جامعه شناسی
محمدجواد زاهدی؛ پروانه دانش؛ فیروز راد؛ رضا مجرب قوشچی
چکیده
شواهد موجود نشان میدهد زنان فقیر شهری به شکلهای گوناگونی از طرد اجتماعی رنج میبرند. این مقاله در سطح خُرد و زندگی روزمره به جستوجوی ریشههای طرد اجتماعی در زندگی آنها پرداخته و سعی کرده است بعضی از ابعاد این مسئله را روشن کند. روش تحقیق کیفی است و دادههای تحقیق از مصاحبههای عمیق با 32 زن تحت پوشش کمیتۀ امداد شهرستان ارومیه ...
بیشتر
شواهد موجود نشان میدهد زنان فقیر شهری به شکلهای گوناگونی از طرد اجتماعی رنج میبرند. این مقاله در سطح خُرد و زندگی روزمره به جستوجوی ریشههای طرد اجتماعی در زندگی آنها پرداخته و سعی کرده است بعضی از ابعاد این مسئله را روشن کند. روش تحقیق کیفی است و دادههای تحقیق از مصاحبههای عمیق با 32 زن تحت پوشش کمیتۀ امداد شهرستان ارومیه به دست آمده و نتایج با استفاده از رهیافت گراندد تئوری تحلیل شدهاند. نتایج بهدستآمده نشان میدهد در زندگی این دسته از زنان، 5 مقولۀ عمده در شکلگیری طرد اجتماعی نقش دارد که عبارتاند از: «ضعف سرمایۀ فرهنگی»، «محدودیتهای مادی»، «رویکرد منفی به فقرا»، «طرد ناشی از تجرد» و «حوادث منفی زندگی». دو مقولۀ عمدۀ «اجتناب از ادغام اجتماعی» و «عواطف منفی» از پیامدهای این مسئلهاند که باعث تقویت و تداوم این پدیده میشود. مقولۀ نهایی هسته، که دربرگیرندۀ کل فرایند شکلگیری طرد اجتماعی است، با عنوان «شکست هنجارـ پیوند» مطرح شده است. درخصوص شیوههای ایجاد طرد اجتماعی، شکلهای بسیار ظریفی از خوارسازی و محرومیت در زندگی زنان فقیر وجود دارد که با رویکردهای کمّی یا اقتصادی قابل شناسایی نیستند.
مطالعات زنان
محمد حسن فطرس؛ مریم نجمی؛ عباس معمارزاده
چکیده
یکی از تحولات بزرگ صورتگرفته طی دهههای اخیر، افزایش چشمگیر مشارکت زنان در عرصههای اقتصادی و اجتماعی بوده و در این راستا رابطۀ میان مشارکت زنان در بازار کار بهعنوان یکی از عوامل مهم و اثرگذار در رشد اقتصادی و نرخهای باروری بهمنزلۀ عاملی مؤثر در رشد جمعیت مورد توجه قرار گرفته است. بررسی این مسئله، که رابطۀ بین اشتغال زنان ...
بیشتر
یکی از تحولات بزرگ صورتگرفته طی دهههای اخیر، افزایش چشمگیر مشارکت زنان در عرصههای اقتصادی و اجتماعی بوده و در این راستا رابطۀ میان مشارکت زنان در بازار کار بهعنوان یکی از عوامل مهم و اثرگذار در رشد اقتصادی و نرخهای باروری بهمنزلۀ عاملی مؤثر در رشد جمعیت مورد توجه قرار گرفته است. بررسی این مسئله، که رابطۀ بین اشتغال زنان و نرخ باروری منفی است، در بسیاری از مطالعات تجربی تأیید شده است. از طرفی، محققان بسیاری دریافتند که در کشورهای اروپایی همبستگی منفی بین میزان باروری و میزان مشارکت زنان در بازار کار قبل از دهۀ 1980 به یک همبستگی مثبت در بعد از آن تغییر کرده است. بنابراین، در این پژوهش سعی شده است با استفاده از دادههای سالهای 1360 تا 1392، که از سایت بانک مرکزی و مرکز آمار ایران استخراج شدهاند، و نیز استفاده از رویکرد آزمون کرانهای با وقفههای توزیعی به بررسی رابطۀ میان نرخ باروری و میزان اشتغال زنان در کشور ایران پرداخته شود. یافتههای مطالعه نشان میدهند که سن ازدواج، نرخ شهرنشینی و درآمد سرانه با نرخ باروری رابطۀ منفی دارند؛ درحالیکه نرخ اشتغال با نرخ باروری رابطهای مثبت دارد که نشان میدهد با افزایش میزان اشتغال و به تبع آن ایجاد امنیت مالی میل به باروری در میان زنان ایران افزایش پیدا کرده است و رابطۀ منفی میان این دو متغیر، که در مطالعات قبلی اشاره شده، تأیید نمیشود.
مطالعات زنان
مسعود کوثری؛ امیرعلی تفرشی؛ معصومه سادات علوی نکو
چکیده
انقلاب اسلامی ایران بهعنوان ظهور و بروز یک تحول گفتمانی در جامعۀ ایران قابل شناسایی است. این انقلاب نهتنها در وضعیت جامعۀ ایران بیانگر تحولی گفتمانی و معنایی بود، بلکه در چارچوب گفتمانهای جهانی نیز توانست ایجاد یک پیوند نشانه و معنای جدیدی را به منصۀ ظهور گذارد؛ بدینگونه است که فوکو نیز از این انقلاب بهمنزلۀ «روح یک ...
بیشتر
انقلاب اسلامی ایران بهعنوان ظهور و بروز یک تحول گفتمانی در جامعۀ ایران قابل شناسایی است. این انقلاب نهتنها در وضعیت جامعۀ ایران بیانگر تحولی گفتمانی و معنایی بود، بلکه در چارچوب گفتمانهای جهانی نیز توانست ایجاد یک پیوند نشانه و معنای جدیدی را به منصۀ ظهور گذارد؛ بدینگونه است که فوکو نیز از این انقلاب بهمنزلۀ «روح یک جهان بیروح» نام میبرد. پژوهش حاضر در راستای شناخت مشخصههای این تحول گفتمانی، به مطالعۀ مؤثرترین نظریهپرداز آن، یعنی امام خمینی(ره)، بنیانگذار انقلاب اسلامی، اقدام کرده است. با توجه به لزوم ایجاد حدود و ثغور برای مطالعۀ تحلیل گفتمان، یکی از نظمهای پرمناقشۀ گفتمانی، یعنی نظم گفتمانی هویت زنانه، برای مطالعه در این گفتمان انتخاب شد. در ادامه، با توجه به دید کلاننگر و ایجاد نقشههای انتزاعی از مفصلبندیهای گفتمانی، توسط رویکرد لاکلا و موف، این نظریه و روش برای تحلیل گفتمان سخنان امام خمینی(ره) انتخاب شد. طبق یافتههای بهدستآمده، دال مرکزی این گفتمان «حفظ عفت و دینداری» است و با وجود همسانیِ نشانهایِ بعضی از دالهای این گفتمان با گفتمانهای هژمونیکشده در دنیای غرب، مانند «فعالیت اجتماعی» و «آزادی»، اما همین دالها نیز در حول محوریت «حفظ عفت و دینداری» در این گفتمان تعریف میشود و معنایی دیگر و متفاوت با گفتمانهای رقیب از آنها خلق میشود. این گفتمان، که در نزاعی آشکار با گفتمان پهلوی دوم ظهور پیدا میکند، به شکل جدی به واسازی گفتمان متخاصم خود میپردازد. گفتمانِ امام خمینی(ره)، گفتمان پهلوی را با «خارجیبودن»، «قائل به شیء بودن زنان»، «موافقت با فحشا» و بالاخص بهعنوان گفتمانی که «عفت و دینداری زن را در حاشیه قرار داده»، معرفی میکند و معتقد است گفتمان پهلوی با طرح شعارهایی چون «حرکت به سوی ترقی و پیشرفت»، «طرفداری از آزادی زنان»، «احترام برای زنان»، «برابری زنان و مردان» و «تمدنمدار بودن» تلاش دارد زنان را سوژۀ گفتمان خود کند.
اقتصاد
احمد اسدزاده؛ نینا میرانی؛ فروغ قاضیخانی؛ نجمه اسمعیل درجانی؛ عطیه هنردوست
چکیده
فرایند پیچیدۀ توسعه و نقش منابع انسانی، بهمثابۀ یکی از عوامل اصلی آن، نیازمند بازنگری در نقش نیروی انسانی بهخصوص نقش زنان است که نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند. در سالهای اخیر، جهان شاهد پدیدۀ اجتماعیـ اقتصادی جدیدی به نام مشارکت زنان در بازار کار بوده است. قدرت دادن به زنان و برداشتن موانع از سر راه آنان باعث بهبود وضعیت ...
بیشتر
فرایند پیچیدۀ توسعه و نقش منابع انسانی، بهمثابۀ یکی از عوامل اصلی آن، نیازمند بازنگری در نقش نیروی انسانی بهخصوص نقش زنان است که نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند. در سالهای اخیر، جهان شاهد پدیدۀ اجتماعیـ اقتصادی جدیدی به نام مشارکت زنان در بازار کار بوده است. قدرت دادن به زنان و برداشتن موانع از سر راه آنان باعث بهبود وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آنها در جامعه میشود که این جریان میتواند زمینهساز رشد و توسعۀ پایدار باشد. در این مقاله، ارتباط بین متغیرهای تأثیرگذار بر رشد اقتصادی ایران طی دورۀ 1380ـ1393 با تأکید بر نقش اشتغال و تحصیلات زنان بررسی شده است. سپس با استفاده از الگوریتم جستوجوی گرانشی (GSA) و الگوریتم بهینهسازی کرم شبتاب (FA)، به برآورد تابع رشد و توسعۀ اقتصادی کشور در قالب معادلات غیرخطی با تأکید بر نرخ مشارکت اقتصادی زنان و سطح تحصیلات آنان پرداخته شده است. نتایج مطالعه حاکی از آن است که افزایش نرخ مشارکت اقتصادی زنان در بازار کار تأثیر مثبت و معناداری بر تولید ناخالص داخلی کشور داشته و افزایش میزان تحصیلات آنان در قالب متغیر تقاطعی بر نرخ مشارکت اقتصادی زنان و درنهایت تولید ناخالص داخلی کشور تأثیر مثبت داشته است. بنابراین، پیشنهاد میشود که اقدامات مقتضی برای رفع تبعیض علیه زنان در زمینۀ اشتغال انجام گیرد.
توکل آقایاری هیر؛ فاطمه گلابی؛ مهدی شفیعی زازلی
چکیده
تحولات جمعیتی میتواند همۀ ابعاد توسعه، و از جمله برابری جنسیتیـ بهعنوان یکی از مؤلفههای مهم توسعهـ را تحتتأثیر قرار دهد. مقالۀ حاضر با هدف بررسی رابطۀ بین تحولات در ترکیب جمعیت و برابری جنسیتی در ایران در دورۀ زمانی 1335ـ1390 نگاشته شده است. رابطۀ مذکور، با اتخاذ رویکردی توصیفیـ تحلیلی و با استفاده از دادههای ثانوی ...
بیشتر
تحولات جمعیتی میتواند همۀ ابعاد توسعه، و از جمله برابری جنسیتیـ بهعنوان یکی از مؤلفههای مهم توسعهـ را تحتتأثیر قرار دهد. مقالۀ حاضر با هدف بررسی رابطۀ بین تحولات در ترکیب جمعیت و برابری جنسیتی در ایران در دورۀ زمانی 1335ـ1390 نگاشته شده است. رابطۀ مذکور، با اتخاذ رویکردی توصیفیـ تحلیلی و با استفاده از دادههای ثانوی و کاربرد مدلهای سری زمانی در سطح ملی مطالعه شده است. دادههای استفادهشده از سریهای زمانی جمعیتی و اطلاعات سرشماریهای متعدد از مرکز آمار ایران گرفته شده و با استفاده از نرمافزار SPSS تحلیل شدهاند. براساس نتایج، میزان شاخص ترکیبی برابری جنسیتی در طول دورۀ بررسیشده، بهبود درخور ملاحظهای یافته و متغیرهای میزان شهرنشینی، ساختار سنی جمعیت و میانگین سن ازدواج زنان تأثیر معناداری بر شاخص کل برابری جنسیتی داشتهاند. همچنین، جزء AR(1) و MA(2) مدل آریمای نهایی نیز تأثیر معناداری بر تغییرات برابری جنسیتی نشان دادهاند. متغیرهای پیشبین درمجموع توانستهاند 33 درصد از تغییرات برابری جنسیتی در دورۀ بررسیشده را تبیین کنند.
جامعه شناسی
امید قادرزاده؛ فاطمه غلامی؛ الهه غلامی
چکیده
دختران مجرد در زمرۀ گروههایی محسوب میشوند که به دلیل جایگاه شکننده و آسیبپذیر در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی در معرض طرد قرار دارند. هدف این پژوهش، بازسازی معنایی تجربۀ زیستۀ دختران از تجرد، کشف زمینهها، پیامدها و نحوۀ مواجهۀ دختران با تجرد از طریق ادراک و معنای ذهنی دخترانی است که درگیر این فرایند شدهاند. پژوهش حاضر ...
بیشتر
دختران مجرد در زمرۀ گروههایی محسوب میشوند که به دلیل جایگاه شکننده و آسیبپذیر در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی در معرض طرد قرار دارند. هدف این پژوهش، بازسازی معنایی تجربۀ زیستۀ دختران از تجرد، کشف زمینهها، پیامدها و نحوۀ مواجهۀ دختران با تجرد از طریق ادراک و معنای ذهنی دخترانی است که درگیر این فرایند شدهاند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای میان دختران مجرد شهر ایوان به انجام رسید. برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری هدفمند و حداکثر تنوع و برای گردآوری دادهها از مصاحبۀ نیمهساختیافته استفاده شد. در نمونۀ پژوهش، 28 نفر از دختران مجرد مشارکت داشتند که به لحاظ بهرهمندی از سرمایههای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متفاوت بودند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که زمینههایی چون تثبیت دالهای پذیرفتهشده، ازدواج بهمثابۀ نهاد حمایتی، جنسیتیشدن فضای عمومی و تقدیرگرایی در تجرد زنان نقش دارند. در این میان، محدودیتهای پذیرفتهشده بهمثابة زمینۀ تسهیلگر و بازنمایی وابستگی در رسانه بهمنزلة شرایط مداخلهگر عمل کردهاند. بازسازی معنایی تجربه و درک دختران مجرد از تجرد بر الزامهای استتار، مکانهای مذهبی بهمثابۀ پناهگاه، سیاست حضور و رویآوردن به مشاغل زنانه، بازاندیشی و مجازیشدن روابط دلالت دارد. براساس مطالعة حاضر، تجربۀ تجرد برای دختران، خشونت روانی، انزوای مضاعف، آیندۀ مبهم و احساس سرباری و ابژههای حقارت در پی داشته است. مقولۀ هسته نیز بر دسترسناپذیر بودن موقعیتها دلالت دارد.
مطالعات زنان
اکبر زارع شاه آبادی؛ مجتبی شفیعی نژاد؛ جواد مداحی
چکیده
اقدام به خودکشی بهمنزلۀ عملی غیرکشنده تعریف میشود که در آن شخص به شکل آگاهانه و هدفمند و بدون مداخلة دیگران، بهمنظور تحقق تغییرات دلخواه، اقدامی مضر و دردناک علیه خود انجام میدهد. هدف از این پژوهش، کشف و تبیین انگیزه و خواستههای زنان اقدامکننده به خودکشی است که از طریق ادراک و معنای ذهنی زنانی که درگیر این فرایند ...
بیشتر
اقدام به خودکشی بهمنزلۀ عملی غیرکشنده تعریف میشود که در آن شخص به شکل آگاهانه و هدفمند و بدون مداخلة دیگران، بهمنظور تحقق تغییرات دلخواه، اقدامی مضر و دردناک علیه خود انجام میدهد. هدف از این پژوهش، کشف و تبیین انگیزه و خواستههای زنان اقدامکننده به خودکشی است که از طریق ادراک و معنای ذهنی زنانی که درگیر این فرایند شدهاند انجام میگیرد. پژوهش حاضر به روش کیفی و مصاحبۀ عمیق در میان زنان شهرستان آبدانان انجام شده است. در پژوهش حاضر، 23 نفر از زنانی که به خودکشی اقدام کردهاند، مشارکت داشتهاند که از نظر سنی، تحصیلات، طبقة اجتماعیـ اقتصادی و تأهل متفاوت بودند. برای انتخاب نمونهها از روش نمونهگیری هدفمند و برای گردآوری دادهها از مصاحبة نیمهساختیافته استفاده شد. دادهها بهوسیلة کدگذاری نظری تجزیه و تحلیل شد. براساس یافتهها، زنان مشارکتکننده اقدام به خودکشی را بهمنزلۀ «راهی برای ابراز و رسیدن به خواستهها» ادراک میکنند که در راستای آن سعی دارند به رفتارهای سلطهطلبانه، محدودیتها، تهمتها و بدبینیها واکنش نشان دهند و آن را مدیریت کنند. در پایان، بهبود نقش حمایتی، بهخصوص از جانب خانواده و همسر، و روابط تعاملمحور، در جلوگیری از خودکشی بهمنزلۀ راهکاری بسیار مهم پیشنهاد میشود.