زهرا صادقی آرانی؛ اسماعیل مزروعی نصرآبادی؛ مهدیه مصلحی وادقانی
چکیده
بهرغم این واقعیت که پول در زندگی انسانها نقشی مهم ایفا میکند و بر نگرشها و رفتار آنها تأثیر میگذارد، تحقیقات تجربی اندکی به منظور بررسی عواملی مؤثر بر این نگرشها صورت گرفته و روانشناسی پول و باورهای افراد نسبت به پول و سبکهای رفتاری آنها یکی از حوزههای مغفول علم روانشناسی و ارتباطات است. از سویی دیگر، با توجه به ...
بیشتر
بهرغم این واقعیت که پول در زندگی انسانها نقشی مهم ایفا میکند و بر نگرشها و رفتار آنها تأثیر میگذارد، تحقیقات تجربی اندکی به منظور بررسی عواملی مؤثر بر این نگرشها صورت گرفته و روانشناسی پول و باورهای افراد نسبت به پول و سبکهای رفتاری آنها یکی از حوزههای مغفول علم روانشناسی و ارتباطات است. از سویی دیگر، با توجه به افزایش فرصتهای اشتغال برای زنان و افزایش تمایل آنها به درآمدزایی در سالهای اخیر، پژوهش حاضر با هدف واکاوی نگرشهای پولی زنان شاغل و غیرشاغل شهرستان کاشان و بررسی تأثیر ویژگیهای جمعیتشناختی و شخصیت بر این نگرش انجام گرفته است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که زنان بررسیشده بیشتر به پول بهعنوان یک منبع یا ابزار تأمین امنیت (و نه ابزار تأمین قدرت) نگاه میکنند و میزان پول بهدستآمده را بازتاب تلاش و کوشش خود برای دستیابی به آن میدانند. همچنین، زنان شاغل بیش از زنان غیرشاغل قائل به نگهداری و حفظ پول و ناکافیبودن آن هستند. علاوه بر آن، زنان چهلساله و بالاتر نسبت به زنان سایر گروهها تمایل بیشتری به حفظ و نگهداری از پول دارند. همچنین، گروه درآمدی بالاتر به طور درخور توجهی درآمد و پول خود را حاصل تلاش و کوشش خود میدانند. نتایج حاصل از بررسی همبستگی ابعاد شخصیتی و نگرش پولی زنان نیز حاکی از وجود رابطهای معنادار ولی ضعیف بوده است.
محسن طاهری دمنه؛ زهرا حیدری دارانی
چکیده
در دنیایی که تغییرْ وجه مشخص و ثابت آن است، تغییرات نسلی سرعت بیشتری گرفتهاند و نسل به مفهومی با عمر کوتاهتر از یک دهه تبدیل شده است. متولدانِ هر دهه سبک زندگی متفاوتی دارند، نیازهایشان متفاوت است و خواستهها و آرزوهای دیگری دارند. از این منظر، مطالعه در ویژگیها و نگرشهای یک نسل و مطالعات میاننسلی برای فهم بهتر رفتارهای ...
بیشتر
در دنیایی که تغییرْ وجه مشخص و ثابت آن است، تغییرات نسلی سرعت بیشتری گرفتهاند و نسل به مفهومی با عمر کوتاهتر از یک دهه تبدیل شده است. متولدانِ هر دهه سبک زندگی متفاوتی دارند، نیازهایشان متفاوت است و خواستهها و آرزوهای دیگری دارند. از این منظر، مطالعه در ویژگیها و نگرشهای یک نسل و مطالعات میاننسلی برای فهم بهتر رفتارهای اجتماعی و نحوة ساخت واقعیت اجتماعی آینده ضروری است. پژوهش حاضر مطالعهای آیندهپژوهانه است که به کشف کلانروایتهای شکلدهنده به تصاویر آینده در ذهن دختران دانشجویِ متولد دهة 1370 پرداخته است. دادههای این پژوهش از مصاحبههای نیمهساختاریافته بهدست آمده و با روشهای کیفیِ تحلیل مضمون و تحلیل روایت، تجزیه و تحلیل شدهاند. نتایج تحقیق نشاندهندة 8 کلانروایت از آینده در ذهن مصاحبهشوندگان است. این کلانروایتها به ترتیب: ۱. گامهای کوچک و تغییرات تدریجی، ۲. گذر از زندگی سنتی به زندگی مدرن، ۳. اجتماعِ بیآینده، ۴. رنگِ من، ۵. بهشت وطن، ۶. سهمخواهی زنانه، ۷. آیندة بیجنسیت و ۸. همیشهمادر نام گرفتند. درنهایت، یافتههای این مقاله نشان میدهد که هرچند مصاحبهشوندگان مانند اکثر جوانان دنیا با دو مقولة ناامیدی اجتماعی و فردگرایی بهعنوان تصاویر منفی از آینده مواجهاند، سه روایتِ آیندة بیجنسیت، پذیرش نقش مادری و تصویر مثبت از آیندة ایران نشاندهندة نقش سازندة زنان متولد دهة هفتاد در آیندة کشور است.
زهرا عزیزی؛ زهرا میرحسینی؛ فاطمه السادات همایونی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایة اجتماعی و عوامل اقتصادی بر شادی زنان انجام شده است. جامعة آماری این تحقیق شامل زنان 18ـ65 سالة شهر تهران است. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر تعیین شده و نمونهها با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای در مناطق 22گانة شهر تهران انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر سرمایة اجتماعی و عوامل اقتصادی بر شادی زنان انجام شده است. جامعة آماری این تحقیق شامل زنان 18ـ65 سالة شهر تهران است. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر تعیین شده و نمونهها با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای در مناطق 22گانة شهر تهران انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامة استاندارد اصلاحشدة سنجش شادی آکسفورد بوده است. برآورد میزان تأثیر متغیرها بر شادی زنان با استفاده از نرمافزار Eviews و برآورد رگرسیون مقطعی با استفاده از برآوردگر حداقل مربعات معمولی انجام شده است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان میدهد که در میان متغیرهای اقتصادی، درآمد خانوار بر شادی زنان تأثیر مثبت داشته و قابل اعتماد است. همچنین یافتههای پژوهش نشان میدهد انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی، بهعنوان متغیرهای بررسیشده در ارتباط با سرمایة اجتماعی، رابطة معنادار و مثبتی با شادی دارند. علاوه بر این، بررسی اثر تحصیلات نشان میدهد این متغیر با شادی زنان رابطة معنادار و معکوسی دارد. بدین معنا که با افزایش سطح تحصیلات زنان، میزان شادی آنها کاهش مییابد.
رابعه امامی رضوی؛ محمدابراهیم سنجقی؛ علیرضا بوشهری؛ سید اصغر جعفری؛ ابوالفضل باقری
چکیده
مقالة حاضر تلاشی است بر ارائة مدل ارزیابی سیاستهای علم و فناوری زنان با تأکید بر حمایت از محققان زن در بخش پژوهش و فناوری. ابتدا با مرور ادبیات موضوع و انجامدادن مصاحبههای خبرگی، ابعاد و مؤلفههای ارزیابی سیاست به دست آمد و مدل اولیهای پیشنهاد شد. این مدل از طریق پرسشنامة خبرگی و با استفاده از آرای 43 نفر از محققان زن و 36 نفر ...
بیشتر
مقالة حاضر تلاشی است بر ارائة مدل ارزیابی سیاستهای علم و فناوری زنان با تأکید بر حمایت از محققان زن در بخش پژوهش و فناوری. ابتدا با مرور ادبیات موضوع و انجامدادن مصاحبههای خبرگی، ابعاد و مؤلفههای ارزیابی سیاست به دست آمد و مدل اولیهای پیشنهاد شد. این مدل از طریق پرسشنامة خبرگی و با استفاده از آرای 43 نفر از محققان زن و 36 نفر از خبرگان سیاستگذاری مورد آزمون قرار گرفت. بر این اساس، مدل نهایی از هفت بعد (اهداف سیاست، پیشفرضهای سیاست، تطابق نهادی، طراحی سیاست، اجرای سیاست، کفایت منابع و نتایج و پیامدها) و درمجموع از 15 مؤلفه و 41 شاخص تشکیل شده است. روش تحقیق کاربردی، مقطعی، توصیفی، پیمایشی و آمیخته است که با تشکیل جدولهای توزیع فراوانی و با استفاده از نرمافزار SPSS جهت تحلیل پرسشنامه و تعیین روابط بین متغیرها و پدیدهها صورت گرفته است. نتایج آزمونهای میانگین نشان داد که مدل از نظر هر دو جامعه مورد تأیید است. درنهایت و براساس نتایج بهدستآمده، توصیههای سیاستی اراﺋﻪ شد.
حسین شعبانعلی فمی؛ فاطمه جعفری؛ مسلم سواری؛ محمد شوکتی آمقانی؛ مهسا معتقد
چکیده
این پژوهش با هدف کلی بررسی سازههای تأثیرگذار بر بهبود مشارکت زنان روستایی در ارتقاء امنیت غذایی خانوار انجام شد. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة زنان روستایی در شهرستان طارم علیا بود (10796N=). با استفاده از جدول نمونهگیری کرجسی و مورگان 398 نفر با روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامهای ...
بیشتر
این پژوهش با هدف کلی بررسی سازههای تأثیرگذار بر بهبود مشارکت زنان روستایی در ارتقاء امنیت غذایی خانوار انجام شد. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة زنان روستایی در شهرستان طارم علیا بود (10796N=). با استفاده از جدول نمونهگیری کرجسی و مورگان 398 نفر با روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش پرسشنامهای بود که روایی آن از سوی جمعی از متخصصان امنیت غذایی و اعضای هیئتعلمی گروه مدیریت و توسعة کشاورزی دانشگاه تهران و پایایی آن از سوی ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. تجزیه و تحلیل دادهها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرمافزارهای SPSSwin18 و Lisrel8.54 انجام شد. نتایج پژوهش نشاندهندة وضعیت نامناسب امنیت غذایی و مشارکت پایین زنان روستایی در ارتقاء امنیت غذایی بود. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که سازههای اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی رابطة مثبت و معناداری با بهبود مشارکت زنان در ارتقاء امنیت غذایی دارد. علاوه بر این، نتایج مدلسازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که سازههای اقتصادی، اجتماعی و روانشناختی، با ضریب تبیین 81درصد (99/0, γ=92/7t=) اثر مثبت و معناداری بر بهبود مشارکت زنان روستایی در ارتقاء امنیت غذایی خانوار دارد.
معصومه جمشیدی؛ حسین مهدی زاده
چکیده
استراتژی مرسوم توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیتة امداد امام و ادارة بهزیستی که در قالب تأمین مالی خرد و اعطای اعتبارات اندک است، تأثیرات و پیامدهای مثبت و منفی دارد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل ساختاری، به مطالعه و تجزیه و تحلیل آرای کارشناسان مورد مطالعه پرداخته است. هدف اصلی این مقاله شناسایی پیامدهای ...
بیشتر
استراتژی مرسوم توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیتة امداد امام و ادارة بهزیستی که در قالب تأمین مالی خرد و اعطای اعتبارات اندک است، تأثیرات و پیامدهای مثبت و منفی دارد. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل ساختاری، به مطالعه و تجزیه و تحلیل آرای کارشناسان مورد مطالعه پرداخته است. هدف اصلی این مقاله شناسایی پیامدهای مثبت و منفی استراتژی توانمندسازی ذکرشده در مقیاس منطقهای (استانی) و تحلیل اثرگذاری و اثرپذیری آنها برهم است. به منظور گردآوری اطلاعات، ابتدا از روش مصاحبة عمیق با 28 نفر از کارشناسان آگاه و خبره در حوزة توانمندسازی زنان در نهادهای مختلف استان استفاده و اطلاعات کیفی جمعآوری شد و پس از تحلیل کیفی دادهها به روش مفهومسازی و توسعة طبقات و استخراج شاخصها (تأثیرات مثبت و منفی)، پرسشنامة محققساختة ماتریس تحلیل متقاطع طراحی شد. از روش مثلثسازی و بهرهگیری از اطلاعات اسنادی و کتابخانهای، مشاهدة مستقیم و مصاحبة عمیق به منظور اطمینان از اعتبار دادههای کیفی استفاده شد. پس از طیِ فاز اول و دوم، پرسشنامة طراحیشده در اختیار خبرگان مورد نظر قرار گرفت و آنها میزان ارتباط متغیرهای مورد نظر را در ماتریس متقاطع و در ارتباط متقابل باهم بررسی کردند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار میکمک (Micmac) استفاده شده است. نتایج نشان داد که در آینده مهمترین شاخصهای مثبت اثرگذار یا تعیینکننده در تحلیل سیستمی پیامدهای استراتژی مرسوم توانمندسازی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش دو نهاد حمایتی گفتهشده، شامل متغیرهای «ایجاد اشتغال پایدار»، «دسترسی به منابع»، «افزایش تولید» و «کارآفرینی» و در بعد منفی شامل متغیرهای «هدررَوی منابع مالی به دلیل سوء مصرف وامها و نارسایی اعتبارات خرد»، «توجه عمده (و صرفاً) نهادها به پرداخت وام» و «افزایش مصرفگراییهای کاذب» است که در قسمت شمال شرقی ماتریس اثر قرار دارند. براساس نتایج بهدستآمده، برنامة مرسوم توانمندسازی اقتصادی زنان سرپرست خانوار در آینده باید به نحوی مدیریت و ساماندهی شود که حداقل اثرگذاری منفی و حداکثر آثار مثبت را به همراه داشته باشد. به عبارتی دیگر، سیستم توانمندسازی ذکرشده در آینده باید به دنبال تقویت و بیشینهکردن آثار و پیامدهای مثبت ذکرشده و کمینهنمودن اثر منفی گفتهشده باشد.
شهره روشنی؛ مریم تافته؛ زهره خسروی
چکیده
رشد طلاق در جامعة ایران و تبعات منفی آن توجه به این مسئلة اجتماعی را ضروری ساخته است. در این زمینه، هدف پژوهش حاضر ارائة راهکارهایی برای کاهش طلاق و پیامدهای منفی آن بوده است. به این منظور، با استفاده از روش فراتحلیل کیفی، با بررسی 70 پژوهش منتخب حوزة طلاق در دو دهة اخیر (1377ـ1397)، به دستهبندی عوامل طلاق و پیامدهای منفی آن و سپس ارائة ...
بیشتر
رشد طلاق در جامعة ایران و تبعات منفی آن توجه به این مسئلة اجتماعی را ضروری ساخته است. در این زمینه، هدف پژوهش حاضر ارائة راهکارهایی برای کاهش طلاق و پیامدهای منفی آن بوده است. به این منظور، با استفاده از روش فراتحلیل کیفی، با بررسی 70 پژوهش منتخب حوزة طلاق در دو دهة اخیر (1377ـ1397)، به دستهبندی عوامل طلاق و پیامدهای منفی آن و سپس ارائة راهکارهایی برای کاهش طلاق و پیامدهای منفی آن پرداخته است. طبق یافتهها، عوامل طلاق را براساس منشأ عوامل میتوان در چهار دستۀ همسرگزینی نادرست، نقص دانش و مهارت همسران، عملکرد نامطلوب همسران و شرایط اقتصادی نامطلوب قرار داد. بر این اساس، برای کاهش طلاق، راهکارهایی بر پایة اجرای دورههای آموزشی و مشاورهای از سوی نهادهای مسئول و الزام همسران به شرکت در آن با در نظر گرفتن ضمانت اجرای قانونی مناسب پیشنهاد میشود. پژوهشها همچنین به پیامدهای منفی طلاق برای زنان و فرزندان پرداختهاند که برای کاهش این پیامدها میتوان راهکارهایی بر محور رفع چالشهای حقوقی و خلأهای قانونی، آموزش والدین برای به حداقل رساندن آسیبهای طلاق برای فرزندان، ارائة خدمات مشاورهای، فرهنگسازی برای حمایت خانواده از زنان مطلقه و اصلاح نگرش جامعه به زنان مطلقه و فرزندان طلاق ارائه کرد.