وحید قاسمی؛ زهرا ذاکری
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
پژوهش ها نشان میدهند که در کشورهای توسعهیافته از دهه 1980 زنان به تدریج از محافظهکاری سنتی فاصله گرفته و به احزاب لیبرال پیوستهاند؛ حال آنکه در اکثر کشورهای در حال توسعه، زنان هنوز هم از لحاظ سیاسی محافظهکار هستند. مطالعه حاضر، پژوهشی است در زمینه ی مقایسه نگرش های سیاسی آزادیخواهانه زنان و مردان که بر روی 382 نفر از شهروندان شهر ...
بیشتر
پژوهش ها نشان میدهند که در کشورهای توسعهیافته از دهه 1980 زنان به تدریج از محافظهکاری سنتی فاصله گرفته و به احزاب لیبرال پیوستهاند؛ حال آنکه در اکثر کشورهای در حال توسعه، زنان هنوز هم از لحاظ سیاسی محافظهکار هستند. مطالعه حاضر، پژوهشی است در زمینه ی مقایسه نگرش های سیاسی آزادیخواهانه زنان و مردان که بر روی 382 نفر از شهروندان شهر اصفهان در سال 1384 صورت گرفته است. در این پژوهش از یک سو از چارچوب نظری مبتنی بر دیدگاههای توصیفی استفاده شده که اکثر این دیدگاه ها حاکی از آزادی خواه تر شدنِ زنان نسبت به مردان در سال های اخیر می باشد و از سوی دیگر از نظریات تبیین کننده تفاوت های نگرشی زنان و مردان که میتوان آن ها را در دو گروه دسته بندی نمود: گروه اول بر عوامل ساختاری و موقعیتی و گروه دوم بر تفاوت های اجتماعی روان شناختی زنان و مردان تأکید می کنند که منعکس کننده تفاوت در جامعهپذیری این دو گروه در کودکی است. استنباط آماری ما از داده ها نشان داد که در سال های اخیر زنان همچون مردان نسبت به جهت گیری های سیاسی غیر محافظه کارانه مشتمل بر مؤلفه های آزاد ی خواهی و نگرش دموکراتیک نگرش مثبت یافتهاند. به عبارتی نوعی همگرایی در نگرش های سیاسی زنان و مردان به وجود آمده است.
میثم موسایی؛ نادر مهرگان؛ روح الله رضایی
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
امروزه پرداختن به موضوعات زنان، مطالعه نقش آنان در اجتماع و نحوهی اثرگذاری و اثرپذیری آنان از متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه و استقبال فراوانی قرار گرفته است. مطالعه آمارهای موجود در این زمینه نیز بیانگر توجه بیشتر جوامع به این گروه اجتماعی و مشارکت بیشتر آنان در عرصههای مختلف است؛ بهطوری که شاهد افزایش ...
بیشتر
امروزه پرداختن به موضوعات زنان، مطالعه نقش آنان در اجتماع و نحوهی اثرگذاری و اثرپذیری آنان از متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه و استقبال فراوانی قرار گرفته است. مطالعه آمارهای موجود در این زمینه نیز بیانگر توجه بیشتر جوامع به این گروه اجتماعی و مشارکت بیشتر آنان در عرصههای مختلف است؛ بهطوری که شاهد افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و کاهش در نرخهای باروری میباشیم. از اینرو با توجه به اهمیت موضوع، در این مقاله به تبیین رابطه ی علّی بین نرخ باروری و نیروی کار زنان پرداخته شده است. گروه کشورهای مورد مطالعه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا هستند. همچنین این مطالعه طی دوره ی 1980-2004 صورت گرفته است. در این زمینه میتوان به دو دیدگاه موجود اشاره نمود. در دیدگاه اول اعتقاد بر کاهش میزان مشارکت زنان در نیروی کار در اثر افزایش نرخهای باروری است، اما در دیدگاه دوم افزایش میزان مشارکت زنان در نیروی کار موجب کاهش نرخهای باروری میشود. بهمنظور مطالعه ی این دو دیدگاه از آزمون علّیتی هیسائو استفاده شده است. نتایج نشان میدهند که در کشورهای مورد مطالعه از جمله ایران، رابطه ی علّیِ دوطرفه برقرار است بدین معنا که افزایش در نرخهای باروری میتواند موجب کم شدن نیروی کار زنان و در نتیجه کاهش مشارکت آنان در نیروی کار شود. از سوی دیگر، با افزایش اشتغال زنان و حضور بیشتر آنان در عرصههای اقتصادی، نرخهای باروری نیز کاهش خواهد یافت.
محمود شارع پور؛ ابوعلی ودادهیر؛ سکینه قربان زاده
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
امروز شهرها مهمترین خاستگاه زیستی انسانها هستند و با پدیدههایی مدرن نظیر آلودگی هوا، ترافیک، رانندگیهای پرخطر و تصادف مواجهاند که ناشی از ورود به دنیای مدرن است. رانندگی کردن و خطرِ تصادفِ احتمالیِ آنرا باید در بافت زندگی افراد جستوجو کرد. رفتارهایی که افراد در هنگام رانندگی کردن برمیگزینند بازتاب شیوه و سبک زندگی آنان ...
بیشتر
امروز شهرها مهمترین خاستگاه زیستی انسانها هستند و با پدیدههایی مدرن نظیر آلودگی هوا، ترافیک، رانندگیهای پرخطر و تصادف مواجهاند که ناشی از ورود به دنیای مدرن است. رانندگی کردن و خطرِ تصادفِ احتمالیِ آنرا باید در بافت زندگی افراد جستوجو کرد. رفتارهایی که افراد در هنگام رانندگی کردن برمیگزینند بازتاب شیوه و سبک زندگی آنان است. سبک زندگی سالم مجموعهای از انتخابهای مثبت افراد در درون محدودههای ساختاری است. در این مقاله، جنسیت را مهمترین عامل در تحلیل تصادفات در نظر میگیریم زیرا جنسیت میتواند زنان در حوزهی رانندگی است. این مقاله مبتنی بر پژوهش است روی نمونهای 450 نفری از جوانان ساکن در منطقهی دو شهر تهران. یافتههای آن نشان میدهد که میانگین میزان تصادف در میان زنان به مراتب کمتر از مردان است. همچنین، زنان در مقایسه با مردان تمایل کمتری به رانندگی پرخطر دارند. در مجموع، زنان در مقایسه با مردان از سبک زندگی سالمتر یا مثبتتری برخوردارند.
فائزه منشی؛ راضیه ظهرهوند؛ فائزه ماشینی
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
آموزش نوعی سرمایهگذاری برای فعالیت اجتماعی و اشتغال نیروی کار محسوب میشود. در نظام آموزشی ایران تأمین و پرورش نیروی انسانیِ مورد نیاز جامعه (اعم از زن و مرد) با هدایت دانشآموزان به رشته های مهارتی و نظری در دورهی متوسطه صورت میپذیرد. هدف این پژوهش؛ تحلیل ترکیبِ جنسیتیِ دانشآموزانِ مدارس متوسطه در شاخههای نظری و مهارتی ...
بیشتر
آموزش نوعی سرمایهگذاری برای فعالیت اجتماعی و اشتغال نیروی کار محسوب میشود. در نظام آموزشی ایران تأمین و پرورش نیروی انسانیِ مورد نیاز جامعه (اعم از زن و مرد) با هدایت دانشآموزان به رشته های مهارتی و نظری در دورهی متوسطه صورت میپذیرد. هدف این پژوهش؛ تحلیل ترکیبِ جنسیتیِ دانشآموزانِ مدارس متوسطه در شاخههای نظری و مهارتی و نقش آن در پذیرش دانشجویان دختر و پسر در دانشگاهها است. این پژوهش با تکیه بر نظریههای مدیریت منابع انسانی و با استفاده از روش تحقیق توصیفی، از طریق مراجعه به اسناد و اطلاعات موجود در سالنامههای آماری وزارت آموزش وپرورش در یک دوره ی ده ساله (برنامههای دوم و سوم توسعه، 1384-1375) انجام شدهاست. نتایج نشان داد، در تمام سالهای تحصیلیِ مورد مطالعه، نسبت دانشآموزان پسر در سال اول متوسطه بیش از دانشآموزان دختر بوده، اما در طی این دوره ده ساله نرخ ثبتنام دختران در دورهی پیشدانشگاهی همواره بیشتر از پسران بودهاست. همچنین علیرغم افزایش حضور دختران در رشتههای مهارتی در طی این دوره، پسران از فرصتها و امکانات بیشتری برای ادامه ی تحصیل در رشتههای مهارتی برخودار بودهاند. تنوع بیشترِ رشتههای مهارتی و وجود مدارس فنیِ بیشتر در سطح کشور برای پسران، از جمله ی این فرصتها بودهاست. دسترسی و حضور بیشتر پسران در رشتههای مهارتی در مقابل دسترسیِ کمتر دختران به شاخههای مهارتی و حضور بیشتر آنان در رشتههای نظری، زمینهساز ایجاد فاصلههای جنسیتی در دورههای پیشدانشگاهی و پذیرش بیشتر دختران در دانشگاهها شدهاست.
سید احمد فیروزآبادی؛ علیرضا صادقی
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
مقالهی حاضر به مطالعه وضعیت طردِ اجتماعی زنان فقیر روستایی برحسب متغیرها و مؤلفههای طرد اجتماعی میپردازد. سؤالهای اصلی تحقیق این است که آیا وضعیت طرد اجتماعی در میان گروههای متفاوت زنان و بهطور خاص؛ زنان شاغل- غیرشاغل و بومی- مهاجر، از الگویی متفاوت پیروی میکند؟ آیا زنان توانستهاند از طریق فعالیت اقتصادیِ بیرون از خانه ...
بیشتر
مقالهی حاضر به مطالعه وضعیت طردِ اجتماعی زنان فقیر روستایی برحسب متغیرها و مؤلفههای طرد اجتماعی میپردازد. سؤالهای اصلی تحقیق این است که آیا وضعیت طرد اجتماعی در میان گروههای متفاوت زنان و بهطور خاص؛ زنان شاغل- غیرشاغل و بومی- مهاجر، از الگویی متفاوت پیروی میکند؟ آیا زنان توانستهاند از طریق فعالیت اقتصادیِ بیرون از خانه به شبکهی بینِگروهی بپیوندند و حمایت دریافت کنند؟ آیا فقر و طرد اجتماعی، پدیدههایی مشابه هستند و در زندگی زنان فقیر با هم به وقوع میپیوندند؟ در این تحقیق با بهره گیری از روش کمّی، تفاوتِ میزانِ طرد در میان گروههای زنان بر حسب اشتغال و نوع اقامت مورد سنجش قرار میگیرد و با به کار گیری روش کیفی نیز کوشش میشود درکی عمیقتر از تجربهی زیستهی زنان در این رابطه بهدست آید. نتایج مقایسهی وضعیت طرد اجتماعی در میان دو گروهِ زنانِ بومی و مهاجر حاکی از آن است که زنان فقیر، از نظر حمایتی از شبکهی درونگروهیِ قویتری برخوردارند و در فعالیتهای اجتماعی غیررسمی ، مشارکتی فعالتر نسبت به همتایان مهاجر خود دارند. همچنین، زنان شاغل نسبت به زنان غیرِشاغل، از شبکهی حمایتی بینگروهیِ قویتر و ناهمگونتری برخوردارند و فعالیت اقتصادی این دسته از زنان، شعاع حمایتی گستردهتر و منابع حمایتی بیشتری را برای آنها فراهم کرده است.
حسنرضا زینآبادی
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
پژوهشهای مربوط به تفاوتهای جنسیتی در سبکِ رهبریِ تحولبخش انگشتشمار است. این شواهد اندک اغلب رهبرانِ زن را تحولبخشتر از رهبران مرد میدانند. هدف پژوهش حاضر؛ مطالعه تفاوتهای جنسیتی در ابعاد سبکِ رهبریِ تحولبخشِ مدیران زن و مرد و اثر آنها بر اعتماد به مدیر و رفتار شهروندیِ سازمانی معلمان است. نمونهای مرکب از 200 معلم ...
بیشتر
پژوهشهای مربوط به تفاوتهای جنسیتی در سبکِ رهبریِ تحولبخش انگشتشمار است. این شواهد اندک اغلب رهبرانِ زن را تحولبخشتر از رهبران مرد میدانند. هدف پژوهش حاضر؛ مطالعه تفاوتهای جنسیتی در ابعاد سبکِ رهبریِ تحولبخشِ مدیران زن و مرد و اثر آنها بر اعتماد به مدیر و رفتار شهروندیِ سازمانی معلمان است. نمونهای مرکب از 200 معلم زن و 36 مدیرِ زن از مدارس ابتدایی دخترانه و 200 معلم مرد و 41 مدیرِ مرد از مدارس ابتدایی پسرانهی شهر تهران انتخاب و دادهها بهوسیلهی 3 پرسشنامه گردآوری شد. معلمان، پرسشنامههای رهبری تحولبخش و اعتماد به مدیر و مدیران، پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی را تکمیل کردند. برای تشخیص تفاوتهای جنسیتی در ابعادِ رهبریِ تحولبخش، تحلیل واریانس عاملی و برای تعیین اثر هر یک از ابعاد بر اعتماد به مدیر و رفتار شهروندیِ سازمانیِ معلمان، تحلیل مسیر بهکار رفته است. نتایج تحلیل واریانس نشان میدهد که میانگین هر یک از ابعاد در مدیران زن بهطور معناداری بیشتر از مدیران مرد است. نتایج تحلیل مسیر نشان میدهد که اثر ابعادِ رهبریِ تحولبخشِ مدیران زن بر اعتماد به مدیر و رفتار شهروندی سازمانی معلمان بیشتر از مدیران مرد است. دربارهی یافتههای پژوهش با تأکید بر علل تفاوتهای جنسیتی و مزیتهای زنان در سبک رهبری تحولبخش بحث خواهد شد.
فاطمه جواهری؛ سید حسین سراجزاده؛ ریتا رحمانی
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
مقالهی حاضر به مطالعه تأثیر اشتغال بر کیفیت زندگی زنان شاغل میپردازد. هدف این تحقیق پاسخ به این پرسش است که آیا وضعیت اشتغال زنان- شامل خصوصیات عینیِ شغل آنها و نگرشی که نسبت به وضعیت اشتغال خود (خشنودی شغلی) دارند- برکیفیت زندگی آنان تأثیر دارد؟ به این منظور، در قالب روش پیمایش 234 نفر از زنان شاغل در واحدهای ستادیِ وزارت جهادکشاورزی ...
بیشتر
مقالهی حاضر به مطالعه تأثیر اشتغال بر کیفیت زندگی زنان شاغل میپردازد. هدف این تحقیق پاسخ به این پرسش است که آیا وضعیت اشتغال زنان- شامل خصوصیات عینیِ شغل آنها و نگرشی که نسبت به وضعیت اشتغال خود (خشنودی شغلی) دارند- برکیفیت زندگی آنان تأثیر دارد؟ به این منظور، در قالب روش پیمایش 234 نفر از زنان شاغل در واحدهای ستادیِ وزارت جهادکشاورزی بر اساس روش نمونهگیری طبقهای متناسب، انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که میانگین شاخص کل کیفیت زندگی افرادِ نمونه (در دامنه تغییرات 3-1 ) معادل 9/1 است. از بین معرفهای مختلفِ وضعیتِ شغلی؛ تنوع-پذیری و تناسب شغل با مهارت و تخصص، با کیفیت زندگی رابطهی مثبت دارد. در واقع افرادی که از وضعیت شغلی مناسبتری برخوردارهستند، کیفیت زندگی مناسبتری هم دارند. علاوه بر این، رابطه میان خشنودی شغلی وکیفیت زندگی زنان تأیید شد. شاخص کل خشنودی شغلی به تنهایی 29/0 از واریانس کیفیت زندگی زنان شاغل را تبیین مینماید.
حاتم حسینی
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
کشورهای منطقهی آسیا در طول پنجاه سال گذشته سطوح و روندهای باروری متفاوتی تجربه کردهاند. با وجود تنوع در سطح باروری، کاهش باروری قابلتوجهی در منطقه طی سه دههی گذشته صورت گرفته است. هدف این مقاله مطالعهی سطوح و روندهای باروری 24 کشور آسیای شرقی، جنوب شرقی و آسیای جنوب مرکزی در طول سالهای 2010-1970، مطالعهی همگراییِ باروری ...
بیشتر
کشورهای منطقهی آسیا در طول پنجاه سال گذشته سطوح و روندهای باروری متفاوتی تجربه کردهاند. با وجود تنوع در سطح باروری، کاهش باروری قابلتوجهی در منطقه طی سه دههی گذشته صورت گرفته است. هدف این مقاله مطالعهی سطوح و روندهای باروری 24 کشور آسیای شرقی، جنوب شرقی و آسیای جنوب مرکزی در طول سالهای 2010-1970، مطالعهی همگراییِ باروری با سطوح و روندهای جهانی باروری، زمانبندی و شدت کاهش باروری و تغییرات سرمایهی انسانی زنان و نقش آن در همگرایی باروری با کنترلِ اثرِ استفاده از وسایل مدرن پیشگیری از حاملگی است. نتایج نشان میدهد که بیش از 70 درصد کشورها در نیمهی نخست دههی 1970 در شرایط باروریِ طبیعی بودهاند. در طول زمان، به-تدریج از اختلاف سطح باروریِ کشورها با باروری جهانی کاسته شد. این مطالعه همچنین نشان داد که در سالهای 1970 و 2007 تفاوتهای آشکاری در شاخص سرمایهی انسانی زنان وجود داشته است. بر اساس نتایج تحلیل همبستگی، شدت همبستگیِ شاخصِ سرمایهی انسانی زنان و باروری در سال 2007 بیشتر از سال 1970 است. با وجود این، در سال 2007 نوعی همگرایی در باروری کشورهای آسیایی بهوجود آمده است. یافتهها نتایج تحقیقات پیشین مبنی بر همگرایی باروری در بسترهای مختلف اقتصادی ـ اجتماعی و فرهنگی را تأیید میکند.
زهرا پیشگاهی فرد؛ سلمان انصاریزاده؛ افشین کریمی؛ فریاد پرهیز
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
مباحث مربوط به زنان، هویت جنسیتی، شکل گیری و تغییرات آن از جمله حوزههایی است که در سالهای اخیر در محافل آکادمیک و سیاسی-اجتماعی گسترش بسیاری یافته است. این امر تا حدود بسیاری بازتاب دگرگونی در خودِ زندگی اجتماعی است که سبب شده در پرتوی تازه به تفاوت های از پیش برقرارشده بین هویت و شیوه های رفتارِ نوعیِ زن و مرد نگریسته شود. تحولاتی ...
بیشتر
مباحث مربوط به زنان، هویت جنسیتی، شکل گیری و تغییرات آن از جمله حوزههایی است که در سالهای اخیر در محافل آکادمیک و سیاسی-اجتماعی گسترش بسیاری یافته است. این امر تا حدود بسیاری بازتاب دگرگونی در خودِ زندگی اجتماعی است که سبب شده در پرتوی تازه به تفاوت های از پیش برقرارشده بین هویت و شیوه های رفتارِ نوعیِ زن و مرد نگریسته شود. تحولاتی که در دهههای اخیر در زمینه ی ارتباطات و فضای سایبر روی داده، سبب دگرگونی نقش های اجتماعی و آگاهی زنان شده است. افزایش تحصیلات زنان و مشارکت آنها در کارهای درآمدزا از سویی سبب کاهش مطلوبیت الگوی زن سنتی میشود و از سوی دیگر سبب دشواری در هماهنگ کردن نقش های سنتی و قدیمی با نقش های جدید می شود و میتواند به تعارض هویت زنان منتهی شود. در این مقاله سعی میکنیم تأثیرات فضای سایبر بر هویت زنان در ایران (مطالعه ی موردی دانشجویان دختر دانشگاه تهران) را مورد مطالعه قرار دهیم. از این رو بهدنبال پاسخگویی به این سؤال هستیم که تعامل در فضای سایبر تا چه حد بر هویت زنان در ایران تأثیرگذار بوده است؟ در این راستا استدلال اصلی مقالهی حاضر این است که تعامل در فضای سایبر سبب دور شدن زنان ایرانی از هویت های سنتی خود شده است. لازم به ذکر است روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی – تحلیلی با تکیه بر اطلاعات پیمایشی است.
عصمت دانش
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
هدف این پژوهش؛ تعیین نیازها، انگیزهها و شناخت مشاغل مناسب زنان است. روش پژوهش، ارزشیابی است. بدین منظور از دو جامعهی آماری– 762 نفر بهصورت تصادفی از میان زنان شاغل در بخشهای دولتی و 200 نفر از میان صاحبنظران در دسترس- استفاده میشود. ابزارهای پژوهش، دو پرسشنامهی محققساخته است. یافتهها نشان میدهد که از دیدِ زنانِ ...
بیشتر
هدف این پژوهش؛ تعیین نیازها، انگیزهها و شناخت مشاغل مناسب زنان است. روش پژوهش، ارزشیابی است. بدین منظور از دو جامعهی آماری– 762 نفر بهصورت تصادفی از میان زنان شاغل در بخشهای دولتی و 200 نفر از میان صاحبنظران در دسترس- استفاده میشود. ابزارهای پژوهش، دو پرسشنامهی محققساخته است. یافتهها نشان میدهد که از دیدِ زنانِ شاغلِ این پژوهش، برای ایجاد شرایط مطلوب و بالا بردن انگیزهی مشارکت زنان باید به نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی آنها توجه جدی شود. از دید صاحبنظران این پژوهش، برای اشتغال زنان هفت رستهی شغلی کاملا ًمناسب، یازده رستهی شغلی نسبتاً مناسب و شش رستهی شغلی نامناسب هستند. 92/95 درصد از صاحبنظران بهدلایلی مانند استفاده از نیروی عظیم زنان در توسعهی کشور، با اشتغال زنان موافق و 08/4 درصد آنها -آنهم فقط مردان- به-دلایلی نظیر محروم شدن فرزندان از حمایت عاطفی مادر، مخالف اشتغال زنان هستند. نتیجهگیری: توجهبه نیازها و خواستههای منطقی زنان و تخصیص مشاغل مناسب با طبیعت و روحیات زنان باعث افزایش انگیزه و ارتقای کمّی و کیفی اشتغال آنها میشود.