جامعه شناسی پزشکی
مریم قاضی نژاد؛ هاجر سنگری سلیمانی
چکیده
در جامعۀ ایران نیز همسو با جهان، توجه به ابعاد سلامت، همچون سلامت اجتماعی، اهمیت روزافزونی دارد. در دهههای اخیر، با ورود گستردۀ زنان به دانشگاه، عرصههای اجتماعی و تقاضای مضاعف آنان برای ورود به بازار کار مواجه هستیم. از آنجا که شغل بهمنزلۀ مقولهای محوری در دنیای جدید و یکی از تعیینکنندههای اجتماعی مؤثر بر کلیت ...
بیشتر
در جامعۀ ایران نیز همسو با جهان، توجه به ابعاد سلامت، همچون سلامت اجتماعی، اهمیت روزافزونی دارد. در دهههای اخیر، با ورود گستردۀ زنان به دانشگاه، عرصههای اجتماعی و تقاضای مضاعف آنان برای ورود به بازار کار مواجه هستیم. از آنجا که شغل بهمنزلۀ مقولهای محوری در دنیای جدید و یکی از تعیینکنندههای اجتماعی مؤثر بر کلیت سلامت مطرح است و سلامت زنان در ابعاد مختلف، سلامت خانواده و نهایتاً سلامت جامعه را به دنبال دارد، این مهم ما را بر آن داشت تا بررسی تأثیر شغل بر سلامت اجتماعی زنان را بهمنزلۀ هدف اصلی تحقیق برگزینیم. جامعۀ آماری تحقیق، زنان (دانشجو) شاغل دانشگاه الزهرا(س) هستند. نمونهگیری به روش خوشهای احتمالی انجام شد و نمونهای به حجم 111 نفر از دانشجویان در حال تحصیل انتخاب شدند. روش تحقیق پیمایش مقطعی بود و اطلاعات با استفاده از پرسشنامۀ محققساخته و مقیاس استاندارد سلامت اجتماعی کییز، جمعآوری و با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. مطلوبیت شرایط شغلی (حقوق و مزایا، امنیت شغلی، حمایت سازمانی و...) بیشترین تأثیر را بر سلامت اجتماعی زنان داشته است. یافتهها مؤید تأثیر مکانیزمهای علّی استقلال مالی، روابط اجتماعی، حمایت اجتماعی، عزت نفس و منزلت اجتماعی بر سلامت اجتماعی زنان شاغل است. در میان متغیرهای زمینهای، سن، وضعیت تأهل و نوع منزل مسکونی (سطح رفاه) با سلامت اجتماعی رابطۀ معناداری داشتهاند. نتیجۀ نهایی اینکه، صرف داشتن شغل تغییری در میزان سلامت اجتماعی زنان ایجاد نمیکند. آنچه مهم است مؤلفههای ماهوی شغلی، شامل نوع شغل، مطلوبیت شرایط شغلی و توانمندیهای اجتماعی و روانی (پیامدهای شغلی) است که بر سلامت اجتماعی آنان تأثیرگذار است. زنان شاغل برخوردار از استقلال مالی، روابط اجتماعی قوی و حمایت اجتماعی بالا، سلامت اجتماعی بیشتری دارند.
مدیریت
آصف کریمی؛ رضوان ولایتی شکوهی؛ اسماعیل شعبانی نژاد؛ الهام گیلانی
چکیده
بیشک، بقای هر سازمان در گرو تلاش برای بهبود عملکرد خـود در حوزههای مختلف است. بـه ایـن منظـور، سـازمانهـا از سـازوکارهای متعددی بهره میگیرند تا بتوانند عملکرد خـود را بهبـود بخشـند. یکـی از عوامـل تأثیرگـذار بـر عملکرد سازمانها، بازاریابی داخلی است. بنابراین، هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر عملکرد سازمانی ...
بیشتر
بیشک، بقای هر سازمان در گرو تلاش برای بهبود عملکرد خـود در حوزههای مختلف است. بـه ایـن منظـور، سـازمانهـا از سـازوکارهای متعددی بهره میگیرند تا بتوانند عملکرد خـود را بهبـود بخشـند. یکـی از عوامـل تأثیرگـذار بـر عملکرد سازمانها، بازاریابی داخلی است. بنابراین، هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر بازاریابی داخلی بر عملکرد سازمانی استادان دانشگاه علمیـ کاربردی و آزمون اثر تعدیلگری متغیر جنسیت در رابطۀ میان این دو متغیر است. این پژوهش با روش پیمایشی انجام شده و جامعۀ آماری تحقیق شامل همۀ استادان در دانشگاههای علمیـ کاربردی در سطح شهر تهران بودند که تعداد 384 نفر از آنان بهعنوان نمونۀ تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای استاندارد استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر کارشناسان و متخصصان تأیید شد. همچنین، به منظور تعیین قابلیت اعتماد ابزار تحقیق پیشآزمون انجام شد که مقدار آلفای کرونباخ محاسبهشده برای مقیاسهای اصلی پرسشنامه در حد مناسب بود. دادههای گردآوریشده با استفاده از تکنیک چندمتغیرۀ مدلسازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافتههای تحقیق نشان داد بازاریابی داخلی بر عملکرد سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، متغیر جنسیت در رابطۀ بین بازاریابی داخلی و عملکرد سازمانی اثر تعدیلگری دارد؛ بهنحویکه این رابطه برای استادان مرد غیرمعنادار، ولی برای استادان زن مثبت و معنادار بود.
جامعه شناسی
احمد بخارایی؛ ملکه رفیعی
چکیده
حرکت به سوی مدرنیته در کنار بروز تحولاتی همچون جهانیشدن فرهنگ و رشد فرهنگ مصرفی، گرایش به مد و نظارت مستمر بر ویژگیهای ظاهری و مرئی بدن را به پدیدۀ مسری و همهگیر جوامع معاصر مبدل کرده است. افراد مدرن امروزی با استفادۀ خاص از برخی اقلام مد روز و با توجه افراطی به لباس و قیافه، تصویرهایی شخصی از خویش برمیسازند و همزمان پیامهایی ...
بیشتر
حرکت به سوی مدرنیته در کنار بروز تحولاتی همچون جهانیشدن فرهنگ و رشد فرهنگ مصرفی، گرایش به مد و نظارت مستمر بر ویژگیهای ظاهری و مرئی بدن را به پدیدۀ مسری و همهگیر جوامع معاصر مبدل کرده است. افراد مدرن امروزی با استفادۀ خاص از برخی اقلام مد روز و با توجه افراطی به لباس و قیافه، تصویرهایی شخصی از خویش برمیسازند و همزمان پیامهایی دربارۀ کیستی و هویت خود به دیگران ارسال میکنند. تحقیق حاضر با تکیه بر الگوی پوشش و بررسی نگرش زنان راجع به مد میکوشد شرح و تفسیری از زمینهها و انگیزهها و دلایل گرایش زنان به استفاده از لباسهای مد به دست دهد و به شناسایی تیپولوژی آنان بپردازد. تحقیق با روش کیفی و استفاده از تکنیک مصاحبۀ نیمهساختیافته انجام شده است. تحلیل دادههای حاصل از مصاحبهها بازگوی تیپهای سهگانهای است که هریک با داشتن ویژگیهای متفاوت از یکدیگر تفکیک میشوند؛ گرچه در مواردی با یکدیگر همپوشی نیز دارند. نتایج نشان میدهد که گرایش فزایندۀ زنان به استفاده از پوشاک و البسۀ مد روز بیش از هرچیز با لحاظکردن رابطۀ دیالکتیکی میان عاملیت و ساختار و در چرخۀ عوامل ذهنی و عینی قابل فهم است.
علوم سیاسی
محمودرضا رهبرقاضی؛ لیلا رادی؛ ایوب لیموچی
چکیده
جامعهشناسی سیاسی سنتی به طرزی جزمی، زنان را به لحاظ نگرش سیاسی محافظهکارتر از مردان میپندارد، اما الگوی تجدیدنظرطلبانة شکافهای جنسیتی اینگلهارت نشان میدهد که از دهۀ 1990 به اینسو زنان از برنامهها و اهداف احزاب چپ جدید که عمدتاً مبتنی بر ارزشهای فرهنگی فرامادیگرایی است، بیشتر حمایت میکنند. در این راستا، ...
بیشتر
جامعهشناسی سیاسی سنتی به طرزی جزمی، زنان را به لحاظ نگرش سیاسی محافظهکارتر از مردان میپندارد، اما الگوی تجدیدنظرطلبانة شکافهای جنسیتی اینگلهارت نشان میدهد که از دهۀ 1990 به اینسو زنان از برنامهها و اهداف احزاب چپ جدید که عمدتاً مبتنی بر ارزشهای فرهنگی فرامادیگرایی است، بیشتر حمایت میکنند. در این راستا، مطالعۀ حاضر، پژوهشی است در زمینۀ مقایسۀ نگرشهای سیاسی زنان و مردان که روی 596 نفر از دانشجویان دانشگاههای سراسری شهر اصفهان در سال 1395 انجام گرفته است. در این راستا، نتایج پژوهش نشان میدهد اول اینکه بین زنان و مردان در میزان گرایش به دموکراسی تفاوتی وجود ندارد و هر دو گروه به یک میزان از نگرشهای دموکراتیک حمایت میکنند و بدین ترتیب صحت مفروضات الگوهای کلاسیک در مورد گرایش زنان به سوی محافظهکاری در حوزههای سیاسی رد میشود. ثانیاً، یافتههای پژوهش حاکی از آن است که میزان گرایش به ارزشهای فرامادیگرایانه، که براساس نظریههای اینگلهارت بنیان احزاب چپ جدید را تشکیل میدهند، بین زنان به شکل معناداری بیشتر از مردان است و این امر نشان میدهد که نهتنها زنان از نگرشهای راستگرایانه در حوزههای سیاسی فاصله گرفتهاند، بلکه براساس الگوهای تجدیدنظرطلبانه حتی تمایل بیشتری به برنامههای چپ جدید پیدا کردهاند.
توسعه روستایی
جعفر یعقوبی؛ پریسا نجفلو؛ الهه حق وردی
چکیده
هدف کلی این تحقیق، بررسی ابعاد مختلف و موانع خوداشتغالی در میان دانشجویان دختر دانشکدۀ کشاورزی است. این پژوهش توصیفیـ همبستگی به روش پیمایشی انجام شد. جامعۀ مطالعهشده دانشجویان دختر سال آخر مقطع کارشناسی دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه زنجان در سال تحصیلی 1394ـ1395 بودند (135N=). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برآورد شد (63=N). نمونهها ...
بیشتر
هدف کلی این تحقیق، بررسی ابعاد مختلف و موانع خوداشتغالی در میان دانشجویان دختر دانشکدۀ کشاورزی است. این پژوهش توصیفیـ همبستگی به روش پیمایشی انجام شد. جامعۀ مطالعهشده دانشجویان دختر سال آخر مقطع کارشناسی دانشکدۀ کشاورزی دانشگاه زنجان در سال تحصیلی 1394ـ1395 بودند (135N=). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران برآورد شد (63=N). نمونهها با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامۀ محققساخته ابزار جمعآوری دادهها بود که روایی آن از طریق آرای اعضای هیئتعلمی دانشگاه زنجان و پایایی آن از طریق پایلوت تست و اندازهگیری ضریب آلفای کرونباخ، به میزان 71/0- 89/0 برآورد شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد اولویتهای مهم اشتغال به ترتیب کار تعاونی، خوداشتغالی و استخدام است. از انگیزههای مهم خوداشتغالی دستیابی به رفاه بیشتر، آزادی و انعطافپذیری در کار و استفاده از همۀ دانش، مهارت و ایدههای خود بود. دانشجویان تمایل بیشتری به اشتغال در بخش خدماترسانی کشاورزی داشتند و مهمترین ملزومات خوداشتغالی از نظر آنها به ترتیب سرمایۀ مالی، برخورداری از آموزش تخصصی جهت راهاندازی کسبوکار و تجربههای کاری در زمینۀ مربوطه بیان شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که هفت عامل حمایتی، قانونی و موانع جنسیتی، خطرپذیری کشاورزی و ضعف مهارتهای ارتباطی، ضعف مادی و دانشی، نگرشی و امنیتی، گرایش به راحتطلبی و عدم ریسکپذیری در اشتغال، ضعف مهارت مدیریتی و فنی و کمبود تسهیلات توانستند 34/74درصد از کل واریانس موانع خوداشتغالی دانشجویان دختر در بخش کشاورزی را تبیین کنند.
جامعه شناسی
فیروز راد؛ گیتا بیلان
چکیده
شواهد نشاندهندۀ تغییر فرهنگی در ایران و ترجیح بدن لاغر در بین زنان است. توجه فراوان به زیبایی و تناسب اندام از پیامدهای جامعۀ مصرفی است و زنان برای دستیابی به اندازۀ بدنی دلخواه به روشهای متعددی، همچون رژیمهای زیبایی و لاغری اندام، روی آوردهاند. بنابراین، مطالعۀ حاضر به منظور سنجش عوامل اجتماعی مرتبط با گرایش به ایدهآلهای ...
بیشتر
شواهد نشاندهندۀ تغییر فرهنگی در ایران و ترجیح بدن لاغر در بین زنان است. توجه فراوان به زیبایی و تناسب اندام از پیامدهای جامعۀ مصرفی است و زنان برای دستیابی به اندازۀ بدنی دلخواه به روشهای متعددی، همچون رژیمهای زیبایی و لاغری اندام، روی آوردهاند. بنابراین، مطالعۀ حاضر به منظور سنجش عوامل اجتماعی مرتبط با گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام در بین زنان شهر تبریز به مرحلۀ اجرا درآمده است. چارچوب نظری تحقیق با نظریههای بوردیو، گیدنز، گافمن و فمنیسم شکل گرفته است. جامعۀ آماری تحقیق متشکل از کلیۀ بانوان مراجعهکننده به باشگاههای ورزش بدنسازی (تناسب اندام) دایر در شهر تبریزند. با استفاده از روش پیمایش و شیوۀ نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای، تعداد 55 باشگاه انتخاب شده و تعداد 385 نفر از بانوان مراجعهکننده به این باشگاهها به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاند. اطلاعات مورد نیاز با بهکارگیری پرسشنامۀ محققساخته جمعآوری شده و تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از نرمافزار آماری Spss صورت گرفته است. یافتهها نشان میدهد که میانگین گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام در زنان مطالعهشده، 12/111 است. براساس نتایج بهدستآمده از تحلیلهای دومتغیره و چندمتغیره، متغیرهای نگرش فمنیستی، سرمایۀ فرهنگی، مصرف رسانه، وضعیت تأهل و سن، با گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام رابطۀ آماری معناداری نشان دادهاند. همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان میدهد که متغیرهای سرمایۀ فرهنگی، مصرف رسانه و سن از طریق تحتتأثیر قرار دادن متغیر نگرش فمنیستی بر میزان گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام تأثیرگذار است. براساس نتایج رگرسیون چندمتغیره، این متغیرها توانایی پیشبینی 37درصد از تغییرات میزان گرایش به ایدهآلهای زیبایی اندام را دارند.
مطالعات زنان
علی حسین حسینزاده؛ مرضیه شهریاری؛ مریم فرجی بهبهانی زاده
چکیده
در خانواده، زنان با استفاده از جدیدترین اطلاعات و دانش در رابطه با موضوعات مختلف زندگى و آموزش به دیگر اعضاى خانواده و همچنین دقت و نظارت در انجامدادن صحیح آنها مىتوانند روشهاى نوین و بهینه را جانشین باورهاى غلط و غیراقتصادى اعضاى خانواده کنند و سطح فرهنگى و اجتماعى خانواده را بیش از پیش افزایش دهند. در این پژوهش، بهرهوری ...
بیشتر
در خانواده، زنان با استفاده از جدیدترین اطلاعات و دانش در رابطه با موضوعات مختلف زندگى و آموزش به دیگر اعضاى خانواده و همچنین دقت و نظارت در انجامدادن صحیح آنها مىتوانند روشهاى نوین و بهینه را جانشین باورهاى غلط و غیراقتصادى اعضاى خانواده کنند و سطح فرهنگى و اجتماعى خانواده را بیش از پیش افزایش دهند. در این پژوهش، بهرهوری اقتصادی خانواده از جمله مشارکت زنان در هزینهکرد درآمد خانواده، تغییر و اصلاح رفتارهای مصرفی، نظارت زنان بر نحوۀ مصرف خانواده، اعمال محبت مادرانه برای ایجاد انضباط اقتصادی و آموزش رفتار درست اقتصادی به فرزندان از جنس تقسیم کار و ایفای نقش و... در خانواده مد نظر است. برای شناسایی مؤلفههای ذکرشده از نظریههای منابع، قدرت، نظریۀ سیستمی و توانمندسازی استفاده شده است. روش تحقیق پژوهش در جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها پیمایشی بود که با استفاده از نمونهگیری طبقهای چندمرحلهای بر 200 زن متأهل شهرستان اهواز انجام شد. تکنیک نمونهگیری استفادهشده نمونهگیری طبقهای چندمرحلهای است. یافتهها نشان میدهند که متغیرهای مشارکت زنان در هزینهکرد درآمد خانواده، تغییر و اصلاح رفتارهای مصرفی، نظارت زنان بر نحوۀ مصرف خانواده، اعمال محبت مادرانه برای ایجاد انضباط اقتصادی و آموزش رفتار درست اقتصادی به فرزندان با متغیر وابستۀ بهرهوری اقتصادی خانواده رابطۀ مثبت دارد. براساس نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیری، مشارکت زنان در هزینهکرد درآمد خانواده و تغییر و اصلاح رفتارهای مصرفی از تبیینکنندههای مهم بهرهوری اقتصادی خانواده معرفی شد. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که نزدیک به 39/0درصد از واریانس بهرهوری اقتصادی خانواده از سوی متغیرهای تحقیق تبیین میشود.