به نفع شرکت و کارمندان آن است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر اعتیاد به کار و باورهای جنسیتی بر رفتار شهروندی سازمانی ...
بیشتر
درک ویژگیهایی که ممکن است مربوط به عملکرد فوقالعادۀ نقش فرد باشد، برای ایجاد نیروی کار منسجم و موفق مهم است؛ بنابراین مطالعۀ روابط بین اعتیاد به کار و رفتارهای شهروندی سازمانی و باورهای جنسیتی نقش، ضروری و به نفع شرکت و کارمندان آن است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر اعتیاد به کار و باورهای جنسیتی بر رفتار شهروندی سازمانی در میان کارمندان شعب بانک ملت استان البرز است. پرسشنامۀ پژوهش بهصورت آنلاین در میان 500 نفر از کارمندان شعب بانک ملت استان البرز، بهطور دردسترس توزیع و درنهایت 220 پرسشنامه تجزیه و تحلیل شد. فرضیههای پژوهش حاضر، بهدلیل بعد داشتن متغیر اعتیاد به کار با استفاده از نرمافزار PLS-3 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد اعتیاد به کار با رفتار شهروندی سازمانی ارتباط معنادار و مثبت دارد. همچنین مشخص شد باورهای جنسیتی نقش با رفتار شهروندی سازمانی ارتباط معنیدار و مثبت دارد. درنهایت در این پژوهش، تأثیر تعدیلگری جنسیت بر رابطۀ بین باورهای جنسیتی نقش و رفتار شهروندی سازمانی بررسی شد که نتیجۀ آن حاکی از تعدیل مثبت جنسیت بر رابطۀ بین آن دو متغیر است. همانطور که جامعۀ ما به تغییر ادامه میدهد، باورهای جنسیتی نقش کمتر به جنسیتهای بیولوژیکی ما محدود میشود و درک نحوۀ ارتباط آنها با رفتار کاری (مانند رفتارهای شهروندی سازمانی) برای سازمانها ضروری خواهد بود.
جامعه شناسی
عثمان هدایت
چکیده
هدف پژوهش حاضر، درک پدیدارشناسانه از زیستجهان دختران مرزنشین از مواجهه با وضعیت فارغالتحصیلی است. برای این منظور، تجربیات دختران فارغالتحصیل مناطق مرزی مطالعه شد تا تعین چندگانۀ موقعیت فرودست مرزنشینی، جنسیتی و آموزشی آنها تحلیل شود. برای تحقق این امر، به تجربۀ زیستۀ دختران فارغالتحصیل دانشگاههای دولتی در چهار بعد بدن ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، درک پدیدارشناسانه از زیستجهان دختران مرزنشین از مواجهه با وضعیت فارغالتحصیلی است. برای این منظور، تجربیات دختران فارغالتحصیل مناطق مرزی مطالعه شد تا تعین چندگانۀ موقعیت فرودست مرزنشینی، جنسیتی و آموزشی آنها تحلیل شود. برای تحقق این امر، به تجربۀ زیستۀ دختران فارغالتحصیل دانشگاههای دولتی در چهار بعد بدن زیسته، زمان زیسته، فضای زیسته و روابط انسانی زیسته پرداخته شد. از رویکرد هرمنوتیک و روششناسی ماکس وانمانن برای تفسیر و تحلیل تجربیات سی نفر در رشتههای مختلف دانشگاههای دولتی مناطق روستایی و شهری مرزی شهرستانهای مریوان، سروآباد و بانه استفاده شد. نتایج نشان داد درک مصاحبهشوندگان از بدنشان، حکایت از بدن فرسودۀ درحالتحلیل دارد که ورود به آموزش عالی و موقعیت مرزنشینی را مسبب آن میدانند. دختران زمان را بهصورت استرس و همراه با رنج اجتماعی زیست میکنند و فضای مرز برای آنها بعد از فارغالتحصیلی، بهصورت فضای ناامن و بیثباتی درک میشود که نشان از تجربۀ وضعیت استثنایی موقعیت آنها در مرز است. آنها همچنین روابط انسانی را متناقض تفسیر میکنند که حاکی از گسست از روابط قبل و بعد از فارغالتحصیلیشان دارد؛ روابطی که ناپایدار و بهصورت انقطاعی تجربه میشود؛ بنابراین آنها اگرچه نتوانستهاند با فارغالتحصیلی، موقعیت خود را تغییر دهند، درک عمیقی از آن را پیدا کردهاند که بیانگر نقد جدی به نقش آموزش عالی در تغییر زنان در مناطق مرزی است.
مریم احمدی نژاد
چکیده
از جمله جنایاتی که در عصر جدید، اذهان جامعۀ بشری را مشوش کرد، جنایاتی است که گروههای ارهابی چون داعش در سوریه و عراق علیه زنان و کودکان انجام دادند. در طول سالهای حضور و حکومت داعش در سرزمینهای تحت سلطهاش، جمهوری اسلامی ایران با محوریت شهید سلیمانی خدمات بینظیری برای تأمین امنیت شهروندان این مناطق ارائه داد. برایناساس پژوهش ...
بیشتر
از جمله جنایاتی که در عصر جدید، اذهان جامعۀ بشری را مشوش کرد، جنایاتی است که گروههای ارهابی چون داعش در سوریه و عراق علیه زنان و کودکان انجام دادند. در طول سالهای حضور و حکومت داعش در سرزمینهای تحت سلطهاش، جمهوری اسلامی ایران با محوریت شهید سلیمانی خدمات بینظیری برای تأمین امنیت شهروندان این مناطق ارائه داد. برایناساس پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که عمده جنایات داعش علیه زنان و کودکان چه بود و تلاش شهید سلیمانی و همرزمانش در دفع این خطرات چه تأثیری داشت. در این بین در عرصۀ مکتوبات و مستندات بینالمللی، شاهد تحریف واقعیات موجود در خصوص نقش سردار سلیمانی هستیم که سبب شد با استناد به منابع معتبر جهانی شامل مقالات علمی و اسناد بینالمللی و اخبار آژانسهای خبری معروف غربی، برخی از مهمترین فجایع داعش علیه زنان و کودکان را از منظر حقوق بینالملل برشمریم و نقش شهید سلیمانی را در دفع این خطرات بیان کنیم. از اینرو، مقالۀ پیشرو طی پژوهشی توصیفی به دنبال بیان چیستی جنایات داعش علیه زنان و کودکان و نقش و تأثیر عملکرد شهید سلیمانی و یارانش در مبارزه با این جنایات و سرنگونی دولت اسلامی در عراق و سوریه (داعش) میپردازد.
زهرا رضایی نسب؛ علی فیض اللهی؛ مریم کشاورز
چکیده
طلاق از جمله عوامل گسیختگی و ازهمپاشیدگی کانون خانواده است که عواقب بسیاری برای افراد جامعه دارد. امروزه در بسیاری از طلاقها و نابسامانیها در روابط زوجین، شبکههای اجتماعی مجازی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل نقشآفرینی میکنند. هدف از پژوهش حاضر، مطالعۀ چگونگی تحول و گسست زندگی زناشویی از طریق شبکههای اجتماعی مجازی از ...
بیشتر
طلاق از جمله عوامل گسیختگی و ازهمپاشیدگی کانون خانواده است که عواقب بسیاری برای افراد جامعه دارد. امروزه در بسیاری از طلاقها و نابسامانیها در روابط زوجین، شبکههای اجتماعی مجازی بهعنوان یکی از مهمترین عوامل نقشآفرینی میکنند. هدف از پژوهش حاضر، مطالعۀ چگونگی تحول و گسست زندگی زناشویی از طریق شبکههای اجتماعی مجازی از دید زنان مطلقۀ شهر ایلام است. پارادایم پژوهش برساختی و تفسیری است. رویکرد پژوهش کیفی است و راهبرد پژوهش از نوع پدیدارشناسی است. از تحلیل تماتیک و همچنین چارچوب براون و کلارک برای تحلیل دادهها استفاده شده است. جامعۀ مورد مطالعه شامل تمامی زنان 22 تا 37 سالۀ مطلقۀ شهر ایلام است که از مدت طلاقشان 5 تا 7 سال گذشته است و تجربۀ استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی را در طول شبانهروز بین 5 تا 10 ساعت داشتهاند. سوژههای مورد مطالعه برمبنای نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. تعداد نمونه تا مرحله اشباع نظری 15 نفر برآورد شد. گردآوری دادهها با مصاحبۀ نیمهساختاریافته صورت گرفت. نتایج نشان داد تحول و گسست زندگی زناشویی از دید زنان مطلقه در قالب مضمونهای اصلی شامل «ایجاد پیلههای تنهایی»، «انفصال از شبکههای خویشاوندی»، «آسیبهای فردی»، «ساختارشکنی»، «ابزار ناکارآمدی خانواده»، «نمایش مصرف» و «شبکههای مجازی بهمثابۀ استحالۀ نظام ارزشی» قابلتحلیل و بررسی است.
مطالعات زنان
ناهید سلیمی
چکیده
زنان بهعنوان بخش مهمی از بدنۀ فعال اجتماع و درگیر مستقیم با نهاد پویای خانواده، عملاً نقش مهمی در شناخت و حل مسئله در تمام حوزههای عمومی ایفا میکنند. جمهوری اسلامی بهعنوان حکمرانی متعالی که نظامی مبتنی بر مردمسالاری دینی است، نیازمند توجه به این بخش از کنشگران و تسهیل مشارکت عمومی آنان در فرایندهای شناخت مسئله، تصمیمگیری ...
بیشتر
زنان بهعنوان بخش مهمی از بدنۀ فعال اجتماع و درگیر مستقیم با نهاد پویای خانواده، عملاً نقش مهمی در شناخت و حل مسئله در تمام حوزههای عمومی ایفا میکنند. جمهوری اسلامی بهعنوان حکمرانی متعالی که نظامی مبتنی بر مردمسالاری دینی است، نیازمند توجه به این بخش از کنشگران و تسهیل مشارکت عمومی آنان در فرایندهای شناخت مسئله، تصمیمگیری و پایش خواهد بود. بدینمنظور نیازمند احصای الگوی موجود در مضامین برجستۀ گفتمان دینی در موضوع مشارکت بدنۀ اجتماعی زنان برای نیل به الزامات اسلامی مشارکت عمومی زنان در فرایند حکمرانی اسلامی هستیم. در این پژوهش، با هدف استخراج این الگو از روش کیفی و راهبرد تحلیل مضمون استفاده شده است. برای پاسخ به پرسش اصلی پژوهش نیز 13 مصاحبۀ عمیق با خبرگان دینی مشرف به فضای کنشگری زنان با سابقۀ عملی یا نظری خطمشیگذارانه انجام شده است. تحلیل دادهها در فرایند کدگذاری به ظهور 48 مضمون پایه در قالب 10 مضمون سازماندهنده و 2 مضمون فراگیر و ارائۀ شبکۀ مضامین منجر شد. یافتهها نشان داد الگوی مضمونی گفتمان دینی در خصوص مشارکت بدنۀ اجتماعی زنان در فرایند خطمشیگذاری زنان و خانواده مشتمل بر دو بعد اساسی مؤلفههای مشارکت و مکانیسمهای مشارکت است. الگوی احصاشده از مضامین اصلی مشارکت در ادامه در بعد مؤلفهها شامل مضامین غایتمندی، مسئلهمحوری، سطحبندی بدنۀ اجتماعی، دینمحوری و الهیبودن و تخصیص عرصهها و مرزها و در بعد مکانیسمها شامل مضامین قانونی و شرعیبودن، عامبودن و جنسیتزدایی، توانمندسازی، نهادهای واسط و نهادهای تخصصی هستند.
مطالعات زنان
الهام شیردل؛ مهدی معینی؛ عبدالحمید دهانی
چکیده
یکی از اهداف مهم در جوامع مختلف، کیفیت زندگی مردم آن کشور بهویژه زنان است. زنان بهعنوان مؤثرترین عضو جامعه، نقش بسزایی در ادارۀ خانواده و تحکیم ساختارهای جامعه دارند. کیفیت زندگی زنان تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از اینرو هدف از انجام پژوهش حاضر، رتبهبندی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانهدار است. روش تحقیق ...
بیشتر
یکی از اهداف مهم در جوامع مختلف، کیفیت زندگی مردم آن کشور بهویژه زنان است. زنان بهعنوان مؤثرترین عضو جامعه، نقش بسزایی در ادارۀ خانواده و تحکیم ساختارهای جامعه دارند. کیفیت زندگی زنان تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد. از اینرو هدف از انجام پژوهش حاضر، رتبهبندی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانهدار است. روش تحقیق توصیفی–پیمایشی و جامعۀ آماری آن شامل 13 تن از زنان متأهل شاغل و خانهدار شهرستان مهرستان است که دارای حداقل پنج سال سابقۀ خانهداری یا اشتغال و حداقل مدرک کارشناسی در رشتۀ جامعهشناسی هستند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامۀ مقایسۀ زوجی استفاده شد. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 83/0 و نرخ ناسازگاری کوچکتر از 1/0 در سطح بالا محاسبه شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از مدل تحلیل سلسلهمراتبی AHP و نرمافزار Expert choice انجام گرفت. یافتههای تحقیق نشان داد از بین شش عامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شاغل و خانهدار شهرستان مهرستان، رابطۀ اجتماعی مهمترین عامل است. در ادامه، امنیت اجتماعی در رتبۀ دوم، حمایت اجتماعی در رتبۀ سوم، منزلت اجتماعی در رتبۀ چهارم، سرمایۀ فرهنگی در رتبۀ پنجم و سلامت عمومی در رتبۀ ششم عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی زنان شاغل و خانهدار قرار گرفتند؛ بنابراین، کیفیت پیوندهای اجتماعی در افزایش سلامت اجتماعی و از طرف دیگر در کیفیت زندگی زنان متأهل شاغل و خانهدار نقش اساسی دارد.
جامعه شناسی
صدیقه پیری؛ زهرا اسدحیدری
چکیده
هدف پژوهش حاضر پاسخدادن به این پرسش است که دختران و مادرانشان چگونه وفاداری را فهم و معنا میکنند. به عبارتی میان فهم و درک دختران و مادرانشان از وفاداری چه تفاوتی وجود دارد؟ همچنین در امتداد آن، این سؤال مطرح میشود که راهبرد این دو گروه هدف در مواجهه با بیوفایی چیست. در خلال پاسخ به این پرسشها و رصد تحولات معنایی و ارزشی مفهوم ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر پاسخدادن به این پرسش است که دختران و مادرانشان چگونه وفاداری را فهم و معنا میکنند. به عبارتی میان فهم و درک دختران و مادرانشان از وفاداری چه تفاوتی وجود دارد؟ همچنین در امتداد آن، این سؤال مطرح میشود که راهبرد این دو گروه هدف در مواجهه با بیوفایی چیست. در خلال پاسخ به این پرسشها و رصد تحولات معنایی و ارزشی مفهوم وفاداری، تفاوت معنادهی، مواجهه و راهبردهای بهکاررفته توسط دختران متأهل و مادرانشان در مواجهه با فقدان وفاداری مورد مداقه قرار گرفت. از مجموعۀ مفاهیم نظری «عشق سیال» باومن، «رابطۀ ناب» گیدنز، «سرمایهداری عاطفی» ایلوز، «ستایش عشق» بدیو، «انواع کنشهای معنادار» وبر، مفهوم مدارای اجتماعی و مواردی از این قبیل برای ایجاد حساسیت نظری در کار پژوهش استفاده شد. به کمک مصاحبۀ نیمهساختاریافته و با استفاده از نمونهگیری هدفمند، دادهها از 24 مصاحبه با دختران 23-33 سالۀ (متأهل) شهر تهران و مادرانشان جمعآوری شد. با استفاده از روش تحلیل تماتیک، 15 مضمون اصلی بهدست آمد که آنها را در سه محور دستهبندی کردیم. محور اول تصور معنایی از وفاداری است، محور دوم شامل راهبردها و محور پایانی مداخلهگرها است.