کارآفرینی
زهرا اسکندری؛ رسول عباسی؛ محمدرضا فلاح
چکیده
کسبوکارهای خانگی علاوه بر اینکه نقش قابلتوجهی در تولید ناخالص داخلی کشورها دارند، پیوندی میان فضای خانه و فعالیت اقتصادی ایجاد کردهاند. این کسبوکارها در کشورهای درحالتوسعه برای زنان و بهویژه زنان سرپرست خانوار میتوانند ابزار مهمی برای توانمندسازی و کسب استقلال اقتصادی باشند. این پژوهش با هدف بررسی تجارب زیستۀ زنان سرپرست ...
بیشتر
کسبوکارهای خانگی علاوه بر اینکه نقش قابلتوجهی در تولید ناخالص داخلی کشورها دارند، پیوندی میان فضای خانه و فعالیت اقتصادی ایجاد کردهاند. این کسبوکارها در کشورهای درحالتوسعه برای زنان و بهویژه زنان سرپرست خانوار میتوانند ابزار مهمی برای توانمندسازی و کسب استقلال اقتصادی باشند. این پژوهش با هدف بررسی تجارب زیستۀ زنان سرپرست خانوار در راهاندازی و ادارۀ کسبوکارهای خانگی انجام گرفت. رویکرد پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. روش نمونهگیری، غیراحتمالی از نوع قضاوتی بود که طی آن، ۱۹ زن سرپرست خانوار در شهرستان اسلامآباد غرب انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته بهدست آمد. تحلیل دادههای کیفی با استفاده از روش هفتمرحلهای کلایزی صورت گرفت. تحلیل دادهها نشان داد تجارب مشارکتکنندگان در سه دستۀ اصلی شامل شناخت الزامات کسبوکار خانگی، مهارت در مدیریت فروش، و مواجهه با چالشهای فردی، محیطی و جنسیتی قابلطبقهبندی است. یافتهها بیانگر آن است که ورود به عرصۀ کارآفرینی فرصتهای ارزشمندی برای این زنان و خانوادههایشان فراهم کرده است، اما همزمان با موانع متعددی همراه است. این امر ضرورت تدوین سیاستها و برنامههای حمایتی مؤثر و متناسب با نیازهای این گروه از زنان را برجسته میسازد. همچنین ارائۀ آموزشهای تخصصی و حمایتهای مالی میتواند مسیر پایدارتری برای توسعۀ این نوع کسبوکارها توسط این زنان فراهم آورد.
مدیریت
ناصر شهریاری؛ سمیرا عباسی
چکیده
نابرابریهای جنسیتی در دسترسی به فضاهای شهری و ورزشی، از چالشهای اساسی توسعۀ پایدار شهری و ارتقای سلامت زنان محسوب میشود. هدف پژوهش حاضر، ارائۀ الگوی شهر سالم و دوستدار فعالیت بدنی زنان در تعاملات برنامهریزی شهری است تا زمینۀ مشارکت فعالتر زنان در فضاهای عمومی فراهم شود. این مطالعه با رویکرد کیفی و مبتنی بر پارادایم تفسیری-برساختی، ...
بیشتر
نابرابریهای جنسیتی در دسترسی به فضاهای شهری و ورزشی، از چالشهای اساسی توسعۀ پایدار شهری و ارتقای سلامت زنان محسوب میشود. هدف پژوهش حاضر، ارائۀ الگوی شهر سالم و دوستدار فعالیت بدنی زنان در تعاملات برنامهریزی شهری است تا زمینۀ مشارکت فعالتر زنان در فضاهای عمومی فراهم شود. این مطالعه با رویکرد کیفی و مبتنی بر پارادایم تفسیری-برساختی، با بهرهگیری از روش دادهبنیاد گلیزر انجام شد. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با ۱۵ نفر از زنان، کارشناسان و برنامهریزان شهری و ورزشی بهصورت هدفمند و تا اشباع نظری گردآوری شد. تحلیل دادهها با کدگذاری باز و محوری صورت گرفت و مدل مفهومی پژوهش استخراج شد. نتایج نشان داد تحقق شهر سالم و دوستدار فعالیت بدنی زنان، مستلزم توجه به ابعاد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، زیستمحیطی، اعتقادی، تاریخی و فناوری است. عوامل کلیدی شامل دسترسپذیری فضاهای ورزشی، تأمین امنیت، طراحی زیرساختهای شهری مناسب و حمایتهای اجتماعی و فرهنگی شناسایی شد. این عوامل، مشارکت زنان در فعالیتهای بدنی را افزایش میدهد و پیامدهایی مانند ارتقای سلامت جسمی و روانی، تقویت تعاملات اجتماعی، افزایش هویت فردی و بهبود کیفیت زندگی شهری را به همراه دارد؛ بنابراین برنامهریزی جامع شهری با محوریت عدالت جنسیتی، امنیت و دسترسپذیری میتواند مشارکت زنان در فعالیتهای بدنی را ارتقا دهد و گامی مؤثر در جهت توسعۀ پایدار شهری باشد.
توسعه روستایی
حدیثه باقری؛ محمد کاوسی کلاشمی؛ محمد کریم معتمد
چکیده
یکی از موضوعات کلیدی مورد بحث برای زنان در کشورهای درحالتوسعه، توانمندسازی زنان روستایی و چگونگی افزایش توانمندی و نقش آنها در توسعۀ مناطق روستایی است. توجه به نقش زنان و بحثهای جنسیتی و شناسایی عوامل و محرکهای مؤثر بر توانمندسازی زنان در بسترهای توسعۀ روستایی میتواند تأثیر بسزایی در فرایندهای توسعه و اتخاذ سیاستهای مربوط ...
بیشتر
یکی از موضوعات کلیدی مورد بحث برای زنان در کشورهای درحالتوسعه، توانمندسازی زنان روستایی و چگونگی افزایش توانمندی و نقش آنها در توسعۀ مناطق روستایی است. توجه به نقش زنان و بحثهای جنسیتی و شناسایی عوامل و محرکهای مؤثر بر توانمندسازی زنان در بسترهای توسعۀ روستایی میتواند تأثیر بسزایی در فرایندهای توسعه و اتخاذ سیاستهای مربوط داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر احیای صنایعدستی بر توانمندسازی زنان روستایی در روستاهای منطقۀ الموت استان قزوین انجام شد. این پژوهش بهلحاظ پارادایم کمی، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش علی-ارتباطی است. جامعۀ آماری پژوهش تمامی زنان روستایی فعال در حوزۀ صنایعدستی است و حجم نمونه به روش نمونهگیری تصادفی ۱۰۰ نفر برآورد شد. برای بررسی دادههای پژوهش، بعد از تحلیل توصیفی با استفاده از نرمافزار SPSS-22 و PLS-3 و با کمک معادلات ساختاری به بررسی فرضیات پرداخته شد. نتایج رویکرد مدلسازی معادلههای ساختاری گویای آن است که احیای صنایعدستی در ابعاد روانی (812/0=β)، اجتماعی (682/0=β) و اقتصادی (321/0=β)، تأثیر مثبت و معناداری بر توانمندی زنان روستایی منطقۀ مورد مطالعه دارد؛ بنابراین برای افزایش توانمندی زنان روستایی در منطقۀ مورد مطالعه و سایر مناطق روستایی کشور، لازم است به این عوامل نیز توجه کافی صورت گیرد.
جامعه شناسی
مهناز فرهمند؛ فاطمه دانافر؛ فضه ابوالحسنی؛ نیلوفر شجاعی
چکیده
با افزایش میزان زندانیشدن زنان در سالهای اخیر، مطالعۀ تجربۀ زیستۀ آنان بهعنوان موضوعی اساسی در حوزۀ جرمشناسی و جامعهشناسی مطرح شده است. این پژوهش با رویکردی کیفی و روش نظریۀ زمینهای به دنبال درک تجربۀ زیستۀ زنان زندانی است. جمعآوری دادهها از طریق مصاحبههای نیمهعمیق و نیمهساختاریافته انجام شده است. نمونۀ مورد بررسی ...
بیشتر
با افزایش میزان زندانیشدن زنان در سالهای اخیر، مطالعۀ تجربۀ زیستۀ آنان بهعنوان موضوعی اساسی در حوزۀ جرمشناسی و جامعهشناسی مطرح شده است. این پژوهش با رویکردی کیفی و روش نظریۀ زمینهای به دنبال درک تجربۀ زیستۀ زنان زندانی است. جمعآوری دادهها از طریق مصاحبههای نیمهعمیق و نیمهساختاریافته انجام شده است. نمونۀ مورد بررسی ۲۱ زن زندانی گروه سنی 19-65 سال هستند. نمونۀ حاضر از میان زنان زندانی شهر یزد بهصورت هدفمند و دردسترس انتخاب شدند و دادهها طی سه مرحلۀ کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها نشان داد زیست در چرخۀ انحراف ساختاری بهمنزلۀ پدیدۀ اصلی حضور یافته است. این پدیده تحت تأثیر عواملی مانند خردهفرهنگ بزهآفرین، بحران عاطفی و انحراف ثانویه در زنان و نیز با مداخلۀ شرایطی مانند حاشیهنشینی اقتصادی و فرهنگی، کودکی سرکوبشده و پارهای عوامل زمینهای مانند عواطف مخاطرهآمیز، انسداد مهارتی و فقر قابلیتی به ورود زنان به فضای بزه و جرم و زیستن در چرخۀ انحراف ساختاری منجر میشود. مطابق نتایج، زنان زندانی پیامدهای انزوا تدافعی، فرسایش روانی و هویت تعلیقی را به دوش کشیدهاند و درنهایت کنش زنان زندانی در مقابل مشکلات، بهصورت بازآفرینی هویت، احیای معنوی و پالایش روانی رخ داده است.
اقتصاد
فاطمه کرمی؛ محمدعلی اسعدی؛ صادق خلیلیان
چکیده
آزادسازی تجاری از عوامل کلیدی تأثیرگذار بر ساختار بازار کار است که میتواند الگوی اشتغال زنان روستایی را متحول کند. درک تأثیرات آن بر مشارکت اقتصادی این گروه، بهدلیل نقش مهم آنان در تولید و معیشت روستایی، اهمیت ویژهای دارد. هدف این پژوهش، بررسی اثر آزادسازی تجاری بر نرخ مشارکت اقتصادی زنان روستایی در ایران است. این مطالعه تحلیلی-کاربردی ...
بیشتر
آزادسازی تجاری از عوامل کلیدی تأثیرگذار بر ساختار بازار کار است که میتواند الگوی اشتغال زنان روستایی را متحول کند. درک تأثیرات آن بر مشارکت اقتصادی این گروه، بهدلیل نقش مهم آنان در تولید و معیشت روستایی، اهمیت ویژهای دارد. هدف این پژوهش، بررسی اثر آزادسازی تجاری بر نرخ مشارکت اقتصادی زنان روستایی در ایران است. این مطالعه تحلیلی-کاربردی است و با بهرهگیری از دادههای سری زمانی 1400-1377 انجام شده است. دادههای مورد استفاده از منابع آماری معتبر گردآوری و با استفاده از مدل ARDL تجزیه و تحلیل شدند. مطابق نتایج، در بلندمدت آزادسازی تجاری تأثیر مثبت و معنیداری بر نرخ مشارکت اقتصادی زنان روستایی دارد؛ بهگونهای که توسعۀ تجارت میتواند با گسترش بازارهای صادراتی، افزایش سرمایهگذاری و ایجاد فرصتهای شغلی جدید، زمینۀ اشتغال پایدار برای زنان روستایی را فراهم کند. همچنین یافتهها نشان داد رشد بخش کشاورزی تأثیر مثبت و معنیداری بر اشتغال زنان دارد؛ درحالیکه افزایش جمعیت روستایی دارای اثر منفی بر مشارکت اقتصادی است. علاوهبراین، در کوتاهمدت، تأثیر آزادسازی تجاری بر نرخ مشارکت زنان روستایی معنیدار نبود که نشاندهندۀ لزوم تطبیق ساختارهای اقتصادی و اجتماعی برای بهرهگیری از فرصتهای تجاری است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که آزادسازی تجاری میتواند با گسترش بازارهای صادراتی، جذب سرمایهگذاری و ایجاد فرصتهای شغلی جدید، بستر اشتغال پایدار زنان روستایی را فراهم آورد. برایناساس، سیاستگذاران باید بر توسعۀ مهارتهای شغلی، بهبود زیرساختهای ارتباطی و مالی، و ارائۀ تسهیلات حمایتی برای تسهیل حضور زنان روستایی در بازارهای بینالمللی تمرکز کنند.
مطالعات زنان
بهار آتش کار؛ احسان آقابابایی؛ حمیدرضا شعیری؛ تقی آزاد ارمکی
چکیده
دهۀ 13۶۰ در ایران دورهای مهم از لحاظ تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. در این مقاله با استفاده از روش کیفی، نظریۀ گفتمان فوکو و با الهام از رویکرد نشانهشناسی اجتماعی کرس و ونلیوون، ۱5 تصویر از میان ۴۳۱ تصویر زنان در صفحۀ اول روزنامههای دهۀ 13۶۰ تحلیل شدند. هدف پژوهش، بررسی گفتمانهای مسلط در بازنمایی زنان و چگونگی تقویت هنجارهای ...
بیشتر
دهۀ 13۶۰ در ایران دورهای مهم از لحاظ تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است. در این مقاله با استفاده از روش کیفی، نظریۀ گفتمان فوکو و با الهام از رویکرد نشانهشناسی اجتماعی کرس و ونلیوون، ۱5 تصویر از میان ۴۳۱ تصویر زنان در صفحۀ اول روزنامههای دهۀ 13۶۰ تحلیل شدند. هدف پژوهش، بررسی گفتمانهای مسلط در بازنمایی زنان و چگونگی تقویت هنجارهای ایدئولوژیک از طریق این تصاویر است. یافتهها نشان میدهد بازنمایی زنان در روزنامهها فراتر از انعکاس ارزشهای غالب، فرایندی فعال برای مدیریت تنشهای هویتی، عادیسازی نقشهای معین جنسیتی و ساخت و تثبیت سوژۀ زن مطلوب انقلابی از طریق بهکارگیری سازوکارهای بصری و تکنیکهای دیداری مشخص است. تصاویر زنان در روزنامههای دهۀ 13۶۰ ابزاری برای بازتولید گفتمانهای مسلط و تقویت ارزشهای انقلابی و اسلامی هستند و زنان را بهعنوان حامیان پرشور انقلاب و آرمانهای آن بازنمایی میکنند. همچنین نقش حمایتی زنان در دوران جنگ تحمیلی برجسته شده است. در کنار این نقشهای حمایتی، تصاویری از حضور زنان در عرصههای علمی و مدیریتی نیز دیده شد که نشاندهندۀ پذیرش نسبی نقشهای جدیدتر برای زنان در جامعۀ انقلابی البته در چارچوب ارزشهای اسلامی است. علیرغم اینکه در این تصاویر، زنان در عرصههای گوناگونی حضور فعال دارند، این بازنماییها نقش زنان را به انتظارات از پیش تعریفشدۀ اجتماعی و فرهنگی در چارچوبهای انقلابی-اسلامی محدود و به تثبیت این گفتمانها کمک میکند.
مطالعات زنان
فضیلت خدامرادی؛ حسین میرزایی
چکیده
ازدواج درواقع پدیدۀ اجتماعی سادهای نیست و میتواند معانی متفاوتی در زمینههای مختلف داشته باشد. مطالعات اندکی به دیدگاهها و نگرشهای زنان به ابعاد مختلف ازدواج در زمینههای فرهنگیای که ازدواج زودهنگام معمول بوده، پرداختهاند. پژوهش حاضر با رویکرد پدیدارشناختی به تحلیل عمقی همراه با بررسی لایههای گوناگون تجربۀ زیستۀ دختران ...
بیشتر
ازدواج درواقع پدیدۀ اجتماعی سادهای نیست و میتواند معانی متفاوتی در زمینههای مختلف داشته باشد. مطالعات اندکی به دیدگاهها و نگرشهای زنان به ابعاد مختلف ازدواج در زمینههای فرهنگیای که ازدواج زودهنگام معمول بوده، پرداختهاند. پژوهش حاضر با رویکرد پدیدارشناختی به تحلیل عمقی همراه با بررسی لایههای گوناگون تجربۀ زیستۀ دختران زیر 18 سال از زندگی مشترک میپردازد تا تجاربشان از ازدواج زودهنگام را در متن کلی زندگی آنها دریابد. با نمونهگیری هدفمند، معیارهایی برای ورود مشارکتکنندگان درنظر گرفته شد: داشتن تجربۀ ازدواج زودهنگام، سکونت در شهر سقز، کرد بودن و داشتن سن کمتر از 18. بدینمنظور، یازده دختر زیر 18 سال با تجربۀ ازدواج زودهنگام برای مصاحبه انتخاب شدند. میانگین سنی شرکتکنندگان 17 سال بود و بهطور میانگین در 16 سالگی ازدواج کرده بودند. مصاحبهها پس از ضبط، توسط محقق مکتوب شدند و با پیروی از روش تحلیل پدیدارشناختی موستاکاس دادهها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مضامین اصلی که از تحلیل دادهها بهدست آمد شامل تصویرسازیها، سناریوهای ورود، ملاحظات و نقشهای جنسی و جنسیتی، واکنشهای اطرافیان و چالشهای ازدواج زودهنگام بود که در سه سطح متنی، ساختاری و ترکیبی تفسیر و تحلیل شدند. ابتدا با استفاده از عبارتهای معنادار و مضامین، آنچه مشارکتکنندگان تجربه کردهاند توصیف شد (توصیف متنی). از این عبارتها و مضامین، همچنین برای نگارش توصیفی از بستر یا زمینهای استفاده شد که چگونگی تجربهشدن پدیده توسط مشارکتکنندگان را تحت تأثیر قرار میدهند (توصیف ساختاری) و در انتها، توصیفی ترکیبی بهدست آمد.