روح الله براتیان؛ محمد مهدی شمسایی؛ فاطمه اکبری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف احصاء رنج مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی به منظور طراحی بسته آموزشی مناسب و تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای معنوی مبتنی بر رنج، بر تحمل آشفتگی، پذیرش و صبر در آنان صورت گرفت. روش تحقیق، به دو صورت، کیفی که از طریق مصاحبه، نیازهای پژوهشی از والدین و مشاورین استخراج گردید، و روش کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف احصاء رنج مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی به منظور طراحی بسته آموزشی مناسب و تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای معنوی مبتنی بر رنج، بر تحمل آشفتگی، پذیرش و صبر در آنان صورت گرفت. روش تحقیق، به دو صورت، کیفی که از طریق مصاحبه، نیازهای پژوهشی از والدین و مشاورین استخراج گردید، و روش کمی از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی مادران دارای فرزند کمتوان ذهنی مقطع متوسطه مدرسه استثنایی دخترانه فرزانگان و کلیه کارشناسان و مشاوران اداره آموزش و پرورش و مدارس استثنایی شهر گرگان در سال 1398 بودند. از میان مادران 30 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر آزمایش و 15 نفر گواه) قرار گرفتند. از میان کارشناسان و مشاوران نیز 4 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش مهارتهای معنوی قرار گرفت و به گروه کنترل، آموزشی داده نشد. مقیاس تحمل آشفتگی ، پرسشنامه پذیرش بوند و همکاران و پرسشنامه صبر خرمایی و همکاران اجرا گردید. برای نرمال بودن دادهها از آزمون کلمگروف-اسمیرنوف و تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار spss16 استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای معنوی بر میزان تحمل آشفتگی، پذیرش و صبر مادران دارای فرزند کم توان ذهنی موثر بوده و پیشنهاد میشود به عنوان یک روش غیر دارویی، غیر تهاجمی و کم هزینه، برنامههای آموزشی معنوی مبتنی بر نیاز والدین در جهت افزایش تحمل آشفتگی، پذیرش و صبر آنان انجام شود.
سیروس احمدی؛ خیری حمیدپور؛ حمید صداقت؛ فاطمه کرمی
چکیده
خشونت علیه زنان، هر نوع رفتار خشن وابسته به جنسیت است که موجب آسیب جسمی، جنسی، روانی و رنج زنان میشود. چنین رفتاری میتواند با تهدید، اجبار و سلب مطلق اختیار و آزادی به صورت آشکار و یا پنهان انجام شود. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال بررسی خشونت علیه زنان در بین زنان شهر بوشهر با استفاده از روش کیفی و با رویکرد روش نظریه زمینهای ...
بیشتر
خشونت علیه زنان، هر نوع رفتار خشن وابسته به جنسیت است که موجب آسیب جسمی، جنسی، روانی و رنج زنان میشود. چنین رفتاری میتواند با تهدید، اجبار و سلب مطلق اختیار و آزادی به صورت آشکار و یا پنهان انجام شود. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال بررسی خشونت علیه زنان در بین زنان شهر بوشهر با استفاده از روش کیفی و با رویکرد روش نظریه زمینهای میباشد. مشارکت-کنندگان در پژوهش حاضر ۱2 نفر از زنان شهر بوشهر بودهاند که به صورت نیمهساختاریافته با آنها مصاحبه شده است و سپس داده-های حاصل از آن با استفاده از کدگذاری سه مرحلهای باز، محوری و گزینشی تحلیل گردیده است. یافتهها نشان از وجود پنج مقوله محوری «فرهنگ مردسالار و نابرابری جنسیتی نهادینه شده»، «کیفیت تعاملات زوجین»، «مشروعیت بخشی سیستم فرهنگی به خشونت»، «استراتژی زنان در مقابله با خشونت» و «بازتولید نگرشهای مردسالاری نسبت به زنان» میباشد. مقوله هسته پژوهش نیز «حاکمیت ایدئولوژی مردسالار و هژمونی سلطه مذکر» میباشد؛ خشونتی که از سوی مردان علیه زنان اعمال میشود در هر وضعیتی متأثر از جایگاه قدرتمند مردان در روابط بین فردی و اجتماعی است. مردسالاری به عنوان یک عامل قوی در خشونت علیه زنان تأثیر دارد و خشونت متأثر از نظام مردسالار است.
نعمت اله شیری؛ مژگان خوش مرام؛ آذرمیدخت رضایی؛ کیومرث زرافشانی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف اصلی بررسی تأثیر ابعاد توانمندی روانشناختی بر رفتار کارآفرینانه در بین زنان روستایی شهرستان مرودشت انجام شد. جامعۀ آماری پژوهش شامل تمام جمعیت فعال (15 تا 65 سال) زنان روستایی شهرستان مرودشت بودند که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، 227 نفر از آنها به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف اصلی بررسی تأثیر ابعاد توانمندی روانشناختی بر رفتار کارآفرینانه در بین زنان روستایی شهرستان مرودشت انجام شد. جامعۀ آماری پژوهش شامل تمام جمعیت فعال (15 تا 65 سال) زنان روستایی شهرستان مرودشت بودند که با استفاده از جدول بارتلت و همکاران، 227 نفر از آنها به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامهای استاندارد بود که روایی آن را اعضای هیئت علمی رشتههای روانشناسی و کارآفرینی دانشگاه رازی و پایایی آن را بهواسطۀ محاسبۀ ضریب آلفای کرونباخ بررسی کردند. تجزیه و تحلیل دادهها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزارهای SPSS نسخۀ 26 و SmartPLS نسخه سه انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که وضعیت رفتار کارآفرینانه در بین زنان روستایی شهرستان مرودشت در حدّ متوسط (3) بود. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد که متغیرهای نهفته احساس معناداری، احساس اثرگذاری و احساس خودکارآمدی، تأثیر مثبت و معناداری بر رفتار کارآفرینانه در بین زنان روستای شهرستان مرودشت داشتند، این در حالی است که تأثیر معنادار احساس خودتعیینی بر رفتار کارآفرینانه در میان زنان روستایی شهرستان مرودشت تأیید نشد. افزون بر این، نتایج نشان که ابعاد توانمندی روانشناختی حدود 46درصد از تغییرات واریانس رفتار کارآفرینانه در بین زنان روستایی شهرستان مرودشت را تبیین کرد. درنهایت، دستاوردهای نظری و کاربردی حاصل از این مطالعه برای کمک به پژوهشگران و سیاستگذاران به بحث گذاشته شد.
غلامرضا تاج بخش
چکیده
روابط فرازناشویی به عنوان یکی از عوامل اصلی آسیب زا در ساختار و ثبات خانواده است که پیامدهای زیانبار فردی، خانوادگی و اجتماعی در پی دارد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویتبندی عوامل موثر بر شکل گیری روابط فرازناشویی می باشد. روش تحقیق بکار گرفته شده، کیو (Q) ، و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته میباشد. نمونه ...
بیشتر
روابط فرازناشویی به عنوان یکی از عوامل اصلی آسیب زا در ساختار و ثبات خانواده است که پیامدهای زیانبار فردی، خانوادگی و اجتماعی در پی دارد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویتبندی عوامل موثر بر شکل گیری روابط فرازناشویی می باشد. روش تحقیق بکار گرفته شده، کیو (Q) ، و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه محقق ساخته میباشد. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند شامل 40 نفر از صاحبنظران و فعالان حوزه آسیبهای اجتماعی ( روابط فرازناشویی) میباشد. نتایج حاصل از پژوهش منجر به استخراج 4 عامل اصلی خیانت زناشویی: فرهنگی- اجتماعی(تأثیر شبکههای اجتماعی مجازی، کاهش پایبندی نگرشی به ارزش های اخلاقی، همسرگزینی نامناسب و....)، روان شناختی(تجربه روابط جنسی قبل از ازدواج، ابتلا به اختلالات روانی، خلقی و شخصیتی، ضعف آموزش های مهارتهای ارتباطی و زندگی و...)، اقتصادی(مشکلات مالی و معیشتی خانواده، کسب درآمد و مادی گرایی، بیکاری مرد) و خانوادگی (انتقام جویی از همسر، عدم پایبندی به تعهدات زناشویی، یکنواختی در روابط زناشویی و... ) گردید. عدم درک، فهم و تفسیر لایه های عمقی این معضل پیچیده و چندبعدی و چاره اندیشی برای کاهش آن، منجر به از هم گسیختگی بیشتر نهاد خانواده خواهد شد.
احسان رحمانی؛ عصمت حسینی
چکیده
تحقیق حاضر با رویکرد تفسیرگرایی و روششناسی کیفی به پرسش های"علل ایجاد مسایل اخلاقی در انتقال چمدانی کالا چیست و چه پیامدهایی برای زنان انتقالدهنده و خانواده هایشان دارد؟"از طریق جمعآوری دادهها تا به اشباع نظری به وسیله50مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شده در بین30زن انتقالدهنده و20کارشناس که به روش هدفمند و گلولهبرفی تعیین ...
بیشتر
تحقیق حاضر با رویکرد تفسیرگرایی و روششناسی کیفی به پرسش های"علل ایجاد مسایل اخلاقی در انتقال چمدانی کالا چیست و چه پیامدهایی برای زنان انتقالدهنده و خانواده هایشان دارد؟"از طریق جمعآوری دادهها تا به اشباع نظری به وسیله50مصاحبه نیمهساختاریافته انجام شده در بین30زن انتقالدهنده و20کارشناس که به روش هدفمند و گلولهبرفی تعیین شده اند، پاسخ می-دهد. دادهها بر مبنای نظریه زمینهای استراس وکوربین، تجزیه و تحلیل شده و درکدگذاری باز،96مفهوم و917دلالت مفهومی، درکدگذاری محوری،26 مقوله و در کدگذاری انتخابی، مقولهی هستهای"گسیختگی اخلاقی/پایبندی اخلاقی"تعیین گردید. پاسخگویان، کارکرد متناقض انتقال چمدانی را با پیامدهای مثبت: پایبندی به اصول اخلاقی و حفظ زندگی آبرومندانه و پیامدهای منفی: عدم پایبندی به اصول اخلاقی، استفاده ابزاری از روابط نامشروع و قضاوت نادرست درباره همه زنان انتقال دهنده ارزیابی نمودهاند. در مدل زمینهای نیز، مشکلات روحی وخانوادگی، نبود فرصت شغلی، عدم رسیدگی به اقشار محروم، نیاز مالی، اجبار، تامین مخارج زندگی و ایجاد رفاه،"شرایط علی"و هزینه انتقال و سفر، سختی انتقال، مسیر و خرید، تخلف گمرک و راه آهن، فساد اداری و دولتی،"شرایط زمینهای"و عدم افشا حقایق توسط زنان، عدم امنیت اخلاقی، رونق تنفروشی در قشم و زمینه مسایل غیراخلاقی،"شرایط مداخلهگر"در ایجاد پیامدهای اخلاقی انتقال چمدانی شناخته شدند. نتایج به خوبی نشان می دهد انتقال چمدانی برخلاف تصور عموم تنها پیامدهای اخلاقی منفی منتهی نمی شود، بلکه پیامدهای اخلاقی مثبت هم بر آن مرتب است. انتقال چمدانی به مثابه ابزار دو لبه عمل می کند، از یک طرف می تواند بستر ساز گسیختگی اخلاقی باشد برای تمامی اقشار مرتبط با آن و در مقابل می تواند راهی باشد برای حفظ سلامت اخلاقی زنانی که حاضر به تنفروشی نیستند و راهی جز انتقال چمدانی برای تامین معاش خود ندارند.
ابوتراب طالبی؛ سمیه رحمانی
چکیده
در این مقاله تجربهی سکوت زنان کرد بر اساس فهم و تفسیر آنان از جنسیت و موقعیت خود، در میدانهای کار، خانواده و آموزش مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف، فهم پیچیدگی های اجتماعی و معنایی پدیدهی سکوت در زنان کرد است. این مطالعه با استفاده از نمونه گیری نظری و مصاحبهی فردی با ۲۰ زن کرد و تشکیل یک گروه متمرکز شش نفره، در چارچوب رویکرد تفسیری ...
بیشتر
در این مقاله تجربهی سکوت زنان کرد بر اساس فهم و تفسیر آنان از جنسیت و موقعیت خود، در میدانهای کار، خانواده و آموزش مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف، فهم پیچیدگی های اجتماعی و معنایی پدیدهی سکوت در زنان کرد است. این مطالعه با استفاده از نمونه گیری نظری و مصاحبهی فردی با ۲۰ زن کرد و تشکیل یک گروه متمرکز شش نفره، در چارچوب رویکرد تفسیری - برساخت گرایانه و با تکنیک تحلیل مضمون انجام شده است. نتایج در ذیل دو مضمون اصلی سکوت هژمونیک و سکوت استراتژیک و نیز مضامین فرعی صورتبندی شدهاند و نشان میدهند زنان، معانی متنوعی به سکوتهای خود میدهند و استراتژیهای گوناگونی را با سکوت کردن خود در موقعیتهای مختلف به کار میگیرند. پیامدهای اتخاذ هر کدام از این انواع سکوت می تواند طیفی از نتایج بازتولید کنندهی سلطه و تثبیت دوبارهی معانی هژمونیک جنسیتی و یا اختلال در بازتولید این معانی را در بربگیرد. این مطالعه با نشان دادن پیچیدگی رابطه بین انقیاد و سوژگی در تجارب زنان کرد از سکوتهایشان نشان میدهد تجربهی سکوت در پیوستاری از مطیع بودن کامل و سوژگی و عاملیت قرار دارد و نیز مرز میان قربانی و عامل را نمیتوان مرزی مشخص و غیر قابل انعطاف در نظر گرفت.
محمد رضا اقدامی؛ فائزه صفری تمرین؛ محمد رضا غلامی؛ رضا علیزاده
چکیده
در ایران با توجه به روند کاهش جمعیتی ، عنصر اصلی گفتمان حاکم بر سیاست جمعیتی، افزایش جمعیت است. میزان موفقیت سیاستهای جمعیتی در هر کشوری من جمله ایران، به میزان هژمونیک شدن آن در جامعه هدف بستگی دارد.این مطالعه به منظور بررسی زیست سیاست بین زنان متأهل 18 تا 40 سال شهر رشت به روش کیفی و بر پایه تحلیل قدرت فوکو صورت گرفته است. نتایج تحقیق ...
بیشتر
در ایران با توجه به روند کاهش جمعیتی ، عنصر اصلی گفتمان حاکم بر سیاست جمعیتی، افزایش جمعیت است. میزان موفقیت سیاستهای جمعیتی در هر کشوری من جمله ایران، به میزان هژمونیک شدن آن در جامعه هدف بستگی دارد.این مطالعه به منظور بررسی زیست سیاست بین زنان متأهل 18 تا 40 سال شهر رشت به روش کیفی و بر پایه تحلیل قدرت فوکو صورت گرفته است. نتایج تحقیق نشان داد که گفتمان حاکم بر سیاست جمعیتی در ایران در ارتباط با زنان مورد مطالعه به دو طریق یعنی سوژه ساختن زنان در برابر نظام پزشکی و نظام فرهنگی توانست زمینه اعمال قدرت زیست سیاست بر آنها و هژمونیک شدن خود را فراهم سازد. در عین حال باید توجه داشت که صرف اعمال قدرت از طریق نظام پزشکی در این گفتمان باعث هژمونیک شدن این نوع زیست سیاست در بین زنان مورد مطالعه نمی گردد؛ چرا که در بین آن دسته از زنان متاهلی که در برابر این نوع از زیست سیاست مقاومت کرده اند و بر روی فرزند آوری کمتر تاکید داشته اند کماکان ابژه بودن در برابر نظام پزشکی مشاهده می شود.