محمد اسماعیل ریاحی
دوره 9، شماره 3 ، مهر 1390، صفحه 5-33
چکیده
هدف اساسی پژوهش حاضر توصیف تفاوتهای جنسیتی در رضایتمندی از تصویر بدن و تبیین اثرات برخی از عوامل اجتماعی- روانی بر آن است. تحقیق با روش پیمایشی انجام شده و دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامه محققساخته گردآوری گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر، تمامی دانشجویان دانشگاه مازندران بودهاند که در مجموع، 360 نفر از آنان، از طریق روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف اساسی پژوهش حاضر توصیف تفاوتهای جنسیتی در رضایتمندی از تصویر بدن و تبیین اثرات برخی از عوامل اجتماعی- روانی بر آن است. تحقیق با روش پیمایشی انجام شده و دادههای مورد نیاز از طریق پرسشنامه محققساخته گردآوری گردید. جامعه آماری تحقیق حاضر، تمامی دانشجویان دانشگاه مازندران بودهاند که در مجموع، 360 نفر از آنان، از طریق روش نمونهگیری در دسترس، به عنوان نمونه نهایی تحقیق انتخاب گردیدند. نتایج توصیفی تحقیق، حاکی از وجود تفاوت جنسیتی معناداری در رضایتمندی از تصویر بدن میباشد؛ بدین معنی که زنان یا مردان نارضایتی بیشتری از تصویر بدنشان گزارش کردهاند. نتایج تحلیلی تحقیق، حاکی از آن است که متغیرهای سرمایهگذاری بدن، شرم از بدن، پایش بدن و عزت نفس توانستهاند به طور معناداری رضایتمندی از تصویرِ بدن در بین کل پاسخگویان پیشبینی نمایند. با این حال، تفاوت جنسیتی معناداری در تأثیرگذاری متغیر شرم از بدن مشاهده شده است. بدین معنی که علاوه بر سرمایهگذاری بدن و عزت نفس، متغیر شرم از بدن به عنوان بخشی از متغیر خود شیءانگاری، پیشبینی کنندهی میزان رضایتمندی از بدن در بین زنان (و نه مردان) بوده است که حاکی از اثرات شدیدتر انتظارات اجتماعی راجع به بدن ایدهآل بر روی زنان و درونی کردن آن در مقایسه با مردان میباشد. همچنین تفاوت جنسیتی معناداری در میزان سرمایهگذاری بدن مشاهده شده است که نشان میدهد زنان جوان در مقایسه با مردان سرمایهگذاری بیشتری بر بدن خود انجام داده و با شدت بیشتری درگیر رفتارهای آراستن و مدیریت ظاهرشان هستند. در نهایت، دانشجویانی که از عزت نفس بالاتری برخوردار بودند، رضایتمندی بیشتری از تصویر بدنشان گزارش کردهاند.
امید قادرزاده
دوره 9، شماره 3 ، مهر 1390، صفحه 35-65
چکیده
از وجوه مورد توافق در نزد جامعه شناسان کلاسیک و معاصر تأکید بر نقش و جایگاه بهرهمندی از اشکال سرمایه در بازاندیشی مرزبندیهای هویتی و بسط تعلقات جمعی است. تحقیق حاضر با بهرهگیری از نظریههای جنکینز و بوردیو به بررسی تجربی فرضیهی رابطهی بین میزان بهره مندی از سرمایههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و احساس تعلق، تعهد و وفاداری ...
بیشتر
از وجوه مورد توافق در نزد جامعه شناسان کلاسیک و معاصر تأکید بر نقش و جایگاه بهرهمندی از اشکال سرمایه در بازاندیشی مرزبندیهای هویتی و بسط تعلقات جمعی است. تحقیق حاضر با بهرهگیری از نظریههای جنکینز و بوردیو به بررسی تجربی فرضیهی رابطهی بین میزان بهره مندی از سرمایههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و احساس تعلق، تعهد و وفاداری زنان نسبت به هویتهای قومی و ملی پرداخته است. برای بررسی رابطه مذکور از یک نمونهی 385 نفر از زنان 18 تا 45 سالهی شهر سنندج استفاده شده است. روش تحقیق به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است.نتایج حاصل از بررسی نشان میدهد که بین سرمایههای فرهنگی و اجتماعی و برجستگی هویتهای ملی و قومی به ترتیب همبستگی مثبت و منفی وجود دارد و سرمایه اقتصادی همبستگی مثبتی با انواع هویت دارد.لکن بیشترین همبستگی سرمایه اقتصادی با هویت ملی است. همچنین، نوع همبستگی ابعاد تجسم یافته و عینیت یافتهی سرمایه فرهنگی با هویتهای قومی و ملی تا حدودی متفاوت با بُعد نهادینه شدهی آن است. در میان ابعاد سرمایه اجتماعی، روابط انجمنی و نهادی، بیشترین اثر تقویت کنندگی را بر هویت ملی دارد. در مجموع، اشکال سرمایههای اجتماعی و فرهنگی به ترتیب 593/0 و 377/0 از تغییرات هویتهای ملی و قومی زنان مورد بررسی را تبیین میکند. در بخش پایانی مقاله، دلالتهای یافتهها و نتایج تحقیق در زمینه مطالعات آتی و سیاستگذاری اجتماعی و فرهنگی مورد بحث قرار گرفته است.
مریم مختاری؛ حلیمه عنایت
دوره 9، شماره 3 ، مهر 1390، صفحه 67-87
چکیده
هدف از پژوهش حاضر کشف نقش و نحوه عمل نگرشهای جنسیتی در پیدایش تصور بدنی زنانی بوده که تحت عمل جراحی زیبایی در شهر شیراز قرار گرفتهاند. روش تحقیق مورد استفاده، روش کیفی نظریه مبنایی بوده است. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 24 نفر از زنانی که در طی سال 1387 در شهر شیراز اقدام به جراحی زیبایی نمودند مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. جهت ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر کشف نقش و نحوه عمل نگرشهای جنسیتی در پیدایش تصور بدنی زنانی بوده که تحت عمل جراحی زیبایی در شهر شیراز قرار گرفتهاند. روش تحقیق مورد استفاده، روش کیفی نظریه مبنایی بوده است. با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند 24 نفر از زنانی که در طی سال 1387 در شهر شیراز اقدام به جراحی زیبایی نمودند مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. جهت دستیابی به نظریه مبنایی از طریق تحلیل کدگذاری، 36 مفهوم، 3 مقوله اصلی، 9مقوله فرعی و 1 مقوله هسته تحت عنوان: «تصور بدنی زنان تحت سیطره نگرش ظاهرگرایانه مردان در صور گوناگون» استخراج گردید. نتایج این مطالعه کیفی نشان میدهد که تصور بدنی زنان از طریق نگرش جنسیتی که آنان نسبت به خود، مردان نسبت به زنان و زنان نسبت به مردان دارند، شکل میگیرد. اما نگرش زنان نسبت به خود، ملهم از نگرش ظاهرگرایانه مردان نسبت به زنان است. پیشرفتهای علمی در زمینه جراحیهای زیبایی نقش تسهیلگر در افزایش توجه به بدن و ظاهر داشته و به نگرش ظاهرگرایانه مردان نسبت به زنان یاری رسانده است.
شهلا باقری
دوره 9، شماره 3 ، مهر 1390، صفحه 89-109
چکیده
کار خانهداری زنان در محیط خانه، دارای ارزش اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است و مشتمل بر انجام فعالیتهای متنوع زنان در خانه است که عمدتاً، پنهان و نامحسوس بوده و بهعلاوه نقش آن در اقتصاد و اجتماع تبیین نشده است. به عبارت دیگر، بخش اعظم فعالیتهایی که زنان در زمینه نگهداری و تداوم منابع انسانی و مراقبت از کیان خانواده انجام میدهند ...
بیشتر
کار خانهداری زنان در محیط خانه، دارای ارزش اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است و مشتمل بر انجام فعالیتهای متنوع زنان در خانه است که عمدتاً، پنهان و نامحسوس بوده و بهعلاوه نقش آن در اقتصاد و اجتماع تبیین نشده است. به عبارت دیگر، بخش اعظم فعالیتهایی که زنان در زمینه نگهداری و تداوم منابع انسانی و مراقبت از کیان خانواده انجام میدهند و محل اجرای آن در منزل است، در حسابرسیها و آمارگیریهای ملی به حساب نمیآید. هدف این مقاله، محاسبه ارزش افزوده کار خانهداری زنان و بررسی برخی عوامل مؤثر بر آن است. بر اساس محاسبات، ارزش افزوده هفتگی کار خانهداری زنان معادل مبلغ 1600000 ریال برآورد گردید. روش مورد نظر در این پژوهش، روش پیمایشی و ابزار مورد استفاده در این روش، پرسشنامه بوده و از شیوه نمونهگیری چند مرحلهای تصادفی استفاده شده است. پس از تکمیل پرسشنامه نهایی از 2000 زن خانه دار، دادههای مربوط جمع آوری و توسط نرم افزارspss مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که سه متغیر «سن زن»، «تحصیلات زن» و «تعداد اعضای خانواده» اثر معناداری در تبیین متغیر ارزش افزوده کار خانهداری داشته و در معادله نهایی رگرسیون باقی ماندند. در بین متغیرهای مستقل، متغیر «تعداد اعضای خانوار» بیشترین سهم را در تبیین تغییرات ارزش افزوده کار خانهداری داشته است.
عبدالحسین کلانتری؛ پیام روشن فکر؛ جلوه جواهری
دوره 9، شماره 3 ، مهر 1390، صفحه 111-131
چکیده
پیامدهای طلاق به ویژه وجوه منفی آن، هم به صورت عمومی بر ارکان مختلف جامعه تأثیر می گذارد و هم به واسطه تأثیرات ویژه ای که بر زنان دارد، در تحلیل های جنسیتی توسعه و سیاستگذاری های اجتماعی اهمیت می یابد، این مقاله مروری خواهد داشت بر پژوهش های صورت گرفته در حوزه پیامدها و آثار طلاق در ایران در بازه زمانی 1376 الی 1390. بر اساس نتایج جستجوی ...
بیشتر
پیامدهای طلاق به ویژه وجوه منفی آن، هم به صورت عمومی بر ارکان مختلف جامعه تأثیر می گذارد و هم به واسطه تأثیرات ویژه ای که بر زنان دارد، در تحلیل های جنسیتی توسعه و سیاستگذاری های اجتماعی اهمیت می یابد، این مقاله مروری خواهد داشت بر پژوهش های صورت گرفته در حوزه پیامدها و آثار طلاق در ایران در بازه زمانی 1376 الی 1390. بر اساس نتایج جستجوی اولیه، 197 سند به دست آمد که پس از بررسی و غربالگری اولیه، محتوای 23 تحقیق استخراج گردید. سپس، یافته های به دست آمده از این تحقیقات در سطوح 1- مشخصات عمومی 2- اهداف و سؤالات تحقیق، 3- متدولوژی تحقیقات، 4- انواع متغیرهای مورد بررسی و 5- یافتهها و نتایج تحقیقات، طبقهبندی و ارزیابی گردیدند.یافته های این پژوهش نشان می دهد که نه تنها طلاق بهطور کلی می تواند باعث صدمه به سرمایه انسانی و اقتصادی جامعه شود، بلکه در تحلیلی حساس به جنسیت، می تواند مانع نقش آفرینی زنان در فرایند توسعه و در نتیجه به حاشیه راندن و استثمار زنان شود. به علاوه، این تحقیق نشان می دهد که محققان زن بیشتر از محققان مرد به مسائل روانشناختی و اقتصادی پیامدهای طلاق توجه داشته و کمتر به مسائلی نظیر آسیب های اجتماعی و سوءمصرف مواد مخدر توجه داشته اند.
افسانه توسلی؛ وحیده سعیدی
دوره 9، شماره 3 ، مهر 1390، صفحه 133-149
چکیده
خانواده، در طول تاریخ در مسیر تغییر و تحول قرار داشته است. از جمله عوامل مؤثر بر این تغییرات، مشارکت فزاینده زنان در عرصههای عمومی و ورود آنان به دنیای اشتغال میباشد. با رفتن زنان از خانه و اشتغال آنان، اصول زندگی سنتی در هم شکسته شد و ساختار قدرت بین زن و مرد در جریان تعاملات خانوادگی تغییر یافت. در این مقاله تأثیر اشتغال زنان بر ...
بیشتر
خانواده، در طول تاریخ در مسیر تغییر و تحول قرار داشته است. از جمله عوامل مؤثر بر این تغییرات، مشارکت فزاینده زنان در عرصههای عمومی و ورود آنان به دنیای اشتغال میباشد. با رفتن زنان از خانه و اشتغال آنان، اصول زندگی سنتی در هم شکسته شد و ساختار قدرت بین زن و مرد در جریان تعاملات خانوادگی تغییر یافت. در این مقاله تأثیر اشتغال زنان بر روابط زن و مرد در جریان تعاملات خانوادگی بین دو گروه زنان متأهل شاغل و غیرشاغل مورد مقایسه و بررسی قرار میگیرد. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و با انتخاب نمونهای بالغ بر 384 نفر از زنان شاغل و غیرشاغل ساکن در شهر ایوانکی واقع در استان سمنان و با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و نمونهگیری سهمیهای انجام شده است. برای آزمون فرضیه از آزمون من ویتنی و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که میزان دسترسی زن و مرد به منابعی همچون درآمد و تحصیلات میتواند اقتدار به نفع هریک از آنها را در خانواده افزایش دهد. افزایش اعتقاد به ایدئولوژی جنس گرایانه در زنان موجب میشود تا اقتدار به نفع مرد در خانواده افزایش یابد. همچنین مشارکت زنان در تامین مخارج خانواده میتواند اقتدار به نفع زن را در خانواده افزایش دهد.
علی شائمی؛ اکبر اعتباریان؛ مرضیه خیرمند
دوره 9، شماره 3 ، مهر 1390، صفحه 151-180
چکیده
این پژوهش با هدف نیازسنجی آموزشی زنان کارآفرین شهر اصفهان انجام شده است که از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- پیمایشی میباشد. جامعهی آماری این تحقیق از زنان کارآفرین شهر اصفهان هستند که به دلیل محدود بودن حجم موارد، نمونه برابر با کل جامعه در نظر گرفته شد. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده که پایایی آن ...
بیشتر
این پژوهش با هدف نیازسنجی آموزشی زنان کارآفرین شهر اصفهان انجام شده است که از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی- پیمایشی میباشد. جامعهی آماری این تحقیق از زنان کارآفرین شهر اصفهان هستند که به دلیل محدود بودن حجم موارد، نمونه برابر با کل جامعه در نظر گرفته شد. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه استفاده شده که پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ 80/0 محاسبه گردید. جهت آزمون سؤالات تحقیق و به دست آوردن نتایج آن از آزمونهای تحلیل واریانس و فریدمن استفاده شده است. نتایج نشان میدهد که بیشترین نیاز آموزشی زنان کارآفرین در حوزهی بازاریابی، آشنایی با بازاریابی بینالملل و کمترین نیاز آنها، آشنایی با چهار اصل بازاریابی میباشد. بیشترین نیاز آموزشی زنان کارآفرین در حوزهی مدیریت مالی و حسابداری، مربوط به آشنایی با انواع نسبتهای مالی و کمترین نیاز آنها مربوط به شیوههای تأمین مالی از بانکها و مؤسسات مالی است. در زمینهی حقوقی و قانونی نیز بیشترین نیاز آموزشی زنان کارآفرین، آشنایی با قانون کار و کمترین نیاز آنها مربوط به بیمه و قراردادهای بیمه است. همچنین بیشترین نیاز آموزشی زنان کارآفرین در حوزهی مدیریت تولید و عملیات، مربوط به تکنیکهای اندازه گیری کار و زمان و کمترین نیاز آنها مربوط به استانداردهای کیفیت است. سرانجام در زمینهی مدیریت منابع انسانی و امور کارکنان، بیشترین نیاز آموزشی زنان کارآفرین، تعیین شرایط احراز شغل و کمترین نیاز آنها شیوههای ایجاد انگیزش در کارکنان بود. همچنین نتایج نشان میدهد که میان نیازهای آموزشی زنان کارآفرین بر حسب سابقه خدمت و میزان تحصیلات تفاوت معناداری وجود ندارد.