حسین کچوئیان؛ قاسم زائری
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1390، صفحه 7-35
چکیده
این مقاله درصدد است تبیین نماید چرا زنان به موضوع سیاستگذاری های رسمی در دورهی رضاخان بدل شدند؟ پاسخ این پرسش در منطق گفتمانِ خاصِّ این دوره یعنی «ملت گرایی باستان گرا» است. این گفتمان متکی بر یک نظریهی نژادی است و به ویژه، مسائل و موضوعات اجتماعی و فرهنگی بر همین اساس فهم می شود. در فاصلهی انقلاب مشروطه و شکستِ حکومتِ برآمده ...
بیشتر
این مقاله درصدد است تبیین نماید چرا زنان به موضوع سیاستگذاری های رسمی در دورهی رضاخان بدل شدند؟ پاسخ این پرسش در منطق گفتمانِ خاصِّ این دوره یعنی «ملت گرایی باستان گرا» است. این گفتمان متکی بر یک نظریهی نژادی است و به ویژه، مسائل و موضوعات اجتماعی و فرهنگی بر همین اساس فهم می شود. در فاصلهی انقلاب مشروطه و شکستِ حکومتِ برآمده از آن تا روی کارآمدن رضاخان، بر مبنای راهبرد «استبداد منور»، این باور در میان نخبگان سیاسی و نیروهای اجتماعی ملت گرا تقویت شد که راهبرد پیشرفت و نوسازی جامعهی ایران، اصلاح «طبیعتِ فاسد» مردم ایران است. روشن است که در چارچوب گفتمان ملت گرایی باستان گرا، اصلاح طبیعت ایرانیان، جز از طریق اصلاح نژادی آنها ممکن نیست. «ازدواج»، اصلی ترین نقطهی تمرکز در این راهبرد است و زنان، به عنوان یکی از طرفین ازدواج، هم در مقام متولدکنندهی فرزندان و هم در مقام مادر و مربی نسل جدید ایرانی، جایگاه ویژه و ممتازی نزد ملت گرایان باستان گرا پیدا کردند. از این رو مخاطبِ بخش عمده ای از سیاست گذاری های اجتماعی حکومت و نخبگان ملت گرا، «زنان» بودند که شاخص ترینِ آنها قانون «کشف حجاب» است.
یعقوب فروتن
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1390، صفحه 39-80
چکیده
افزایش چشمگیر میزان اشتغال زنان در جهان از نیمه دوم قرن بیستم به بعد، به عنوان مهمترین مشخصه «انقلاب در نقشهای جنسیتی» نامیده شده است (دیویس 1984، کوتر و همکاران 2001). در ایران، علیرغم توانمندیهای قابل توجه زنان و پیشرفتهای برجستهای که طی سالهای اخیر در خصوص عناصر زمینهساز افزایش مشارکت آنان در بازار کار به وقوع پیوسته است ...
بیشتر
افزایش چشمگیر میزان اشتغال زنان در جهان از نیمه دوم قرن بیستم به بعد، به عنوان مهمترین مشخصه «انقلاب در نقشهای جنسیتی» نامیده شده است (دیویس 1984، کوتر و همکاران 2001). در ایران، علیرغم توانمندیهای قابل توجه زنان و پیشرفتهای برجستهای که طی سالهای اخیر در خصوص عناصر زمینهساز افزایش مشارکت آنان در بازار کار به وقوع پیوسته است (مانند افزایش تحصیلات زنان به ویژه تحصیلات دانشگاهی، افزایش میانگین سن ازدواج، کاهش سطح باروری و روند فزاینده نگرش موافق با اشتغال زنان)، میزان مشارکت زنان در بازار کار همچنان پایین است. معمولاً سطح پایین اشتغال زنان به میزان قابل ملاحظهای ریشه در زمینههای اجتماعی و فرهنگی دارد که از طریق سیستمهای آموزشی و متون درسی بازتولید میشود. در این تحقیق با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، مهمترین الگوها و ویژگیهای اشتغال زنان در متن و تصاویر کتابهای درسی سه مقطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان مورد مطالعه قرار گرفته است. مطابق نتایج این تحقیق، الگوی سنتی تفکیک نقشهای جنسیتی داخل و خارج خانه و مدل «مرد، نان آور خانوار» (مک دونالد 2000) به وضوح در این کتابهای درسی بازنمایی شده است. تنوع شغلی بسیار محدود و همجنس بودن افرادی که زنان شاغل با آنان سروکار دارند، نیز از مهمترین ویژگیهای بازنمایی اشتغال زنان در کتابهای درسی محسوب میشود. به علاوه، تفاوتهای مهم و قابل ملاحظهای در خصوص الگوها و ویژگیهای اشتغال زنان بر حسب مقاطع تحصیلی، پایه تحصیلی و عناوین کتابهای درسی در این تحقیق مشاهده گردید.
مریم قاضی نژاد؛ ماریا عباسیان
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1390، صفحه 77-110
چکیده
همسرکشی مسئلهای فردی، خانوادگی و اجتماعی است که تأثیر مخرب و نابودکنندای بر امنیت و سلامت عمومی جامعه به جای میگذارد. قتلهای خانوادگی، به خصوص همسرکشی، برخلاف قتلهای دیگر، خشونتی تصادفی و نامحتمل نیست، بلکه ماجرای غم انگیزی از انواع خشونت خانوادگی، فشارها و پیامدهای زیانبار فردی و اجتماعی را در خود پنهان دارد. از این رو ...
بیشتر
همسرکشی مسئلهای فردی، خانوادگی و اجتماعی است که تأثیر مخرب و نابودکنندای بر امنیت و سلامت عمومی جامعه به جای میگذارد. قتلهای خانوادگی، به خصوص همسرکشی، برخلاف قتلهای دیگر، خشونتی تصادفی و نامحتمل نیست، بلکه ماجرای غم انگیزی از انواع خشونت خانوادگی، فشارها و پیامدهای زیانبار فردی و اجتماعی را در خود پنهان دارد. از این رو هدف مقاله حاضر، کشف علل و عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر پدیده همسرکشی است که در سالهای اخیر در جامعه ما افزایش داشته و زنان و مردان بسیاری را در جایگاه قاتل یا مقتول درگیر ساخته است. بدین منظور، با روش کیفی از میان پروندههای جنایی همسرکشی مربوط به قتلهایی که در خلال سالهای 1380 تا 1387 در استان تهران رخ داده است، 34 پرونده، 17 مورد مربوط به زنکشی مردان و 17 مورد مربوط به شوهرکشی زنان، به طور تصادفی انتخاب شدهاند و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا بررسی و تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان میدهد که وجود فشارهای روانی ـ اجتماعی بر زنان و مردان در خانواده، در غیاب یا ضعف شبکههای حمایت اجتماعی و فردی، همچنین معاشرت با دوستان بزهکار و انسداد راههای قانونی مواجهه با این فشارها، همسران را به قتل شریک زندگی سوق داده است. یافتهها همچنین تفاوتهایی را در الگوی ارتکاب قتل زنان و مردان و عوامل دخیل در ارتکاب قتل توسط آنان نشان دادهاند. علاوه بر این، متغیرهای جمعیت شناختی و اجتماعی چون پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی زن و شوهر و خانواده منشأ، سن زن و شوهر و تعداد و سن فرزندان نیز بر ارتکاب همسرکشی تأثیر داشتهاند.
محسن گلپرور؛ محمدعلی نادی
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1390، صفحه 111-133
چکیده
این پژوهش با هدف سنجش نقش تعدیلکنندگی طرحوارههای جنسیتی زنان در رابطه بین الگوهای زنانه، مدارج ارتقاء شغلی و فرصت شبکهسازی با عدالت رویهای در ارتقاء شغلی معلمان زن در شهرهای یزد، کرمان و اصفهان اجرا شد. برای دستیابی به هدف پژوهش، 280 معلم زن از سه شهر مذکور انتخاب شدند (از اصفهان 100 معلم زن و از دو شهر یزد و کرمان هر یک 90 معلم زن). ...
بیشتر
این پژوهش با هدف سنجش نقش تعدیلکنندگی طرحوارههای جنسیتی زنان در رابطه بین الگوهای زنانه، مدارج ارتقاء شغلی و فرصت شبکهسازی با عدالت رویهای در ارتقاء شغلی معلمان زن در شهرهای یزد، کرمان و اصفهان اجرا شد. برای دستیابی به هدف پژوهش، 280 معلم زن از سه شهر مذکور انتخاب شدند (از اصفهان 100 معلم زن و از دو شهر یزد و کرمان هر یک 90 معلم زن). پرسشنامههای مورد استفاده در پژوهش شامل پرسشنامه عدالت رویهای در ارتقاء ، پرسشنامه الگوهای زنانه، فرصت شبکهسازی برای زنان، مدارج ارتقاء شغلی رسمی برای زنان (لمونز،2003)، مطلوبیت اجتماعی (استران و گرباسی، 1972) و پرسشنامه طرحوارههای جنسیتی (اسپنس و هلمرپچ،1978) بودند. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که وقتی معلمان زن بر مبنای طرحوارههای جنسیتی غیرسنتی، قائل به نقشهای غیرسنتی، نظیر فعالیتهای گسترده برای مشارکت زنان در خارج از منزل هستند، به همان اندازه وجود زنان درپستهای مدیریتی و وجود مسیر روشن برای دستیابی به پست های مدیریتی را به عنوان نشانه رعایت عدالت در تصمیمگیریهای مربوط به معلمان زن تلقی میکنند.
مهدی طالب؛ سید احمد فیروزآبادی؛ صدیقه پیری
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1390، صفحه 135-153
چکیده
مسأله فقر به طور کلی و فقر زنان به طور خاص از جمله مسائل اجتماعی است که در سالهای اخیر تلاش گردیده است راهبردهایی جهت کاهش آن اتخاذ گردد. نتایج بررسیهای آماری نشان میدهد فقر و نابرابری در مناطق روستایی بیش از نواحی شهری و در بین زنان بیش از مردان است. این تحقیق درصدد است در یک مطالعه موردی با روش کیفی و بر اساس رهیافت گراندد تئوری ...
بیشتر
مسأله فقر به طور کلی و فقر زنان به طور خاص از جمله مسائل اجتماعی است که در سالهای اخیر تلاش گردیده است راهبردهایی جهت کاهش آن اتخاذ گردد. نتایج بررسیهای آماری نشان میدهد فقر و نابرابری در مناطق روستایی بیش از نواحی شهری و در بین زنان بیش از مردان است. این تحقیق درصدد است در یک مطالعه موردی با روش کیفی و بر اساس رهیافت گراندد تئوری علل اجتماعی و فرهنگی فقر زنان روستایی را مورد مطالعه قرار دهد. نمونه گیری تحقیق، به شیوهی نمونهگیری مبتنی بر هدف بوده است و از زنان متاهل و سرپرست خانوار و نیز دختران جوان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) مصاحبه گروهی انجام شده است. سؤالات محوری این پژوهش عبارتند از: عوامل تعیین کننده فقر از دیدگاه زنان و دختران روستای مورد مطالعه چه بوده است؟ راهبردهای فردی آنها در مواجهه مسأله فقر چه بوده است؟ پیامدهای فقر از نظر آنها چه بوده است؟ یافتههای تحقیق نشان میدهد که تبیینکنندههای فقر از دیدگاه زنان و دختران روستایی، ناآگاهی اجتماعی، تعصبات طایفهای، اولویت رسیدگی به افراد ذکور در خانواده، تقدیرگرایی، فقر بین نسلی، جمعیت زیاد خانواده، محدودیت-های تحصیلی، بیکاری و آثار جنگ تحمیلی میباشد. نتایج تحقیق نشان میدهد که بارزترین علل فقر در منطقه مورد مطالعه، عوامل اجتماعی و فرهنگی است.
بهرام رنجبریان؛ کاظم ذبیح زاده؛ مجتبی براری
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1390، صفحه 155-180
چکیده
امروزه مصرف به یکی از اساسی ترین مفاهیم جامعه مدرن تبدیل شده است، به گونه ای که می توان آن را پدیده ای اجتماعی تلقی نمود که نیازهای چندگانه افراد را برآورده می سازد. با وجود چنین اهمیتی، در مورد الگوهای مصرفی زنان در ایران به ویژه دانشجویان دختر،اطلاعات دقیقی در این زمینه وجود ندارد. لذا هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی الگوی مصرف منزلت ...
بیشتر
امروزه مصرف به یکی از اساسی ترین مفاهیم جامعه مدرن تبدیل شده است، به گونه ای که می توان آن را پدیده ای اجتماعی تلقی نمود که نیازهای چندگانه افراد را برآورده می سازد. با وجود چنین اهمیتی، در مورد الگوهای مصرفی زنان در ایران به ویژه دانشجویان دختر،اطلاعات دقیقی در این زمینه وجود ندارد. لذا هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی الگوی مصرف منزلت گرا و مصرف بی توجه به نقش در بین دانشجویان دختر دانشگاه اصفهان است،همچنین این نوشتار درصدد است تا تاثیر عوامل فردی( تمایل به منحصر به فرد بودن) و عوامل اجتماعی( تاثیرپذیری از دیگران و توجه به اطلاعات مقایسه اجتماعی)را برالگوهای مصرفی دانشجویان دختر بسنجد. تحقیق حاضر با روش پیمایشی انجام شده و ابزار جمعآوری دادهها ،پرسشنامه است. نمونه آماری این پژوهش 369 دانشجوی دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه اصفهان بوده و نمونهگیری به شیوه تصادفی طبقه بندی انجام شده است. یافتهها نشان میدهد که الگوی مصرفی افراد نمونه ، در انتخاب و مصرف محصولات، متمایل به الگوی مصرف منزلتگرا بوده است. همچنین عوامل فردی (تمایل به منحصر به فرد بودن) و اجتماعی (توجه به اطلاعات مقایسه اجتماعی) تأثیر مثبتی بر مصرف منزلتگرا دارند، در زمینه مصرف بیتوجه به نقش نیز عوامل فردی (تمایل به منحصر به فرد بودن) و عوامل اجتماعی (تأثیرپذیری از دیگران و توجه به اطلاعات مقایسه اجتماعی) تأثیر منفی بر این الگوی مصرفی داشته است.
مجید موحد؛ طاهره عزیزی
دوره 9، شماره 2 ، شهریور 1390، صفحه 181-206
چکیده
این پژوهش به منظور مطالعه رابطه رضایتمندی جنسی زنان و تعارضات میان همسران در بین 400 نفر از زنان متأهل شهر شیراز با روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انجام شده و دادههای آن از طریق پرسشنامه در سال 1388 جمع آوری شده است. رضایت مندی جنسی در این پژوهش به ابعاد خشنودی جنسی، تبادل کلامی جنسی، تفتهم جنسی، نگرانی ...
بیشتر
این پژوهش به منظور مطالعه رابطه رضایتمندی جنسی زنان و تعارضات میان همسران در بین 400 نفر از زنان متأهل شهر شیراز با روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک نمونه گیری طبقه بندی تصادفی انجام شده و دادههای آن از طریق پرسشنامه در سال 1388 جمع آوری شده است. رضایت مندی جنسی در این پژوهش به ابعاد خشنودی جنسی، تبادل کلامی جنسی، تفتهم جنسی، نگرانی ارتباطی جنسی و نگرانی شخصی جنسی تقسیم شده است. همچنین تعارضات در سه طبقه تعارضات کلامی، روانی و فیزیکی مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش برای نشان دادن رابطه رضایتمندی جنسی زنان و تعارضات میان همسران، از نظریه تعارض اسکانزونی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد رابطه معکوس و معنی داری بین رضایتمندی جنسی زنان و تعارضات میان همسران وجود دارد، بدان مفهوم که هر چه رضایتمندی جنسی زنان افزایش مییابد، تعارضات زوجین کاهش پیدا میکند و بالعکس. ضمن اینکه سه بعد اول از ابعاد پنج گانه رضایتمندی جنسی نیز با هر کدام از ابعاد تعارضات زوجین، دارای رابطه معکوس نشان داده است.