مسعود صادقی؛ مصطفی عمادزاده
دوره 2، شماره 1 ، فروردین 1383
چکیده
توجه به وضعیت اشتغال زنان و هدایت آنها به بازار کار می تواند زمینه بهره گیری بهتر جامعه از این نیروی بالقوه را فراهم آورد. به همین دلیل شناخت مجموعه عواملی که زمینه ساز مشارکت هرچه بیشتر این جمعیت توانمند در عرصه های اقتصادی و اجتماعی کشور است از اولویت ویژه ای برخوردار است. مهم ترین عامل مؤثر در اشتغال زنان در بازار کار احتمالاً میزان ...
بیشتر
توجه به وضعیت اشتغال زنان و هدایت آنها به بازار کار می تواند زمینه بهره گیری بهتر جامعه از این نیروی بالقوه را فراهم آورد. به همین دلیل شناخت مجموعه عواملی که زمینه ساز مشارکت هرچه بیشتر این جمعیت توانمند در عرصه های اقتصادی و اجتماعی کشور است از اولویت ویژه ای برخوردار است. مهم ترین عامل مؤثر در اشتغال زنان در بازار کار احتمالاً میزان تحصیلات آنان است. زنان آموزش دیده علاقه مندند تا از مهارت های خود در بازار کار بهره گیرند. جذب زنان تحصیل کرده به بازار کار مستلزم سرمایه گذاری بیشتر است. در مقاله حاضر، برای شناخت عوامل مؤثر در اشتغال زنان و تعیین نقش هر یک از متغیر ها در جذب زنان تحصیل کرده به بازار کار، از یک الگوی اقتصادسنجی استفاده شده است. متغیر های سهم زنان در نیروی کار شاغل، میزان موالید، درصد دختران ثبت نام کرده در مدارس آموزش متوسطه از کل ثبت نام ها، تولید ناخالص داخلی سرانه، سهم زنان شاغل دارای آموزش عالی در نیروی کار زنان، و نسبت سرمایه گذاری به تولید ناخالص داخلی بررسی شده اند. یافته های حاصل از براورد الگو در دوره 80-1345 با استفاده از روش OLS نشان می دهد که افزایش تحصیلات عالی زنان احتمال یافتن شغل در بازار کار را برای آنان بالا می برد. همچنین افزایش تولید ناخالص داخلی و حجم سرمایه گذاری ، سهم اشتغال را در بازار کار افزایش می دهد.
مهدی طالب؛ محسن گودرزی
دوره 2، شماره 1 ، فروردین 1383
چکیده
در دو دهه اخیر، با گسترش جنبش ها و هویت یابی های قومی، مطالعات تجربی و نظری درباره قومیت در ابعاد اجتماعی،فرهنگی و سیاسی افزایش یافته است. مروری بر آثار منتشر شده در این زمینه نشان می دهد که مطالعات نظری بعد جنسیتی قومیت را نادیده انگاشته اند و مطالعات تجربی نیز به جنسیت بیشتر به عنوان متغیر زمینه توجه کرده اند. این مقاله، با استفاده ...
بیشتر
در دو دهه اخیر، با گسترش جنبش ها و هویت یابی های قومی، مطالعات تجربی و نظری درباره قومیت در ابعاد اجتماعی،فرهنگی و سیاسی افزایش یافته است. مروری بر آثار منتشر شده در این زمینه نشان می دهد که مطالعات نظری بعد جنسیتی قومیت را نادیده انگاشته اند و مطالعات تجربی نیز به جنسیت بیشتر به عنوان متغیر زمینه توجه کرده اند. این مقاله، با استفاده از داده های پیمایش انجام شده در چهار شهر استان سیستان و بلوچستان، تلاش می کند اهمیت نگرش جنسیتی را در رشد هویت یابی گروه های قومی نشان دهد . تحقیق حاضر این فرض را پیش می برد که نابرابری موقعیت دو گروه، به ویژه از حیث دسترسی به فرصت های آموزشی، دو طرز تلقی را نسبت به نقش های جنسیتی شکل داده است. وجود نگرش های سنتی و نسبتاً مدرن به نقش های جنسیتی، دو گروه قومی متمایز ساخته است. همچنین، آثار این نگرش ها بر الگوی زندگی خانوادگی و در نتیجه عملکرد متفاوت جمعیتی خانواده در دو گروه قومی تحلیل می شود. بخش مهمی از تفاوت های گروه قومی را می توان با تفاوت سطح آموزش توضیح داد، متغیرهای دیگری نیز در این میان نقش دارند که از جمله می توان به تفاوت رایش مذهبی اشاره کرد.
ژاله شادی طلب؛ علیرضا گرایی نژاد
دوره 2، شماره 1 ، فروردین 1383
چکیده
پارادیم جدید فقر به عواملی که در تأیید محرومیت زنان سرپرست خانوار مطرح شده پرداخته است: جنسیت و در پی آن ، محرومیت از منابع؛ طرح این پرسش را ضروری می سازد که آیا زنان سرپریت خانوار «فقیرترین فقرا» هستند؟ بررسی تعمیم پذیری این مفهوم در ایران هدف این مقاله است. داده های قابل دسترسی در سطح کلان ملی، در دو زمینه فقر مطلق و نسبی ،در سه مقطع ...
بیشتر
پارادیم جدید فقر به عواملی که در تأیید محرومیت زنان سرپرست خانوار مطرح شده پرداخته است: جنسیت و در پی آن ، محرومیت از منابع؛ طرح این پرسش را ضروری می سازد که آیا زنان سرپریت خانوار «فقیرترین فقرا» هستند؟ بررسی تعمیم پذیری این مفهوم در ایران هدف این مقاله است. داده های قابل دسترسی در سطح کلان ملی، در دو زمینه فقر مطلق و نسبی ،در سه مقطع از یک دوره 10 ساله – 1370 تا 1380 – تجزیه و تحلیل شده است. اصلی ترین یافته های پژوهش نشان می دهد که همواره سهم فقر زنان سرپرست خانوار بیشتر از مردان سرپرست خانوار بوده است و زن بودن احتمال قرار گرقتن در دایره فقر را افزایش می دهد، اما شکاف و فاصله میان این دو گروه به مرور زمان کاهش یافته است. گرچه فقر زنان سرپرست خانوار در شهر روند نزولی داشته ، اما زنان بی سواد و کم سواد در مناطق شهری به شدت در معرض فقر قرار داشته اند. با افزایش تعداد شاغلان در خانوار، خطر قرار گرفتن خانوار در فقیرترین گروه ها کاهش می یابد. زنان سرپرست خانوار به دلیل بی سوادی، داشتن خانوارهای کوچک، و تعداد شاغلان کمتر در خانوار جزو فقیرترین فقرا هستند.
باقر ساروخانی؛ مریم رفعت جاه
دوره 2، شماره 1 ، فروردین 1383
چکیده
افزایش میزان تحصیلات و اشتغال زنان، از سویی، موجب مشروعیت نقش های زنان در خانواده سنتی(پدر سالار) می شود و، از سوی دیگر ، دشواری همامنگی نقش های سنتی با نقش های جدید ، به بحران هویت زنان منتهی می شود. در نتیجه ، زنان خود باید به باز تعریف هویت اجتماعی خویش بپردازند. در پژوهش حاضر، عواملی که زنان را به تأمل در هویت های سنتی، مقاومت در برابر ...
بیشتر
افزایش میزان تحصیلات و اشتغال زنان، از سویی، موجب مشروعیت نقش های زنان در خانواده سنتی(پدر سالار) می شود و، از سوی دیگر ، دشواری همامنگی نقش های سنتی با نقش های جدید ، به بحران هویت زنان منتهی می شود. در نتیجه ، زنان خود باید به باز تعریف هویت اجتماعی خویش بپردازند. در پژوهش حاضر، عواملی که زنان را به تأمل در هویت های سنتی، مقاومت در برابر کایشه های جنسیتی و باز تعریف هویت اجتماعی قادر می سازد در دو سطح فردی و ساختاری بررسی شده است.روش پژوهش ترکیبی از دو روش پیمایشی و مصاحبه عمیق است. نتایج نشان می دهد که موقعیت ساختاری ، در مقایسه با هویت شخصی، تأثیر بیشتری در بازتعریف هویت اجتماعی زنان و مقاومت آنها در برابر کلیشه های جنسیتی داشته است و تأثیر تحصیلات در بازتعریف هویت اجتماعی زنان بیشتر از اشتغال بوده است. زنان مذهبی دارای تحصیلات دانشگاهی دچار عدم انسجام هویتی هستند که با ارتقا به سطوح تحصیلی بالاتر و بازاندیشی در هویت های مذهبی و سنتی تا حدود زیادی بر تعارض هویتی فائق می آیند.
مهدی طاهرخانی
دوره 2، شماره 1 ، فروردین 1383
چکیده
به نظر می رسد که جهانی شدن برای مردم جهان بیم و امید به رمغان آورده است. این پدیده دو رویه دارد. از یک سو ، تهدید است که کشورهای در حال توسعه با آن روبرو هستند و ، از سوی دیگر، فرصت هایی برای این کشورهای به وجود آورده است. ساز و کارهای مورد استفاده در فرآیند جهانی شدن مشابهت دارند، ولی آثار و پیامد های آن در جوامع مختلف – کشورهای توسعه یافته ...
بیشتر
به نظر می رسد که جهانی شدن برای مردم جهان بیم و امید به رمغان آورده است. این پدیده دو رویه دارد. از یک سو ، تهدید است که کشورهای در حال توسعه با آن روبرو هستند و ، از سوی دیگر، فرصت هایی برای این کشورهای به وجود آورده است. ساز و کارهای مورد استفاده در فرآیند جهانی شدن مشابهت دارند، ولی آثار و پیامد های آن در جوامع مختلف – کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، شهرها و روستاها – و زنان و مردان کاملاً متفاوت است. در این بین، آثار جهانی شدن بر زنان عمق و پیچیدگی بیشتری دارد. بدین ترتیب ، اگرچه جهانی شدن آثار مثبتی همچون افزایش درآمد، رشد اشتغال، توسعه سرمایه اجتماعی،افزایش بهره وری، افزایش حق انتخاب، افزایش سطح آگاهی ها، و کاهش موالید را برای زنان به همراه داشته، به همان نسبت نیز آثار منفی نظیر رشد اشتغال غیر رسمی، پرداخت دستمزدهای اندک، کاهش امنیت غذایی، افزایش مهاجرت، فروپاشی ارزش های سنتی ، عدم امنیت شغلی، و گسترش فرهنگ مصرف را به زیان زنان تشدید کرده است. ویژگی های کارکردی زنان ایران نشان می دهد که به دلیل محدودیت های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعه زنان و تجربیات جهانی حاصل از جهانی شدن، تهدید های فراروی زنان کشور بیشتر از فرصت های پیش روی آنان است.
حسین میرزایی
دوره 2، شماره 1 ، فروردین 1383
چکیده
یکی از معیارهای ارزیابی کشور ها از نظر توسعه، میزان حضور و مشارکت زنان در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی است. در کشورهای در حال توسعه ، به دلایل مختلف فرهنگی و اجتماعی، زمینه های مشارکت زنان در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی محدود شده است. در این پژوهش سعی بر آن است تا عوامل مؤثر در نرخ مشارکت زنان ایران در بازار کار به صورت تاریخی و در بین ...
بیشتر
یکی از معیارهای ارزیابی کشور ها از نظر توسعه، میزان حضور و مشارکت زنان در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی است. در کشورهای در حال توسعه ، به دلایل مختلف فرهنگی و اجتماعی، زمینه های مشارکت زنان در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی محدود شده است. در این پژوهش سعی بر آن است تا عوامل مؤثر در نرخ مشارکت زنان ایران در بازار کار به صورت تاریخی و در بین استان های کشور مورد بررسی همه جانبه قرار گیرد. کاربرد مدل رگرسیونی داده های پانلی نشان می دهد که مهم ترین عوامل مؤثر در حضور زنان در بازار کار سطح آموزش ،انگیزه کسب درآمد مالی و نرخ بیکاری مردان با اثر مثبت؛ و پدیده مهاجرت از روستا به شهر(درجه شهری شدن)، نرخ بیکاری زنان و نرخ زاد و ولد با اثر منفی است که هریک با ضرایب ویژه ای در نرخ مشارکت زنان تأثیر می گذارند.روند مشارکت زنان در بازار کار ایران به صورت یک منحنی سهمی شکل است که در سال های اخیر سیر صعودی به خود گرفته است.
علیرضا امینی
دوره 2، شماره 1 ، فروردین 1383
چکیده
هدف این مقاله ارائه شاخص هایی است که عدم تعادل های جنسیتی در بازار کار ایران را نشان می دهد. با مروری بر نظریه های بازار کار دو گانه و موضوع تمایز شغل های بخش اول و دوم، پیدایش شغل های پرتراکم و پیامدهای آن برای زنان بررسی می شود. شاخص های مورد نیاز با استفاده از اطلاعات و آمار موجود در گزارش های رسمی کشور محاسبه شده است. یافته ها حاکی ...
بیشتر
هدف این مقاله ارائه شاخص هایی است که عدم تعادل های جنسیتی در بازار کار ایران را نشان می دهد. با مروری بر نظریه های بازار کار دو گانه و موضوع تمایز شغل های بخش اول و دوم، پیدایش شغل های پرتراکم و پیامدهای آن برای زنان بررسی می شود. شاخص های مورد نیاز با استفاده از اطلاعات و آمار موجود در گزارش های رسمی کشور محاسبه شده است. یافته ها حاکی از نرخ پایین مشارکت زنان به رغم افزایش آن نسبت به دهه گذشته، تمرکز اشتغال زنان در معدودی از فعالیت های اقتصادی، و سطح بالاتر نرخ بیکاری زنان به ویژه جوانان در مناطق شهری نسبت به نرخ بیکاری مردان است. شاخص های جنسیتی بازارکار در مناطق مختلف کشور نشان دهنده عدم تعادل های نگران کننده ای است. برای مثاال، در استان لرستان، نرخ بیکاری زنان در مناطق شهری و روستایی بسیار زیاد است. در مناطق شهری کشور ، مشکل بیکاری زنان و در مناطق روستایی ، مشکل بیکاری زیاد مردان به شکل نگران کننده ای وجود دارد.
مقصود فراستخواه
دوره 2، شماره 1 ، فروردین 1383
چکیده
بازارکار نیروی انسانی متخصص، هم در عرضه و هم در تقاضا شدید جنسیتی به زیان زنان است. با وجود تغییراتی که اخیراً در عرضه نیروی انسانی متخصص از طریق افزایش دسترسی کمی زنان به آموزش عالی به وجود آمده است، اولاً، در همین دسترسی کمی (و نه کیفی) نیز زنان در ابعاد مهمی مانند دسترسی به برخی گروه ها و به دوره های تحصیلات تکمیلی و میزان دانش آموختگان ...
بیشتر
بازارکار نیروی انسانی متخصص، هم در عرضه و هم در تقاضا شدید جنسیتی به زیان زنان است. با وجود تغییراتی که اخیراً در عرضه نیروی انسانی متخصص از طریق افزایش دسترسی کمی زنان به آموزش عالی به وجود آمده است، اولاً، در همین دسترسی کمی (و نه کیفی) نیز زنان در ابعاد مهمی مانند دسترسی به برخی گروه ها و به دوره های تحصیلات تکمیلی و میزان دانش آموختگان در سطحی نابرابر با مردان هستند. ثانیاً، از حیث تقاضای نیروی انسانی متخصص زن در بازار ، موانع و مشکلات و نابرابری های بسیاری از لحاظ نرخ فعالیت و مشارکت ، نسبت اشتغال، نرخ بیکاری، تنوع افقی و سطوح عمودی اشتغال و مانند آن وجود دارد که ریشه ساختاری،فرهنگی ،نگرشی و سیاستی دارند و رویارویی با آنها جز از طریق توسعه خط مشی ها و نهادها در کشور امکان پذیر نیست.
لادن نوروزی
دوره 2، شماره 1 ، فروردین 1383
چکیده
زنان و مردان، علاوه بر آنکه در بازار کار از نظر نرخ مشارکت و بیکاری تفاوت قابل توجهی دارند، از لحاظ نوع شغل ، ارتقای شغلی و درآمد حاصل از کار با هم با شرایط متفاوتی رو به رو هستند. در این مقاله، برای تحلیل وضعیت نامساعد زنان در بازار کار، به چند نظریه اصلی مثل نظریه های نئوکلاسیک ، تجزیه شدن در بازار کار و جنسیتی پرداخته شده است. این نظریه ...
بیشتر
زنان و مردان، علاوه بر آنکه در بازار کار از نظر نرخ مشارکت و بیکاری تفاوت قابل توجهی دارند، از لحاظ نوع شغل ، ارتقای شغلی و درآمد حاصل از کار با هم با شرایط متفاوتی رو به رو هستند. در این مقاله، برای تحلیل وضعیت نامساعد زنان در بازار کار، به چند نظریه اصلی مثل نظریه های نئوکلاسیک ، تجزیه شدن در بازار کار و جنسیتی پرداخته شده است. این نظریه ها مکمل یکدیگرند و هریک بخشی از این تفاوت ها را بهتر توضیح می دهند. هدف از این پژوهش برسی ابعاد جنسیتی ساختار شغلی از نظر تنوع شغلی، ارتقای شغلی و درآمد حاصل از کار در ایران است که با استفاده از روش توصیفی و تحلیل های آماری نتایج سرشماری 1375 و آمارگیری هزینه و درآمد خانوار 1379 و آمارگیری اشتغال و بیکاری 1382 انجام شده است. نتایج این تحقیق در جهت تأیید نظریه ها و نشان دهنده محدودیت تنوع شغلی و فرصت های ارتقای شغلی برای زنان ایران است. عالوه بر این ، درآمد حاصل از کار زنان، حتی در شطوح تحصیلی برابر با مردان ،به مراتب کمتر است. تفاوت های درآمدی در روستاها و در سطوح تحصیلی پایین بیشتر است. در مناطق روستایی و شهری به ترتیب متوسط در آمد سالانه مردان 2/2 و 1/8 برابر درآمد زنان است. در نتیجه، در ساعات کار مساوی، مردان شهری 63 درصد بیشتر از زنان شهری درآمد کسب می کنند.