مهدی قائمی اصل؛ محمد نصر اصفهانی؛ الهه شاه پرست؛ نیره توسلی عبدلآبادی
چکیده
تحولات ازدواج و وقوع طلاق میتواند با مسائل جنسی، نهادی و اقتصادیـ که امکان تشکیل یا ادامة زندگی مشترک را تسهیل یا دشوار میکنندـ ارتباط داشته باشد. در این پژوهش، تأثیر متغیرهای اقتصادی بر روند ساختاری (پایدار) و روند تصادفی ازدواج و طلاق با بهرهگیری از فیلتر کالمن (KF)، با تأکید بر کانالهای کنترلی نسبت جنسیتی و نرخ باسوادی ...
بیشتر
تحولات ازدواج و وقوع طلاق میتواند با مسائل جنسی، نهادی و اقتصادیـ که امکان تشکیل یا ادامة زندگی مشترک را تسهیل یا دشوار میکنندـ ارتباط داشته باشد. در این پژوهش، تأثیر متغیرهای اقتصادی بر روند ساختاری (پایدار) و روند تصادفی ازدواج و طلاق با بهرهگیری از فیلتر کالمن (KF)، با تأکید بر کانالهای کنترلی نسبت جنسیتی و نرخ باسوادی در ایران طی دورة 1348ـ1395 در دو الگوی کوتاهمدت و بلندمدت مبتنی بر مدل خودرگرسیون با وقفههای توزیعی (ARDL) بررسی شده است. نتایج نشان میدهد میان روند ساختاری (پایدار) متغیر طلاق و متغیرهای اقتصادی رابطة معنادار و مثبتی وجود دارد. نکتة حائز اهمیت این است که کانالهای کنترلیِ نسبت جنسی و نرخ باسوادی هستند که امکان تأثیرگذاری و تفسیر دقیق و معنادار بیکاری و تورم بر روند ساختاری (پایدار) طلاق را فراهم میآورند. بهعلاوه، نسبت جنسی و نرخ باسوادی خود نیز تأثیر مثبت و معناداری بر روند ساختاری (پایدار) ازدواج دارند. ازاینرو، تأکید و توجه ویژه به مکانیسمِ هشدار نسبت جنسی و برنامهریزی درخصوص نرخ باسوادی میتواند تأثیری مضاعف و همافزا بر بهبود روند ازدواج در ایران داشته باشد. بنابراین، تشکیل خانواده در ایران بهطور ویژه تحتتأثیر زمینههای جنسی (بهویژه نسبت جنسی) و زمینههای آموزشی (بهویژه نرخ باسوادی) است، ولی تصمیم به طلاق میتواند علاوه بر متغیرهای جنسی و آموزشی، تحتتأثیر تورم و بیکاری نیز باشد.
جامعه شناسی
وحید قاسمی؛ سمیه عربخراسانی؛ علی ربانی خوراسگانی
چکیده
بررسی رابطة میان جنسیت و نهاد خانواده، معنای زنانه از ازدواج و زندگی خانوادگی، در وضعیت تحولات حاضر، که با ازهمگسست فزایندة زندگیهای تأهلی همراه است، بیانگر آن است که زنان در حال تجربة خروج از سایه و کشف هویتی جدید از خودند. مطالعة حاضر با مشارکت 28 نفر از زنان تهرانی باسابقة حداقل یکبار ازدواج و جدایی با استفاده از روش دادهبنیاد ...
بیشتر
بررسی رابطة میان جنسیت و نهاد خانواده، معنای زنانه از ازدواج و زندگی خانوادگی، در وضعیت تحولات حاضر، که با ازهمگسست فزایندة زندگیهای تأهلی همراه است، بیانگر آن است که زنان در حال تجربة خروج از سایه و کشف هویتی جدید از خودند. مطالعة حاضر با مشارکت 28 نفر از زنان تهرانی باسابقة حداقل یکبار ازدواج و جدایی با استفاده از روش دادهبنیاد (رویکرد سیستماتیک) صورت گرفته است. زنان باتجربة جدایی واجد سه تجربه هستند که برای این مطالعه ضروری است: تصورات پیش از ازدواج، تجربة زیسته از زندگی تأهلی و تجربة جدایی. بررسی این تجربیات سهگانه بیانگر فرایندی از شکلگیری معنای ازدواج و زندگی خانوادگی است که از بازتعریف فضای زیست و ابعاد هویتی جدید حکایت دارد. زنان با درخواست توجه بیشتر به رابطة همسرانه و صمیمیت و با توجه به افزایش سرمایة اجتماعی و فرهنگی در مسیر حرکت به سمت تغییر فضای تکجنسیتی در عرصة خصوصی و عمومیاند. این امر به دلیل ناشناختهبودن مختصات و ابعاد آن از یک طرف، غفلت سنگین مردانه از توجه به تغییرات از طرف دیگر و درنهایت به دلیل نبود زبان مشترک سبب ابهام موقعیتی برای زنان و مردان شده است که نتیجة آن در زندگیهای آشفته یا ازهمگسسته نمود دارد.
مطالعات زنان
امیلیا نرسسیانس؛ ابراهیم فیاض؛ لیلا اردبیلی
چکیده
تحقیقات اخیر در حوزة علومشناختی دربارة استعارۀ مفهومی نشان دادهاند که استعاره صرفاً یک پدیدة زبانی نیست، بلکه اساساً فرایندی مفهومیـ تجربی است که جهان ذهنی ما را ساختمند میکند و ابزاری است که منعکسکنندة منشأ ساختارهای شناختی تفکر انسان است. پژوهش حاضر بر آن است با بررسی مفهومسازیهای استعاری ازدواج و فرزند،که ...
بیشتر
تحقیقات اخیر در حوزة علومشناختی دربارة استعارۀ مفهومی نشان دادهاند که استعاره صرفاً یک پدیدة زبانی نیست، بلکه اساساً فرایندی مفهومیـ تجربی است که جهان ذهنی ما را ساختمند میکند و ابزاری است که منعکسکنندة منشأ ساختارهای شناختی تفکر انسان است. پژوهش حاضر بر آن است با بررسی مفهومسازیهای استعاری ازدواج و فرزند،که در کاربردهای زبان فارسی روزمره بهوفور دیده میشوند، نشان دهد که چگونه بررسی استعارههای مفهومی در چارچوب زبانشناسی اجتماعیـ شناختی میتواند ما را در درک بهتر بازنماییهای جمعی و شناخت فرهنگی ازدواج و فرزندآوری یاری رساند. برای رسیدن به این هدف، پژوهش حاضر با استفاده از راهبرد قومنگاری و فن مصاحبههای نیمهساختیافته از زنان متأهل دارای فرزند، بین سنین 50 تا 70 سالِ ساکن شهر تهران، استعارههای رایج در مفهومسازی ازدواج و فرزند را بهدست آورده و در ادامه با تکیه بر نظریة استعارههای مفهومی، آنها را مورد تحلیل کیفی قرار داده است. نتایج نشان میدهند که استعارههای بهدستآمده در بررسی بازنمایی جمعی و شناخت فرهنگی مفهوم ازدواج و فرزند معنادارند و به ما کمک میکنند به درک عمیقی از فهم فرهنگی این مفاهیم در جامعه دست یابیم.
جامعه شناسی
ناهید حسینی؛ سید محمد سید میرزایی؛ باقر ساروخانی
چکیده
کاهش ازدواج جوانان توجه اجتماعی را در سطوح خرد و کلان برانگیخته است. مقالة حاضر حاصل پژوهش با هدف شناخت دلالتهای معنایی ازدواج و تصویر ذهنی جوانان و راهبرد آنان به ازدواج است. رویکرد پژوهش کیفی است و از روش پدیدارشناسی استفاده شده است. مشارکتکنندگان با نمونهگیری نظری و هدفمند به تعداد 28 نفر از جوانان مجرد در سن ازدواج از مناطق ...
بیشتر
کاهش ازدواج جوانان توجه اجتماعی را در سطوح خرد و کلان برانگیخته است. مقالة حاضر حاصل پژوهش با هدف شناخت دلالتهای معنایی ازدواج و تصویر ذهنی جوانان و راهبرد آنان به ازدواج است. رویکرد پژوهش کیفی است و از روش پدیدارشناسی استفاده شده است. مشارکتکنندگان با نمونهگیری نظری و هدفمند به تعداد 28 نفر از جوانان مجرد در سن ازدواج از مناطق مختلف شهر تهران در سال 1396 انتخاب شدهاند. گردآوری دادهها با تکنیک مصاحبة عمیق نیمهساختاریافته و هستة محوری تحقیق با مقولهبندی دادهها به شیوة کدگذاری باز، محوری و انتخابی بهدست آمده است. مشارکتکنندگان «واپسزدگی» به ازدواج ناشی از چهار مقولة ترس، بیمیلی، افول ارزشهای فرامادی و لذتگرایی را تجربه میکنند با دلایل معنایی در سه مقولة الگوی معیشت شامل اقتصاد ناایمن مرد، عدم توان مدیریت هزینهها، استقلال مالی زنان؛ مناسبات ارزشی نوپدید شامل ارزشهای اخلاقی و مناسبات اجتماعیـ ارتباطی شامل وضعیت اجتماعی و چگونگی ارتباطات دو جنس با یکدیگر قابل تفسیر است. توجه به معیشت جوانان، ایجاد شغل و درآمدزایی باید در اولویت برنامههای دولت و بخشهای خصوصی قرار گیرد. ترمیم زیرساختارهای فرهنگی ارزشی بازتولیدشده در مناسبات ارتباطی متأثر از کنش کنشگران، جامعهپذیری مجدد از سوی نهادهای ذیربط را لازم دارد.
اقتصاد
وحید مهربانی
چکیده
بررسی پیامد ازدواج برای زنان، بهخصوص در رابطه با میزان فعالیت در خانه، بهمنزلۀ بدیلی برای عرضۀ کار بازاری، محور اصلی پژوهش پیش رو را تشکیل میدهد. تحلیل رفتار بهینه، در قالب یک الگوی اقتصاد خُرد، نشان میدهد که زنان پس از ازدواج از عرضۀ کار خود در بازار اشتغال میکاهند و بر فعالیت خانهداری خود میافزایند. در این پژوهش، ...
بیشتر
بررسی پیامد ازدواج برای زنان، بهخصوص در رابطه با میزان فعالیت در خانه، بهمنزلۀ بدیلی برای عرضۀ کار بازاری، محور اصلی پژوهش پیش رو را تشکیل میدهد. تحلیل رفتار بهینه، در قالب یک الگوی اقتصاد خُرد، نشان میدهد که زنان پس از ازدواج از عرضۀ کار خود در بازار اشتغال میکاهند و بر فعالیت خانهداری خود میافزایند. در این پژوهش، از دو نمونه شامل زنان مجرد (410 مشاهده) و زنان متأهل (409 مشاهده) در شهر تهران استفاده شد. دادهها با استفاده از پرسشنامۀ طراحیشدۀ محقق جمعآوری شدند. شواهد حاکی از تأیید پیشبینی نظری الگوی رفتاری است. برآوردها نشان میدهد که با وقوع ازدواج میزان خانهداری زنان در شبانهروز به طرز معناداری افزایش مییابد. این یافته مؤید تخصصیشدن زنان در امور خانگی در پی ازدواج است. همچنین، مشخص شد که درآمد، تحصیلات و اشتغال زنان تأثیر منفی بر میزان خانهداری دارند، اما تعداد فرزندان اثر مثبت را نشان میدهد.
حسین کچوئیان؛ قاسم زائری
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1390، ، صفحه 7-35
چکیده
این مقاله درصدد است تبیین نماید چرا زنان به موضوع سیاستگذاری های رسمی در دورهی رضاخان بدل شدند؟ پاسخ این پرسش در منطق گفتمانِ خاصِّ این دوره یعنی «ملت گرایی باستان گرا» است. این گفتمان متکی بر یک نظریهی نژادی است و به ویژه، مسائل و موضوعات اجتماعی و فرهنگی بر همین اساس فهم می شود. در فاصلهی انقلاب مشروطه و شکستِ حکومتِ برآمده ...
بیشتر
این مقاله درصدد است تبیین نماید چرا زنان به موضوع سیاستگذاری های رسمی در دورهی رضاخان بدل شدند؟ پاسخ این پرسش در منطق گفتمانِ خاصِّ این دوره یعنی «ملت گرایی باستان گرا» است. این گفتمان متکی بر یک نظریهی نژادی است و به ویژه، مسائل و موضوعات اجتماعی و فرهنگی بر همین اساس فهم می شود. در فاصلهی انقلاب مشروطه و شکستِ حکومتِ برآمده از آن تا روی کارآمدن رضاخان، بر مبنای راهبرد «استبداد منور»، این باور در میان نخبگان سیاسی و نیروهای اجتماعی ملت گرا تقویت شد که راهبرد پیشرفت و نوسازی جامعهی ایران، اصلاح «طبیعتِ فاسد» مردم ایران است. روشن است که در چارچوب گفتمان ملت گرایی باستان گرا، اصلاح طبیعت ایرانیان، جز از طریق اصلاح نژادی آنها ممکن نیست. «ازدواج»، اصلی ترین نقطهی تمرکز در این راهبرد است و زنان، به عنوان یکی از طرفین ازدواج، هم در مقام متولدکنندهی فرزندان و هم در مقام مادر و مربی نسل جدید ایرانی، جایگاه ویژه و ممتازی نزد ملت گرایان باستان گرا پیدا کردند. از این رو مخاطبِ بخش عمده ای از سیاست گذاری های اجتماعی حکومت و نخبگان ملت گرا، «زنان» بودند که شاخص ترینِ آنها قانون «کشف حجاب» است.
عزت ملاابراهیمی؛ نوید پیری
دوره 7، شماره 1 ، خرداد 1388
چکیده
چکیده: بسیاری از شاعران در اشعار خود بهنوعی به مقولهی زن پرداخته یا به آن اشارهای داشتهاند. طرز تلقی و نوع دیدگاه آنان به زن متأثر از دیدگاه عام حاکم بر جامعه و نیز تجربههای شخصیِ شاعر است. معروف عبدالغنی رصافی تقریباً تمام جوانب مشکلات اجتماعی زن را مطالعه کرده است. هرچند او به این مشکلات واقف بوده و تلاشی فراوان داشته تا زن ...
بیشتر
چکیده: بسیاری از شاعران در اشعار خود بهنوعی به مقولهی زن پرداخته یا به آن اشارهای داشتهاند. طرز تلقی و نوع دیدگاه آنان به زن متأثر از دیدگاه عام حاکم بر جامعه و نیز تجربههای شخصیِ شاعر است. معروف عبدالغنی رصافی تقریباً تمام جوانب مشکلات اجتماعی زن را مطالعه کرده است. هرچند او به این مشکلات واقف بوده و تلاشی فراوان داشته تا زن را از قید و بندهای حاکم برهاند، اما محدودیتها مانع میشد تا پا را از حصار گفتمان جامعه فراتر نهد. در ورای اشعار او روحی بزرگ قرار دارد که مقوی آن اسلام است. این دسته اشعار بهطور عمده از احساسات و عواطف شاعر نسبت به زنان سرچشمه میگیرد. طبق اشعار، رصافی مسلمانی است که گاهی تحت تأثیر فرهنگ ساختگی غرب دستخوش انحرافاتی جزیی میشود اما در نهایت به فرهنگ غالب و ریشهدار اسلامی برمیگردد.