روانشناسی
امید قادرزاده؛ احمد غلامی
چکیده
تناول غذا در کنار ابعاد فیزیولوژیک، کارکردهای تمایزبخشی دارد و همین مسئله تناول غذا را از یک نیاز جسمی به مسئلهای بنیادین در بیان هویت اجتماعی مبدل کرده است که افراد به تناظر آن به بیان روایتی خاص از جایگاه و هویت اجتماعی خود میپردازند. در همین زمینه، مسئلة اصلی نوشتار حاضر این است که زنان چگونه، به میانجی یک امر زیستی و بیولوژیک، ...
بیشتر
تناول غذا در کنار ابعاد فیزیولوژیک، کارکردهای تمایزبخشی دارد و همین مسئله تناول غذا را از یک نیاز جسمی به مسئلهای بنیادین در بیان هویت اجتماعی مبدل کرده است که افراد به تناظر آن به بیان روایتی خاص از جایگاه و هویت اجتماعی خود میپردازند. در همین زمینه، مسئلة اصلی نوشتار حاضر این است که زنان چگونه، به میانجی یک امر زیستی و بیولوژیک، جایگاه اجتماعی خود را بازسازیِ معنایی میکنند. روششناسی مطالعۀ حاضر کیفی است و روش مردمنگاری برای انجامدادن عملیات میدانی و برای تحلیل دادهها از نظریۀ مبنایی استفاده شده است. نتایج حاصله از مصاحبۀ نیمهساختیافته با 30 نمونۀ زن، نشان از تغییر در رویکرد زنان متعلق به جایگاههای مختلف اجتماعی نسبت به غذا و تناول آن دارد. برای زنان مورد مصاحبه، غذا و تناول آن دلالتهای معناییِ سیرشکمی، سادهگرایانه، کارکردگرایانه، زیباییشناسانه، و سبکبخشی دارد.
جغرافیا
علی گلی؛ شاهرخ زادولی؛ فاطمه زادولی
چکیده
با توجه به اینکه نیمی از شهروندان را بانوان تشکیل میدهند، پارکها و فضاهای سبزِ مختص بانوان یکی از مراکز مهم خدمات رفاهی و تفریحی است که علاوه بر جنبة بهداشتی و روانی، در توسعة پایدار شهری و بهبود کیفیت زندگی بانوان اهمیت بسزایی دارد. ازاینرو، هدف این تحقیق ارزیابی طراحی پارک بانوان شمس تبریز متناسب با نگرش جنسیتی است. روش ...
بیشتر
با توجه به اینکه نیمی از شهروندان را بانوان تشکیل میدهند، پارکها و فضاهای سبزِ مختص بانوان یکی از مراکز مهم خدمات رفاهی و تفریحی است که علاوه بر جنبة بهداشتی و روانی، در توسعة پایدار شهری و بهبود کیفیت زندگی بانوان اهمیت بسزایی دارد. ازاینرو، هدف این تحقیق ارزیابی طراحی پارک بانوان شمس تبریز متناسب با نگرش جنسیتی است. روش تحقیق به صورت کتابخانهای، میدانی، و پیمایشی و از نظر زمانی، مقطعی (تابستان 1392) است. حجم جامعۀ آماری شامل زنان بالای 18 سال شهر تبریز است. حجم نمونه نیز براساس شاخصهای تصادفی 114 نفر بهدست آمده است. نتایج تحقیق براساس آزمون فریدمن نشان میدهد که بیشترین رضایت ساکنان از نحوة طراحی پارک بانوان شمس تبریز متعلق به متغیرهای طراحی مناسب فضای درونی پارک نسبت به اشرافیت ساختمانهای مجاور، سرزندگی و شادابی به خاطر طراحی فضاهای درونی پارک، و میزان احساس امنیت و آرامش روانی در پارک است که ارزش آزمون برای هریک به ترتیب 08/13، 76/12 و 62/12 است. علاوه بر این، در بین متغیرهای مورد مطالعه، کمترین ارزش آزمون 24/5 است که به متغیر میزان استقبال بانوان از پارک تعلق دارد. همچنین، نتایج بیانگر این است که بین سن و تحصیلات پاسخدهندگان و میزان رضایت از پارک بانوان رابطۀ معنادار وجود دارد.
جامعه شناسی
مریم سروش؛ شعله بحرانی
چکیده
با توجه به کاهش شدید نرخ باروری، براساس دادههای سرشماری سال 1390، این سؤال مطرح میشود که عوامل فرهنگی از جمله سطح دینداری در این وضعیت تا چه حد مؤثر است و تعداد ایدهآل فرزند از نظر زنان متأهل چقدر است و دینداری چه ارتباطی با نگرش به فرزند و نگرشهای جنسیتی زنان متأهل دارد. برای پاسخ به این پرسش، با استفاده از روش پیمایشی و ...
بیشتر
با توجه به کاهش شدید نرخ باروری، براساس دادههای سرشماری سال 1390، این سؤال مطرح میشود که عوامل فرهنگی از جمله سطح دینداری در این وضعیت تا چه حد مؤثر است و تعداد ایدهآل فرزند از نظر زنان متأهل چقدر است و دینداری چه ارتباطی با نگرش به فرزند و نگرشهای جنسیتی زنان متأهل دارد. برای پاسخ به این پرسش، با استفاده از روش پیمایشی و پرسشنامة محققساخته، این موضوع در بین 400 نفر از زنان متأهل شیراز با روش نمونهگیری تصادفی طبقهای بررسی شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که گرچه دینداری رابطة معناداری با تعداد واقعی فرزندان دارد، دربارة تعداد ایدهآلِ فرزند وفاق چشمگیری بین زنان متأهل وجود دارد و این امر ارتباطی با میزان دینداری آنها نداشته است. نگرش به نقشهای جنسیتی رابطة معناداری با تعداد ایدهآل فرزند داشته است که این رابطه با کنترل متغیرهای زمینهای هم معنادار باقی میماند. نتایج تحلیلهای چندمتغیره نشان میدهد دینداری سهم ناچیزی در تعیین تعداد فرزند داشته و فقط 4/1 درصد از واریانس را تبیین میکند و نکتة درخور توجه آنکه تحصیلات بهتنهایی تعیینکنندۀ 40 درصد از واریانس تعداد فرزندان است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که کاهش نرخ رشد جمعیت از عوامل فرهنگی نظیر فرایند جهانیشدن و چرخش ارزشهای جمعگرایانه به فردگرایانه تأثیر پذیرفته است.
مدیریت
عالیه کاظمی؛ افسانه دهقانپور فراشاه
چکیده
در سالهای اخیر، حضور زنان در اجتماع و محیطهای کاری افزایش یافته است. با وجود این، روند ارتقای زنان به سطوح بالای مدیریتی با پیشرفتهای تحصیلیِ آنها همخوانی ندارد و حضور زنان در سطوح عالی مدیریتی در بیشتر کشورها، بهخصوص ایران، به دلیل موانع متعدد، ناچیز و کمرنگ است؛ موانعی که در جوامع و سازمانها و زمانهای ...
بیشتر
در سالهای اخیر، حضور زنان در اجتماع و محیطهای کاری افزایش یافته است. با وجود این، روند ارتقای زنان به سطوح بالای مدیریتی با پیشرفتهای تحصیلیِ آنها همخوانی ندارد و حضور زنان در سطوح عالی مدیریتی در بیشتر کشورها، بهخصوص ایران، به دلیل موانع متعدد، ناچیز و کمرنگ است؛ موانعی که در جوامع و سازمانها و زمانهای مختلف متفاوت است. هدف از این پژوهش، شناسایی و اولویتبندی موانع حضور زنان در پستهای مدیریتی (صنعت نفت) است. در این تحقیق، با استفاده از روش کیفی و مصاحبه با 47 نفر از کارشناسان و مدیران صنعت نفت تهران، موانع حضور زنان در پستهای مدیریتی شناسایی شد، سپس با روش تحلیل سلسلهمراتبی، موانع از نظر زنان و مردان شاغل اولویتبندی گردید. نتایج نشان میدهد مردان موانع فردی را مهمتر میدانند و به قابلیتها و تواناییهای زنان نگرش منفی دارند. درحالیکه زنان موانع فردی را کماهمیتترین مانع میدانند.
سیدجواد امامجمعهزاده؛ زهرا صادقی نقدعلی؛ رضا محموداوغلی؛ محمودرضا رهبرقاضی
چکیده
براساس منطق «پیوندهای ضعیف»، مشارکت سازماندهیشده از طریق پیوند افراد با گروههای گستردهتری از مردم سبب افزایش سرمایة اجتماعی میانگروهی بین شهروندان میشود. بنابراین، به نظر میرسد افزایش مشارکت در بین مردم درنهایت به افزایش فعالیتهای همکاریجویانه بین آنها منجر شود. درحالیکه تأثیر شبکههای ...
بیشتر
براساس منطق «پیوندهای ضعیف»، مشارکت سازماندهیشده از طریق پیوند افراد با گروههای گستردهتری از مردم سبب افزایش سرمایة اجتماعی میانگروهی بین شهروندان میشود. بنابراین، به نظر میرسد افزایش مشارکت در بین مردم درنهایت به افزایش فعالیتهای همکاریجویانه بین آنها منجر شود. درحالیکه تأثیر شبکههای اجتماعی بر روابط سیاسی بسیار مورد توجه بوده است، تحقیقات تجربی بسیار ناچیزی در زمینۀ بررسی تأثیرات این شبکهها، بهویژه در ارتباط با رفتار سیاسی، وجود دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا بین شبکههای اجتماعی با رفتار سیاسی دانشجویان دختر و پسر رابطه وجود دارد یا خیر؟ روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی است و حجم نمونه شامل 375 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه اصفهان در سال 1391ـ1392 است. برای آزمون فرضیهها از روشهای آزمون t مستقل، تحلیل همبستگی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره استفاده شد. با تقسیم شبکههای اجتماعی به دو بعد افقی و عمودی و رفتار سیاسی به دو سطح رفتار سیاسی سرآمدـ وابسته و سرآمدـ گردان یافتههای پژوهش نشان داد که شبکههای افقی بیشترین تأثیر و جنسیت دانشجویان کمترین تأثیر را بر رفتار سیاسی دانشجویان داشته است.
جامعه شناسی تغذیه
محمد عباس زاده؛ محمدباقر علیزاده اقدم؛ مرضیه مختاری
چکیده
در حال حاضر، اختلالات خوردن یکی از نگرانیهای سازمان بهداشت جهانی است، زیرا این اختلالات بیشترین میزان مرگومیر را در بین بیماریهای روانی به خود اختصاص داده است. بر همین اساس، مطالعۀ حاضر تلاش دارد میزان اختلالات خوردن را در دختران دانشجو با هدف مشخصکردن ارتباط بین این اختلالات و هوش هیجانی، که بهمنزلۀ یک متغیر روانشناسیـ ...
بیشتر
در حال حاضر، اختلالات خوردن یکی از نگرانیهای سازمان بهداشت جهانی است، زیرا این اختلالات بیشترین میزان مرگومیر را در بین بیماریهای روانی به خود اختصاص داده است. بر همین اساس، مطالعۀ حاضر تلاش دارد میزان اختلالات خوردن را در دختران دانشجو با هدف مشخصکردن ارتباط بین این اختلالات و هوش هیجانی، که بهمنزلۀ یک متغیر روانشناسیـ اجتماعی شناخته میشود، تعیین کند. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار اندازهگیری، پرسشنامۀ بستهپاسخ است. جامعۀ آماری شامل دختران دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 1391ـ1392 به تعداد 4514 نفر است که از این تعداد، 400 نفر به روش تصادفی طبقهای انتخاب شدهاند. نتایج نشان داد که هوش هیجانی و ابعاد آن با اختلالات خوردن و ابعاد آن رابطۀ منفی و معنادار دارد؛ به این معنی که هر اندازه خودآگاهی، خودکنترلی، هشیاری اجتماعی، مهارتهای اجتماعی، و در کل هوش هیجانی آزمودنیها افزایش یابد، اختلالات خوردن در آنها کاهش مییابد و برعکس. براساس تجزیه و تحلیل رگرسیونی از بین متغیرهای مورد بررسی، متغیر هشیاری اجتماعی با 24/1 beta= - مهمترین عامل پیشبینیکنندۀ تغییرات در اختلالات خوردن است.
جامعه شناسی
خدیجه سفیری؛ سوسن باستانی؛ لیلا قرانی دامداباجا
چکیده
هدف اصلی مطالعۀ حاضر بررسی رابطۀ حمایت شبکههای اجتماعی غیررسمی و رضایت شغلی زنان متأهل است. علاوه بر این، در این مطالعه، به بررسی رابطۀ اندازۀ شبکه و فراوانی تماس با حمایت اجتماعی و رضایت شغلی زنان نیز پرداخته میشود. برای بررسی این رابطه از مدل تأثیر مستقیم حمایت اجتماعی، نظریۀ آنومی دورکیم، و دیدگاه تحلیل شبکه استفاده شده است. ...
بیشتر
هدف اصلی مطالعۀ حاضر بررسی رابطۀ حمایت شبکههای اجتماعی غیررسمی و رضایت شغلی زنان متأهل است. علاوه بر این، در این مطالعه، به بررسی رابطۀ اندازۀ شبکه و فراوانی تماس با حمایت اجتماعی و رضایت شغلی زنان نیز پرداخته میشود. برای بررسی این رابطه از مدل تأثیر مستقیم حمایت اجتماعی، نظریۀ آنومی دورکیم، و دیدگاه تحلیل شبکه استفاده شده است. این مطالعه با روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. جامعۀ آماری را زنان متأهلِ شاغل (20ـ55 ساله) شهر اردبیل در سال 1390 تشکیل میدهند. حجم نمونه 356 نفر است که با روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شد. ضریب آلفای 70/0 برای متغیر رضایت شغلی و 79/0 برای متغیر حمایت اجتماعی نشاندهندۀ پایاییِ مناسب برای این ابزارها بوده و این متغیرها از اعتبار صوری (نظر استادان) برخوردارند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میزان رضایت شغلی زنان در حد بالا و میزان حمایت دریافتی از شبکههای غیررسمی در حد متوسط است. بعد از همسر، در بین شبکههای غیررسمی، شبکۀ خویشاوندی در حمایت عاطفی و همکار در حمایت ابزاری و اطلاعاتی بیشترین میزان حمایت و شبکۀ همسایگی کمترین میزان حمایت را داشتهاند. نتایج ضریب همبستگی نشان میدهد که حمایت اجتماعی بهمنزلۀ متغیر واسط در بین روابط اندازۀ شبکه و فراوانی تماس با رضایت شغلی زنان عمل میکند. نتایج رگرسیون نیز نشان میدهد که متغیرهای سن، اندازۀ شبکه، فراوانی تماس، و حمایت شبکههای غیررسمی متغیرهای تأثیرگذار بر رضایت شغلی زنان متأهلاند.
مطالعات زنان
اکبر زارع شاه آبادی؛ رقیه ماندنی
چکیده
قدرتْ متغیر اجتماعیِ مهمی است که در بررسی هر ساختار اجتماعی، نهاد، گروه، و حتی روابط مرسوم بین افراد مورد توجه قرار میگیرد و خانواده نیز از این قاعده مستثنا نیست. هدف اصلی مقالۀ حاضر، بررسی میزان قدرت تصمیمگیری زنان در خانوادههای شهر سپیدان و عوامل مؤثر بر آن است. این تحقیق کمی و از نوع پیمایشی است که در سال 1390 در شهر سپیدان ...
بیشتر
قدرتْ متغیر اجتماعیِ مهمی است که در بررسی هر ساختار اجتماعی، نهاد، گروه، و حتی روابط مرسوم بین افراد مورد توجه قرار میگیرد و خانواده نیز از این قاعده مستثنا نیست. هدف اصلی مقالۀ حاضر، بررسی میزان قدرت تصمیمگیری زنان در خانوادههای شهر سپیدان و عوامل مؤثر بر آن است. این تحقیق کمی و از نوع پیمایشی است که در سال 1390 در شهر سپیدان انجام گرفته است. جامعۀ آماری مورد نظر در این تحقیق، بنابر ضرورت موضوع و مسئله، شامل زنان متأهل شهر سپیدان بوده است و با استفاده از فرمول کوکران 188 نفر از آنها به شیوۀ نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که قدرت تصمیمگیری زنان در خانوادههای شهر سپیدان تحتتأثیر درآمد زن، تحصیلات زن، تحصیلات همسر، اشتغال زن، محل تولد، نحوۀ انتخاب همسر، قدرت مادر در خانوادۀ خاستگاه، و نگرشهای کلیشهای به جنسیت است. همچنین از میان متغیرهای مورد مطالعه، متغیرهایی از قبیل سن، تفاوت سنی زوجین، مدت زمان ازدواج، نوع ازدواج، و موانع قانونی و حقوقی با قدرت تصمیمگیری زنان در خانواده رابطۀ معناداری ندارند. در تحلیل رگرسیون چندمتغیره نیز، متغیرهای درآمد، قدرت مادر در خانوادۀ خاستگاه، و نگرشهای کلیشهای در کل 4/13 درصد از واریانس قدرت تصمیمگیری زنان در خانواده را در جامعۀ آماری تبیین میکنند.