جامعه شناسی
محمد حسین قربانی؛ عبدالعظیم جوکار؛ حمید رضا صفری
چکیده
هدف از تحقیق حاضر، تدوین الگوی توسعه کسب و کارهای ورزشی زنان در استان تهران بود. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی بود که با استفاده از تکنیک نظریة برخاسته از داده ها انجام گرفـت. جامعـة پـژوهش را کلیـة نخبگان و متخصیص حوزه اشتغال، کارآفرینی و کسب و کارهای ورزشی تشکیل داد که تعداد 18 نفر از آنها با اسـتفاده از روش نمونـه گیـری نظـری و گلولـهبرفـی ...
بیشتر
هدف از تحقیق حاضر، تدوین الگوی توسعه کسب و کارهای ورزشی زنان در استان تهران بود. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی بود که با استفاده از تکنیک نظریة برخاسته از داده ها انجام گرفـت. جامعـة پـژوهش را کلیـة نخبگان و متخصیص حوزه اشتغال، کارآفرینی و کسب و کارهای ورزشی تشکیل داد که تعداد 18 نفر از آنها با اسـتفاده از روش نمونـه گیـری نظـری و گلولـهبرفـی انتخـاب شـدند. ابـزار جمـع آوری داده هـا، مصـاحبه هـای نیمه ساختاریافته بود که تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در الگوی نهایی تحقیق که بر اساس کدگذاری و تحلیل داده ها شکل گرفت، عوامل عِلی (نیاز به خودشکوفایی، چشم انداز روشن، توسعه بهره وری زنان، درآمدزایی، تناسب کسب و کارهای ورزشی و نیل به استانداردها) لزوم توجه به پدیده محوری که خوداشتغالی و بهبود فضای کسب و کار است را نشان داده و راهبردهای خوداشتغالی و بهبود فضای کسب و کار (سیاستگذاری و برنامه ریزی، آموزش کارآفرینی، حمایت قانونی، تشویق کارآفرینی، ترویج کارآفرینی و توسعه اکوسیستم کارآفرینی) با لحاظ عوامل مداخلهگر (موانع حقوقی- قانونی، کسب و کار نامناسب، حمایت مالی ناکافی، حمایت ناکافی از کارآفرینی) و زمینه های موجود(محدودیت های فرهنگی، محدودیت های اجتماعی، محدودیت های فردی، مشارکت ورزشی ناکافی، نیروی انسانی مستعد و مزیت پایتخت) پیامدها (توسعه احتماعی، توسعه اقتصادی، مشارکت ورزشی زنان، ارتقا عملکرد ورزش زنان و تندرستی زنان) را در پی خواهد داشت. نتایج این تحقیق میتواند به عنوان الگویی برای اقدامات و برنامه های توسعه مشاغل ورزشی زنان مورد استفاده سیاستگذاران، برنامه ریزان و مدیران ورزشی قرار گیرد.
مطالعات زنان
محمدرضا قائمی نیک؛ هدا مصطفائی
چکیده
اجرای برنامههای عمرانی (توسعۀ سرمایهداری) در دورۀ پهلوی دوم، اغلب از منظر اقتصادی یا سیاسی مورد تحلیل قرار گرفته است، در حالیکه تاثیر این برنامهها بر حوزۀ فرهنگ نیز قابل بررسی است. هویت زن ایرانی یکی از قلمروهایی است که تحت تاثیر سیاستهای فرهنگی برنامههای توسعۀ این دوره، دستخوش تغییر و تحول شده است. در این مقاله با هدف بررسی ...
بیشتر
اجرای برنامههای عمرانی (توسعۀ سرمایهداری) در دورۀ پهلوی دوم، اغلب از منظر اقتصادی یا سیاسی مورد تحلیل قرار گرفته است، در حالیکه تاثیر این برنامهها بر حوزۀ فرهنگ نیز قابل بررسی است. هویت زن ایرانی یکی از قلمروهایی است که تحت تاثیر سیاستهای فرهنگی برنامههای توسعۀ این دوره، دستخوش تغییر و تحول شده است. در این مقاله با هدف بررسی تغییرات هویت زنانه در دورۀ پهلوی دوم و تاثیر آن بر شرایط امروز، بازنمایی هویت زنانه در فیلمهای سینمایی این دوره را مدنظر قرار دادهایم. با توجه به اینکه بازنمایی هویت زنانه در سینمای این دوره در ذیل برنامههای توسعۀ سرمایهداری رقم خورده است، از چارچوب نظریِ صنعت فرهنگسازی آدرونو و هورکهایمر از مکتب فرانفکورت بهره بردهایم تا بتوانیم بهنحو انتقادی تاثیر سیاستهای توسعۀ سرمایهداری را بر صنعت فرهنگسازی در سینمای این دوره را نشان دهیم. متناسب با چارچوب انتقادی مکتب فرانکفورت، از روش تحلیل گفتمان انتقادی لاکلا و موف بهره بردهایم تا بتوانیم تغییرات گفتمانی بازنمایی هویت زنانه در دورههای تاریخی تولید و پخش آثار سینمایی این دوره شناسایی کنیم. بر اساس یافتههای تحقیق، چهار گفتمان، از آغاز دوره پهلوی دوم تا سال ۱۳۲۷، اجرای برنامه عمرانی (توسعه) از ۱۳۲۷ تا ۱۳۴۳، وزارت مهرداد پهلبد از ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۷ و گفتمان روبهظهور «موج نوی سینمای ایران» از ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ شناسایی شده است. تحلیل این گفتمانها بیانگر آن است که بازنمایی هویت زنانه در سینمایی این دوره بهتدریج از هویت سنتی محجبه به سمتِ هویت غربی برهنهتر تغییر میکند.
فهیمه کشاورزی؛ بابک شمشیری
چکیده
هدف از این پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع طبقهبندی، تدوین الگویی کاربردی در توسعة توانمندسازی زنان شایسته در جامعة ایران است. در این زمینه، هدف کیفی پژوهش کشف چارچوب مؤلفههای کاربردی در توسعة توانمندسازی زنان شایسته و هدف کمی پژوهش اعتباریابی چارچوب تدوینشده، سنجش میزان سودمندی و قابلیت تحقق آن است. روش پژوهش در بخش کیفی ...
بیشتر
هدف از این پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی از نوع طبقهبندی، تدوین الگویی کاربردی در توسعة توانمندسازی زنان شایسته در جامعة ایران است. در این زمینه، هدف کیفی پژوهش کشف چارچوب مؤلفههای کاربردی در توسعة توانمندسازی زنان شایسته و هدف کمی پژوهش اعتباریابی چارچوب تدوینشده، سنجش میزان سودمندی و قابلیت تحقق آن است. روش پژوهش در بخش کیفی مطالعة موردی و مشارکتکنندگان بالقوة این پژوهش شامل متخصصان و اعضای هیئت علمی و همچنین زنان نمونة استان فارس بودند که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و معیار اشباع نظری 15 نفر از متخصصان و 10 نفر از زنان نمونه و 5 نفر از زنان نمونة شهر، که تصدی مدیریتی داشتند، انتخاب شدند. روش جمعآوری دادههای کیفی مصاحبة عمیق و مطالعة اسناد مرتبط با موضوع پژوهش بود. برای تدوین الگویی کاربردی در توسعة توانمندسازی زنان شایسته در جامعة ایران از روش تحلیل شبکة مضامین استفاده شد. براساس یافتههای بخش کیفی پژوهش، الگوی توانمندسازی زنان شایسته در جامعة ایران در قالب پنج مضمون سازماندهندة دانش شخصی، دانش محیطی، نگرش شخصی، نگرش محیطی، مهارت شخصی و مهارت محیطی و 57 مضمون پایه کاوش شد. براساس یافتههای بخش اول پژوهش، مقیاسی برای استفاده در بخش کمی طراحی شد. در بخش کمی، با استفاده از روش توصیفیـ پیمایشی اعتبار چارچوب سنجیده شد. جامعة آماری شامل اعضای هیئت علمی متخصص در رشتههای روانشناسی، علوم تربیتی، جامعهشناسی و حقوق بودند که با استفاده از رویکرد نمونهگیری هدفمند و روش آگاهیدهندگان کلیدی 20 نفر انتخاب و مقیاس ذکرشده بین آنان توزیع شد. با استفاده از نرمافزارهای لیزرل 8/8 و 21 Spss و روش تحلیل عاملی تأییدی اعتباریابی چارچوب سنجیده شد. نتایج نشان داد که الگوی تدوینشده اعتبار لازم را دارد و سودمند و قابل اجراست.
جامعه شناسی
محمدتقی ایمان؛ مهتا بذرافکن
چکیده
منطقۀ عسلویه یا پارس جنوبی یکی از مناطق پرترافیک و صنعتی خاورمیانه است که تأثیر عمیقی بر زندگی مردم بومی مجاور منطقه و بهطور مشخص، بر زندگی زنان ساکن آنجا گذاشته است. از آنجا که شرکتهای پتروشیمی زیادی در منطقه مشغول به کارند، مطرحکردن بحث مسئولیت اجتماعی شرکتها میتواند نقش مثبتی بر وضعیت زندگی مردم داشته باشد و از ...
بیشتر
منطقۀ عسلویه یا پارس جنوبی یکی از مناطق پرترافیک و صنعتی خاورمیانه است که تأثیر عمیقی بر زندگی مردم بومی مجاور منطقه و بهطور مشخص، بر زندگی زنان ساکن آنجا گذاشته است. از آنجا که شرکتهای پتروشیمی زیادی در منطقه مشغول به کارند، مطرحکردن بحث مسئولیت اجتماعی شرکتها میتواند نقش مثبتی بر وضعیت زندگی مردم داشته باشد و از این لحاظ حائز اهمیت است. بدین منظور پژوهش حاضر درصدد است با رویکرد تفسیرگرایی انتقادی، درک معنایی زنان ساکن در مجاورت منطقۀ گازی پارس جنوبی عسلویه را از مسئولیت اجتماعی شرکتها در برابر ذینفعان بررسی کند. برای انجامدادن این پژوهش، از روششناسی کیفی و از روش مردمنگاری انتقادی و تکنیک مصاحبۀ نیمهساختاریافته با مشاهده استفاده شده است. بدین منظور با در نظر گرفتن ترکیب سن، شغل، وضعیت تأهل و عنصر بومیبودن با 15 زن ساکن مناطق اطراف منطقۀ انرژی پارس، که به شیو نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه شد. از دادههای حاصل از مصاحبهها، چهار مقولۀ آسیبهای اجتماعی، توانمندسازی زنان، سلامت و محیط زیست و توسعه و رفاه اجتماعی استخراج و تحلیل شد و سپس طرحواره نظری ارائه شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که زنان مجاور این منطقه از رونق اقتصادی و برخی موقعیتهای پیشآمده برای توانمندسازی زنان، ارزیابی مثبتی داشتهاند؛ اما عملکرد شرکتها درخصوص مسئولیت اجتماعی شرکتیشان را منفی ارزیابی کردهاند. آنها معتقد بودند که با توجه به تأثیر مستقیم شرکتها بر زندگیشان، شرکتها باید دربرابر پیامدهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی ناشی از حضورشان در منطقه احساس مسئولیت کنند و برنامههای مداخلهای و اصلاحی و کارشناسیشده داشته باشند.
فائزه منشی؛ راضیه ظهرهوند؛ فائزه ماشینی
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
آموزش نوعی سرمایهگذاری برای فعالیت اجتماعی و اشتغال نیروی کار محسوب میشود. در نظام آموزشی ایران تأمین و پرورش نیروی انسانیِ مورد نیاز جامعه (اعم از زن و مرد) با هدایت دانشآموزان به رشته های مهارتی و نظری در دورهی متوسطه صورت میپذیرد. هدف این پژوهش؛ تحلیل ترکیبِ جنسیتیِ دانشآموزانِ مدارس متوسطه در شاخههای نظری و مهارتی ...
بیشتر
آموزش نوعی سرمایهگذاری برای فعالیت اجتماعی و اشتغال نیروی کار محسوب میشود. در نظام آموزشی ایران تأمین و پرورش نیروی انسانیِ مورد نیاز جامعه (اعم از زن و مرد) با هدایت دانشآموزان به رشته های مهارتی و نظری در دورهی متوسطه صورت میپذیرد. هدف این پژوهش؛ تحلیل ترکیبِ جنسیتیِ دانشآموزانِ مدارس متوسطه در شاخههای نظری و مهارتی و نقش آن در پذیرش دانشجویان دختر و پسر در دانشگاهها است. این پژوهش با تکیه بر نظریههای مدیریت منابع انسانی و با استفاده از روش تحقیق توصیفی، از طریق مراجعه به اسناد و اطلاعات موجود در سالنامههای آماری وزارت آموزش وپرورش در یک دوره ی ده ساله (برنامههای دوم و سوم توسعه، 1384-1375) انجام شدهاست. نتایج نشان داد، در تمام سالهای تحصیلیِ مورد مطالعه، نسبت دانشآموزان پسر در سال اول متوسطه بیش از دانشآموزان دختر بوده، اما در طی این دوره ده ساله نرخ ثبتنام دختران در دورهی پیشدانشگاهی همواره بیشتر از پسران بودهاست. همچنین علیرغم افزایش حضور دختران در رشتههای مهارتی در طی این دوره، پسران از فرصتها و امکانات بیشتری برای ادامه ی تحصیل در رشتههای مهارتی برخودار بودهاند. تنوع بیشترِ رشتههای مهارتی و وجود مدارس فنیِ بیشتر در سطح کشور برای پسران، از جمله ی این فرصتها بودهاست. دسترسی و حضور بیشتر پسران در رشتههای مهارتی در مقابل دسترسیِ کمتر دختران به شاخههای مهارتی و حضور بیشتر آنان در رشتههای نظری، زمینهساز ایجاد فاصلههای جنسیتی در دورههای پیشدانشگاهی و پذیرش بیشتر دختران در دانشگاهها شدهاست.
پروانه گلرد
دوره 3، شماره 1 ، فروردین 1384
unknown
دوره 1، شماره 7 ، آذر 1382
چکیده
توانمند سازی فرایندی است که طی آن زنان از نیازها و خواسته های درونی خود آگاه می شوند- جرئت دستیابی به هدف را در خود تقویت می کنند و از توانایی لازم برای عملی ساختن خواسته های خود برخوردار می شوند . هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر توانمند سازی زنان است که از نظریه های فمینیستی – به ویژه نظریه فمینیست های لیبرال- تاثیر پذیرفته است . این ...
بیشتر
توانمند سازی فرایندی است که طی آن زنان از نیازها و خواسته های درونی خود آگاه می شوند- جرئت دستیابی به هدف را در خود تقویت می کنند و از توانایی لازم برای عملی ساختن خواسته های خود برخوردار می شوند . هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر توانمند سازی زنان است که از نظریه های فمینیستی – به ویژه نظریه فمینیست های لیبرال- تاثیر پذیرفته است . این پژوهش به روش پیمایشی تحلیلی درباره 380 زن 20 تا 50 ساله ساکن در مناطق ده گانه شهر اصفهان انجام شده است . یافته های پژوهش حاکی از آن است که عواملی همچون افزایش سطح تحصیلات – دسترسی به منابع مالی – بهبود وضع سلامت – برخورداری از حق مالکیت قانونی – رفع تبعیض از بازار کار و حذف باورهای سنتی عوامل موثری در توانمند سازی زنان هستند .
ستاره فروزان؛ اکبر بیگلریان
دوره 1، شماره 5 ، فروردین 1382
چکیده
توسه یافتگی هدفی است که هر کشوری برای رسیدن به آن تلاش می کند . ارزش های اساسی توسعه پایدار را می بایست در ارتقای کیفیت زندگی یعنی توانمندسازی زنان و مردان جست و جو کرد. از مواردی که توسعه یافتگی را تحت تاثیر قرار می دهد، امکان دسترسی زنان مانند مردان به فرصتهای برابر، کسب امنیت اقتصادی و رفع فقر از آنان است. این مساله برای زنان سرپرست ...
بیشتر
توسه یافتگی هدفی است که هر کشوری برای رسیدن به آن تلاش می کند . ارزش های اساسی توسعه پایدار را می بایست در ارتقای کیفیت زندگی یعنی توانمندسازی زنان و مردان جست و جو کرد. از مواردی که توسعه یافتگی را تحت تاثیر قرار می دهد، امکان دسترسی زنان مانند مردان به فرصتهای برابر، کسب امنیت اقتصادی و رفع فقر از آنان است. این مساله برای زنان سرپرست خانوار، در جامعه محسوس تر است. هدف این مقاله بررسی وضعیت زنان سرپرست خانوار و فرصتها چالشهایی است که این کروه از زنان با آن مواجه هستند. این مقاله بر پایه یافته های یک مطالعه میدانی درباره 4280 زن سرپرست خانوار در مراکز پنج استان کشور تدوین شده است. بررسی شاخصهای توسعه و فقر و معیارهای توانایی وابسته به جنسیت ضروری است. اطلاعات به دست آمده حاکی از فقر شدید زنان است. شاخص فقر انسانی زنان سرپرست خانوار رقمی معادل 527/0 است که در مقایسه با همین شاخص در کل کشور که برابر 193/0 می باشد، بسیار بالا است. زنان سرپرست خانوار 4/8 درصد از خانوارها در ایران را تشکیل میدهند که مهم ترین علل این سرپرست از کار افتادگی (24 درصد) است.
علی هاشمی
دوره 1، شماره 4 ، شهریور 1381
چکیده
نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران مشابه کشور های توسعه نیافته است. در حالی که از نظر میزان سواد و تحصیلات ، با کشور های پیشرفته قابل مقایسه است . هدف این مقاله بحث در مورد یکی از دلایل چنین تناقضی است. با توجه به سیاست های برنامه سوم توسعه مبنی بر کاهش میزان اشتغال در بخش دولتی و همچنین ناکارآمدی اشتغال بخش غیر رسمی برای زنان تحصیلکرده ...
بیشتر
نرخ مشارکت اقتصادی زنان در ایران مشابه کشور های توسعه نیافته است. در حالی که از نظر میزان سواد و تحصیلات ، با کشور های پیشرفته قابل مقایسه است . هدف این مقاله بحث در مورد یکی از دلایل چنین تناقضی است. با توجه به سیاست های برنامه سوم توسعه مبنی بر کاهش میزان اشتغال در بخش دولتی و همچنین ناکارآمدی اشتغال بخش غیر رسمی برای زنان تحصیلکرده ، شناخت عوامل موثر بر تقاضای نیروی کار در بنگاه های اقتصادی ضروری به نظر می رسد .
نهاد های رسمی ( یعنی قوانین و مقررات ) بیشترین تاثیر گذاری را بر سطح اشتغال زنان دارند که خود نیز تحت تاثیر نهاد های فرهنگی و اجتماعی وضع می شوند . مروری بر قانون کار در ایران نشاندهنده تدابیری است که قانون برای حمایت از اشتغال زنان درنظر گرفته است و در عین حال دربردارنده هزینه هایی است که بنگاه اقتصادی و جامعه باید بپردازد .پیشنهاد مقاله بر این است که از تحمیل این هزینه ها به بنگاه اقتصادی باید کاسته شده و دولت نیز در آن سهیم گردد