سهیلا صادقی فسایی؛ زینب ملکی پور
چکیده
جامعهشناسان از دو منظر به بررسی موضوع خانواده پرداختهاند؛ از سویی، به مسائلی مانند ساختار و کارکرد خانواده توجه داشتهاند و از سوی دیگر، به تغییرات و تحولات خانواده. هرچه از عمر خانوادههای گسترده میگذرد و تبلور خانوادة هستهای در جامعه بیشتر میشود، اهمیت روابط بین اعضای خانواده، بهخصوص زن و شوهر، بهمنزلة ...
بیشتر
جامعهشناسان از دو منظر به بررسی موضوع خانواده پرداختهاند؛ از سویی، به مسائلی مانند ساختار و کارکرد خانواده توجه داشتهاند و از سوی دیگر، به تغییرات و تحولات خانواده. هرچه از عمر خانوادههای گسترده میگذرد و تبلور خانوادة هستهای در جامعه بیشتر میشود، اهمیت روابط بین اعضای خانواده، بهخصوص زن و شوهر، بهمنزلة ارکان اصلی خانواده، واضحتر میشود. از سوی دیگر، از آنجایی که کیفیت روابط درون خانواده نقش بسزایی در شکلگیری نگرشها و بازخوردهای اجتماعی اعضای خانواده دارد و پایه و اساس روابط درون خانواده بر محور رابطة زن و شوهر استوار است، پژوهش حاضر در تلاش است با اتخاد رویکردی جنسیتی به یکی از جنبههای کنش متقابل زناشویی به نام فاصله بپردازد. در این مقاله 43 مصاحبة عمیق نیمساختیافته از 22 زن و 21 مرد انجام شده است. یافتههای تحقیق حاکی از صور متفاوت فاصله در روابط زوجین است که میتوان آنها را با عنوان فاصلة معطوف به انتخاب، فاصلة معطوف به تعارض، و فاصلة معطوف به موقعیت دستهبندی کرد. درحالیکه بعضی از صورتهای فاصله میتواند موجب گسستگی در روابط زوجین شود، فاصلة معطوف به انتخاب و صورتهای دیگری از فاصله میتواند به قوام و استحکام روابط منجر گردد. گغتنی است نتایج این پژوهش به لحاظ حجم محدود نمونه بههیچوجه قابل تعمیم نیست.
محمود قاضی طباطبایی؛ نادر مهری
چکیده
زنان شاغل، در مقایسه با زنان غیرشاغل، علاوه بر کارهای غیرمزدی خانهداری و بچهداری، بایستی مدتزمانی را نیز به کار مزدی در بیرون از خانه اختصاص دهند. بار مسئولیت مضاعف زنان شاغل اشاره به مقدار کاری دارد که آنها در مقایسه با زنان غیرشاغل انجام میدهند. این مقاله دربارة کمّیکردن بار مسئولیت مضاعف زنان شاغل برحسب تعداد ...
بیشتر
زنان شاغل، در مقایسه با زنان غیرشاغل، علاوه بر کارهای غیرمزدی خانهداری و بچهداری، بایستی مدتزمانی را نیز به کار مزدی در بیرون از خانه اختصاص دهند. بار مسئولیت مضاعف زنان شاغل اشاره به مقدار کاری دارد که آنها در مقایسه با زنان غیرشاغل انجام میدهند. این مقاله دربارة کمّیکردن بار مسئولیت مضاعف زنان شاغل برحسب تعداد فرزندان وابستة آنهاست. بدین منظور، به مقایسة مدتزمان اختصاص داده شده به کارهای غیرمزدی (خانهداری و بچهداری) و مزدی بین زنان شاغل و غیرشاغل دارای همسر به تفکیک تعداد فرزندان وابسته (زیر 7 سال) در کشور پرداخته شده است. در این پژوهش، از تحلیل ثانویة دادة گذران وقت استفاده شده است. این پیمایش توسط مرکز آمار ایران در نقاط شهری کشور در دو سال پیدرپی و در چهار فصل متمادی آذر و اسفند 1378 و خرداد و شهریور 1388 انجام شده و در آن از روش نمونهگیری احتمالی بهکار است. جامعة آماری تحقیق حاضر همة زنان شاغل و غیرشاغل دارای همسرِ فاقد کودک یا دارای کودک وابسته (زیر 7 سال) ساکن در نقاط شهری کشور است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که زنان شاغل فاقد فرزند، 3 ساعت و 6 دقیقه؛ دارای یک فرزند وابسته، یک ساعت و 42 دقیقه؛ و دارای 2 فرزند وابسته، یک ساعت و 29 دقیقه بیشتر از همتایان غیرشاغل خود کار میکنند. درواقع، نتایج نشان میدهد که با افزودهشدن بر تعداد فرزندانِ وابسته از میزان بار مسئولیت مضاعف زنان شاغل نیز کاسته میشود.
محمدجلال عباسی شوازی؛ زهره خواجه صالحی
چکیده
ایران، در چند دهة اخیر، افت شدیدی را در میزان باروری کل داشته است. نتایج مطالعات نشان میدهد نقش زنان در اجتماع و توانایی تصمیمگیری در امور خانواده از عوامل مؤثر بر رفتار باروری زنان است و استقلال زنان عامل مهمی جهت کنترل رفتار باروری زنان محسوب میشود. مقالة حاضر، با استفاده از روش پیمایش، به بررسی رابطة برخی ابعاد استقلال ...
بیشتر
ایران، در چند دهة اخیر، افت شدیدی را در میزان باروری کل داشته است. نتایج مطالعات نشان میدهد نقش زنان در اجتماع و توانایی تصمیمگیری در امور خانواده از عوامل مؤثر بر رفتار باروری زنان است و استقلال زنان عامل مهمی جهت کنترل رفتار باروری زنان محسوب میشود. مقالة حاضر، با استفاده از روش پیمایش، به بررسی رابطة برخی ابعاد استقلال زنان با تمایل به فرزندآوری زنان در شهر سیرجان، واقع در استان کرمان، میپردازد. دادهها از طریق پرسشنامه از 400 زن همسردار دارای فرزند واقع در سنین باروری جمعآوری شده است. نتایج تحلیل دومتغیره نشان میدهد که رابطة بین متغیرهای استقلال و تمایل به فرزندآوری با کنترل متغیرهای اقتصادی و اجتماعی (تحصیلات، مشارکت اجتماعی، و وضعیت اشتغال) معنادار نیست. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون لجستیک بیانگر این است که از میان متغیرهای مختلف، متغیر تحصیلات زنان و مشارکت اجتماعی زنان نقش تعیینکنندهای در تبیین تغییرات متغیر وابسته دارد؛ به گونهای که با افزایش این دو عامل تمایل به فرزندآوری کاهش مییابد. علاوه بر این، دو متغیر سن زنان و تعداد فرزندان در رابطه با متغیر تمایل به فرزندآوری از قدرت تبیین بالایی برخوردارند. بدین لحاظ سیاستهای جمعیتی به منظور دستیابی به باروری بالاتر باید به برنامههایی معطوف گردد که زمینههایی را جهت هماهنگی بین فرزندآوری و ادامة فعالیتهای زنان در حوزة آموزش عالی و مشارکت در امور اجتماعی هماهنگی بهوجود آورد.
عباس حاتمی؛ الهه امامی
چکیده
تأثیر شکافهای جنسیتی بر رفتار انتخاباتی عموماً در قالب سه الگوی شکاف سنتی، همگرایی و تجدید نظرطلبانه صورتبندی شده اند. این مقاله با استفاده از روش پیمایشی و جمعآوری داده از بین 230 نفر زن و مرد در شرایط رأیدهی در شهر اصفهان، نشان داد که اولاً الگوی شکاف جنسیتی سنتی یا محافظه کارتر بودن زنان نسبت به مردان در این جامعه آماری ...
بیشتر
تأثیر شکافهای جنسیتی بر رفتار انتخاباتی عموماً در قالب سه الگوی شکاف سنتی، همگرایی و تجدید نظرطلبانه صورتبندی شده اند. این مقاله با استفاده از روش پیمایشی و جمعآوری داده از بین 230 نفر زن و مرد در شرایط رأیدهی در شهر اصفهان، نشان داد که اولاً الگوی شکاف جنسیتی سنتی یا محافظه کارتر بودن زنان نسبت به مردان در این جامعه آماری تفوق داشته است. ثانیاً تأثیر این شکاف جنسیتی سنتی در جامعه آماری زنان یکدست نبوده و عواملی مانند تحصیلات و سن باعث کاهش یا افزایش میزان محافظه کاری زنان شده است. ثالثاً با تایید رابطه معنادار میان جنسیت و رفتار تبعی زنان مشخص گردید عواملی که باعث کاهش میزان محافظه کاری زنان شده اند میزان رفتار تبعی زنان را نیز کاهش داده اند. نهایتاً مقاله متضمن این ایده کلیدی است که تأثیر عامل جنسیت بر رفتار انتخاباتی زنان را نباید صرفاً تاثیری از پیش تعیین شده، بیولوژیک و مبتنی بر هویتهای پایدار جنسیتی آنها دانست بلکه رفتار انتخاباتی زنان رفتاری چندلایه است که تا حدی در متن اجتماع و از طریق عوامل غیر جنسیتی نیز برساخته می شود. همین برساخته شدن نسبی رفتار سیاسی زنان مشخص می سازد تا چه حد توجه به شیوههای توانمند سازی سیاسی زنان ضروری به نظر می رسد.
زهرا آراستی؛ احمد کنعانی؛ نویساسادات سیدقاسمی
چکیده
یکی از عوامل تأثیرگذار در کارآفرینی، انگیزههای کارآفرینان است. برخی مطالعات نشان میدهد زنان و مردان با انگیزههای متفاوتی به کارآفرینی روی میآورند. این در حالی است که انگیزههای کارآفرینان در بخش صنعت، بهخصوص با در نظر گرفتن عامل جنسیت، کمتر بررسی شده است. تحقیق حاضر، با استفاده از روش تحقیق ترکیبی در جامعة آماری ...
بیشتر
یکی از عوامل تأثیرگذار در کارآفرینی، انگیزههای کارآفرینان است. برخی مطالعات نشان میدهد زنان و مردان با انگیزههای متفاوتی به کارآفرینی روی میآورند. این در حالی است که انگیزههای کارآفرینان در بخش صنعت، بهخصوص با در نظر گرفتن عامل جنسیت، کمتر بررسی شده است. تحقیق حاضر، با استفاده از روش تحقیق ترکیبی در جامعة آماری کارآفرینان بخش صنعت استان گلستان، به بررسی شباهتها و تفاوتهای انگیزههای زنان و مردان کارآفرین میپردازد.
حاتم حسینی؛ مریم گراوند
چکیده
با نفوذ مدرنیته در ایران، نظام هنجاری در جوامع دچار دگرگونی شده و الگوهای سنتی، ب هویژه الگوی خانواده، هم زمان دچار تحولات مختلفی گردید؛ به طوری که در طول دهه های اخیر میانگین سن ازدواج دختران افزایش یافته است. این نوشتار، با عنایت به این تحولات، درصدد اندازه گیری میزان شکاف در رفتار و نگرش زنان به سن مناسب ازدواج و تعیین کننده ...
بیشتر
با نفوذ مدرنیته در ایران، نظام هنجاری در جوامع دچار دگرگونی شده و الگوهای سنتی، ب هویژه الگوی خانواده، هم زمان دچار تحولات مختلفی گردید؛ به طوری که در طول دهه های اخیر میانگین سن ازدواج دختران افزایش یافته است. این نوشتار، با عنایت به این تحولات، درصدد اندازه گیری میزان شکاف در رفتار و نگرش زنان به سن مناسب ازدواج و تعیین کننده های آن در شهر کوهدشت است. ساکنان این منطقه از نظر ترکیب قومی و فرهنگی لُر و لَک اند. فقر مطالعات در زمینة الگوهای ازدواج در میان زنان این گروه قومی ضرورت این مطالعه را اجتناب ناپذیر م یسازد. داده ها حاصل پیمایشی است که در فروردین 1392 بر نمونه ای بالغ بر 395 زنِ حداقل یک بار ازدواج کردة ساکن در خانوارهای معمولی شهر کوهدشت صورت گرفته است. روش نمونه گیری ترکیبی از روش های خوشه ای چندمرحله ای، تصادفی، و تصادفی سیستماتیک است. نتایج از بروز شکاف در رفتار و نگرش زنان به سنّ مناسب ازدواج برای دختران حکایت دارد. میانگین سنّ ازدواج ترجیحی زنان برای دختران در میان 63 درصد از افراد نمونه، متفاوت از سنّ آن ها به هنگام ازدواج است. شکاف ها عمدتاً در جهت منفی است. بیش از 80 درصد زنان میانگین سنّ ازدواج ترجیح یشان برای دختران بیشتر از سنّ آن ها به هنگام ازدواج است. بر پایةاین بررسی، پایگاه اقتصادی اجتماعی زنان، نگرش فرامادی به ازدواج، استقلال زنان، و سنّ پاسخگویان بیشترین تأثیر را در میزان شکاف بین رفتار و نگرش زنان به سنّ مناسب ازدواج دارند. نتایج بیانگر این واقعیت است که ترکیبی از مشخصه های اقتصادی اجتماعی، جمعیتی، و عوامل و زمینه های قومی فرهنگی، تبیین بهتری از شکاف در رفتار و نگرش زنان نسبت به سنّ مناسب ازدواج به دست می دهد.
سیدجواد امام جمعه زاده؛ حوا ابراهیمی پور؛ محمودرضا رهبرقاضی؛ سیدمرتضی نوعی باغبان
چکیده
مشارکت سیاسی، از شاخصهای توسعه اجتماعی و سیاسی کشورها بهشمار میرود. زنان از جمله گروه¬های عمده جامعه هستند که شرکت آنان در روند اداره جامعه و توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن ضروری به نظر می¬رسد، لذا مطالعه رفتار سیاسی زنان اهمیت خاصی برای ثبات سیاسی و پویایی جامعه دارد. هدف این نوشتار بررسی رابطه میان فرهنگ سیاسی و رفتار ...
بیشتر
مشارکت سیاسی، از شاخصهای توسعه اجتماعی و سیاسی کشورها بهشمار میرود. زنان از جمله گروه¬های عمده جامعه هستند که شرکت آنان در روند اداره جامعه و توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن ضروری به نظر می¬رسد، لذا مطالعه رفتار سیاسی زنان اهمیت خاصی برای ثبات سیاسی و پویایی جامعه دارد. هدف این نوشتار بررسی رابطه میان فرهنگ سیاسی و رفتار سیاسی دختران دانشجو در شهر اصفهان می¬باشد. روش تحقیق پژوهش در جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده¬ها، روش پیمایشی می¬باشد. این مطالعه بر روی 384 نفر از دختران دانشجوی شهر اصفهان صورت گرفته است؛ نتایج تحقیق رابطه معناداری بین ابعاد فرهنگ سیاسی (شامل سمت¬گیری¬های شناختی، سمت¬گیری¬های احساسی و سمت¬گیری¬های ارزیابانه) و ابعاد رفتار سیاسی شامل رفتار (رای دادن و و فعالیت¬های سیاسی انتخاباتی) و رفتارهای سیاسی غیر انتخاباتی (تماس با مسئولین، اعتراض و عضویت در گروه¬های سیاسی)، نشان میدهد.
هوشنگ نایبی؛ میمنت گلشنی
چکیده
پژوهش حاضر، بهمنزلة یکی از تحقیقاتی که در حوزة مفهوم قدرت انجام گرفته است، در پی پاسخگویی به این سؤال است که مجموعه عوامل مؤثر بر قدرتِ تصمیمگیری زنان در خانواده چیست؟ تحقیق حاضر، به منظور پاسخگویی به این سؤال، از مفاهیم نظریِ متفکران نظریة منبع بهره جسته است. از نگاه نظریة منبع، اشتغال، تحصیلات، منزلت شغلی، و مالکیت و داراییِ ...
بیشتر
پژوهش حاضر، بهمنزلة یکی از تحقیقاتی که در حوزة مفهوم قدرت انجام گرفته است، در پی پاسخگویی به این سؤال است که مجموعه عوامل مؤثر بر قدرتِ تصمیمگیری زنان در خانواده چیست؟ تحقیق حاضر، به منظور پاسخگویی به این سؤال، از مفاهیم نظریِ متفکران نظریة منبع بهره جسته است. از نگاه نظریة منبع، اشتغال، تحصیلات، منزلت شغلی، و مالکیت و داراییِ شخصی از جمله منابعی هستند که موجب افزایش قدرت تصمیمگیری زنان در خانواده میشوند. در این نوشتار، با استفاده از روش پیمایش و تکنیک پرسشنامه، به دنبال یافتن پاسخ سؤالات تحقیق بودهایم. حجم نمونه را 350 تن از زنان شاغل و غیرشاغل شهر بابل تشکیل میدهند که از طریق نمونهگیری خوشهایِ چندمرحلهای، بهطور تصادفی، انتخاب شدهاند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بهطورکلی قدرت تصمیمگیری زنان در خانواده در سطح بالایی قرار دارد و میان اشتغال، تحصیلات، و دارایی شخصیِ زنان با افزایش قدرت تصمیمگیری در خانواده رابطة مستقیم و مثبت وجود دارد. اما میان درآمد و منزلت شغلی با قدرت تصمیمگیری در خانواده رابطهای وجود ندارد.