احمد دراهکی؛ رضا نوبخت
چکیده
هنگامی که مفهوم برابری جنسیتی در تبیین باروری استفاده میشود، اغلب در رابطه با تغییرات تحصیلات و وضعیت اشتغال زنان تقلیل مییابد؛ درحالیکه بخش مهمی از برابری جنسیتی به حوزة خانواده برمیگردد. با بهرهگیری از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای 600 زن 18 تا 44 سالة واجد شرایط در نقاط شهری استان بوشهر مطالعه شدند. نتایج تحلیل خوشهای ...
بیشتر
هنگامی که مفهوم برابری جنسیتی در تبیین باروری استفاده میشود، اغلب در رابطه با تغییرات تحصیلات و وضعیت اشتغال زنان تقلیل مییابد؛ درحالیکه بخش مهمی از برابری جنسیتی به حوزة خانواده برمیگردد. با بهرهگیری از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای 600 زن 18 تا 44 سالة واجد شرایط در نقاط شهری استان بوشهر مطالعه شدند. نتایج تحلیل خوشهای نشاندهندة دو سنخ متفاوت برابریِ جنسیتی درون خانواده در میان زنان پاسخگو بود. میزان مشارکت مردان در مراقبت از فرزند، مشارکت مردان در امور خانه، مشارکت مردان در امور بیرون از خانه (که با امور منزل در ارتباط است) و میزان مشارکت زنان در تصمیمات خانواده در سنخ اول کمتر از میانگین قرار داشت؛ درحالیکه هریک از متغیرهای گفتهشده در سنخ دوم بالاتر از میانگین قرار دارد. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان دادـ با کنترل سایر متغیرهای پژوهشـ احتمال قصد رفتن به توالی بالاتر فرزندآوری در خانوادههای با ساختار برابری جنسیتی بیشتر نسبت به خانوادههای با ساختار برابری جنسیتی کمتر حدود 56/2 برابر بالاتر است. براساس نتایج این پژوهش میتوان گفت فرهنگسازی و گفتمانسازی در جهت افزایش برابری جنسیتی درون خانواده در افزایش تمایلات زنان به فرزندآوری میتواند نقش مهم و تعیینکنندهای داشته باشد.
مطالعات زنان
محمد حسن فطرس؛ مریم نجمی؛ عباس معمارزاده
چکیده
یکی از تحولات بزرگ صورتگرفته طی دهههای اخیر، افزایش چشمگیر مشارکت زنان در عرصههای اقتصادی و اجتماعی بوده و در این راستا رابطۀ میان مشارکت زنان در بازار کار بهعنوان یکی از عوامل مهم و اثرگذار در رشد اقتصادی و نرخهای باروری بهمنزلۀ عاملی مؤثر در رشد جمعیت مورد توجه قرار گرفته است. بررسی این مسئله، که رابطۀ بین اشتغال زنان ...
بیشتر
یکی از تحولات بزرگ صورتگرفته طی دهههای اخیر، افزایش چشمگیر مشارکت زنان در عرصههای اقتصادی و اجتماعی بوده و در این راستا رابطۀ میان مشارکت زنان در بازار کار بهعنوان یکی از عوامل مهم و اثرگذار در رشد اقتصادی و نرخهای باروری بهمنزلۀ عاملی مؤثر در رشد جمعیت مورد توجه قرار گرفته است. بررسی این مسئله، که رابطۀ بین اشتغال زنان و نرخ باروری منفی است، در بسیاری از مطالعات تجربی تأیید شده است. از طرفی، محققان بسیاری دریافتند که در کشورهای اروپایی همبستگی منفی بین میزان باروری و میزان مشارکت زنان در بازار کار قبل از دهۀ 1980 به یک همبستگی مثبت در بعد از آن تغییر کرده است. بنابراین، در این پژوهش سعی شده است با استفاده از دادههای سالهای 1360 تا 1392، که از سایت بانک مرکزی و مرکز آمار ایران استخراج شدهاند، و نیز استفاده از رویکرد آزمون کرانهای با وقفههای توزیعی به بررسی رابطۀ میان نرخ باروری و میزان اشتغال زنان در کشور ایران پرداخته شود. یافتههای مطالعه نشان میدهند که سن ازدواج، نرخ شهرنشینی و درآمد سرانه با نرخ باروری رابطۀ منفی دارند؛ درحالیکه نرخ اشتغال با نرخ باروری رابطهای مثبت دارد که نشان میدهد با افزایش میزان اشتغال و به تبع آن ایجاد امنیت مالی میل به باروری در میان زنان ایران افزایش پیدا کرده است و رابطۀ منفی میان این دو متغیر، که در مطالعات قبلی اشاره شده، تأیید نمیشود.
اقتصاد
زهرا افشاری
چکیده
این مقاله به بررسی تأثیرات متقابل باروری و برابری جنسیتی در ایران با استفاده از دادههای های پانل استانی در دورۀ زمانی 1387ـ1391 میپردازد. برای دستیابی به این هدف، اثر دو نوع برابری، برابری در خانواده و برابری در نهادهای فردگرا، بر باروری بررسی شده است. برای این منظور، دو مدل باروری و برابری جنسیتی برآورد شده است. مدل اول نشان میدهد ...
بیشتر
این مقاله به بررسی تأثیرات متقابل باروری و برابری جنسیتی در ایران با استفاده از دادههای های پانل استانی در دورۀ زمانی 1387ـ1391 میپردازد. برای دستیابی به این هدف، اثر دو نوع برابری، برابری در خانواده و برابری در نهادهای فردگرا، بر باروری بررسی شده است. برای این منظور، دو مدل باروری و برابری جنسیتی برآورد شده است. مدل اول نشان میدهد که با افزایش برابری جنسیتی (در کل و در بازار کار) باروری از یک الگوی U (وارونه) تبعیت میکند؛ یعنی ابتدا افزایش برابری جنسیتی باروری را کاهش میدهد، ولی پس از رسیدن به نقطۀ عطف باروری، افزایش مییابد. مدل دوم نمایانگر یک رابطۀ Uمانند بین باروری و برابری جنسیتی (در کل و در تحصیلات) است. به عبارت دیگر، افزایش باروری ابتدا برابری جنسیتی را افزایش میدهد، سپس پس از رسیدن به نقطهای افزایش برابری جنسیتی را به همراه دارد. نتایج دلالت بر این دارد که در ایران انتقال از باروری بالا به باروری زیر سطحِ جایگزینی همراه با برابریِ سریع در نهادهای فردگرا (مانندآموزش)، ولی برابری کمتر در دیگر نهاد فردگرا، یعنی مشارکت در بازار کار، بوده است. به علاوه این انتقال همراه با برابری سریع در نهاد خانواده، ولی برابری کمتر در نهادهای خانوادهگرا، مانند توسعة سیاستهای حمایتی مناسب در دورة بارداری و فرزندداری، توسعة ترتیبات کاری انعطافپذیر محیط کار بوده است.
جامعه شناسی
زینب کاوهفیروز؛ فریبا کرمی
چکیده
ایران، در چند دهة اخیر، افت شدیدی را در میزان باروری کل داشته است. نتایج مطالعات نشان میدهد نقش زنان در اجتماع و توانایی تصمیمگیری در امور خانواده از عوامل مؤثر بر رفتار باروری زنان است. پژوهش حاضر، با استفاده از روش پیمایش، به بررسی رابطة برخی ابعاد ساختار قدرت زنان در خانواده با میزان فرزندآوری زنان در شهر تهران میپردازد. دادهها ...
بیشتر
ایران، در چند دهة اخیر، افت شدیدی را در میزان باروری کل داشته است. نتایج مطالعات نشان میدهد نقش زنان در اجتماع و توانایی تصمیمگیری در امور خانواده از عوامل مؤثر بر رفتار باروری زنان است. پژوهش حاضر، با استفاده از روش پیمایش، به بررسی رابطة برخی ابعاد ساختار قدرت زنان در خانواده با میزان فرزندآوری زنان در شهر تهران میپردازد. دادهها از طریق پرسشنامه از 400 زن همسردار دارای حداقل یک فرزند در شهر تهران جمعآوری شده است. نتایج تحلیل دومتغیره نشان میدهد که رابطة بین متغیرهای دسترسی به منابع ارزشمند (تحصیلات، اشتغال، سرمایة اقتصادی)، استقلال فکری زنان، تقسیم کار خانگی، نگرش به نابرابریهای جنسیتی و ساختار قدرت در خانواده با میزان فرزندآوری معنادار است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر این است که از میان متغیرهای مختلف، متغیر دسترسی زنان به منابع ارزشمند و تقسیم کار خانگی نقش تعیینکنندهای در تبیین تغییرات متغیر وابسته دارد؛ به گونهای که با افزایش دسترسی زنان به منابع ارزشمند و کاهش مشارکت آنان در تقسیم کار خانگی فرزندآوری کاهش مییابد. علاوه بر این، متغیر استقلال زنان نیز بهطور مستقیم و غیرمستقیم در رابطه با متغیر فرزندآوری قدرت تبیین بالایی دارد؛ به گونهای که وقتی استقلال زنان افزایش مییابد، فرزندآورشان کاهش پیدا میکند.
جمعیت شناسی
حجیه بی بی رازقی نصرآباد؛ حسن سرایی
چکیده
هدف از این مقاله، بررسی تفاوتهای ارزش فرزند در سه کوهورت (همدوره) تولد دهههای 1340، 1350 و 1360 به بعد و شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق، از دادههای طرح پیمایشی«شمار فرزندان موجود و فرزندان ایدهآل و شکاف میان آنها در سه استان منتخب در سال 1391» استفاده شده است. روش نمونهگیری در این طرح ترکیبی ...
بیشتر
هدف از این مقاله، بررسی تفاوتهای ارزش فرزند در سه کوهورت (همدوره) تولد دهههای 1340، 1350 و 1360 به بعد و شناسایی عوامل مؤثر بر آن است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق، از دادههای طرح پیمایشی«شمار فرزندان موجود و فرزندان ایدهآل و شکاف میان آنها در سه استان منتخب در سال 1391» استفاده شده است. روش نمونهگیری در این طرح ترکیبی از روشهای نمونهگیری طبقهای چندمرحلهای و نمونهگیری تصادفی سیستماتیک بوده است. جامعة آماری 405 زن ازدواجکرده ساکن استان سمنان است. یافتههای مطالعه نشان میدهد که متولدان همدورۀ دهۀ 1340 بالاترین ارزش را به فرزند میدهند. ارزش فرزند به جهت منافع حمایتی، عاطفی، و تداوم و پیوستگی خانواده از ویژگیهای این همدوره است. کمترین نمرۀ ارزش فرزند، متعلق به متولدان سالهای 1360 به بعد است. تأکید بر هزینههای اقتصادی و هزینۀ فرصت ازدسترفته و اهمیت زیاد به منافع عاطفی و روانی فرزندان از ویژگیهای متولدان همدورۀ 1360 به بعد است. براساس این مطالعه، ملازم با تغییرات اجتماعی، تغییرات محسوسی در زمینۀ ارزش فرزند در سه نسل پدید آمده است. بااینحال، متولدان همدورۀ 1360 به بعد نیز، که بیش از هر نسل دیگر ارزشها و رفتارهای مدرن فرزندآوری را تولید میکند، به کارکرد عاطفی فرزندان اهمیت میدهند و فرزندآوری یکی از اهداف و ارزشهای آنهاست. نتایج تحلیل طبقهبندی چندگانه نشان داد که با کنترل عوامل مرتبط با نوسازی و برخی ویژگیهای جمعیتی افراد، میانگین ارزش فرزند در بین سه همدوره تغییر میکند. بخش زیادی از تفاوت بین همدورهها تحتتأثیر متغیر تحصیلات است. با ورود این متغیر، شدت رابطۀ ارزش فرزند و همدوره بهطور درخور توجهی کم میشود. بااینحال، تفاوت در میانگین ارزش فرزند در دورههای مختلف، همچنان به لحاظ آماری معنادار باقی میماند.
محمود قاضی طباطبایی؛ نادر مهری
چکیده
زنان شاغل، در مقایسه با زنان غیرشاغل، علاوه بر کارهای غیرمزدی خانهداری و بچهداری، بایستی مدتزمانی را نیز به کار مزدی در بیرون از خانه اختصاص دهند. بار مسئولیت مضاعف زنان شاغل اشاره به مقدار کاری دارد که آنها در مقایسه با زنان غیرشاغل انجام میدهند. این مقاله دربارة کمّیکردن بار مسئولیت مضاعف زنان شاغل برحسب تعداد ...
بیشتر
زنان شاغل، در مقایسه با زنان غیرشاغل، علاوه بر کارهای غیرمزدی خانهداری و بچهداری، بایستی مدتزمانی را نیز به کار مزدی در بیرون از خانه اختصاص دهند. بار مسئولیت مضاعف زنان شاغل اشاره به مقدار کاری دارد که آنها در مقایسه با زنان غیرشاغل انجام میدهند. این مقاله دربارة کمّیکردن بار مسئولیت مضاعف زنان شاغل برحسب تعداد فرزندان وابستة آنهاست. بدین منظور، به مقایسة مدتزمان اختصاص داده شده به کارهای غیرمزدی (خانهداری و بچهداری) و مزدی بین زنان شاغل و غیرشاغل دارای همسر به تفکیک تعداد فرزندان وابسته (زیر 7 سال) در کشور پرداخته شده است. در این پژوهش، از تحلیل ثانویة دادة گذران وقت استفاده شده است. این پیمایش توسط مرکز آمار ایران در نقاط شهری کشور در دو سال پیدرپی و در چهار فصل متمادی آذر و اسفند 1378 و خرداد و شهریور 1388 انجام شده و در آن از روش نمونهگیری احتمالی بهکار است. جامعة آماری تحقیق حاضر همة زنان شاغل و غیرشاغل دارای همسرِ فاقد کودک یا دارای کودک وابسته (زیر 7 سال) ساکن در نقاط شهری کشور است. نتایج پژوهش حاضر نشان میدهد که زنان شاغل فاقد فرزند، 3 ساعت و 6 دقیقه؛ دارای یک فرزند وابسته، یک ساعت و 42 دقیقه؛ و دارای 2 فرزند وابسته، یک ساعت و 29 دقیقه بیشتر از همتایان غیرشاغل خود کار میکنند. درواقع، نتایج نشان میدهد که با افزودهشدن بر تعداد فرزندانِ وابسته از میزان بار مسئولیت مضاعف زنان شاغل نیز کاسته میشود.
میثم موسایی؛ نادر مهرگان؛ روح الله رضایی
دوره 8، شماره 2 ، تیر 1389
چکیده
امروزه پرداختن به موضوعات زنان، مطالعه نقش آنان در اجتماع و نحوهی اثرگذاری و اثرپذیری آنان از متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه و استقبال فراوانی قرار گرفته است. مطالعه آمارهای موجود در این زمینه نیز بیانگر توجه بیشتر جوامع به این گروه اجتماعی و مشارکت بیشتر آنان در عرصههای مختلف است؛ بهطوری که شاهد افزایش ...
بیشتر
امروزه پرداختن به موضوعات زنان، مطالعه نقش آنان در اجتماع و نحوهی اثرگذاری و اثرپذیری آنان از متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مورد توجه و استقبال فراوانی قرار گرفته است. مطالعه آمارهای موجود در این زمینه نیز بیانگر توجه بیشتر جوامع به این گروه اجتماعی و مشارکت بیشتر آنان در عرصههای مختلف است؛ بهطوری که شاهد افزایش مشارکت زنان در نیروی کار و کاهش در نرخهای باروری میباشیم. از اینرو با توجه به اهمیت موضوع، در این مقاله به تبیین رابطه ی علّی بین نرخ باروری و نیروی کار زنان پرداخته شده است. گروه کشورهای مورد مطالعه کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا هستند. همچنین این مطالعه طی دوره ی 1980-2004 صورت گرفته است. در این زمینه میتوان به دو دیدگاه موجود اشاره نمود. در دیدگاه اول اعتقاد بر کاهش میزان مشارکت زنان در نیروی کار در اثر افزایش نرخهای باروری است، اما در دیدگاه دوم افزایش میزان مشارکت زنان در نیروی کار موجب کاهش نرخهای باروری میشود. بهمنظور مطالعه ی این دو دیدگاه از آزمون علّیتی هیسائو استفاده شده است. نتایج نشان میدهند که در کشورهای مورد مطالعه از جمله ایران، رابطه ی علّیِ دوطرفه برقرار است بدین معنا که افزایش در نرخهای باروری میتواند موجب کم شدن نیروی کار زنان و در نتیجه کاهش مشارکت آنان در نیروی کار شود. از سوی دیگر، با افزایش اشتغال زنان و حضور بیشتر آنان در عرصههای اقتصادی، نرخهای باروری نیز کاهش خواهد یافت.
جواد میرمحمدصادقی؛ اکبر توکلی؛ فریبا واحدسعید
دوره 8، شماره 1 ، فروردین 1389
چکیده
هدف از انجام این مطالعه شناسایی عوامل اجتماعی- اقتصادی و جمعیتشناختیِ مؤثر بر باروری در مناطق روستایی شهرستان نجفآباد است. نمونهی مورد مطالعه شامل 415 زن شوهردارِ روستایی (10 تا 49 ساله) است که در زمان انجام تحقیق (1386) در وضعیت اولین ازدواج قرار دارند و دارای حداقل یک فرزند زنده هستند. برای تحلیل، از یک مدل رگرسیونِ چندمتغیره استفاده ...
بیشتر
هدف از انجام این مطالعه شناسایی عوامل اجتماعی- اقتصادی و جمعیتشناختیِ مؤثر بر باروری در مناطق روستایی شهرستان نجفآباد است. نمونهی مورد مطالعه شامل 415 زن شوهردارِ روستایی (10 تا 49 ساله) است که در زمان انجام تحقیق (1386) در وضعیت اولین ازدواج قرار دارند و دارای حداقل یک فرزند زنده هستند. برای تحلیل، از یک مدل رگرسیونِ چندمتغیره استفاده میکنیم. یافتههای تحقیق نشان میدهد که در برخی از سنین، طول دورهی ازدواج، تعداد مرگومیر فرزندان، تعداد سقط جنین و وسعت اراضیِ قابل استفادهی روستا (تخمینی از اندازه) تأثیر مثبت بر باروری دارد، در صورتیکه سن زن در اولین زایمان، فواصل زایمان، سطح تحصیلات زن و شوهر و دارا بودن بیمه تأثیر منفی بر باروری دارند. پیشنهاد میشود در سیاستگزاریهای جمعیتی، به توسعهی آموزش و بهداشت در جهت کاهش تعداد مرگومیر فرزندان و سقط جنین توجه شود. همچنین آموزشهای مناسب برای تبیین زمان مناسب اولین زایمان و رعایت کردن فاصلهی صحیح بین زایمانها به مادران ارائه و سعی شود که خانوارهای بیشتری از امتیازات بیمه بهرهمند شوند. از آنجا که سطح تحصیلات بالاترِ زوجین و شاغل بودن شوهران سبب کاهش تعداد فرزندان میشود، در تعیین اهداف برای افزایش سطح تحصیلات و افزایش اشتغال، کاهش تعداد فرزندان را نیز مد نظر قرار دهند.
دکتر صمد کلانتری؛ دکتر حسن بیک محمدی؛ اکبر زارع شاه آبادی
دوره 3، شماره 2 ، مرداد 1384
چکیده
کاهش باروری ، علاوه بر آنکه ساختار جمعیتی هر کشور را تحت تأثیر قرار می دهد. پیامدها و عوارض جانبی دیگری را نیز به دنبال دارد . در ایران از نیمه دوم دهه 60 باروری سطح پایین و در حد جانشینی را دارااست. این مقاله با هدف بررسی عوامل جمعیتی مؤثر بر کاهش باروری در شهر یزد انجام گرفته است. جامعه آماری مورد بررسی زنان 49-15 ساله شهر یزد می باشد که ...
بیشتر
کاهش باروری ، علاوه بر آنکه ساختار جمعیتی هر کشور را تحت تأثیر قرار می دهد. پیامدها و عوارض جانبی دیگری را نیز به دنبال دارد . در ایران از نیمه دوم دهه 60 باروری سطح پایین و در حد جانشینی را دارااست. این مقاله با هدف بررسی عوامل جمعیتی مؤثر بر کاهش باروری در شهر یزد انجام گرفته است. جامعه آماری مورد بررسی زنان 49-15 ساله شهر یزد می باشد که در سال 1383 تعداد آنها 98600 نفر بوده است و با استفاده از فرمول کوکران تعداد 383 نفر از آن ها به عنوان نمونه برگزیده شده و از طریق ترکیبی از روش نمونه گیری سیستماتیک و خوشه ای مورد بررسی قرار گرفته اند. روش تحقیق پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. بر اساس نتایج این تحقیق: افزایش تحصیلات و سن ازدواج زنان، توافق زوجین در تنظیم خانواده، افزایش مشارکت مردان در تنظیم خانواده و کاهش مرگ و میر کودکان از عوامل مؤثر بر کاهش باروری زنان بوده است.
زهرا علمی
دوره 2، شماره 2 ، تیر 1383
چکیده
بازار کنونی ایران با انبوهی از جمعیت متقاضی کار روبه روست. گسترش ناکافی فرصت های اشتغال افزایش میزان بیکاری را به دنبال خواهد داشت. فرآیند ایجاد اشتغال نه با تقاضای بیکاران تناسب دارد و نه حتی با تعداد دانش آموختگان دانشگاهی یا جمعیت کشور. در این پژوهش ، سیاست های اصلی اقتصادی در سطح کلان و آثار آنها در نیروی کار زنان در بازار کار بررسی ...
بیشتر
بازار کنونی ایران با انبوهی از جمعیت متقاضی کار روبه روست. گسترش ناکافی فرصت های اشتغال افزایش میزان بیکاری را به دنبال خواهد داشت. فرآیند ایجاد اشتغال نه با تقاضای بیکاران تناسب دارد و نه حتی با تعداد دانش آموختگان دانشگاهی یا جمعیت کشور. در این پژوهش ، سیاست های اصلی اقتصادی در سطح کلان و آثار آنها در نیروی کار زنان در بازار کار بررسی و سیاست هایی چون کاهش میزان باروری، گسترش آموزش و پرورش، مهار میزان تورم، خصوصی سازی و رشد اقتصادی به توسعه ظرفیت های کلان اقتصادی منجر می شود اما میزان بیکاری را کاهش قابل توجهی نداده است. میزان باروری در سال های اخیر کاهش قابل توجهی یافته است اما آثار آن در میزان مشارکت زنان چندان چشم گیر نبوده است. افزایش میزان تورم زنان را به ورود به بازار کار تشویق می کند. با افزایش تعداد زنان دارای تحصیلات عالی ، بازار کار نمی تواند پاسخگوی نیازهای جمعیت زنان باشد و درآینده ای نزدیک جامعه با بحرانی جدید مواجه خواهد شد: بحران بیکاری زنان جوان تحصیل کرده.
حسین میرزایی
دوره 2، شماره 1 ، فروردین 1383
چکیده
یکی از معیارهای ارزیابی کشور ها از نظر توسعه، میزان حضور و مشارکت زنان در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی است. در کشورهای در حال توسعه ، به دلایل مختلف فرهنگی و اجتماعی، زمینه های مشارکت زنان در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی محدود شده است. در این پژوهش سعی بر آن است تا عوامل مؤثر در نرخ مشارکت زنان ایران در بازار کار به صورت تاریخی و در بین ...
بیشتر
یکی از معیارهای ارزیابی کشور ها از نظر توسعه، میزان حضور و مشارکت زنان در فعالیت های اجتماعی و اقتصادی است. در کشورهای در حال توسعه ، به دلایل مختلف فرهنگی و اجتماعی، زمینه های مشارکت زنان در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی محدود شده است. در این پژوهش سعی بر آن است تا عوامل مؤثر در نرخ مشارکت زنان ایران در بازار کار به صورت تاریخی و در بین استان های کشور مورد بررسی همه جانبه قرار گیرد. کاربرد مدل رگرسیونی داده های پانلی نشان می دهد که مهم ترین عوامل مؤثر در حضور زنان در بازار کار سطح آموزش ،انگیزه کسب درآمد مالی و نرخ بیکاری مردان با اثر مثبت؛ و پدیده مهاجرت از روستا به شهر(درجه شهری شدن)، نرخ بیکاری زنان و نرخ زاد و ولد با اثر منفی است که هریک با ضرایب ویژه ای در نرخ مشارکت زنان تأثیر می گذارند.روند مشارکت زنان در بازار کار ایران به صورت یک منحنی سهمی شکل است که در سال های اخیر سیر صعودی به خود گرفته است.