عالیه عباسی؛ محمودرضا رهبرقاضی؛ امیرمسعود شهرام نیا
چکیده
این مقاله به بررسی فرآیند هویتیابی زنان در شهر یاسوج با رویکرد فمینیستی پرداخته است. با بهرهگیری از روش زمینهای اشتراوس و کوربین، دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 27 نفر از زنان این شهر گردآوری و تحلیل شدهاند. نتایج در بخش شرایط علی نشان میدهد که هویت زنان تحت تأثیر دیگریسازی جنسیتی، انسداد افق انتخابها، ...
بیشتر
این مقاله به بررسی فرآیند هویتیابی زنان در شهر یاسوج با رویکرد فمینیستی پرداخته است. با بهرهگیری از روش زمینهای اشتراوس و کوربین، دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با 27 نفر از زنان این شهر گردآوری و تحلیل شدهاند. نتایج در بخش شرایط علی نشان میدهد که هویت زنان تحت تأثیر دیگریسازی جنسیتی، انسداد افق انتخابها، پدرسالاری هژمونیک، گفتمان اقتدار مذهبی و بازتولید اجتماعی جنسیتی شکل میگیرد. همچنین، نظام هنجاری گفتمانی، نظم نمادین مذهبی، بدنمندی جنسیتی، نظام پوششی هژمونیک، و نظام خانواده جنسیتمحور به عنوان شرایط زمینهای، نقش مهمی در تثبیت هویت سنتی زنان ایفا میکنند. از سوی دیگر، تبعیض نهادی جنسیتی، بازدارندگی هنجاری، روابط قدرت درون خانوادگی، بازنمایی کنترل بدن و سرمایهداری پدرسالارانه به عنوان کدهای شرایط مداخلهگر استخراج شدند. این مطالعه در بخش استراتژیهای تحقیق، با ارائه تحلیلی از تأثیرات گفتمانهای قدرت بر هویت زنان، به تبیین نقش مقاومت و پذیرش در شکلگیری هویت زنان پرداخته و مقولات پیامدهای این پدیده به سه شکل پیامدهای منفی (گفتمان قدرت و نظارت اجتماعی، از دست دادن خودمختاری، درونیسازی هنجارها)، پیامد های ترکیبی (گفتمان مقاومت و پذیرش، دوگانگی نقشها، تعارض سوژه و نظم اجتماعی)، و پیامدهای مثبت (بازسازی هویت و بدنمندی، مقاومت علیه گفتمانهای مسلط، خودمختاری و کنترل بدن) استخراج شدند.
ریحانه سادات گرامی؛ یونس نوربخش؛ رسول صادقی
چکیده
جمعیت رو به رشد دیاسپورای مسلمان در کشورهای اروپایی با ساختار سکولار این جوامع، چالشها و تعارضهای متعددی را به همراه داشته است. یکی از مسائل مهم، فرایند هویتیابی زنان مهاجر مسلمان و چالشهای مرتبط با هویت دینی آنان است که مورد توجه مطالعات مختلفی قرار گرفته است. این پژوهش، با استفاده از روش فراترکیب، پژوهشهای انجامشده درباره ...
بیشتر
جمعیت رو به رشد دیاسپورای مسلمان در کشورهای اروپایی با ساختار سکولار این جوامع، چالشها و تعارضهای متعددی را به همراه داشته است. یکی از مسائل مهم، فرایند هویتیابی زنان مهاجر مسلمان و چالشهای مرتبط با هویت دینی آنان است که مورد توجه مطالعات مختلفی قرار گرفته است. این پژوهش، با استفاده از روش فراترکیب، پژوهشهای انجامشده درباره چالشهای هویتی-دینی زنان دیاسپورای مسلمان در اروپا طی سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۳ را بررسی کرده و تلاش دارد مهمترین چالشها و استراتژیهای مواجهه با آنها را شناسایی کند .شش چالش اصلی هویتی-دینی شناسایی شد: ذهنیت منفی و سوء رفتار جامعه میزبان، تحمیل سبک خاص زندگی، مسیر دشوار پیشرفت، نظارت و پیشداوری اجتماع خودی، تنش میان سبک زندگی اسلامی و اروپایی، و تجربه طردشدگی مضاعف. همچنین، چهار استراتژی برای مقابله با این چالشها شناسایی شد: شخصیسازی هویت دینی، مشارکت در مراکز اسلامی، اتخاذ هویتهای چندبعدی و منعطف، و گفتمان اسلام حقیقی.این پژوهش نشان میدهد که زنان مسلمان مهاجر در اروپا تحت فشارهای متقابل از سوی جامعه میزبان و اجتماع خودی قرار دارند. آنها با بهرهگیری از استراتژیهای مختلف تلاش میکنند این فشارها را مدیریت کرده و تعادلی در زندگی روزمره خود ایجاد کنند. یافتههای پژوهش ابعاد پیچیدهای از هویتیابی زنان مسلمان در جوامع اروپایی را روشن میکند و ضرورت توجه بیشتر به این موضوع را نشان میدهد.
حامد شیری؛ یعقوب احمدی؛ بهار شریعتی؛ لیلا خداویردی
چکیده
با وجود تغییرات گسترده اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دهههای اخیر، کار خانگی همچنان به عنوان وظیفه اصلی و هنجار فرهنگی برای بسیاری از زنان، حتی زنان شاغل باقی مانده است. مسئولیتهای اجتماعی و خانوادگی این گروه از زنان تأثیرات عمیقی بر کیفیت زندگی شخصی و حرفهای، رضایتمندی و سلامت روانی و اجتماعی آنان دارد. در این چارجوب پژوهش حاضر ...
بیشتر
با وجود تغییرات گسترده اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دهههای اخیر، کار خانگی همچنان به عنوان وظیفه اصلی و هنجار فرهنگی برای بسیاری از زنان، حتی زنان شاغل باقی مانده است. مسئولیتهای اجتماعی و خانوادگی این گروه از زنان تأثیرات عمیقی بر کیفیت زندگی شخصی و حرفهای، رضایتمندی و سلامت روانی و اجتماعی آنان دارد. در این چارجوب پژوهش حاضر به شیوه پدیدارشناسانه، تجربه زیسته و روایت زنان شاغل از کار خانگی و نحوه مواجهه آن با دوگانگی نقش و پیامدهای آن را بررسی قرار داد. بیان نظری موضوع با ارجاع به نظریه نقشهای اجتماعی، تعارض نقشی و تحلیل و تفسیر نظریه فمینیستی از نابرابری جنسیتی صورتبندی شد. از نظر روش، مطالعه با رویکرد کیفی پدیدارشناسی تفسیری و با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق با 15 نفر از زنان شاغل در بخش دولتی و خصوصی شهر مریوان که به شیوه هدفمند و نظری انتخاب شدند به اجرا درآمد. یافتهها نشان داد که «خانهداری بهمثابه یک مسئولیت گریزناپذیر» بخشی از هویت اجتماعیِ دوگانه زنان شاغل تلقی میشود. در نتیجه این موقعیت متضاد آنها با تجربه «فشار نقش و رنجهای دوگانهکاری» مواجه هستند. یافتهها همچنین بیانگر این است که کار خانگی اگرچه به عنوان تکلیف زنانه تحت سیطره «سنتهای مردسالارانه» به زنان تحمیل میشود، اما در مقابل اشتغال برای آنان انتخابی آزادانه و به مثابه «ابزاری برای مقاومت» عمل میکند. تغییر در موقعیت زنان مستلزم تحقق برابری جنسیتی از طریق گامهای تدریجی به سوی تغییر ساختار و فرهنگ مشارکتی و برابریخواهانه است. کلیدواژهها: کار خانگی، خانهداری، زنان شاغل، مردسالاری، نابرابری جنسیتی
بهروز صادقی عمروآبادی؛ امیر منتظزحجت؛ سجاد بهمنی؛ احمد صلاح منش؛ فائزه امرائی
چکیده
تعاونیها از دیرباز در عرصه محرومیتزدایی مورد توجه سیاستگذاران بوده و قادر به توانمندسازی زنان سرپرست خانوار به عنوان بخش مهمی از محرومیت در استان خوزستان میباشند. بنابراین سوال اصلی این پژوهش عبارت است از: مهمترین استراتژیهای توسعه تعاونی در مسیر محرومیت زدایی زنان سرپرست خانوار استان خوزستان کدامند؟ پژوهش طبق مطالعات ...
بیشتر
تعاونیها از دیرباز در عرصه محرومیتزدایی مورد توجه سیاستگذاران بوده و قادر به توانمندسازی زنان سرپرست خانوار به عنوان بخش مهمی از محرومیت در استان خوزستان میباشند. بنابراین سوال اصلی این پژوهش عبارت است از: مهمترین استراتژیهای توسعه تعاونی در مسیر محرومیت زدایی زنان سرپرست خانوار استان خوزستان کدامند؟ پژوهش طبق مطالعات اسنادی و نظر خبرگان بهدنبال بررسی عوامل موثر بر محرومیت زنان سرپرست از مسیر تعاونیها میباشد. مطالعه با رویکرد آینده پژوهی و روش سناریوسازی با نرم افزار سناریو ویزارد میاشد. مصاحبه کنندگان و خبرگان، 40 نفر از کارشناسان اقتصادی، اجتماعی و مدیریت اجرایی، دانشگاهی و مدیران تعاونیهای زنان استان خوزستان در سال 1403 بوده است. طبق اطلاعات تحقیق، نمونه گیری به شکل غیراحتمالی قضاوتی انجام شد .نتایج 4 سناریو را شناسایی کرد. سناریوهای بخش اول )مطلوب)، شرایط مناسب اقتصادی با حمایت مسئولین و توسعه زیرساختی و شامل دو سناریوی مطلوبترین سناریوی بخش اول (همه عوامل، دارای شرایط مطلوب) و سناریوی دوم، سناریوی مطلوب بخش اول که این حالت فقط در مؤلفه فرهنگ است که شرایط ایستا را درنظر میگیرد. سناریوی سوم (ایستا)، شرایط ایستا با رویکرد تقویت زیرساختها و تونمندسازی زنان با حفظ وضع موجود را مطرح میکند و سناریوی چهارم (بحران)، وضع نامطلوب تعاونیهای زنان را نشان میدهد. مهمترین ویژگیهای این سناریوها تقویت توجه به بخش تعاون در اقتصاد و نظر مسئولین، افزایش حمایت از طریق زیرساختهای آموزش و حضور زنان، توجه به موضوعات فرهنگی متناسب با توسعه در حوزه کارکردن زنان، بهبود سطح تحصیلات زنان است.