مطالعات زنان
حسین مشک آبادی مهاجر؛ زینب مشک آبادی مهاجر
چکیده
در مقاله حاضر با استفاده از مدل رگرسیون پروبیت تاثیر عوامل جمعیت شناختی بر وضعیت درآمد، پس انداز و اشتغال بعد از دوران کرونا نسبت به قبل از آن در مشهد بر اساس تفکیک جنسیتی، بین دو گروه زنان و مردان مورد سنجش قرار گرفت. دادهها به روش پرسشنامهای و به صورت آنلاین جمع آوری و رگرسیونهای مربوط به وضعیت درآمد، پس انداز و اشتغال با استفاده ...
بیشتر
در مقاله حاضر با استفاده از مدل رگرسیون پروبیت تاثیر عوامل جمعیت شناختی بر وضعیت درآمد، پس انداز و اشتغال بعد از دوران کرونا نسبت به قبل از آن در مشهد بر اساس تفکیک جنسیتی، بین دو گروه زنان و مردان مورد سنجش قرار گرفت. دادهها به روش پرسشنامهای و به صورت آنلاین جمع آوری و رگرسیونهای مربوط به وضعیت درآمد، پس انداز و اشتغال با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. حجم نمونه شامل 1093 نفر میباشند که از این تعداد 523 نفر زن و 570 نفر مرد میباشند. نتایج پس از تحلیل رگرسیون در سطح اطمینان 95 درصد، حاکی از آن است که افراد با سن بالاتر، مستاجرین و خانوارهایی که تعداد اعضای بیشتری دارند دچار کاهش درآمد و پس انداز بیشتری شدهاند که در این بین مردان بیش از زنان آسیب دیدهاند. با بهبود طبقه درآمدی، تحصیلات و موقعیت اقتصادی اجتماعی میتوان از آسیبهای ناشی از کرونا کاست که در این زمینه، میزان کاهش در آسیب زنان نسبت به مردان مقدار بیشتری است. مشاغل آزاد و حقوق بگیران بخش خصوصی کاهش بیشتری در درآمد، پس انداز و بدتر شدن وضعیت شغلی خود مشاهده کردهاند که در بین شاغلین، زنان شاغل بیش از مردان شاغل دچار زیان ناشی از کرونا شدهاند. همچنین بر اساس نتایج مطالعه با ارتقاء طبقه درآمدی، تحصیلات و بهبود موقعیت اقتصادی اجتماعی، زنان نسبت به مردان، بهبود بیشتری در وضعیت شغلی، درآمدی و پس اندازی خود مشاهده میکنند.
مطالعات زنان
زهرا سادات میرهاشمی
چکیده
کار زن در خانه از نظرفقه اسلامی، تکلیف نیست بلکه فضیلتی است که اگر به صورت رایگان در اختیار خانواده قرار دهد مأجور خواهد بود و اگر بخواهد در قبال آن دستمزدی دریافت کند شارع برای او حق مطالبه قرار داده است؛ ولی در فرهنگ عرفی حق زنان نادیده گرفته شده و در برخی موارد مطالبه آن قبیح دانسته میشود؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تبیین اثر و ارتباط ...
بیشتر
کار زن در خانه از نظرفقه اسلامی، تکلیف نیست بلکه فضیلتی است که اگر به صورت رایگان در اختیار خانواده قرار دهد مأجور خواهد بود و اگر بخواهد در قبال آن دستمزدی دریافت کند شارع برای او حق مطالبه قرار داده است؛ ولی در فرهنگ عرفی حق زنان نادیده گرفته شده و در برخی موارد مطالبه آن قبیح دانسته میشود؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تبیین اثر و ارتباط سیاستگذاری در راستای اجرای حکم اخذ اجرت المثل خانهداری زن با توسعه استحکام خانواده و رفع مشکلات عدم استقلال مالی و پوچ انگاری فعالیتهای زنان خانهدار اجرا شده است. تحقیق از نوع توصیفی و روش آن مطالعه اسنادی است و به این نتیجه رسیده که عدم ارزشگذاری و دستمزد برای خانهداری زن در عرف موجب بروز مشکلات عمدهای همچون احساس پوچی، افسردگی و خستگی و تمایل به فعالیت های اقتصادی خارج از محیط خانه و پیامدهای آن همچون کاهش میزان فرزندآوری می شود، در حالی که با اجرای کامل و مدبرانه سیاستی که قانونگذار اسلام از قرار دادن حق مطالبه اجرت المثل پیش گرفته است، از مشکلات عدم استقلال مالی زن در خانواده و پوچ انگاری فعالیتهای زنان خانهدار پیشگیری و از این رهگذر استقلال و امنیت مالی برای زنان تامین می گردد و تمرکز زنان بر خانواده و تربیت فرزند را بیشتر خواهد کرد؛ لذا ضروری است بر اساس الگوی توسعهای خانواده محور و افزایش جمعیت، ساز و کار مناسب و بسترسازی فرهنگی جهت اجرای کامل حکم اجرت المثل در نظر گرفته شده و بر اساس آن قانون گذاری شود.
فاطمه جعفری نعیمی؛ علی روحانی؛ ملیحه علی مندگاری
چکیده
بقا مهمترین دغدغه بشر در طول تاریخ بوده است. تحرک مکانی (مهاجرت) یکی از راهکارهای انسان برای دستیابی به بقا بوده است. در فرایند مهاجرت، اولین و مهمترین کنش مهاجران، بهویژه مهاجران با سطوح پایینتر اقتصادی، کنشهای بقا و سازگاریمحور با جامعه مقصد است. از اینرو پژوهش حاضر به دنبال بررسی چگونگی کنشهای بقامحور در میان زنان مهاجر ...
بیشتر
بقا مهمترین دغدغه بشر در طول تاریخ بوده است. تحرک مکانی (مهاجرت) یکی از راهکارهای انسان برای دستیابی به بقا بوده است. در فرایند مهاجرت، اولین و مهمترین کنش مهاجران، بهویژه مهاجران با سطوح پایینتر اقتصادی، کنشهای بقا و سازگاریمحور با جامعه مقصد است. از اینرو پژوهش حاضر به دنبال بررسی چگونگی کنشهای بقامحور در میان زنان مهاجر حاشیهنشین شهر یزد بوده است. روش پژوهش حاضر، کیفی و از رویکرد نظریه زمینهای استفاده شده است. مشارکتکنندگان، 21 نفر از زنان مهاجر به شهر یزد از استانهای مختلف کشور بودهاند که به صورت هدفمند و به شیوه نمونهگیری نظری انتخاب گردیدهاند. ابزار گردآوری دادهها مصاحبه نیمهساختاریافته و تحلیل دادهها به شیوه کدکذاری باز، محوری و گزینشی صورت گرفته است. یافتهها نشان داد، شکاف نسلی و سیاستگذاریهای نامناسب در مبدأهای مهاجرتی با ایجاد تغییرات گسترده به صورت پیوند بقا به مادیات، زنان را وادار به کنش عقلانی و اتخاذ مهاجرت به عنوان راهبری عملی برای دستیابی و حفظ بقا میکند. این مسیر غالبا عقلانی، همراه با اندازهگیری و محاسبه و با محوریت پول است. اما از سوی دیگر، در فرایند دوام و بقا در مقصد، زنان نیازمند مشوقهایی فراتر از پول هستند. هرچند مسیر اصلی سرتاسر محاسبه است اما، معنویت در زنان با کارکرد امیدزایی و التیام بخشی به آسیبهای روانی، سازگاری زنان مهاجر را افزایش میدهد و پشتوانهای برای ایستادگی و تلاش آنان برای تضمین و تسهیل بقا را فراهم میکند.
مطالعات زنان
فائزه زمانیان؛ مجید وصالی ناصح؛ الهام فروزنده
چکیده
هدف از مطالعه حاضر بررسی نحوه مدیریت بدن توسط ورزشکاران زن فوتبال با توجه به ناسازگاری دو هویت زنانگی و ورزشکاری در متن فوتبال و خارج از آن بود. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی تحلیل پدیدارشناختی به مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 8 نفر از فوتبالیستهای زن لیگ برتر فوتبال (19 تا 27 سال) پرداخته شد. جمعآوری دادهها تا حد رسیدن به اشباع ...
بیشتر
هدف از مطالعه حاضر بررسی نحوه مدیریت بدن توسط ورزشکاران زن فوتبال با توجه به ناسازگاری دو هویت زنانگی و ورزشکاری در متن فوتبال و خارج از آن بود. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی تحلیل پدیدارشناختی به مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با 8 نفر از فوتبالیستهای زن لیگ برتر فوتبال (19 تا 27 سال) پرداخته شد. جمعآوری دادهها تا حد رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. کلیه مصاحبهها ضبط و سپس خط به خط دست-نویس شد. تحلیل یافتهها در حین گردآوری دادهها و بعد از آن انجام شد. برخی از شرکتکنندگان اظهار داشتند که زنانگی و ورزشکاری با یکدیگر سازگار هستند و در هر دو متن ورزش و خارج از آن، این دو هویت را آشکار ساختند. برخی دیگر بیان کردند که زنانگی و ورزشکاری ناسازگار هستند. سه تجربه کلی در رویارویی با این ناسازگاری توسط شرکتکنندگان بیان شد. 1- آشکار کردن هویت ورزشکاری در متن ورزش و هویت زنانگی در متن خارج از ورزش 2- برجسته کردن هویت زنانگی در هر دو متن 3- برجسته کردن هویت ورزشکاری در هر دو متن. به طورکلی، بازیکنان فوتبال زن از طریق مدیریت بدن و ظاهر از جمله؛ پوشش، آرایش، دستکاری مو و بدن، لحن صدا، رفتار و وظایف نقشهای جنسیتی؛ هویت زنانگی یا ورزشکاری خود را تقویت کرده و آن را راهبردی برای کاهش فشارهای ناشی از ناسازگاری دو هویت درک کردند. همچنین یک همپوشانی بین وجود یا عدم وجود سازگاری با نوع مدیریت بدنی که توسط بازیکنان فوتبال زن به کارگرفته شده آشکار گردید.
مطالعات زنان
محمدرضا قائمی نیک؛ هدا مصطفائی
چکیده
اجرای برنامههای عمرانی (توسعۀ سرمایهداری) در دورۀ پهلوی دوم، اغلب از منظر اقتصادی یا سیاسی مورد تحلیل قرار گرفته است، در حالیکه تاثیر این برنامهها بر حوزۀ فرهنگ نیز قابل بررسی است. هویت زن ایرانی یکی از قلمروهایی است که تحت تاثیر سیاستهای فرهنگی برنامههای توسعۀ این دوره، دستخوش تغییر و تحول شده است. در این مقاله با هدف بررسی ...
بیشتر
اجرای برنامههای عمرانی (توسعۀ سرمایهداری) در دورۀ پهلوی دوم، اغلب از منظر اقتصادی یا سیاسی مورد تحلیل قرار گرفته است، در حالیکه تاثیر این برنامهها بر حوزۀ فرهنگ نیز قابل بررسی است. هویت زن ایرانی یکی از قلمروهایی است که تحت تاثیر سیاستهای فرهنگی برنامههای توسعۀ این دوره، دستخوش تغییر و تحول شده است. در این مقاله با هدف بررسی تغییرات هویت زنانه در دورۀ پهلوی دوم و تاثیر آن بر شرایط امروز، بازنمایی هویت زنانه در فیلمهای سینمایی این دوره را مدنظر قرار دادهایم. با توجه به اینکه بازنمایی هویت زنانه در سینمای این دوره در ذیل برنامههای توسعۀ سرمایهداری رقم خورده است، از چارچوب نظریِ صنعت فرهنگسازی آدرونو و هورکهایمر از مکتب فرانفکورت بهره بردهایم تا بتوانیم بهنحو انتقادی تاثیر سیاستهای توسعۀ سرمایهداری را بر صنعت فرهنگسازی در سینمای این دوره را نشان دهیم. متناسب با چارچوب انتقادی مکتب فرانکفورت، از روش تحلیل گفتمان انتقادی لاکلا و موف بهره بردهایم تا بتوانیم تغییرات گفتمانی بازنمایی هویت زنانه در دورههای تاریخی تولید و پخش آثار سینمایی این دوره شناسایی کنیم. بر اساس یافتههای تحقیق، چهار گفتمان، از آغاز دوره پهلوی دوم تا سال ۱۳۲۷، اجرای برنامه عمرانی (توسعه) از ۱۳۲۷ تا ۱۳۴۳، وزارت مهرداد پهلبد از ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۷ و گفتمان روبهظهور «موج نوی سینمای ایران» از ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۷ شناسایی شده است. تحلیل این گفتمانها بیانگر آن است که بازنمایی هویت زنانه در سینمایی این دوره بهتدریج از هویت سنتی محجبه به سمتِ هویت غربی برهنهتر تغییر میکند.
جامعه شناسی
زهره امیدی پور؛ علی رجبلو؛ سوسن باستانی
چکیده
همزمان با رویارویی ایران با مدرنیتهی غربی و شکلگیری تقابلات گفتمانی متأثر از آن، زنان، هویت و شرایط زندگی آنها به عنوان یکی از مهمترین سوژهها مورد توجه قرار گرفتند و به دنبال آن دامنهی وسیعی از گفتار پیرامون آنها در این گفتمانها شکل گرفت و زنان به یکی از محورهای تنازع تبدیل شدند. مقالهی حاضر با بررسی گفتارهای شکلگرفته ...
بیشتر
همزمان با رویارویی ایران با مدرنیتهی غربی و شکلگیری تقابلات گفتمانی متأثر از آن، زنان، هویت و شرایط زندگی آنها به عنوان یکی از مهمترین سوژهها مورد توجه قرار گرفتند و به دنبال آن دامنهی وسیعی از گفتار پیرامون آنها در این گفتمانها شکل گرفت و زنان به یکی از محورهای تنازع تبدیل شدند. مقالهی حاضر با بررسی گفتارهای شکلگرفته حول محور زنان در نوشتههای دورهی مشروطه، با بهرهگیری از روش تحلیل گفتمانانتقادی به واکاوی معنایی سوژه زن مدرن در گفتمانهای برجستهی دورهی قاجار میپردازد. تلاش داریم به این پرسش پاسخ دهیم که سوژه زن مدرن در هرکدام از سه گفتمان مطرح دوره مشروطه چه معنایی یافته است؟ چه ایدئولوژیهایی بر هر کدام از گفتمانها در موضوع زنان حاکم بوده است؟ این گفتمانها در احراز موقعیت در گفتمان مسلط عصر مشروطه چه جایگاهی به دست آوردهاند؟نتایج تحقیق نشان میدهد که زن مدرنی که در تقابل با سنت شکل گرفت، در گفتمان تجددگرا به مثابه سوژهی مطالبهگرِنقاد، در گفتمان سنتی، به مثابه زن اروپاییمأب و بیقید است. گفتمان تلفیقی نیز در میانهی این تنازع، به برساخت سوژهی زنی میپردازد که به مثابه زن آگاهِ شریعتمدار و تکلیفمحور در این کشاکش معنایی شناخته میشود. معنای برساختهی گفتمان تلفیقی به دلیل عدم تنازع آشکار با سنتهای مذهبی جایگاه بهتری به دست آورد و توانسته است در ادوار دیگر نیز تداوم یابد.کلمات کلیدی: مدرنیته، گفتمان، تحلیل گفتمان انتقادی، زن مدرن، زن سنتی
مطالعات زنان
مسلم طاهری کل کشوندی؛ عاطفه اندرزا
چکیده
از مهم ترین تحولاتی که بعد از ظهور اسلام در جامعه عصر نزول رخ داد، تغیرات در حوزه حقوق افراد به ویژه زنان بوده است. زنان در جامعه عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از کمترین حقوق اولیه انسانی بی بهره بوده اند و قرآن برای شخصیت زن در ابعاد اجتماعی و خانوادگی ، حقوقی را تبیین نموده است. بخشی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که بر گرفته ...
بیشتر
از مهم ترین تحولاتی که بعد از ظهور اسلام در جامعه عصر نزول رخ داد، تغیرات در حوزه حقوق افراد به ویژه زنان بوده است. زنان در جامعه عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از کمترین حقوق اولیه انسانی بی بهره بوده اند و قرآن برای شخصیت زن در ابعاد اجتماعی و خانوادگی ، حقوقی را تبیین نموده است. بخشی از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که بر گرفته از نصوص شرعی است، در برخی از اصول، حقوقی را به جهت حمایت از مادران به خصوص در دوران بارداری و حضانت و ارث وضع کرده است. اگر چه احکام ارائه شده در قرآن به صورت کلی بوده و صراحتا به همه احکام نپرداخته است، اما با استفاده از احکام کلی و با تکیه بر روایات معصومین علیهم السلام می توان به اقتضای نیاز هر زمانی، احکام ثانویه را استنباط نمود و آن را به عنوان مستند و مبنای قرآنی حقوق اخذ کرد و دولت نیز موظف است آن را حفظ کند. این پژوهش با روش تحلیلی - کتابخانه ای به حقوق اجتماعی مادران به طور مستدل و مستند در قرآن و نظام حقوقی ایران پرداخته است؛ این حقوق بر عناوینی مانند: نفقه، بارداری، حضانت، ارث، تخفیفات شغلی و قضایی مادران استوار است.
جامعه شناسی
حسین افراسیابی؛ زهرا خرمیان
چکیده
به موازات تغییر در جایگاه و نقش زنان، تحرک جغرافیایی و مهاجرت مستقل زنان در سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته است. این پدیده ابعاد و پیامدهای ناشناختهای بویژه از دیدگاه خود زنان مهاجر دارد. هدف ما از این پژوهش، فهم زمینهها و پیامدهای مهاجرت مستقل دختران جوان است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش دادهبنیاد اجرا شده است. دادهها را ...
بیشتر
به موازات تغییر در جایگاه و نقش زنان، تحرک جغرافیایی و مهاجرت مستقل زنان در سالهای اخیر رشد قابل توجهی داشته است. این پدیده ابعاد و پیامدهای ناشناختهای بویژه از دیدگاه خود زنان مهاجر دارد. هدف ما از این پژوهش، فهم زمینهها و پیامدهای مهاجرت مستقل دختران جوان است. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش دادهبنیاد اجرا شده است. دادهها را از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته با 18نفر از زنان جوان که به تنهایی به شهر یزد مهاجرت کردهاند، گردآوری کردیم. گزینش مشارکت-کنندگان با شیوه نمونهگیری هدفمند و گلولهبرفی انجام شد. دادهها را بعد از پیادهسازی با شیوه کدگذاری دادهبنیاد تحلیل کردیم. حاصل تحلیل در قالب 7 مقوله اصلی، یک مقوله مرکزی و مدل نظری دادهبنیاد ارائه شده است. مقولههای اصلی عبارتند از ترجیح غریبگی، تأمین شغلی/مالی، ذائقه زیست مستقل، فشار و کنترل خانواده، فروریختن ذهنیت منفی از مهاجرت، فاصلهگذاری اجتماع میزبان و تنگنای اسکان. برساخت هویت دوپاره نیز به عنوان مقوله مرکزی ساخته شد. یافتهها نشان داد زیست ناپایدار در مبداء با زیست چندپاره در مقصد منجر به شکلگیری هویت دوپاره در میان مشارکتکنندگان شده است. حاصل تحلیل در قالب 7 مقوله اصلی، یک مقوله مرکزی و مدل نظری دادهبنیاد ارائه شده است. مقولههای اصلی عبارتند از ترجیح غریبگی، تأمین شغلی/مالی، ذائقه زیست مستقل، فشار و کنترل خانواده، فروریختن ذهنیت منفی از مهاجرت، فاصلهگذاری اجتماع میزبان و تنگنای اسکان. برساخت هویت دوپاره نیز به عنوان مقوله مرکزی ساخته شد.
مطالعات زنان
غلامرضا تبریزی کاهو؛ سحر تبریزی؛ ملیحه برومند محمودآبادی
چکیده
هدف: امروزه تعداد زنان سرپرست خانوار در حال افزایش است؛ و وفاق عمومی بر آن است تا از آنان حمایت شود. هدف پژوهش حاضر واکاوی تجربه آنان از حمایتهای اجتماعی که دریافت می کنند است.روش: این پژوهش با روش پدیدارنگاری انجام شد. شرکتکنندگان زنان سرپرست خانوار شهر مشهد در سال ۱۴۰۰بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز از ...
بیشتر
هدف: امروزه تعداد زنان سرپرست خانوار در حال افزایش است؛ و وفاق عمومی بر آن است تا از آنان حمایت شود. هدف پژوهش حاضر واکاوی تجربه آنان از حمایتهای اجتماعی که دریافت می کنند است.روش: این پژوهش با روش پدیدارنگاری انجام شد. شرکتکنندگان زنان سرپرست خانوار شهر مشهد در سال ۱۴۰۰بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند. دادههای مورد نیاز از مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری شد که در بیست و یکمین مورد به اشباع نظری رسید. سپس تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار MAXQDA انجام شد.یافتهها: حمایتهایی که از زنان سرپرست خانوار انجام میشود از سه منبع خانواده، دوستان و سازمانهای دولتی صورت میگیرد. حمایتهای خانواده غالبا عاطفی و اقتصادی است. دوستان و آشنایان به حمایتهای عاطفی، اقتصادی و ابزاری میپردازند، و نهادها و سازمانهای دولتی اولویت خود را در حمایت و پشتیبانی مالی قرار میدهند. اما چنانچه این حمایتها که اکثرا در قالب وامهای کم بهره است با سیاستهای فقرزدایی توام نگردد، به بازتولید فقر دامن میزند. زنان بیوه ابتدا نیازمند حمایت عاطفی، و به مرور نیازهای مالی، ابزاری و اطلاعاتی دارند. زنان مطلقه نخست به حمایت عاطفی نیازمندند و سپس نیاز اقتصادی دارند. زنان مجرد نیز به استقلال مالی، ابزاری، اطلاعاتی و عاطفی نیازمندند. فضای زیسته همگی این زنان بر بیاعتمادی به ویژه نسبت به مردان بنا شدهاست؛ بنابراین همنوایی و کنارهجویی محورهای اصلی پیوندهای اجتماعی آنان است.نتیجهگیری: نتـایج نشـان داد زنـان سرپرسـت خـانوار بـاچالشهای متعددی در زیست خانوادگی و اجتمـاعی خـود مواجـه هسـتند کـه نیازمنـد حمایتند.