جامعه شناسی
مهدیه اخوندی؛ کرم حبیب پور گتابی؛ زهرا حضرتی صومعه
چکیده
موضوع مشارکت سیاسی زنان در کشورهای درحالتوسعه، پدیدۀ پیچیدهای است و به پویایی و توسعۀ نظامهای سیاسی مربوط میشود. هدف این پژوهش، درک و تحلیل وضعیت مشارکت سیاسی زنان است که با روششناسی کیفی و روش نظریۀ زمینهای انجام شد. به این منظور با هفده زن ساکن شهر تهران که با روش نمونهگیری هدفمند و ترکیبی از راهبردهای گلولهبرفی و ...
بیشتر
موضوع مشارکت سیاسی زنان در کشورهای درحالتوسعه، پدیدۀ پیچیدهای است و به پویایی و توسعۀ نظامهای سیاسی مربوط میشود. هدف این پژوهش، درک و تحلیل وضعیت مشارکت سیاسی زنان است که با روششناسی کیفی و روش نظریۀ زمینهای انجام شد. به این منظور با هفده زن ساکن شهر تهران که با روش نمونهگیری هدفمند و ترکیبی از راهبردهای گلولهبرفی و حداکثر تغییرات انتخاب شده بودند، مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته انجام شد. پس از تحلیل دادهها، 85 کد اولیه، هفت مقوله محوری و یک مقولۀ هسته از خلال نظام کدگذاری دادهها استخراج شد: شرایط علی (مسائل و چالشهای اقتصادی، حکمرانی برابرمحور)، شرایط زمینهای (ساختار سیاسی نابرابر و چالشهای مردسالارانه)، شرایط مداخلهگر (عوامل شخصیتی- روحی)، راهبردها (شایستهسالاری و ایجاد بستر شکوفایی) و پیامدها (کنشگری فعال سیاسی زنان و طرد انفعال سیاسی). همچنین «مشارکت سیاسی زنان؛ کنشی معنادار و چندوجهی» بهعنوان مقولۀ هسته احصا شد و درنهایت مدل پارادایمی مستخرج از دادهها تنظیم شد. یافتهها بر این دلالت دارند که زنان در مشارکت سیاسی عاملان و کنشگرانی فعال بوده و دست به کنشهای مبتنی بر زمینههای سیاسی میزنند؛ کنشی از نوع مشارکت که با شناسایی موانع و عوامل تسهیلگر میتواند راهگشای مشارکت سیاسی فعال آنان به عنوان شهروندانی اثرگذار در حوزۀ سیاست بدل شود.
مطالعات زنان
سیما رییسی؛ حسین تفضلی؛ محمد توحیدفام؛ احمدرضا طاهری
چکیده
در هر جامعهای، مشارکت سیاسی گروههای اجتماعی بر پایۀ ساختارهای اجتماعی و فرهنگی آن جامعه شکل میگیرد که مشارکت را معقول یا سنتی میکند. مشارکت سیاسی زنان بلوچ نیز بر همین پایه شکل گرفته است. در مطالعۀ پیشرو با نگاهی به این پرسش که نظام قشربندی بلوچستان، چگونه مشارکت سیاسی زنان بلوچ را تحتالشعاع قرار داده است، مشارکت سیاسی ...
بیشتر
در هر جامعهای، مشارکت سیاسی گروههای اجتماعی بر پایۀ ساختارهای اجتماعی و فرهنگی آن جامعه شکل میگیرد که مشارکت را معقول یا سنتی میکند. مشارکت سیاسی زنان بلوچ نیز بر همین پایه شکل گرفته است. در مطالعۀ پیشرو با نگاهی به این پرسش که نظام قشربندی بلوچستان، چگونه مشارکت سیاسی زنان بلوچ را تحتالشعاع قرار داده است، مشارکت سیاسی زنان بلوچ با توجه به قشربندیهای اجتماعی بررسی میشود. این پژوهش با روش زمینهای و تکنیک مصاحبۀ نیمهساختاریافته و نمونهگیری هدفمند، دربارۀ یازده زن و مرد بلوچ انجام گرفت. اهداف عمدۀ پژوهش عبارتاند از گرهگشایی مسائل و معضلات مشارکت سیاسی منطقۀ بلوچستان، شناسایی تأثیر عملکرد مشارکت سیاسی بر فرایند قشربندی اجتماعی سیستان و بلوچستان و دستیابی به راهکارهایی عملی و دقیق برای مشارکت سیاسی زنان استان تا در راهبردها و چشماندازهای توسعهای کشور بهکار گرفته شود. یافتههای پژوهش نشان میدهد مشارکت سیاسی زنان بلوچ تحتالشعاع قشربندیهای اجتماعی بلوچستان قرار گرفته است. با وجود اینکه عوامل زمینهای مانند مردسالاری، جامعهپذیری جنسیتی، انگارههای مذهبی و پیشینههای تاریخی و ذهنی مشابه هستند، مشارکت زنان با توجه به قشربندیهای اجتماعی هر بخش از منطقۀ بلوچستان شکل گرفته است. قشربندیهای اجتماعی عبارتاند از: قشربندی طایفهای در شمال بلوچستان، قشربندی کاست طبقاتی در مرکز و جنوب بلوچستان، و قشربندی اقتصادی و طایفهای در ساحل بلوچستان. این قشربندیها درمجموع، نهتنها بر مشارکت سیاسی زنان، بلکه بر مشارکت همۀ مردم منطقه تأثیر گذاشته است.
علوم سیاسی
مرضیه سمائی صحنه سرائی؛ رحیم خستو؛ سعید مقیمی
چکیده
زنان، بهعنوان نیمی از شهروندان جامعه، درصورت بهرسمیت شناختن حقوق برابرشان با مردان، میتوانند نقشی کاربردی و اساسی در توسعۀ پایدار ایفا کنند. نهادها و سازمانهای مدنی همچون احزاب و سمنها نقش مؤثری در توسعۀ سیاسی و سیستم توزیع قدرت داشته و با جلوگیری از انحصار قدرت در دست گروه یا قشر خاص، منجر به اصلاح ساختار سیاسی و اجتماعی ...
بیشتر
زنان، بهعنوان نیمی از شهروندان جامعه، درصورت بهرسمیت شناختن حقوق برابرشان با مردان، میتوانند نقشی کاربردی و اساسی در توسعۀ پایدار ایفا کنند. نهادها و سازمانهای مدنی همچون احزاب و سمنها نقش مؤثری در توسعۀ سیاسی و سیستم توزیع قدرت داشته و با جلوگیری از انحصار قدرت در دست گروه یا قشر خاص، منجر به اصلاح ساختار سیاسی و اجتماعی کشور میشوند و درصورت کاربست درست و منطقی، منجر به مشارکت بیشتر زنان خواهند شد. در پژوهش پیش رو مشکلات زنان کنشگر در دو دهۀ 70 و 80 و میزان مشارکت و نحوۀ عاملیت آنها در احزاب و سازمانهای مردمنهاد بیان شده است، و به این پرسشهای اساسی پاسخ داده شده که علل مشارکت بیشتر زنان در سازمانهای مردمنهاد نسبتبه احزاب سیاسی طی دهههای 70 و 80 چیست و چه عواملی باعث گردیده احزاب سیاسی در حوزۀ فعالیتهای زنان به کارویژههای مطلوب خود دست نیابند. برای یافتن پاسخ این سؤالات از روش کیفی و توصیفی سود برده شده است. نتایج مطالعات اسنادی، کدگذاری و مقولهبندی دادههای مصاحبهها ازطریق نرمافزار MAXQDA و بهرهگیری از روش تحلیل محتوا و تئوری دادهبنیاد نشان داد که هرچند احزاب سیاسی بعد از سالهای دهۀ 70 و 80 مدعی گسترش نقش زنان در عرصۀ سیاسی و اجتماعی بودهاند، بهدلیل ماهیت احزاب سیاسی در ایران، این مهم در سطوح عالی بهندرت اتفاق افتاده است و سازمانهای مردمنهاد تا حدود بسیار زیادی از وضعیت بهتری برای حضور، گسترش و ایفای نقش مشارکتجویانۀ زنان برخوردار بودهاند.
سیما رییسی؛ حسین تفضلی؛ محمد توحید فام؛ احمد رضا طاهری
چکیده
دستیابی به توسعۀ سیاسی، مشارکت سیاسی گروههای اجتماعی جامعه را میطلبد و مشارکت سیاسی زنان در این خصوص اهمیت بالایی دارد. تحقق مشارکت مطلوب زنان در حوزۀ سیاست در هر جامعهای با موانع خاص خود مواجه است. بر این اساس، در این پژوهش مشارکت سیاسی زنان منطقۀ بلوچستان با استفاده از روشهای پژوهش کیفی و رویکرد نهادگرایی مورد مطالعه ...
بیشتر
دستیابی به توسعۀ سیاسی، مشارکت سیاسی گروههای اجتماعی جامعه را میطلبد و مشارکت سیاسی زنان در این خصوص اهمیت بالایی دارد. تحقق مشارکت مطلوب زنان در حوزۀ سیاست در هر جامعهای با موانع خاص خود مواجه است. بر این اساس، در این پژوهش مشارکت سیاسی زنان منطقۀ بلوچستان با استفاده از روشهای پژوهش کیفی و رویکرد نهادگرایی مورد مطالعه قرار گرفته است. مصاحبههای کیفی با نخبگان بلوچستان مقولات و تمهایی را در اختیار پژوهشگران قرار داد که امکان تبیین وضعیت مشارکت سیاسی زنان این قوم را فراهم کرد. یافتههای پژوهش حاضر بیانگر آن است که موانع مشارکت سیاسی زنان منطقۀ بلوچستان از دو نگاه درخور توجه هستند؛ نگاه نخست متوجه موضعگیری نهادهای رسمی به زنان است و نگاه دوم فرهنگ بلوچ را در نسبت با زنانشرح میدهد. نتایج بهدستآمده موانع اصلی را نهادهای غیررسمی یا ناملموس همانند فرهنگ پدر/ مردسالاری و بخشی از باورهای سنتی تعریف میکند؛ باورهایی که از سویی علت خودناباوری زنان در فعالیتهای سیاسی است. با وجود این، نهادهای مشارکتی از جمله شوراهای اسلامی شهر و روستا موفق شدهاند اثربخشی نفوذ نهادهای غیررسمی را با مرور زمان بر مشارکت سیاسی زنان بلوچ کاهش دهد.
جامعه شناسی
فرهاد درویشی سهتلانی؛ زهره همتی
چکیده
مشارکت و فعالیت سیاسی زنان در تاریخ سیاسی ایران به شیوههای مختلف انجام پذیرفته است؛ موضوعی که نقشی درخور توجه در سیر تحولات تاریخی ایران داشته و بدیهی است در آیندة مشارکت سیاسی این کشور نیز تأثیرگذار خواهد بود. مقالة حاضر، که از نوع تحقیقات کاربردی است، با اتکا بر روشی توصیفیـ پیمایشی در صدد است به این پرسش پاسخ گوید که روند حضور ...
بیشتر
مشارکت و فعالیت سیاسی زنان در تاریخ سیاسی ایران به شیوههای مختلف انجام پذیرفته است؛ موضوعی که نقشی درخور توجه در سیر تحولات تاریخی ایران داشته و بدیهی است در آیندة مشارکت سیاسی این کشور نیز تأثیرگذار خواهد بود. مقالة حاضر، که از نوع تحقیقات کاربردی است، با اتکا بر روشی توصیفیـ پیمایشی در صدد است به این پرسش پاسخ گوید که روند حضور زنان در عرصة سیاست ایران در دهة آینده چگونه خواهد بود؟ در این پژوهش، ابتدا با استفاده از پرسشنامة باز، از استادان و صاحبنظران درخصوص شاخصهای فعالیتهای زنان ایرانی در عرصة سیاست نظرسنجی به عمل آمد و گویههای بهدستآمده با استفاده از روش تحلیل محتوای استقرایی در 7 مقوله شاخصهای فردیـ روانشناختی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، ارتباطی و ویژگیهای نهادی طبقهبندی شد. در ادامه، براساس گامهای سناریونگاری شوارتز، ابعاد سهگانة مستخرج از 7 مقولة یادشده، سناریوهای چهارگانة آیندة فعالیت زنان ایرانی در عرصة سیاستـ یعنی سناریوی اول: حضور کمرنگ و کماثر زنان؛ سناریوی دوم: تحول نهادی و شکلگیری الگوی سکولار مشارکت در ایران؛ سناریوی سوم: پیشتازی زنان با ایجاد فرصتهای برابر سیاسی، اقتصادی و رفع نارساییهای فرهنگی اجتماعی؛ سناریوی چهارم: ارتقای وضع فعلی مشارکت زنانـ تدوین شدند. بررسیهای انجامشده نشان میدهند که نمیتوان روند ده سال آیندة فعالیت زنان در عرصة سیاست را حضوری صرفاً کمرنگ و کماثر دانست، بلکه رشد تدریجی مشارکت آنان محتمل و مطابق با واقع خواهد بود. درنهایت، چنین به نظر میرسد که با اتکا بر توضیحاتی که در ارتباط با هریک از سناریوها ارائه شد، ظهور و بروز سناریوی چهارم محتملترین گزینه خواهد بود.
علوم سیاسی
محمودرضا رهبرقاضی؛ امین کوشکی
چکیده
در عصر جدید، کانون توجه مردم به سیاست از حوزههای عمومی به حوزههای خصوصی، از تعلقات جمعی به تعلقات شخصی و از ایدئولوژیهای یکسانساز به هویتهای فردی در حال حرکت بوده است. از طرف دیگر، سیاستهای جدید، شیوهای از مشارکت را پیشنهاد میدهند که از طریق زیر سؤال بردن مشروعیت ساختارهای موجود، با کانالهای ارتباطی موجود ...
بیشتر
در عصر جدید، کانون توجه مردم به سیاست از حوزههای عمومی به حوزههای خصوصی، از تعلقات جمعی به تعلقات شخصی و از ایدئولوژیهای یکسانساز به هویتهای فردی در حال حرکت بوده است. از طرف دیگر، سیاستهای جدید، شیوهای از مشارکت را پیشنهاد میدهند که از طریق زیر سؤال بردن مشروعیت ساختارهای موجود، با کانالهای ارتباطی موجود مخالفت میکنند. در این زمینه، یکی از شیوههای سیاستهای جدید، مصرفگرایی سیاسی است. مصرفکنندگان سیاسی افرادی هستند که کالاها و خدمات مورد نیاز خود را بر اساس ملاحظات سیاسی و اخلاقی جامعۀ خودـ و نه نفس خود کالاـ انتخاب میکنند. هدف از نگارش این مقاله بررسی رابطۀ جنسیت و مصرفگرایی سیاسی شهروندان شهر سبزوار است. روش تحقیق در جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها، روش پیمایشی است. این مطالعه روی 416 نفر از زنان و مردان شهر سبزوار انجام گرفته است. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است که اعتبار آن به روش صوری و پایایی آن به کمک آمارۀ آلفای کرونباخ سنجیده شده است. با در نظر گرفتن سه وجه از مصرفگرایی سیاسی، یعنی رفتارها، انگیزهها و عادتها، مشاهده میشود که تفاوت معناداری در میزان مصرفگرایی سیاسی پاسخگویان زن و مرد وجود دارد و زنان تمایل بیشتری به استفاده از مصرفگرایی سیاسی جهت تأثیرگذاری بر تصمیمات عمومی در جامعه دارند.
مطالعات زنان
حسین اطهری؛ ابوالقاسم شهریاری
چکیده
مشارکت سیاسی از نشانههای دموکراسی و توسعه و مشروعیت سیاسی در جوامع مختلف است. هر اندازه میزان مشارکت در جامعه افزایش یابد، مشروعیت نظام سیاسی هم افزایش خواهد یافت. به همین دلیل نیز، تلاش نظام سیاسی ایران در جهت افزایش هرچه بیشتر میزان مشارکت سیاسی مردم است. از آنجاکه نیمی از زیست جهان ایرانی متشکل از زنان است، بررسی عوامل مؤثر بر ...
بیشتر
مشارکت سیاسی از نشانههای دموکراسی و توسعه و مشروعیت سیاسی در جوامع مختلف است. هر اندازه میزان مشارکت در جامعه افزایش یابد، مشروعیت نظام سیاسی هم افزایش خواهد یافت. به همین دلیل نیز، تلاش نظام سیاسی ایران در جهت افزایش هرچه بیشتر میزان مشارکت سیاسی مردم است. از آنجاکه نیمی از زیست جهان ایرانی متشکل از زنان است، بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی آنان میتواند فهم ما از علل و چگونگی مشارکت سیاسی را مشخص سازد و راهکارهای بهبود مشارکت زنان را نمایان کند. هدف از این تحقیق، که به روش پیمایش صورت گرفته است، بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت سیاسی زنان در شهر بوشهر است. حجم نمونه 350 نفر بوده که به روش خوشهای (مناطق شهری) و تصادفی انتخاب شدهاند. نتایج حاصل نشان میدهد که کیفیت مشارکت زنان بوشهری از نوع تودهای یا تماشاگرانه است. معادلۀ حاصل از رگرسیون، متغیر آگاهی سیاسی را دارای بیشترین تأثیر بر افزایش مشارکت سیاسی زنان نشان داده و پس از آن، متغیرهای مذهبیبودن، تحصیلات، احساس بیقدرتی، طبقۀ اجتماعی، احساس اثربخشی سیاسی و عضویت در انجمنها بیشترین اثر را بر مشارکت سیاسی زنان دارند که در این میان متغیر بیقدرتی سیاسی اثر منفی بر مشارکت سیاسی دارد.
مطالعات زنان
محمدرحیم عیوضی؛ زهره همتی
چکیده
گزینش سیاسی فرایندی است که بهوسیلۀ آن افراد مقامات رسمی را در نظام سیاسی بهدست میآورند. موضوع مشارکت سیاسی زنان یکی از موضوعات مهمی است که مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته و بخش عمدهای از مباحث اجتماعیـ سیاسی را به خود اختصاص داده است. مجالس قانونگذاری یکی از عرصههایی است که زمینهای مناسب را برای حضور سیاسی زنان فراهم کرده ...
بیشتر
گزینش سیاسی فرایندی است که بهوسیلۀ آن افراد مقامات رسمی را در نظام سیاسی بهدست میآورند. موضوع مشارکت سیاسی زنان یکی از موضوعات مهمی است که مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته و بخش عمدهای از مباحث اجتماعیـ سیاسی را به خود اختصاص داده است. مجالس قانونگذاری یکی از عرصههایی است که زمینهای مناسب را برای حضور سیاسی زنان فراهم کرده است. مقالۀ حاضر، در چارچوب روشی توصیفی و تحلیلی، درصدد است موانع حضور سیاسی زنان در جمهوری اسلامی ایران را، با تأکید بر مجلس شورای اسلامی، در چارچوب ساختارهای فرصت بررسی کند. با بررسی دورۀ 32ساله پس از انقلاب اسلامی، یافتههای پژوهش حاکی از آن است که در قالب سه ساختار فرصتهای سیاسیـ حقوقی، فرصتهای فردیـ شخصیتی، و فرصتهای اقتصادیـ اجتماعی زنان ایرانی بهرغم اینکه از لحاظ قانونی و حقوقی با موانع جدی روبهرو نیستند، به دلیل برخی عوامل فردیـ شخصیتی و نیز سیاسیـ اجتماعی نتوانستهاند حضور گستردهای در انتخابات مجلس داشته و کرسیهای قابل توجهی در مجلس شورای اسلامی بهدست آورند.
علوم سیاسی
حسین مسعودنیا؛ مینا نظری؛ نجات محمدی فر
چکیده
از جمله تغییر و تحولاتی که در دهههای اخیر در حوزۀ سیاسی و اجتماعی در ایران بهوجود آمد، تغییر در میزان حضور و مشارکت سیاسیـ اجتماعی زنان بوده است و انتظار میرود با افزایش توانمندیها و ارتقای سطح تحصیلات زنان و افزایش تعاملات در سطح بینالملل، حضور زنان در حوزۀ قدرت سیاسیـ اجتماعی، بهویژه در قوة مقننه، دوچندان شود. این ...
بیشتر
از جمله تغییر و تحولاتی که در دهههای اخیر در حوزۀ سیاسی و اجتماعی در ایران بهوجود آمد، تغییر در میزان حضور و مشارکت سیاسیـ اجتماعی زنان بوده است و انتظار میرود با افزایش توانمندیها و ارتقای سطح تحصیلات زنان و افزایش تعاملات در سطح بینالملل، حضور زنان در حوزۀ قدرت سیاسیـ اجتماعی، بهویژه در قوة مقننه، دوچندان شود. این پژوهش با تأکید بر اهمیت مشارکت سیاسی زنان در توسعه و پیشرفت کشور، با رویکردی مقایسهایـ تحلیلی درصدد ارزیابی میزان مشارکت و حضور زنان در قوة مقننه از قبل تا بعد از انقلاب اسلامی بوده است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد مشارکت سیاسی زنان از دوران پهلوی تا انقلاب اسلامی ایران شاهد فرازونشیبهایی بوده است و بهرغم پیشرفتهای علمی و کسب تجارب سیاسیـ اجتماعی زنان، هنوز تا بهرهمندی مناسب از توانمندی آنها در ساختار مدیریتی کشور فاصله وجود دارد و به نظر میرسد مشارکت آنها در این سطح، نیازمند ایجاد انگیزه و برطرفکردن موانع پیش روست.
سیدجواد امام جمعه زاده؛ حوا ابراهیمی پور؛ محمودرضا رهبرقاضی؛ سیدمرتضی نوعی باغبان
چکیده
مشارکت سیاسی، از شاخصهای توسعه اجتماعی و سیاسی کشورها بهشمار میرود. زنان از جمله گروه¬های عمده جامعه هستند که شرکت آنان در روند اداره جامعه و توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن ضروری به نظر می¬رسد، لذا مطالعه رفتار سیاسی زنان اهمیت خاصی برای ثبات سیاسی و پویایی جامعه دارد. هدف این نوشتار بررسی رابطه میان فرهنگ سیاسی و رفتار ...
بیشتر
مشارکت سیاسی، از شاخصهای توسعه اجتماعی و سیاسی کشورها بهشمار میرود. زنان از جمله گروه¬های عمده جامعه هستند که شرکت آنان در روند اداره جامعه و توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن ضروری به نظر می¬رسد، لذا مطالعه رفتار سیاسی زنان اهمیت خاصی برای ثبات سیاسی و پویایی جامعه دارد. هدف این نوشتار بررسی رابطه میان فرهنگ سیاسی و رفتار سیاسی دختران دانشجو در شهر اصفهان می¬باشد. روش تحقیق پژوهش در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده¬ها، روش پیمایشی می¬باشد. این مطالعه بر روی 384 نفر از دختران دانشجوی شهر اصفهان صورت گرفته است؛ نتایج تحقیق رابطه معناداری بین ابعاد فرهنگ سیاسی (شامل سمت¬گیری¬های شناختی، سمت¬گیری¬های احساسی و سمت¬گیری¬های ارزیابانه) و ابعاد رفتار سیاسی شامل رفتار (رای دادن و و فعالیت¬های سیاسی انتخاباتی) و رفتارهای سیاسی غیر انتخاباتی (تماس با مسئولین، اعتراض و عضویت در گروه¬های سیاسی)، نشان میدهد.
محسن خلیلی
دوره 5، شماره 2 ، آبان 1386
چکیده
جامعه ایران معاصر، در حال گذار از نگرشهای سنتی به ایستارهای نوین است. ویژگی دوران گذار، بهم ریختگی اوضاع عمومی جامعه و آشفتگیهای کرداری و اندیشهای است. ساختار سیاسی به همراه ساختارهای حقوقی، اقتصادی و اجتماعی، نیز به عنوان بخشی از جامعه، در حال گذار از اقتدار سنتی به اقتدار عقلانی و قانونی است. مشارکت سیاسی بهعنوان چهره عینی ...
بیشتر
جامعه ایران معاصر، در حال گذار از نگرشهای سنتی به ایستارهای نوین است. ویژگی دوران گذار، بهم ریختگی اوضاع عمومی جامعه و آشفتگیهای کرداری و اندیشهای است. ساختار سیاسی به همراه ساختارهای حقوقی، اقتصادی و اجتماعی، نیز به عنوان بخشی از جامعه، در حال گذار از اقتدار سنتی به اقتدار عقلانی و قانونی است. مشارکت سیاسی بهعنوان چهره عینی مشارکت اجتماعی، نیز با ویژگی آنومیک جوامع در حال گذار، سرنوشتی همانند مییابد. در این میان زنان جایگاهی شایسته در عرصه مشارکت سیاسی نیافته و بهعنوان موجود ناکامل سیاسی مورد قضاوت قرار گرفتهاند. نگارنده با پیجویی آسیبهای اجتماعی زنان، بر این باور است که به دلایل گوناگون که ریشه در باورها و ساختارهای دیرینه اجتماعی و اقتصادی دارد، زنان از شبکه تعاملات اجتماعی دور شدهاند و راه نیل آنان به سطوح عالی قدرت سیاسی دشوار شده است. بنابراین میبایست فرصتها و امکانهای برابر پدید آید تا زنان نیز بتوانند به شیوهای بهینه وارد شبکه پیوندهای متقابل جامعه گردند تا کلیشه رایج فرادستی مردان و فرودستی زنان رو به زوال رود.
الهه کولایی؛ محمد حسین حافظیان
دوره 4، 1-2 ، شهریور 1385
چکیده
امروزه در سطح جهان بهویژه در کشورهای در حال توسعه، بیشترین تمرکز بر چگونگی دستیابی به اهداف توسعه همهجانبه، یعنی توسعة پایدار و توسعة انسانی میباشد. این نوشتار به طرح این پرسش میپردازد که مشارکت افزونتر زنان چه نقشی در توسعه پایدار در کشورهای اسلامی ایفا میکند؟ با توجه به تجربیات کشورهای توسعه یافته چه چشم اندازی برای ...
بیشتر
امروزه در سطح جهان بهویژه در کشورهای در حال توسعه، بیشترین تمرکز بر چگونگی دستیابی به اهداف توسعه همهجانبه، یعنی توسعة پایدار و توسعة انسانی میباشد. این نوشتار به طرح این پرسش میپردازد که مشارکت افزونتر زنان چه نقشی در توسعه پایدار در کشورهای اسلامی ایفا میکند؟ با توجه به تجربیات کشورهای توسعه یافته چه چشم اندازی برای این کشورها در این خصوص وجود دارد؟ نویسندگان بر این باور هستند که مقایسه وضعیت کشورهای خاورمیانه و کشورهای مسلمان آسیای جنوب شرقی نشان میدهد که توسعة پایدار در کشورهای اسلامی بدون مشارکت گستردة زنان محقق نمیشود. بههمین سبب، مشارکت افزونتر زنان در روند توسعه کشورها امری ضروری است. مهمتر از آن ارادة انجام اصلاحات لازم برای تسهیل شرایط ورود زنان به فرایند توسعه تنها راه تضمین تحقق این هدف میباشد.
فیلیو دیامنتی؛ نازنین شاه رکنی
دوره 2، شماره 2 ، تیر 1383
چکیده
این مقاله ترجمه مطلبی است که از فلیو دیامنتی در کتاب فلسفه اتوپیا به چاپ رسیده است. نویسنده در بررسی خود به واکاری اندیشه های سوسیالیستی به ویژه اندیشه های متفکران سوسیالیستی رادیکال پرداخته است که به حوزه هایی چون کار خانگی، مراقبت از فرزندان، تقسیم جنسیتی کار، روابط جنسی، تقسیم کار اجتماعی و مشارکت سیاسی زنان علاقه نشان داده اند. ...
بیشتر
این مقاله ترجمه مطلبی است که از فلیو دیامنتی در کتاب فلسفه اتوپیا به چاپ رسیده است. نویسنده در بررسی خود به واکاری اندیشه های سوسیالیستی به ویژه اندیشه های متفکران سوسیالیستی رادیکال پرداخته است که به حوزه هایی چون کار خانگی، مراقبت از فرزندان، تقسیم جنسیتی کار، روابط جنسی، تقسیم کار اجتماعی و مشارکت سیاسی زنان علاقه نشان داده اند. طرح وبرسی این نظریات به آن دلیل اهمیت دارند که مجریان و کارگزاران عرصه سیاست با تأثیر پذیری از نظریه پردازان درصدد ارائه راهکارهایی برای اجرا و عملیاتی کردن اندیشه های سیاسی بر می آیند. در میان متفکران علوم سیاسی ، طرفداران اندیشه های سوسیالیستی با تأکیدی که به برقراری عدالت اجتماعی دارند جایگاهی ویژه را به خود اختصاص داده اند.نظرات آنها در ترسیم آرمان شهرهایی که تصویر می کنند و نقش و کارکردی که برای زنان قائل هستند همواره جالب توجه و تأمل برانگیز بوده است زیرا از وجود دوگانگی در اندیشه سوسیالیستی رادیکال پرده بر می دارد. دوگانگی مبتنی بر مزربندی مرد / زن نشان می دهد داشتن اهداف تساوی طلبانه و رادیکال، ضرورتاً، ضامن تحقق اهداف فمینیستی نیست و تلاش برای برقراری نظام مالکیت عمومی به فرودستی زنان در خانواده و جامعه پایان نمی دهد.