مدیریت
مجید علوی منش؛ زهره شرعی
چکیده
درک ویژگیهایی که ممکن است مربوط به عملکرد فوقالعادۀ نقش فرد باشد، برای ایجاد نیروی کار منسجم و موفق مهم است؛ بنابراین مطالعۀ روابط بین اعتیاد به کار و رفتارهای شهروندی سازمانی و باورهای جنسیتی نقش، ضروری و به نفع شرکت و کارمندان آن است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر اعتیاد به کار و باورهای جنسیتی بر رفتار شهروندی سازمانی ...
بیشتر
درک ویژگیهایی که ممکن است مربوط به عملکرد فوقالعادۀ نقش فرد باشد، برای ایجاد نیروی کار منسجم و موفق مهم است؛ بنابراین مطالعۀ روابط بین اعتیاد به کار و رفتارهای شهروندی سازمانی و باورهای جنسیتی نقش، ضروری و به نفع شرکت و کارمندان آن است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر اعتیاد به کار و باورهای جنسیتی بر رفتار شهروندی سازمانی در میان کارمندان شعب بانک ملت استان البرز است. پرسشنامۀ پژوهش بهصورت آنلاین در میان 500 نفر از کارمندان شعب بانک ملت استان البرز، بهطور دردسترس توزیع و درنهایت 220 پرسشنامه تجزیه و تحلیل شد. فرضیههای پژوهش حاضر، بهدلیل بعد داشتن متغیر اعتیاد به کار با استفاده از نرمافزار PLS-3 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد اعتیاد به کار با رفتار شهروندی سازمانی ارتباط معنادار و مثبت دارد. همچنین مشخص شد باورهای جنسیتی نقش با رفتار شهروندی سازمانی ارتباط معنیدار و مثبت دارد. درنهایت در این پژوهش، تأثیر تعدیلگری جنسیت بر رابطۀ بین باورهای جنسیتی نقش و رفتار شهروندی سازمانی بررسی شد که نتیجۀ آن حاکی از تعدیل مثبت جنسیت بر رابطۀ بین آن دو متغیر است. همانطور که جامعۀ ما به تغییر ادامه میدهد، باورهای جنسیتی نقش کمتر به جنسیتهای بیولوژیکی ما محدود میشود و درک نحوۀ ارتباط آنها با رفتار کاری (مانند رفتارهای شهروندی سازمانی) برای سازمانها ضروری خواهد بود.
مدیریت
امیر خانلری؛ مسعود کیماسی؛ محمدصالح ترکستانی؛ ایمان یعقوبیان
چکیده
هدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر و محرک خرید و تحلیل فرایند انتخاب زنان مصرفکنندة کالای لوکس آرایشی در ایران در قالب یک مدل است. تحقیق حاضر با استفاده از روش آمیخته انجام گرفته است. در فاز اول، به روش کیفی با مصاحبههای نیمهساختاریافته با گروههای کانون مصرفکننده اطلاعات جمعآوری و با روش تحلیل تم بررسی شد. این دادهها ...
بیشتر
هدف از این تحقیق شناسایی عوامل مؤثر و محرک خرید و تحلیل فرایند انتخاب زنان مصرفکنندة کالای لوکس آرایشی در ایران در قالب یک مدل است. تحقیق حاضر با استفاده از روش آمیخته انجام گرفته است. در فاز اول، به روش کیفی با مصاحبههای نیمهساختاریافته با گروههای کانون مصرفکننده اطلاعات جمعآوری و با روش تحلیل تم بررسی شد. این دادهها از مصاحبه با 23 نفر به دست آمده است. به منظور رتبهبندی مقولههای بهدستآمده از تکنیک آنتروپی شانون استفاده شده است. در فاز دوم، عوامل شناساییشده با جمعآوری داده از متخصصان صنعت آرایشی به روش مدلسازی ساختاریـ تفسیری به مدل نهایی رفتار مصرفکننده تبدیل شده است. در این پژوهش، طی تحلیل تم 12 مقولة اصلی شناسایی شده است. این 12 مقوله با استفاده از تکنیک انتروپی شانون وزندهی و رتبهبندی شده است. نتایج نشان میدهد محرکهای خارجی، ارزشگذاری حین خرید، گروههای تأثیرگذار و محرکهای داخلی به ترتیب بیشترین وزن را در تصمیم به خرید و انتخاب مصرفکننده دارند. خروجی روش مدلسازی ساختاریـ تفسیری یک مدل چهارسطحی است که ترتیب اثرگذاری مقولهها و روابط بین آنها را بهصورت شفاف نشان میدهد.
مدیریت
علی ایمان زاده؛ سریه علیپور
چکیده
هدف پژوهش حاضر بازنمایی تجربیات دانشجویان مراجعهکننده به مرکز مشاورة دانشگاه تبریز از حس تنهایی اگزیستانسیال است. پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است و نمونهها از طریق نمونهگیری هدفمند و مصاحبة ژرفنگر با 18 نفر از دانشجویان مراجعهکننده به مرکز مشاورة دانشگاه تبریز انجام گرفت. مصاحبهها ضبط و به روش استرابرت ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بازنمایی تجربیات دانشجویان مراجعهکننده به مرکز مشاورة دانشگاه تبریز از حس تنهایی اگزیستانسیال است. پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی تفسیری است و نمونهها از طریق نمونهگیری هدفمند و مصاحبة ژرفنگر با 18 نفر از دانشجویان مراجعهکننده به مرکز مشاورة دانشگاه تبریز انجام گرفت. مصاحبهها ضبط و به روش استرابرت و کارپینتر تجزیه و تحلیل شدند. از یافتههای حاصل از تجربیات حس تنهایی اگزیستانسیال دانشجویان، 4 مضمون اصلی: احساس درکشده، تنهایی مثبت، تنهایی منفی و راهکاری برای کاهش تنهایی منفی شناسایی شد. دانشجویان دختر دانشگاه تبریز از تنهایی اگزیستانسیال احساس وانهادگی، اضطراب و جدایی داشتند که این احساس برای آنها هم پیامدهای مثبت و هم منفی داشته است. با اتخاذ تدابیری نظیر تبیین موقعیت وجودی دانشجویان در هستی و تعالیبخشی به این جایگاه میتوان به این نوع از حس تنهایی در دانشجویان فائق آمد.
مدیریت
آصف کریمی؛ رضوان ولایتی شکوهی؛ اسماعیل شعبانی نژاد؛ الهام گیلانی
چکیده
بیشک، بقای هر سازمان در گرو تلاش برای بهبود عملکرد خـود در حوزههای مختلف است. بـه ایـن منظـور، سـازمانهـا از سـازوکارهای متعددی بهره میگیرند تا بتوانند عملکرد خـود را بهبـود بخشـند. یکـی از عوامـل تأثیرگـذار بـر عملکرد سازمانها، بازاریابی داخلی است. بنابراین، هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر عملکرد سازمانی ...
بیشتر
بیشک، بقای هر سازمان در گرو تلاش برای بهبود عملکرد خـود در حوزههای مختلف است. بـه ایـن منظـور، سـازمانهـا از سـازوکارهای متعددی بهره میگیرند تا بتوانند عملکرد خـود را بهبـود بخشـند. یکـی از عوامـل تأثیرگـذار بـر عملکرد سازمانها، بازاریابی داخلی است. بنابراین، هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر عملکرد سازمانی استادان دانشگاه علمیـ کاربردی و آزمون اثر تعدیلگری متغیر جنسیت در رابطۀ میان این دو متغیر است. این پژوهش با روش پیمایشی انجام شده و جامعۀ آماری تحقیق شامل همۀ استادان در دانشگاههای علمیـ کاربردی در سطح شهر تهران بودند که تعداد 384 نفر از آنان بهعنوان نمونۀ تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر کارشناسان و متخصصان تأیید شد. همچنین، به منظور تعیین قابلیت اعتماد ابزار تحقیق پیشآزمون انجام شد که مقدار آلفای کرونباخ محاسبهشده برای مقیاسهای اصلی پرسشنامه در حد مناسب بود. دادههای گردآوریشده با استفاده از تکنیک چندمتغیرۀ مدلسازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافتههای تحقیق نشان داد بازاریابی داخلی بر عملکرد سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، متغیر جنسیت در رابطۀ بین بازاریابی داخلی و عملکرد سازمانی اثر تعدیلگری دارد؛ بهنحویکه این رابطه برای استادان مرد غیرمعنادار، ولی برای استادان زن مثبت و معنادار بود.
مدیریت
سعید فرح بخش؛ ایرج نیک پی؛ راضیه قنبری
چکیده
امروزه، یکی از موضوعات اساسی در زمینۀ توسعۀ سازمانها، توجه به ایدههای خلاقانۀ نیروی انسانی است. قشر عظیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل میدهند، لذا توجه به استعداد و نقش زنان در توسعۀ سازمانها ضرورت دارد. هدف از انجامدادن پژوهش حاضر بررسی تأثیر سقف شیشهای بر ایدههای خلاقانة زنان شاغل در واحدهای ستادی ادارات استان لرستان ...
بیشتر
امروزه، یکی از موضوعات اساسی در زمینۀ توسعۀ سازمانها، توجه به ایدههای خلاقانۀ نیروی انسانی است. قشر عظیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل میدهند، لذا توجه به استعداد و نقش زنان در توسعۀ سازمانها ضرورت دارد. هدف از انجامدادن پژوهش حاضر بررسی تأثیر سقف شیشهای بر ایدههای خلاقانة زنان شاغل در واحدهای ستادی ادارات استان لرستان با تعدیلگری متغیر خودپنداره آنان بود. در این مطالعۀ توصیفیـ همبستگی، جامعۀ آماری را کلیۀ کارکنان زن واحدهای ستادی ادارات استان لرستان تشکیل دادند. با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نسبی و براساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 306 نفر بهعنوان نمونه از میان کارکنان انتخاب شدند. ابزارهای استفادهشده در این پژوهش شامل پرسشنامۀ سقف شیشهای بابایی زکلیکی (1385)، پرسشنامۀ خلاقیت مقیمی و رمضان (1390) و پرسشنامۀ خودپندارۀ کالیفرنیا (1986) بودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون معادلات ساختاری با بهرهگیری از نرمافزار pls استفاده شد. نتایج نشان داد که سقف شیشهای بر ایدههای خلاقانة زنان تأثیر دارد و همچنین بین این دو متغیر همبستگی منفی وجود دارد. همچنین، نتایج حاصل از آزمون معادلات ساختاری نشان میدهد که متغیر خودپنداره در رابطه با تأثیر سقف شیشهای بر ایدههای خلاقانة زنان شاغل در واحدهای ستادی ادارات استان لرستان نقش تعدیلکننده دارد.
مدیریت
مریم ناخدا؛ سمانه رحیمیان؛ محمد رضا اسمعیلی گیوی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی زنان در خدمات اطلاعاتی و دانشی انجام شد. این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی و برحسب روش و چگونگی بهدست آوردن دادههای مورد نیاز، آمیختۀ اکتشافی با کمک راهبرد توصیفیـ پیمایشی است. برای بسط مدل نظری (مدل اسپریتزر) و همچنین پیبردن به عوامل مؤثر بر توانمندسازی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تبیین عوامل مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی زنان در خدمات اطلاعاتی و دانشی انجام شد. این پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی و برحسب روش و چگونگی بهدست آوردن دادههای مورد نیاز، آمیختۀ اکتشافی با کمک راهبرد توصیفیـ پیمایشی است. برای بسط مدل نظری (مدل اسپریتزر) و همچنین پیبردن به عوامل مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی زنان کتابدار و اطلاعرسان، تعداد 9 مصاحبه با مدیران زن شاغل در کتابخانههای عمومی شهر تهران انجام گرفت. یافتههای بخش کیفی نشان داد 8 مؤلفه بر توانمندسازی روانشناختی زنان تأثیرگذار است. مؤلفههای دانش و مهارت تخصصی، انگیزش، و الگوسازی به سایر عوامل مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی در مدل نظری اضافه شد، و درنهایت ترکیب یافتههای بخش کیفی و مدل اسپریتزر مدل مفهومی پژوهش را بهوجود آورد. جامعۀ آماری در بخش کمی، 137 نفر از زنان کتابخانههای عمومی شهر تهران بودند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامۀ خودساختة عوامل مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی استفاده شد. روایی پرسشنامه به وسیلۀ روایی محتوا تأیید شد. همچنین، پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 90درصد تعیین شد. برای تحلیل یافتهها در این پژوهش از نرمافزار PLS جهت تحلیل عاملی و مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد عوامل فردی مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان زن به ترتیب عبارتاند از: انگیزش، الگوسازی، دانش و مهارت تخصصی، و عزت نفس. عوامل گروهی مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان زن به ترتیب عبارتاند از: اهمیت گروهی، اعتماد بینگروهی، ادراکگروه از میزان تأثیرگذاری و تصمیمگیری گروهی. عوامل سازمانی مؤثر بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان زن به ترتیب عبارتاند از: وضوح نقش، حیطۀ کنترل، دسترسی به اطلاعات، فضای مشارکتی، دسترسی به منابع، و حمایتهای سازمانی.
جامعه شناسی
بهجت یزدخواستی؛ سید علی محمد آذربخش؛ راضیه مرتضوی آبالوان
چکیده
عامل جنسیت میتواند تأثیری شگرف بر سازمان داشته باشد یا حتی یک فرد با مشخصۀ جنسیتی خاص میتواند از سازمانی به سازمانی دیگر درجۀ پذیرش متفاوتی از الگوها و فرضیههای اصلی سازمان داشته باشد. هدف از این پژوهش، بررسی رابطۀ بین جنسیت و فرهنگ سازمانی در کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی بود. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفیـ پیمایشی ...
بیشتر
عامل جنسیت میتواند تأثیری شگرف بر سازمان داشته باشد یا حتی یک فرد با مشخصۀ جنسیتی خاص میتواند از سازمانی به سازمانی دیگر درجۀ پذیرش متفاوتی از الگوها و فرضیههای اصلی سازمان داشته باشد. هدف از این پژوهش، بررسی رابطۀ بین جنسیت و فرهنگ سازمانی در کتابخانۀ ملی جمهوری اسلامی بود. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفیـ پیمایشی انجام شد. دادههای پژوهش در میان مردان و زنان شاغل در کتابخانۀ ملی و با استفاده از پرسشنامۀ استاندارد دنیسون با شصت سؤال و چهار بخش گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی، با استفاده از نرمافزار 20/SPSS صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که میان عامل جنسیت و ابعاد چهارگانۀ فرهنگ سازمانی، که شامل درگیری در کار (مشارکتپذیری)، انطباقپذیری (ثبات و یکپارچگی)، سازگاری (انعطافپذیری) و رسالتپذیری (مأموریت) هستند، رابطۀ معناداری وجود ندارد و اختلاف مشاهدهشده بین میانگین نمرات برحسب جنسیت با توجه به این ابعاد چهارگانه، که خود شاخصهای دوازدهگانه در فرهنگ سازمانی دارند، در شاخصهای توانمندسازی، تیمسازی، توسعۀ قابلیتها، ارزشهای بنیادین، هماهنگی و پیوستگی، تغییرپذیری، مشتریگرایی، یادگیری سازمانی، و چشمانداز با متغیر جنسیت معنادار نبوده، اما در شاخصهای توافق، جهتگیری استراتژیک، و اهداف و مقاصد این تفاوت معنادار بوده است. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد میانگین امتیازات کلی «فرهنگ سازمانی کتابخانۀ ملی براساس مدل دنیسون» کمتر از سطح متوسط است. بیشترین امتیاز در بُعد درگیرشدن در کار (مشارکتپذیری)، (با میانگین01/3) و کمترین امتیاز در بُعد رسالتپذیری (مأموریت) (با میانگین 83/2) حاصل شده است.
مدیریت
سیدرضا سیدجوادین؛ مژگان روشن نژاد؛ پروانه گلرد
چکیده
افزایش حضور زنان در محیطهای کاری، در سالهای اخیر، توازن میان کار و خانواده را به یکی از چالشهای پیش روی مدیران معاصر تبدیل کرده است. مقالۀ حاضر با هدف شناخت عوامل تأثیرگذار بر توازن کارـ خانواده زنان شاغل در تعدادی از دانشگاههای شهر تهران انجام شده است. نمونۀ آماری شامل 261 نفر از زنان شاغل در این دانشگاههاست. برای ...
بیشتر
افزایش حضور زنان در محیطهای کاری، در سالهای اخیر، توازن میان کار و خانواده را به یکی از چالشهای پیش روی مدیران معاصر تبدیل کرده است. مقالۀ حاضر با هدف شناخت عوامل تأثیرگذار بر توازن کارـ خانواده زنان شاغل در تعدادی از دانشگاههای شهر تهران انجام شده است. نمونۀ آماری شامل 261 نفر از زنان شاغل در این دانشگاههاست. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه و برای تحلیل آنها از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. متغیرهای پژوهش عبارتاند از حمایت خانوادگی، حمایت سازمانی، انعطافپذیری کار، منابع فردی، و توازن کارـ خانواده. به منظور بررسی روابط میان متغیرها چهار فرضیه مطرح شده که تأثیر متغیرهای حمایت خانوادگی، حمایت سازمانی، انعطافپذیری کاری، و منابع فردی را بر توازن کارـ خانواده بررسی میکند. نتایج نشان میدهد که حمایت خانوادگی و منابع فردی بر توازن کارـ خانواده تأثیر مثبت دارد، ولی حمایت سازمانی و انعطافپذیری کار بر این متغیر بیتأثیر بوده است. به مدیران پیشنهاد شده که به منظور ترویج فرهنگ حامی کارـ خانواده و نیز فراهمکردن فرصتهای انعطاف زمانی و مکانی در کار تلاش کنند.
مدیریت
محمد حسنی؛ مریم سامری؛ میرمحمد سید عباس زاده؛ میرنجف موسوی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی نابرابری در آموزش و پرورش دختران و پسران مقطع متوسطۀ استان آذربایجان غربی با استفاده از شاخصهای زمینه، فضا، منابع انسانی، پوشش تحصیلی، فرایند آموزش، برونداد شناختی (واسطهای)، و برونداد غیرشناختی (نهایی) بهصورت مقایسهای انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع اسنادی و پیمایشی است و اطلاعات ضروری از طریق مراجعه ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی نابرابری در آموزش و پرورش دختران و پسران مقطع متوسطۀ استان آذربایجان غربی با استفاده از شاخصهای زمینه، فضا، منابع انسانی، پوشش تحصیلی، فرایند آموزش، برونداد شناختی (واسطهای)، و برونداد غیرشناختی (نهایی) بهصورت مقایسهای انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع اسنادی و پیمایشی است و اطلاعات ضروری از طریق مراجعه به اسناد و منابع آماری موجود در سازمان آموزش و پرورش استان و توزیع پرسشنامه بین دانشآموزان دختر و پسر مقطع متوسطه جمعآوری شد. پرسشنامههای پژوهش بین نمونهای با حجم 815 نفر دانشآموز (419 پسر و 396 دختر) با نمونهگیری طبقهای تصادفی توزیع شد. روایی پرسشنامهها با بهرهگیری از تکنیک تحلیل عاملی و پایایی پرسشنامهها با استفاده از محاسبۀ ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در زمینۀ شاخصهای زمینهای، بهجز نابرابری در حساسیت آموزشی والدین، در بقیة متغیرها بین دختران و پسران تفاوت معناداری وجود ندارد. در زمینۀ شاخصهای فضا، نیروی انسانی و پوشش تحصیلی بین دختران و پسران نابرابری وجود دارد. دربارۀ نابرابری در شاخص فرایند آموزش، بهجز احساس دانشآموز دربارة رفتار عادلانه بین دختران و پسران، تفاوت معناداری وجود ندارد. دربارۀ نابرابری در پیشرفت تحصیلی، درصد قبولی دختران در کنکور، و متغیرهای رشد اعتقادی و انگیزش نسبت به مدرسه، عملکرد دختران بهتر از پسران است.
مدیریت
رضا احمدی کهنعلی؛ محمدرضا بهبودی؛ طاهره جام جور
چکیده
در سالهای اخیر، افزایش کمّی حضور زنان در سازمانها با بهبود کیفی منزلت و جایگاه آنها همراه نبوده و از این نیروی عظیم و خلاق، که نیمی از صاحبان تفکر و اندیشه بهشمار میروند، در سطوح مدیریتی بهرۀ چندانی گرفته نشده است. بر این اساس، در پژوهش حاضر، به بررسی این پرسش پرداخته میشود که چه عواملی باعث شده زنان کمتر به سطوح ...
بیشتر
در سالهای اخیر، افزایش کمّی حضور زنان در سازمانها با بهبود کیفی منزلت و جایگاه آنها همراه نبوده و از این نیروی عظیم و خلاق، که نیمی از صاحبان تفکر و اندیشه بهشمار میروند، در سطوح مدیریتی بهرۀ چندانی گرفته نشده است. بر این اساس، در پژوهش حاضر، به بررسی این پرسش پرداخته میشود که چه عواملی باعث شده زنان کمتر به سطوح بالای مدیریتی دست یابند؟ هدف این پژوهش شناسایی موانع دستیابی زنان به سطوح مدیریتی از طریق بهکارگیری روش تحقیق کیفی است. در این پژوهش، مدیران زن دستگاههای دولتی شهر بندرعباس، که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، از طریق مصاحبۀ عمیق و نیمهساختارمند مطالعه شدند. دادههای حاصل از مصاحبه با استفاده از روش هفتمرحلهای کلایزی و با کمک نرمافزار MAX QDA تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از دادهها، چهار دستۀ کلی از موانع دستیابی زنان به پستهای مدیریتی را از دیدگاه خود آنها آشکار کرد که آن چهار دستۀ کلی نیز براساس بررسی و تحلیل عمیقتر و چندبارۀ دادهها به چندین مؤلفه تقسیم میشوند. این موانع به ترتیب اهمیت عبارتاند از: موانع شخصی با چهارده مؤلفه شامل وضعیت تأهل و فرزندان، حمایتنشدن از جانب خانواده و همسر، بیاعتمادی زنان به تواناییهای خود، و...؛ موانع سازمانی با نوزده مؤلفه شامل دیدگاه و تفکر تصمیمگیرندگان و مدیریت، ترجیح مردان به زنان در شرایط مساوی، توجهنکردن به شایستگیها و توانمندیها، و...؛ موانع اجتماعی با چهار مؤلفه شامل فرهنگ جامعه و دید مردسالاری در جامعه، باورنداشتن توانمندی بالای زنان در جامعه، وجود پیشداوریهای منفی دربارۀ زنان، و...؛ و موانع سیاسی با پنج مؤلفه شامل قانون مرخصی طولانی زایمان، تابعیت زن از همسر، و... . در پایان این مقاله، علاوه بر بحث یافتههای پژوهش، پیشنهادهایی برای رفع این موانع، مانند بالابردن حس خودباوری و اعتمادبهنفس زنان از طریق معرفی مدیران زن موفق در کشور و همچنین توجهکردن به توانمندیهای زنان در سازمانها ارائه شده است.
مدیریت
عالیه کاظمی؛ افسانه دهقانپور فراشاه
چکیده
در سالهای اخیر، حضور زنان در اجتماع و محیطهای کاری افزایش یافته است. با وجود این، روند ارتقای زنان به سطوح بالای مدیریتی با پیشرفتهای تحصیلیِ آنها همخوانی ندارد و حضور زنان در سطوح عالی مدیریتی در بیشتر کشورها، بهخصوص ایران، به دلیل موانع متعدد، ناچیز و کمرنگ است؛ موانعی که در جوامع و سازمانها و زمانهای ...
بیشتر
در سالهای اخیر، حضور زنان در اجتماع و محیطهای کاری افزایش یافته است. با وجود این، روند ارتقای زنان به سطوح بالای مدیریتی با پیشرفتهای تحصیلیِ آنها همخوانی ندارد و حضور زنان در سطوح عالی مدیریتی در بیشتر کشورها، بهخصوص ایران، به دلیل موانع متعدد، ناچیز و کمرنگ است؛ موانعی که در جوامع و سازمانها و زمانهای مختلف متفاوت است. هدف از این پژوهش، شناسایی و اولویتبندی موانع حضور زنان در پستهای مدیریتی (صنعت نفت) است. در این تحقیق، با استفاده از روش کیفی و مصاحبه با 47 نفر از کارشناسان و مدیران صنعت نفت تهران، موانع حضور زنان در پستهای مدیریتی شناسایی شد، سپس با روش تحلیل سلسلهمراتبی، موانع از نظر زنان و مردان شاغل اولویتبندی گردید. نتایج نشان میدهد مردان موانع فردی را مهمتر میدانند و به قابلیتها و تواناییهای زنان نگرش منفی دارند. درحالیکه زنان موانع فردی را کماهمیتترین مانع میدانند.