محمد جواد نجفی؛ محمدحسین رجبی دوانی؛ محمد سپهری
چکیده
توسعۀ اجتماعی، از مهمترین شاخصهای ارزشگذاری حکومتها برای نقشدادن جوامع برای حضور اثرگذار در جامعه بهخصوص برای زنان جامعه است که این موضوع با مطالعۀ موردی دولت نبی اکرم (ص) بهعنوان مسئلۀ اصلی توجه قرار گرفته است. در عصری که اسلام ظهور کرد، تقریباً زنان تمام جوامع از جایگاه مناسبی برخوردار نبودند و حتی از ابتداییترین حقوق ...
بیشتر
توسعۀ اجتماعی، از مهمترین شاخصهای ارزشگذاری حکومتها برای نقشدادن جوامع برای حضور اثرگذار در جامعه بهخصوص برای زنان جامعه است که این موضوع با مطالعۀ موردی دولت نبی اکرم (ص) بهعنوان مسئلۀ اصلی توجه قرار گرفته است. در عصری که اسلام ظهور کرد، تقریباً زنان تمام جوامع از جایگاه مناسبی برخوردار نبودند و حتی از ابتداییترین حقوق انسانی محروم بودند. اما اسلام و نبی اکرم به بازیابی اعتبار حقیقی آنان توجه فوقالعادهای کرد. توجهی که فضای اجتماعی و فرهنگی آن روز برنمیتافت. هدف پژوهش، بررسی اقدامات و سیاستگذاریهای پیامبر اسلام در دولت خود برای توسعۀ اجتماعی زنان است؛ بنابراین سؤال اصلی مقاله این است که سیاستهای رسولالله (ص) برای توسعۀ جایگاه اجتماعی زنان در دولت نبوی چه بوده است که با روش توصیفی، تحلیل تاریخی و فیشبرداری از منابع کتابخانهای به آن پاسخ داده شده است. برایناساس پیامبر بزرگوار اسلام با مبارزه با طرز تفکر و نظریۀ غالب برتری جنسیتی مرد نسبت به زن، طرد فرهنگ خشونت رفتاری با زنان و توجه به تکریم شخصیت آنان، اهتمام و تشویق به علمآموزی و توجه به توانمندی فکری زنان، حمایت از زنان در مقابل آسیبهای اجتماعی و زمینهسازی حضور مؤثر زنان در امور اجتماعی و اقتصادی موجب توسعۀ اجتماعی ایشان در دولت خویش میشود. این فرایند مستلزم یک چرخش مفهومی و تغییر بنیادی است که برمبنای آن، توسعه بهعنوان تعالی تعریف میشود و جایگاه زن از موقعیتی پیرامونی به مکانتی محوری ارتقا مییابد.
مرجان رشوند سرخکوله؛ فاطمه وجدانی
چکیده
مدیریت دقیق رسانههای ارتباطی نوین بهعنوان یکی از عوامل مؤثر بر ارزشها و نگرشهای جوانان نیازمند بررسی علمی و دقیق است.هدف از این تحقیق، بررسی رابطۀ میان مصرف فرهنگی (مطالعۀ کتاب، استفاده از ماهواره و استفاده از شبکههای مجازی) و نگرش جوانان به روابط دوستی دختر و پسر است. همچنین شناسایی متغیرهایی که میتوانند بر شدت و ضعف تأثیرپذیری ...
بیشتر
مدیریت دقیق رسانههای ارتباطی نوین بهعنوان یکی از عوامل مؤثر بر ارزشها و نگرشهای جوانان نیازمند بررسی علمی و دقیق است.هدف از این تحقیق، بررسی رابطۀ میان مصرف فرهنگی (مطالعۀ کتاب، استفاده از ماهواره و استفاده از شبکههای مجازی) و نگرش جوانان به روابط دوستی دختر و پسر است. همچنین شناسایی متغیرهایی که میتوانند بر شدت و ضعف تأثیرپذیری جوانان از این کالاهای فرهنگی مؤثر باشند، مدنظر بوده است.تحقیق حاضر یک پیمایش مقطعی است و جامعۀ آماری آن شامل دختران هرگز ازدواجنکردۀ 20-34 سالۀ شهر تهران است.براساس یافتهها، بیشترین نگرش مثبت به این نوع روابط در میان ردۀ سنی 20-24 ساله مشاهده شد. نتایج تحلیل دومتغیره نشان داد سن افراد، تحصیلات، ابعاد مختلف دینداری و میزان مطالعۀ کتاب با نگرش دختران به روابط دوستی دختر و پسر رابطۀ عکس دارد؛ درحالیکه بین میزان استفاده از شبکههای اجتماعی، استفاده از ماهواره و ساکن مناطق بالابودن و نگرش دختران به روابط دوستی دختر و پسر رابطۀ مستقیم وجود دارد. نتایج تحلیل چندمتغیرۀ یافتهها نشان داد با حضور متغیر دینداری، متغیرهای سن، تحصیلات و منطقۀ محل سکونت معناداری خود را از دست میدهند.با توجه به یافتهها، مهمترین راهبردهای تقویت وضعیت فرهنگی جوانان مربوط به دو حوزۀ مدیریت مصرف شبکههای اجتماعی و تقویت دینداری است.
اقتصاد
محمد مهدی زارع شحنه؛ مهدی اکابری تفتی؛ ابراهیم بهرامی نیا؛ احسان سلیمی
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تکانۀ مثبت تحصیلات زنان و فناوری بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تولید، سرمایهگذاری و اشتغال در ایران است. برای بررسی تأثیر این تکانهها، از الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) استفاده شد. الگوهای تعادل عمومی پویای تصادفی، توانایی بررسی تأثیر یک متغیر بر چندین متغیر را دارند. کارگزاران اقتصادی در مدل ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تکانۀ مثبت تحصیلات زنان و فناوری بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تولید، سرمایهگذاری و اشتغال در ایران است. برای بررسی تأثیر این تکانهها، از الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) استفاده شد. الگوهای تعادل عمومی پویای تصادفی، توانایی بررسی تأثیر یک متغیر بر چندین متغیر را دارند. کارگزاران اقتصادی در مدل شامل خانوارها، تولیدکنندگان، دولت و بانک مرکزی هستند که با بهینهیابی رفتار آنها در قالب این الگو به بررسی تکانههای آموزش زنان پرداخته شده است. نتایج حاصل از توابع واکنش آنی تکانههای بهبود سطح تحصیلات زنان و بهبود فناوری نشان میدهد تکانۀ مثبت آموزش زنان سبب افزایش تولید و سرمایهگذاری میشود. همچنین این تکانه، اشتغال را نیز افزایش میدهد. همچنین تکانۀ فناوری موجب افزایش تولید و سرمایهگذاری و کاهش اشتغال شده است. با توجه به نتایج پژوهش، توصیه میشود با اتخاذ سیاستهای مناسب بهمنظور دستیابی هرچه بیشتر منافع توسعۀ علمی و نیل به رشد اقتصادی بالاتر، سرمایهگذاریهای مناسب در زمینۀ آموزش زنان مورد اهتمام بیشتری قرار گیرد؛ بهنحویکه آموزشهای کاربردی در مشاغل مرتبط با زنان نهتنها موجب ایجاد رقابت در تصاحب فرصتهای شغلی نشده است، بلکه عاملی در جهت ایجاد اشتغال و فرصتهای شغلی جدید نیز محسوب میشود.
علوم سیاسی
ماریا فرح زاده؛ علی علی حسینی
چکیده
در جهان مدرن امروز، یکی از مهمترین پیششرطهای توسعه و ثبات کشورها، استفادۀ بهینه از همۀ ظرفیتهای نیروی انسانی، بهویژه درک موضوعیت نقش زنان در امور اجتماعی و سیاسی است. اگرچه مشارکت و رهبری برابر زنان در زندگی سیاسی و عمومی برای دستیابی به اهداف توسعۀ پایدار در جهان ضروری است، بااینحال، شواهد حاکی از آن است که زنان در ...
بیشتر
در جهان مدرن امروز، یکی از مهمترین پیششرطهای توسعه و ثبات کشورها، استفادۀ بهینه از همۀ ظرفیتهای نیروی انسانی، بهویژه درک موضوعیت نقش زنان در امور اجتماعی و سیاسی است. اگرچه مشارکت و رهبری برابر زنان در زندگی سیاسی و عمومی برای دستیابی به اهداف توسعۀ پایدار در جهان ضروری است، بااینحال، شواهد حاکی از آن است که زنان در تمام سطوح تصمیمگیری در سراسر جهان کمتر حضور دارند و دستیابی به برابری جنسیتی در زندگی سیاسی و اجتماعی را همچنان دور از دسترس میبینند. در این میان، اروپا تنها منطقه در عصر کنونی است که ظرف دو دهۀ گذشته و در پرتو سیاستگذاریهای نسبتاً مناسب در حوزۀ زنان، از این فرصت نسبی برخوردار شده است تا ضمن تلاش برای افزایش مشارکت سیاسی زنان در سطوح ملی و منطقهای، از شایستگی و اعتبار زن در مراتب عالی سیاسی، تقنینی و قضایی دفاع کند. نظر به این مهم، مقالۀ حاضر با کاربست نظریۀ فمینیسم و بهرهمندی از مدل سیاستگذاری جونز در پاسخ به سؤال پژوهش به این نتیجه رسید که حضور زنان در مناصب سیاسی ریاست جمهوری، نخستوزیری و پستهای وزارتی، در کنار تصویب قوانینی همچون قانون سقطجنین، همیاری خانواده و حمایت از کودکان، مرخصی زنان و مراقبت از کودکان، بهداشت و درمان و بودجۀ رفاه اجتماعی، از جمله عوامل تعیینکننده و اقدامهای مؤثر تقنینی بوده است که بهتدریج، بستر مناسب برای تثبیت جایگاه زنان در پذیرش مسئولیتهای بالای سیاسی و پارلمانی را فراهم آورده است.
علوم سیاسی
سیده آمنه میرخوشخو؛ سهیلا صادقی فسائی
چکیده
یکی از مهمترین مؤلفهها در افزایش مشارکت زنان در تصمیمگیری و سیاستگذاری، بررسی موانع و محدودیتهای حضور آنها در مدیریت سطوح کلان کشور است. پرسش اصلی این است که چه عوامل و ویژگیهایی موجب وضعیت کنونی عدم اقبال به حضور زنان در سیاستگذاری و تصمیمگیریهای کلان کشور میشود. در پاسخ به این پرسش، پژوهشهای متعددی به بررسی وضعیت ...
بیشتر
یکی از مهمترین مؤلفهها در افزایش مشارکت زنان در تصمیمگیری و سیاستگذاری، بررسی موانع و محدودیتهای حضور آنها در مدیریت سطوح کلان کشور است. پرسش اصلی این است که چه عوامل و ویژگیهایی موجب وضعیت کنونی عدم اقبال به حضور زنان در سیاستگذاری و تصمیمگیریهای کلان کشور میشود. در پاسخ به این پرسش، پژوهشهای متعددی به بررسی وضعیت موجود حضور زنان در دستگاههای حکومتی و قوای سهگانه بهویژه هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی پرداختهاند، اما عموم این مطالعات با تمرکز بیشازحد بر شناسایی موانع لحظۀ ورود زنان به مناصب سیاسی کلان، نتوانستهاند تأثیر روندهای سیاسی را با توجه به ساختار سیاسی کشور و پیچیدگی ابعاد سیاسی و فرهنگی آن آشکار سازند. پژوهش حاضر به بررسی علل و عوامل مؤثر در محدودیتهای کنشگری زنان پس از ورود و تصدی مدیریت سیاسی سطوح کلان، در دو طیف سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا میپردازد. برای ایضاح مطلب، از دیدگاه و نظرات بانوانی که تجربۀ مستقیم حضور در پستهای کلان مدیریت سیاسی از جمله هیئت دولت و مجلس شورای اسلامی داشتهاند، استفاده شد. با اتخاذ روش مصاحبۀ نیمهساختاریافته و تحلیل کیفی دادهها از طریق تحلیل تماتیک، عوامل و محدودیتهای کنشگری سیاسی-مدیریتی شناسایی و تبیین شدند.
زینب عصمتی؛ سیده لطیفه حسینی؛ محمد مهدی حسینمردی
چکیده
قانون اساسی در رأس هرم سلسلهمراتب قوانین، نقش اثرگذاری در تبیین جایگاه حقوق انسانی بانوان هر جامعه داشته است. جایگاه حقوق زنان از زمان تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از دغدغههای آن بود و از همان ابتدا نقش و جایگاه زنان در پیشبرد اهداف متعالی جامعه مبتنی بر ارزشهای دینی مورد توجه قرار گرفت. حقوق رفاهی زنان از جمله موضوعاتی ...
بیشتر
قانون اساسی در رأس هرم سلسلهمراتب قوانین، نقش اثرگذاری در تبیین جایگاه حقوق انسانی بانوان هر جامعه داشته است. جایگاه حقوق زنان از زمان تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از دغدغههای آن بود و از همان ابتدا نقش و جایگاه زنان در پیشبرد اهداف متعالی جامعه مبتنی بر ارزشهای دینی مورد توجه قرار گرفت. حقوق رفاهی زنان از جمله موضوعاتی است که در دوران تصویب قانون اساسی ایران بعد از انقلاب اسلامی مورد بحث بوده است. این پژوهش به بررسی جایگاه حقوق رفاهی زنان در پرتو قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر تأمین اجتماعی بهعنوان یک حق بشری میپردازد. در نوشتار حاضر این موضوع واکاوی شد که مطابق اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، زنان از امتیازات حقوق رفاهی در راستای عدالت جنسیتی و کسب فرصتهای ناشی از آن برخوردارند و قانون اولویتهایی برای آنها درنظر داشته است. پژوهش پیشرو، مبحث مطالبات حقوق رفاهی را در حوزۀ تأمین اجتماعی بانوان جامعۀ ایران بهعنوان منابع انسانی مهم در ساختار قانون اساسی کنونی بررسی میکند و نشان میدهد تجربۀ بیش از چهار دهه حکومت جمهوری اسلامی ایران و دستاوردهای برقراری نظام قانون اساسی برآمده از ارزشهای ملی-مذهبی است. این شرایط مبین آن است که بانوان در منظومۀ اقتصاد رفاهی بهعنوان شهروند جامعه از تأمین اجتماعی در حوزههای مختلف برخوردار هستند.
توسعه روستایی
مهتاب ولی زاده؛ فرحناز رستمی؛ نعمت اله شیری؛ مژگان خوش مرام
چکیده
پایینبودن نرخ مشارکت اقتصادی و فعالیتهای کارآفرینانۀ زنان روستایی، تلاش در راستای ترویج کسبوکارهای کارآفرینانه در میان آنها را ضروری ساخته است. نقطۀ آغازین راهاندازی یک کسبوکار، تشخیص فرصت است و فرایند تشخیص فرصتهای کارآفرینی در بین زنان متفاوت با مردان است.مطالعۀ حاضر با هدف واکاوی عوامل مؤثر بر تشخیص فرصتهای کارآفرینی ...
بیشتر
پایینبودن نرخ مشارکت اقتصادی و فعالیتهای کارآفرینانۀ زنان روستایی، تلاش در راستای ترویج کسبوکارهای کارآفرینانه در میان آنها را ضروری ساخته است. نقطۀ آغازین راهاندازی یک کسبوکار، تشخیص فرصت است و فرایند تشخیص فرصتهای کارآفرینی در بین زنان متفاوت با مردان است.مطالعۀ حاضر با هدف واکاوی عوامل مؤثر بر تشخیص فرصتهای کارآفرینی در بین زنان روستایی عضو صندوقهای اعتبارات خرد شهرستان کرمانشاه انجام شد.جامعۀ مورد مطالعه، کلیۀ زنان عضو صندوقهای اعتبارات خرد شهرستان کرمانشاه (626 نفر) بودند که براساس جدول بارتلت و همکاران، 201 نفر از آنها بهعنوان نمونۀ تحقیق تعیین شدند و به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری دادهها پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و روایی همگرا و پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ به تأیید رسید. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادههای گردآوریشده از نرمافزارهای SPSS و Smart PLS بهره گرفته شد. یافتههای مطالعه نشان داد آموزشهای کارآفرینانه، سرمایۀ اجتماعی و مهارتهای کارآفرینی از عوامل تأثیرگذار بر فرصتهای کارآفرینی در بین زنان روستایی عضو صندوقهای اعتبارات خرد شهرستان کرمانشاه هستند.با برنامهریزی مناسب در زمینۀ بهبود وضعیت آموزشهای کارآفرینانه، سرمایۀ اجتماعی و مهارتهای کارآفرینی زنان روستایی عضو صندوقهای اعتبارات خرد شهرستان کرمانشاه میتوان به افزایش نرخ مشارکت اقتصادی آنان درنتیجۀ ارتقای قابلیت تشخیص فرصتهای کارآفرینی امیدوار بود.
کارآفرینی
فاطمه علی نژاد؛ مرتضی اکبری؛ نعمت اله شیری
چکیده
زنان بهعنوان نیمی از جمعیت، نقش بارزی در توسعۀ فعالیتهای اقتصادی دارند؛ بنابراین باید در جهت ارائۀ سازوکارهایی برای تقویت نقش آنان در جامعه اقدام کرد. پژوهش حاضر با هدف مفهومسازی مؤلفههای مدل پایداری کسبوکارهای زنان در شهرستان بهبهان انجام گرفت. در این مطالعه، از پارادایم کیفی و روش نظریۀ بنیانی بهره گرفته شد. برای این منظور، ...
بیشتر
زنان بهعنوان نیمی از جمعیت، نقش بارزی در توسعۀ فعالیتهای اقتصادی دارند؛ بنابراین باید در جهت ارائۀ سازوکارهایی برای تقویت نقش آنان در جامعه اقدام کرد. پژوهش حاضر با هدف مفهومسازی مؤلفههای مدل پایداری کسبوکارهای زنان در شهرستان بهبهان انجام گرفت. در این مطالعه، از پارادایم کیفی و روش نظریۀ بنیانی بهره گرفته شد. برای این منظور، فهرست زنان دارای کسبوکار از مراکز مختلف مانند فرمانداری، مراکز فنیوحرفهای، سازمان جهاد کشاورزی و سازمان صنعت، معدن و تجارت دریافت شد. با استفاده از روش گلولهبرفی، با 21 نفر از زنان دارای کسبوکار در شهرستان بهبهان، مصاحبههای عمیق انفرادی انجام گرفت و درنهایت، اشباع نظری بهعنوان نقطۀ کفایت نمونهگیری حاصل شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از فرایند کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفت. نتایج نشان داد عواملی مانند دانش بازار، شرایط خانوادگی، ویژگیهای فردی و شخصیتی، عامل اقتصادی، آموزش، سیاستهای حمایتی، بحرانهای اقتصادی و تلاطمهای محیطی، بر پایداری کسبوکارهای زنان در شهرستان بهبهان مؤثر است. برمبنای نتایج این مطالعه، ارائۀ آموزشهای کسبوکار به زنان، اتخاذ سیاستهای حمایتی دولت و فرهنگسازی در راستای حمایت از کسبوکارهای زنان، راهبردهای توسعۀ پایداری کسبوکارهای زنان در شهرستان بهبهان بودند. یافتهها بیانگر آن بود که کاهش آسیبها و مشکلات اجتماعی، توانمندسازی زنان و افزایش رفاه اجتماعی، از پیامدهای پایداری کسبوکارهای زنان در شهرستان بهبهان بهشمار میرود. یافتههای این پژوهش، ضمن پرکردن شکاف مطالعاتی در خصوص ابعاد مدل پایداری کسبوکارهای زنان، چارچوبی قوی برای تحلیل پایداری کسبوکارهای زنان ارائه میکند.
وحید اسکو؛ مجید مرادی؛ محمد نوروزی؛ شهرزاد سراج
چکیده
براساس نظریۀ جامعهپذیری جنسیتی، زنان و مردان در مواجهه با رشد اخلاقی گوناگون، ارزشهای متفاوتی از خود نشان میدهند؛ بنابراین حضور زنان در ترکیب کمیتۀ حسابرسی و هیئتمدیره موجب اثربخشی بیشتر سازمان میشود و این امر نیز با رفتار فرصتطلبانۀ مدیران موجب کاهش بینظمیهای مالی در شرکتها میشود. در این راستا هدف از این پژوهش، ...
بیشتر
براساس نظریۀ جامعهپذیری جنسیتی، زنان و مردان در مواجهه با رشد اخلاقی گوناگون، ارزشهای متفاوتی از خود نشان میدهند؛ بنابراین حضور زنان در ترکیب کمیتۀ حسابرسی و هیئتمدیره موجب اثربخشی بیشتر سازمان میشود و این امر نیز با رفتار فرصتطلبانۀ مدیران موجب کاهش بینظمیهای مالی در شرکتها میشود. در این راستا هدف از این پژوهش، تأثیر حضور زنان در هیئتمدیره و کمیتۀ حسابرسی بر تخلفات حسابداری است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، و از نظر روش گردآوری دادهها نیمهتجربی پسرویدادی در زمینۀ تحقیقات اثباتی حسابداری است. دادههای پژوهش از لوحهای فشرده، آرشیو آماری، تصویری و سایت بورس اوراق بهادار تهران و نرمافزار راهورد نوین جمعآوری شده است. درنهایت با توجه به حجم نمونهها، از نسخۀ سیزدهم نرمافزار EViews و Stata برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد. یافتههای پژوهش حاکی از آن است که حضور زنان در کمیتۀ حسابرسی سبب کاهش تخلفات مالی در شرکتها میشود. همچنین یافتهها نشان میدهد حضور زنان در هیئتمدیره با نظارت بر رفتار فرصتطلبانۀ مدیران میتواند تأثیر منفی و معناداری بر تخلفات مالی داشته باشد. با توجه به اینکه تنوع جنسیتی بیانگر تفاوت ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی زن و مرد است و اعمال افراد بازتابی از افکار و احساسات درونی آنها است، حضور زنان در ترکیب کمیتۀ حسابرسی و هیئتمدیره سبب کاهش هزینههای نمایندگی شرکتها و درنتیجه افزایش اثربخشی سازمان میشود.
مطالعات زنان
نسیم السادات محبوبی شریعتپناهی؛ مهدیه محمدتقی زاده
چکیده
امروزه توسعۀ اجتماعی کشورها در گرو مشارکت سازمانهای مردمنهاد در تحقق حقوق گروهها و افراد جاماندۀ اجتماع است. با توجه به اینکه حمایت اجتماعی از خانوادههای در معرض آسیب از سویی با مسئولیت و مسئولیتپذیری همۀ افراد جامعه و از سوی دیگر با حقوق افراد در جامعه مرتبط است، مشارکت سمنها و بررسی چالشهای آنها میتواند حمایت از این ...
بیشتر
امروزه توسعۀ اجتماعی کشورها در گرو مشارکت سازمانهای مردمنهاد در تحقق حقوق گروهها و افراد جاماندۀ اجتماع است. با توجه به اینکه حمایت اجتماعی از خانوادههای در معرض آسیب از سویی با مسئولیت و مسئولیتپذیری همۀ افراد جامعه و از سوی دیگر با حقوق افراد در جامعه مرتبط است، مشارکت سمنها و بررسی چالشهای آنها میتواند حمایت از این خانوادهها را تسهیل کند. این مطالعه با رویکرد کیفی و با استفاده از روششناسی تحلیل محتوا انجام شد. در این روش، انتخاب نمونه بر گزینش هدفمند و معیارمحور استوار است. به این منظور بیست سمن فعال در حوزۀ اجتماعی زنان به روش نمونهگیری هدفمند از میان پنجاه سمن فعال در این حوزه در شهر تهران انتخاب شدند. درمجموع با توجه به آمادگی و پذیرش مصاحبه، ده سمن در پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. زنبودن نمونهها از آن جهت حائز اهمیت است که مشارکت داوطلبانه در حوزۀ خانواده و آسیب اغلب با استقبال زنان مواجه میشود و زنان نقش پررنگتری در این امر دارند. از اینرو برای بهدستآوردن دادهها از گروه با مشارکتپذیری بیشتر، زنبودن شاخص مهمی برای پژوهش بود. نتایج پژوهش بر این امر تأکید دارد که مشارکت سمنها را نمیتوان صرفاً در یک طیف خطی صفر و یکی دید، بلکه باید براساس نوع و نحوۀ فعالیت آنها، میزان مشارکت آنان را براساس یک طیف با دو سر مشارکت منفعلانه تا مشارکت فعال دانست.
توسعه روستایی
ناصر سیف اللهی؛ گلثوم اکبری آرباطان
چکیده
دنیای مدرن در حال حاضر اولین گام را بهسوی یک واقعیت اساسی فناوری، یعنی اقتصاد دیجیتال برداشته است. بازار کار جهانی مدرن، یک سیستم پیچیدۀ چندجزئی و پویا تحت تأثیر دائمی فناوری اطلاعات است و مستلزم تغییراتی در محتوای فرایند کار، سازماندهی آن، ساختار اشتغال و روابط اجتماعی و کار است. با توجه به اهمیت این موضوع، شناسایی فرصتها و ...
بیشتر
دنیای مدرن در حال حاضر اولین گام را بهسوی یک واقعیت اساسی فناوری، یعنی اقتصاد دیجیتال برداشته است. بازار کار جهانی مدرن، یک سیستم پیچیدۀ چندجزئی و پویا تحت تأثیر دائمی فناوری اطلاعات است و مستلزم تغییراتی در محتوای فرایند کار، سازماندهی آن، ساختار اشتغال و روابط اجتماعی و کار است. با توجه به اهمیت این موضوع، شناسایی فرصتها و چالشهای اقتصاد دیجیتال در مشاغل روستایی حائز اهمیت است. این پژوهش با این هدف به شیوۀ توصیفی، از طریق مصاحبههای عمیق نیمهساختارمند به تدوین و اعتباریابی چارچوبی مفهومی با روش تحلیل مضمون پرداخته است. جامعۀ آماری شامل خبرگان و صاحبنظران و صاحبان مشاغل روستایی هستند که از بین آنها دوازده نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و در این مطالعه مشارکت کردند. میزان پایایی تحلیل مصاحبه ۷۹ درصد است. برای تأمین روایی پژوهش نیز نمونۀ آماری از افرادی انتخاب شدند که از دانش و تخصص لازم در بستر پژوهش برخوردار باشند. همچنین مداخلۀ محققان در تحقیق به حداقل برسد و نیز نتیجۀ کدگذاری به تعدادی از خبرگان ارجاع و تأیید نهایی آنها در خصوص چارچوب استخراجی اخذ شود. یافتههای پژوهش نشان میدهد مفاهیم در قالب دو مضمون اصلی فرصتها و چالشها است که فرصتها با پنج مضمون شامل قابلیت شبکهسازی، همگرایی فناوری با اهداف اقتصادی، مشتریمحوری جهانی، ارزشآفرینی شغلی، تابآوری مشاغل و چالشها در قالب پنج مضمون شامل شکافهای فرایندی دیجیتال، ایجاد اقتصاد سیاه برای مشاغل روستایی، اثرات نامطلوب اجتماعی، جنبههای فرهنگی، مخاطرات فناورانه و فرصتها دستهبندی شدهاند.
جامعه شناسی
مرضیه موفق؛ رسول نظری؛ الهام مشکل گشا
چکیده
هدف از این پژوهش، ارائۀ مدل تبیین راهکارهای کاهش نابرابری جنسیتی در مدیریت ورزش ایران است. این پژوهش به لحاظ فلسفی از نوع تفسیرگرایانه و از منظر رویکرد از نوع استقرایی است. این مطالعه به لحاظ راهبرد از نوع نظریۀ دادهبنیاد و از نوع پژوهش کیفی است. دادهها بهوسیلۀ مصاحبه به دست آمدهاند و جامعۀ آماری آن را 15 نفر از صاحبنظران حوزۀ ...
بیشتر
هدف از این پژوهش، ارائۀ مدل تبیین راهکارهای کاهش نابرابری جنسیتی در مدیریت ورزش ایران است. این پژوهش به لحاظ فلسفی از نوع تفسیرگرایانه و از منظر رویکرد از نوع استقرایی است. این مطالعه به لحاظ راهبرد از نوع نظریۀ دادهبنیاد و از نوع پژوهش کیفی است. دادهها بهوسیلۀ مصاحبه به دست آمدهاند و جامعۀ آماری آن را 15 نفر از صاحبنظران حوزۀ مدیریت ورزش تشکیل میدهند. برای نمونهگیری از روش گلولهبرفی استفاده شد و نمونهگیری تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه پیدا کرد. برای جمعآوری اطلاعات، از مصاحبۀ نیمهساختاریافته و بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از سه فرایند همپوش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری نظری استفاده شد. با درنظرگرفتن متن تمام مصاحبهها در مرحلۀ کدگذاری باز، تعداد 303 مفهوم شناسایی شد که پس از تجمیع کدهای مشابه، 23 مفهوم به دست آمد. سپس در مرحلۀ کدگذاری محوری ده مقولۀ اصلی مشخص شد. نتایج نشان داد که معیارهای انتخاب و احراز پستهای مدیریت در سازمانهای ورزشی به دلایل فرهنگی و فردی منصفانه نیستند. پیشنهاد میشود معیارهای انتخاب به گونهای باشند که هم سلسلهمراتب لحاظ شود و هم شروع از سطح میانی باشد؛ درنتیجه قوانین به صورتی تنظیم شوند که حضور بانوان در حیطههای اجتماعی و فرهنگی و از جمله فعالیتهای ورزشی، برجستهتر شود و انتخاب بانوان با نگرش به شایستهسالاری و تخصصگرایی باشد.
جامعه شناسی
مهدیه اخوندی؛ کرم حبیب پور گتابی؛ زهرا حضرتی صومعه
چکیده
موضوع مشارکت سیاسی زنان در کشورهای درحالتوسعه، پدیدۀ پیچیدهای است و به پویایی و توسعۀ نظامهای سیاسی مربوط میشود. هدف این پژوهش، درک و تحلیل وضعیت مشارکت سیاسی زنان است که با روششناسی کیفی و روش نظریۀ زمینهای انجام شد. به این منظور با هفده زن ساکن شهر تهران که با روش نمونهگیری هدفمند و ترکیبی از راهبردهای گلولهبرفی و ...
بیشتر
موضوع مشارکت سیاسی زنان در کشورهای درحالتوسعه، پدیدۀ پیچیدهای است و به پویایی و توسعۀ نظامهای سیاسی مربوط میشود. هدف این پژوهش، درک و تحلیل وضعیت مشارکت سیاسی زنان است که با روششناسی کیفی و روش نظریۀ زمینهای انجام شد. به این منظور با هفده زن ساکن شهر تهران که با روش نمونهگیری هدفمند و ترکیبی از راهبردهای گلولهبرفی و حداکثر تغییرات انتخاب شده بودند، مصاحبههای عمیق و نیمهساختاریافته انجام شد. پس از تحلیل دادهها، 85 کد اولیه، هفت مقوله محوری و یک مقولۀ هسته از خلال نظام کدگذاری دادهها استخراج شد: شرایط علی (مسائل و چالشهای اقتصادی، حکمرانی برابرمحور)، شرایط زمینهای (ساختار سیاسی نابرابر و چالشهای مردسالارانه)، شرایط مداخلهگر (عوامل شخصیتی- روحی)، راهبردها (شایستهسالاری و ایجاد بستر شکوفایی) و پیامدها (کنشگری فعال سیاسی زنان و طرد انفعال سیاسی). همچنین «مشارکت سیاسی زنان؛ کنشی معنادار و چندوجهی» بهعنوان مقولۀ هسته احصا شد و درنهایت مدل پارادایمی مستخرج از دادهها تنظیم شد. یافتهها بر این دلالت دارند که زنان در مشارکت سیاسی عاملان و کنشگرانی فعال بوده و دست به کنشهای مبتنی بر زمینههای سیاسی میزنند؛ کنشی از نوع مشارکت که با شناسایی موانع و عوامل تسهیلگر میتواند راهگشای مشارکت سیاسی فعال آنان به عنوان شهروندانی اثرگذار در حوزۀ سیاست بدل شود.
مطالعات زنان
عاطفه رحمانی؛ محسن بدره؛ زهرا میرحسینی
چکیده
خودکشی یکی از دیربازترین پدیدارهای جوامع انسانی است و از آنجا که طبعاً باید در چارچوب روانشناسی اجتماعی هر جامعه و جماعتهای فرعیتر خود مطالعه و فهم شود، تاکنون بخش مهمی از مطالعات اجتماعی خودکشی، متمرکز بر خودکشی در مناطق عشایری و روستایی بوده است. چندسالی است آمار قابلتوجه خودکشی و بهویژه خودسوزی زنان در منطقۀ دیشموک استان ...
بیشتر
خودکشی یکی از دیربازترین پدیدارهای جوامع انسانی است و از آنجا که طبعاً باید در چارچوب روانشناسی اجتماعی هر جامعه و جماعتهای فرعیتر خود مطالعه و فهم شود، تاکنون بخش مهمی از مطالعات اجتماعی خودکشی، متمرکز بر خودکشی در مناطق عشایری و روستایی بوده است. چندسالی است آمار قابلتوجه خودکشی و بهویژه خودسوزی زنان در منطقۀ دیشموک استان کهگیلویه و بویراحمد، بازتاب رسانهای گستردهای یافته است. این پژوهش در پی آن بود تا بهوسیلۀ روش کیفی پدیدارشناسی به شیوۀ گئورگی و با ابزار مصاحبۀ نیمهساختیافته، خودکشی در این منطقۀ روستایی-عشایری را مطالعه و بررسی کند. نمونۀ پژوهش، هدفمند و متشکل از افرادی است که خودکشی ناموفق داشتهاند و یا یکی از نزدیکانشان خودکشی منجر به مرگ داشته است. محققان در فهم ادراکات مصاحبهشوندگان از علل و زمینههای اقدام به خودکشی در این منطقه به پنج مقولۀ اصلی: 1) عدم آگاهی و مهارت مدیریت زندگی؛ 2) عدم رضایت از زندگی خصوصی؛ 3) رسیدن به احساس بنبست و گیرکردن در زندگی اجتماعی؛ 5) زمینههای شخصیتی و سطحی بودن برخی باورهای دینی؛ رسیدهاند که هرکدام جداگانه در بخش یافتهها به مفاهیم جزئیتر تفکیک و به نقلقولهایی از مصاحبهشوندگان مستند شدهاند. سرانجام، این مقولهها با بخشی از ادبیات نظری خودکشی مقایسه شده و نویسندگان پیشنهادهایی برای پیشگیری از خودکشی ارائه دادهاند.
مطالعات زنان
هادیه پرهیزکار؛ آذر علی محمدی؛ صدیقه طاهره اسدزاده؛ مریم هاشم پور صادقیان
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی و فراتحلیل کیفی مطالعات انجامشده در حوزۀ زنان بدسرپرست است. در این راستا تمامی مقالههای علمی-پژوهشی با کلیدواژۀ «زنان بدسرپرست» در بازۀ زمانی ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۰ از پایگاه اطلاعاتی-علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه اسنادی نورمگز استخراج شد. در ادامه ۳۴ مقاله برای استخراج دادهها و بررسی بیشتر گزینش و به روش مطالعۀ ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی و فراتحلیل کیفی مطالعات انجامشده در حوزۀ زنان بدسرپرست است. در این راستا تمامی مقالههای علمی-پژوهشی با کلیدواژۀ «زنان بدسرپرست» در بازۀ زمانی ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۰ از پایگاه اطلاعاتی-علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه اسنادی نورمگز استخراج شد. در ادامه ۳۴ مقاله برای استخراج دادهها و بررسی بیشتر گزینش و به روش مطالعۀ اسنادی، کتابخانهای و فراتحلیل مطالعه شدند. براساس یافتههای تحقیق حاضر، مطالعات انجامشده در این حوزه، دو جهتگیری عمدۀ روانشناسی و جامعهشناسی را دربرمیگیرد؛ بهطوریکه ابعاد دیگر زندگی این دسته از زنان از جمله اقتصادی و سیاسی ذیل این دو دسته بررسی میشوند. گروهی از این مطالعات به تحلیل نظری و ارائۀ مدلهایی برای شناسایی مسائل زنان بدسرپرست در جهت کاهش مشکلات آنان با استفاده از روشهای مداخلهای پرداختهاند و گروهی دیگر به تقویت روحیه و ایجاد انگارۀ مثبت در زنان بدسرپرست از طریق افزایش دیدگاههای مثبتنگر بهلحاظ تجربی پرداختند. یافتههای این مطالعه در دو بعد روانشناسی و جامعهشناسی نشان میدهد این زنان نیازمند حمایتهای روانی، اجتماعی و اقتصادی هستند و توانمندسازی آنها در ابعاد ذکرشده کیفیت زندگی آنها را بهبود میبخشد و سبب کاهش رنج اجتماعی آنها میشود. مبتنی بر دستاوردهای نظری این پژوهش به نظر میرسد سیاستگذاران بایستی مبتنی بر تعریف جامعی از زنان بدسرپرست، اقدام به بازنگری در قوانین و احکام اجتماعی مرتبط با این زنان بپردازند.
کارآفرینی
حسین صادقی؛ اژین عباس پور؛ گودرز شاهمرادی
چکیده
در جهان امروز که با پژوهشهای مختلف زیادی در حوزههای گوناگون علمی بهخصوص در حوزۀ کارآفرینی صورت میپذیرد، مواجهۀ معناگرایانه با یک خروجی قابلمشاهده و عینی و کاربردی برای حل چالشهای بشری کار دشواری است. یکی از این حوزهها نگرش فرهنگی کارآفرینی است که بهصورت یک هدف مشخص توسط متغیرهای دیگر میتواند بر توسعۀ کارآفرینی اجتماعی ...
بیشتر
در جهان امروز که با پژوهشهای مختلف زیادی در حوزههای گوناگون علمی بهخصوص در حوزۀ کارآفرینی صورت میپذیرد، مواجهۀ معناگرایانه با یک خروجی قابلمشاهده و عینی و کاربردی برای حل چالشهای بشری کار دشواری است. یکی از این حوزهها نگرش فرهنگی کارآفرینی است که بهصورت یک هدف مشخص توسط متغیرهای دیگر میتواند بر توسعۀ کارآفرینی اجتماعی در بین زنان تأثیر بگذارد. بهدلیل تعدد مطالعات، در این پژوهش پاسخ خود را در برآیندی علمی از نتایج این پژوهشها میبینیم. همچنین بهعلت گستردگی حوزۀ مطالعاتی یعنی حوزۀ کارآفرینی زنان، در یک مرور نظاممند با بهرهگیری از نرمافزار cma2 پژوهشهای کمی دیگر بهصورت جامع تحلیل و بررسی میشود. برایناساس در پژوهش حاضر، جامعۀ آماری 1547 مقالۀ جستوجوشدۀ مرتبط با موضوع از سال 2020 تا 2010 است که 305 مقاله از میان آنها غربال و از این تعداد با رعایت پروتکل استاندارد، 17 مقاله وارد سبد تحلیل شدند. این سبد تحلیل به مقادیری قابلقیاس و تجمیع که اندازۀ اثر خوانده میشود، تبدیل شده است. نتایج فرضیۀ تأثیر نگرش فرهنگی بر توسعۀ کارآفرینی اجتماعی زنان حاکی از این است که براساس مقدار اندازۀ اثر (345/1) بین نگرش فرهنگی و توسعۀ کارآفرینی اجتماعی زنان تأثیر مثبت و معناداری وجود دارد که طبق تفسیر اندازه اثر کوهن، قوی تلقی میشود. درنهایت نتایج این پژوهش میتواند در حوزۀ کسبوکارهای کارآفرینانه و جامعهشناسی مورد استفاده قرار گیرد.
توسعه روستایی
فاطمه موحدیان؛ سعید غلامرضایی؛ فاطمه رحیمی فیض آباد
چکیده
اشتغال زنان روستایی، یکی از راهکارهای درآمدزایی، کاهش فشار بر منابع و در پی آن توسعۀ روستایی است. در این بین بخش تعاون میتواند در زمینۀ اشتغال زنان روستایی، نقش بسزایی داشته باشد. اما موضوع مهمی که در این راستا حائز اهمیت است، عواملی است که بر تصمیم و قصد زنان روستایی عضو صندوقهای خرد محلی برای شروع سرمایهگذاری و فعالیت در تشکلهای ...
بیشتر
اشتغال زنان روستایی، یکی از راهکارهای درآمدزایی، کاهش فشار بر منابع و در پی آن توسعۀ روستایی است. در این بین بخش تعاون میتواند در زمینۀ اشتغال زنان روستایی، نقش بسزایی داشته باشد. اما موضوع مهمی که در این راستا حائز اهمیت است، عواملی است که بر تصمیم و قصد زنان روستایی عضو صندوقهای خرد محلی برای شروع سرمایهگذاری و فعالیت در تشکلهای تعاونی اثرگذار است. در این راستا، این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر قصد رفتاری زنان روستایی عضو صندوقهای اعتباری خرد استان لرستان به خوداشتغالی در قالب تشکلهای تعاونی به روش پیمایش انجام شد. جامعۀ آماری زنان روستایی عضو فعال صندوقهای اعتباری خرد استان لرستان شامل 1087 نفر است که به روش نمونهگیری چندمرحلهای انتساب، متناسب با حجم نمونه و بر پایۀ جدول کرجسی و مورگان، نمونهای 307 نفری برای تحقیق انتخاب شدند. گردآوری دادهها در این پژوهش با پرسشنامۀ محققساخته انجام شد. پس از تهیۀ پرسشنامه، روایی شکلی و محتوایی آن توسط متخصصان موضوعی و پایایی آن از طریق محاسبۀ ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای مختلف تحقیق تأیید شد. برای تعیین عاملهای مؤثر بر قصد زنان روستایی به خوداشتغالی در تعاونیها از مدل معادلههای ساختاری و نرمافزار AMOS24 استفاده شد. یافتهها نشان داد متغیر علائق، بیشترین تأثیر مستقیم را بر قصد زنان روستایی به اشتغال در تعاونیها دارد و خودکارآمدی، دارای بیشترین تأثیر غیرمستقیم بر قصد زنان روستایی به اشتغال در تعاونیها است.
رفاه و برنامه ریزی اجتماعی
مانا وحیدبافنده؛ ملیکا وحیدبافنده؛ جواد ایمانی شاملو
چکیده
تحلیل رابطۀ جنسیت و فضا در کنار یکدیگر سبب میشود تا نقشها و نیازهای هر یک از زن و مرد بهخصوص در فضاهای شهری مشخص شود. این تحلیل کمک میکند تا با درک چگونگی نقشهای سازندۀ زنان، به تولید و بازتولید روابط اجتماعی مطلوب در فضاهای شهری منجر شود. حضور زنان در فضاهای عمومی و شهری نهتنها منعکسکننده، بلکه روایتکنندۀ روابط مطلوب یک ...
بیشتر
تحلیل رابطۀ جنسیت و فضا در کنار یکدیگر سبب میشود تا نقشها و نیازهای هر یک از زن و مرد بهخصوص در فضاهای شهری مشخص شود. این تحلیل کمک میکند تا با درک چگونگی نقشهای سازندۀ زنان، به تولید و بازتولید روابط اجتماعی مطلوب در فضاهای شهری منجر شود. حضور زنان در فضاهای عمومی و شهری نهتنها منعکسکننده، بلکه روایتکنندۀ روابط مطلوب یک اجتماع است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ابعاد و مؤلفههای مؤثر بر شکلگیری فضاهای شهری مطلوب برای زنان با استفاده از روش فراتحلیل است. جستوجوها بهصورت دستی و بر مبنای کلیدواژههای «فضاهای شهری، زنان» صورت گرفته است و برای کلیدواژههای فرعی نیز عبارتهای «پارک، فضای عمومی، فضاهای تکجنسیتی» جایگزین همراه کلیدواژۀ اول است. بازۀ زمانی مطالعاتی از سال 1395 تا 1401 در منابع فارسی و سال 2016 تا 2022 در منابع انگلیسی است. همچنین از نرمافزار SPSS برای انجامدادن آزمونهای فراتحلیل استفاده شده که درنتیجۀ آن نمودار جنگلی، حبابی، تشخیص ناهمگنی و قیفی (سوگیری انتشار) تولید شده است. برای سنجش پایگاههای علمی برای تولید محتوا در این حوزه نیز، از نرمافزار وسویور استفاده شده است. نتایج پژوهش نشاندهندۀ آن است که ابعاد اصلی آن؛ شامل ابعاد کالبدی و عملکردی، ابعاد ساختاری و فضایی، ابعاد فردی و شخصیتی و ابعاد فرهنگی و اجتماعی در طراحی فضاهای شهری است. جایگاه پژوهشهای حوزۀ طراحی فضای شهری مطلوب برای زنان در ادبیات پژوهش جهانی حائز اهمیت است.
جامعه شناسی
فاطمه بازگیر؛ جمال محمدی
چکیده
تلاش این پژوهش مطالعۀ کیفی تجارب زیستۀ زنان سالمند از طرد اجتماعی در سرای سالمندان شهر خرمآباد است. برای نیل به این هدف، از نظریۀ زمینهای استفاده شده تا علل، شرایط مداخلهگر و پیامدهای تجربۀ طرد اجتماعیِ زنانِ سالمند بهشیوهای ژرفنگرانه واکاوی شود. سوژهها به شیوۀ نمونهگیری هدفمند از میان ساکنین سرای سالمندان حاج صدیق ...
بیشتر
تلاش این پژوهش مطالعۀ کیفی تجارب زیستۀ زنان سالمند از طرد اجتماعی در سرای سالمندان شهر خرمآباد است. برای نیل به این هدف، از نظریۀ زمینهای استفاده شده تا علل، شرایط مداخلهگر و پیامدهای تجربۀ طرد اجتماعیِ زنانِ سالمند بهشیوهای ژرفنگرانه واکاوی شود. سوژهها به شیوۀ نمونهگیری هدفمند از میان ساکنین سرای سالمندان حاج صدیق و فرزانگان شهر خرم-آباد انتخاب شدهاند و با آنها مصاحبۀ عمیق فردی انجام شده است. نتایج تحلیل مصاحبهها بیانگر آن است که نابرخورداری زنان از پایگاه اقتصادیِ مستقل (نداشتن پشتوانۀ مالی و ازدستدادن توان کار)، افول همبستگیهای سنتی در خانواده (زوال اقتدار مادرانگی، شکاف نسلی و رشد فردگرایی) و دگردیسی سبکهای زندگی (تغییر نوع و چیدمان وسایل خانگی، تغییر معنای کار خانگی و سیطرۀ مناسبات جنسیتی) اصلیترین شرایطیاند که خانوادهها در بستر آنها تصمیم میگیرند زنان سالمند را به سرای سالمندان تحویل بدهند. این شرایط علی، بهموازات تداوم سکونت و زیست زنان در سرای سالمندان، بهمیانجی برخی شرایط مداخلهگر به عوامل شکلدهندۀ تجربۀ طردشدگی زنان سالمند بدل میشوند. بدبینی مفرط (کاهش اعتماد به جامعه، حالت شکنندگی درونی) و احساس تنهایی (حسرت روابط گذشته، احساس فراموششدگی) دو مورد از مهمترین شرایط مداخلهگری هستند که مجرای اثرگذاری شرایط علی بوده و زنان سالمند را بهتدریج در وضعیتی ذهنی ـ روانی فرو میبرند که پیامدهایی اساسی برای آنها و تأثیر عمیقی بر شخصیتشان دارد. بدین معنا که در پی اثرگذاری این دو نوع شرایط آنچه در سرای سالمندان عاید زنان میشود احساس کندهشدن از جهان زندگی و افتادن در فرایند مرگ تدریحی است.
کارآفرینی
احسان چیت ساز؛ پدرام ادیب فر
چکیده
علیرغم پیشرفت قابل توجه در ترویج عدالت جنسیتی در محیط کار، پویایی جنسیتی همچنان بر فرصتهای شغلی و پیشرفت زنان تأثیر میگذارد. این مقاله راهبردهای مربیگری را برای کمک به مراجعان زن برای هدایت این پویاییها و پیشبرد شغل خود برجسته میکند. این مقاله با تکیه بر تحقیقات و بهترین شیوهها، بر اهمیت به رسمیت شناختن و درک تفاوتهای جنسیتی ...
بیشتر
علیرغم پیشرفت قابل توجه در ترویج عدالت جنسیتی در محیط کار، پویایی جنسیتی همچنان بر فرصتهای شغلی و پیشرفت زنان تأثیر میگذارد. این مقاله راهبردهای مربیگری را برای کمک به مراجعان زن برای هدایت این پویاییها و پیشبرد شغل خود برجسته میکند. این مقاله با تکیه بر تحقیقات و بهترین شیوهها، بر اهمیت به رسمیت شناختن و درک تفاوتهای جنسیتی در عین اجتناب از کلیشههای مضر تأکید میکند. در این پژوهش به وسیلهی رویکرد مرور سیستماتیک به شناسایی مطالعات مرتبط با حوزه استراتژیهای مربیگری زنان در محل کار پرداختیم و با جستجو در چندین پایگاه داده و مشخص کردن معیارهایی برای در نظر گرفتن پژوهشهای ورودی تحقیق، با استفاده از یک رویکرد سنتز روایی به تحلیل دادهها پرداختیم. مطالعات موجود در این بررسی از مداخلات مربیگری مختلف، از جمله مربیگری یک به یک، مربیگری گروهی و برنامههای مربیگری استفاده کردند. چندین مطالعه بر روی تأثیر مربیگری بر سوگیریهای مبتنی بر جنسیت متمرکز شدهاند، از جمله درک زنان در پستهای رهبری و تأثیر مربیگری بر نگرش مردان نسبت به رهبران زن. این مرور متون نظاممند، اثربخشی مربیگری را در پرداختن به سوگیریهای مبتنی بر جنسیت، شناسایی و غلبه بر موانع پیشرفت و توسعه مهارتهای ارتباطی و رهبری مؤثر برای زنان در محیط کار برجسته میکند. در این مقاله به این نتیجه رسیدیم که در حالی که پیشرفت به سمت عدالت جنسیتی همچنان یک مبارزه باقی میماند، مربیگری میتواند نقشی حیاتی در کمک به زنان برای دستیابی به ظرفیت کامل خود در محیط کار ایفا کند.
مطالعات زنان
محمد ریحانی؛ شهرام عبدی
چکیده
هدف کلی این پژوهش طراحی برنامه راهبردی توسعه ورزش قهرمانی بانوان استان خراسان شمالی بود. پژوهش حاضر از نظر روش پژوهش توصیفی-پیمایشی، به لحاظ هدف کاربردی و از نظر جمعآوری دادهها به صورت آمیخته (کمی و کیفی) بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی و کمی شامل مدیران، معاونان و کارشناسان (اداره کل ورزش و جوانان استان خراسان شمالی، اداره ورزش ...
بیشتر
هدف کلی این پژوهش طراحی برنامه راهبردی توسعه ورزش قهرمانی بانوان استان خراسان شمالی بود. پژوهش حاضر از نظر روش پژوهش توصیفی-پیمایشی، به لحاظ هدف کاربردی و از نظر جمعآوری دادهها به صورت آمیخته (کمی و کیفی) بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی و کمی شامل مدیران، معاونان و کارشناسان (اداره کل ورزش و جوانان استان خراسان شمالی، اداره ورزش و جوانان شهرستان بجنورد، هیاتهای ورزشی استان و باشگاههای ورزشی استان)، اساتید دانشگاهی رشته علوم ورزشی استان، مربیان ورزش قهرمانی و ورزشکاران قهرمان زن استان خراسان شمالی بود. نمونه آماری در بخش کیفی 14 نفر و در بخش کمی شامل 23 نفر از افراد جامعه آماری بود. روش نمونهگیری در بخش کیفی و کمی بهصورت هدفمند بود. برای جمعآوری دادهها نیز از دو روش مصاحبه اکتشافی نیمه هدایت شده و پرسشنامه محقق ساخته و برای بدست آوردن نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها و اولویتبندی استراتژیهای تدوین شده از چارچوبی با عنوان چارچوب جامع تدوین استراتژی مدل SWOT-ANP و همچنین برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار Super Decisions2 استفاده شده است. نتایج نشان داد، ورزش قهرمانی بانوان استان دارای 9 قوت، 16 ضعف، 11 فرصت و 13 تهدید و در مجموع 17 راهبرد است و استراتژی رقابتی، استراتژی قالب در این پژوهش شناسایی شد. مهمترین استراتژی بهدست آمده در بخش توسعه ورزش قهرمانی بانوان استان خراسان شمالی تدوین برنامههای هدایتی و حمایتی در مسیر رشد بانوان ورزشکار از مبتدی تا پیشرفته میباشد که شایسته است مسئولان ورزش استان توجه ویژهای به استراتژیهای بهدستآمده از این پژوهش داشته باشند.
اقتصاد
سعداله دارابی؛ حسین محمودیان
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، تحلیل وضعیت طول مدت بیکاری و مقایسه آن در بین زنان و مردان ایرانی در دوره 1398-1392 است. در این مطالعه تلاش شده است تأثیر چهار متغیر جنس و سن، سطح تحصیلات و وضعیت تاهل بر روی طول مدت بیکاری کارجویان 20 تا 45 ساله مراجعهکننده به مراکز کاریابی سراسر کشور بررسی شود. این مطالعه با کمک تکنیک آماری تحلیل پیشینه بقا، از طریق ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، تحلیل وضعیت طول مدت بیکاری و مقایسه آن در بین زنان و مردان ایرانی در دوره 1398-1392 است. در این مطالعه تلاش شده است تأثیر چهار متغیر جنس و سن، سطح تحصیلات و وضعیت تاهل بر روی طول مدت بیکاری کارجویان 20 تا 45 ساله مراجعهکننده به مراکز کاریابی سراسر کشور بررسی شود. این مطالعه با کمک تکنیک آماری تحلیل پیشینه بقا، از طریق پالایش و آنالیز حدود دو میلیون رکورد داده، (که توسط کاریابیهای سراسر کشور و با نظارت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گردآوری شده است)، انجام پذیرفته است. یافتههای این مطالعه حاکی از آن است که زنان در مقایسه با مردان طول دوره بیکاری بیشتر و شانس کمتری برای دستیابی به شغل دارند. در تببین این یافته، میتوان گفت؛ احتمالا یکی از دلایل میتواند این باشد که برای مردان مشاغل بیشتری وجود دارد که با شرایط زنان تناسب ندارد. و به عبارتی زنان با محدودیت تنوع شغلی مواجه هستند. تاهل و فرزندآوری و تربیت فرزندان توسط زنان نیز میتواند یکی از دلایل افزایش طول دوره بیکاری آنان در مقایسه با مردان باشد که این موضوع با توجه به تئوریهای جنسیتی قابل توجیه است. چرا که تئوریهای جنسیتی، خصوصاً با فرهنگ ایرانی، وظایف اصلی زنان را عمدتاً تربیت و پرورش فرزندان دانسته و این در حالی است که در این فرهنگ، تأمین درآمد موردنیاز خانوار برعهدۀ مردان گذشته شده است و از اینرو انتظار میرود تحمیل چنین وظیفهای بر مردان، باعث کاهش دورۀ بیکاری برای این گروه گردد.زنان و مردان جویای کار در گروههای سنی 20 تا 24 سال نسبت به سایر گروههای سنی از میانگین طول دوره بیکاری کمتر و شانس بیشتری برای دستیابی به شغل و خروج از بیکاری برخوردار هستند. این یافته به کمک نظریه جستجوی شغل قابل تببین است. زیرا افراد 25 تا 45 سال، احتمالا به دلیل ارتقا سطح تحصیلات و مهارتهای خود، توقع بیشتری برای دریافت شغلهای با دستمزد بالا داشته و همین امر باعث میشود که هر شغل با هر سطح از دستمزد را نپذیرند و بنابراین دست به جستجوی شغلی بیشتری زده، که در نهایت این موضوع باعث افزایش طول دوره بیکاری در میان این افراد میشود.کارجویان متاهل، مطلقه و بیوه (بجز مردان مطلقه و بیوه)، دارای خطر بقای بیکاری کمتری نسبت به افراد مجرد هستند. به نظر میرسد، افراد متاهل، مطلقه و بیوه (بهویژه در بین زنان) به دلیل مسئولیت خانوادگی و بار تکفل، بیشتر از افراد مجرد تحت فشار جهت دریافت شغل به منظور کسب درآمد و رفع مایحتاج خانواده هستند از اینرو معمولاً هر شغلی با هر سطح از دستمزد را میپذیرند. در مقابل افراد مجرد بدلیل داشتن فرصت کافی و خارج از فشارهای مالی، در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش شغل پیشنهاد شده تصمیم میگیرند و این امر ممکن است منجر به افزایش طول دوره بیکاری آنها در مقایسه با افراد متاهل شود که این یافته با نظریه جستجوی شغل منطبق است.در هر دو گروه زنان و مردان، کارجویان بیسواد بالاترین خطر بیکاری و افراد با سطح تحصیلات کارشناسی ارشد، و دکتری در رده دوم بالاترین خطر بیکاری قرار دارند. شانس خروج از بیکاری برای افراد با سطح تحصیلی متوسطه، دیپلم، پیش-دانشگاهی و حوزوی در مقایسه با سایر سطوح تحصیلی بیشتر است. این یافته بر اساس نظریه مهارت (تحصیل و آموزش)، قابل تبیین است. بر اساس این نظریه، برنامههای آموزشی و مهارتورزی سبب میشود شانس فرد جویای کار در یافتن شغل افزایش یابد. شرکت در برنامههای آموزشی میتواند علامت مثبت به کارفرمایان ارائه و همچنین نااطمینانی در مورد قابلیت استخدامی متقاضیان شغل را کاهش دهد.. بر اساس دیگر یافتههای این مطالعه، افراد با سطح تحصیلات کارشناسی ارشد و دکتری در رده دوم بالاترین خطر بیکاری قرار دارند. در عوض، شانس خروج از بیکاری برای افراد با سطح تحصیلی متوسطه، دیپلم، پیشدانشگاهی و حوزوی در مقایسه با سایر سطوح تحصیلی بیشتر است بنابراین به نظر میرسد بازار کار ایران، هنوز به مرحلهای از پیچیدگی و بلوغ نرسیده است که خواهان افراد با سطوح تحصیلات بالاتر از دیپلم در سطح وسیع باشد. و تقریباً نیاز مهارتی بازار کار در همان سطوح دیپلم و زیر دیپلم برای اکثر مشاغل، بدلیل عدم نوآوری و رشد بسیار کند مشاغل مهارت محور، متوقف مانده استاز اینرو پیشنهاد میشود در فرایند سیاستگذاری و مدیریت بازار کار کشور، به تغییرات ساختار سنی و جنسی جمعیت اهتمام جدی شود. زنان نیمی از جمعیت کشور هستند بنابراین ضروریست؛ استفاده از این ظرفیت، به ویژه در شرایط خروج از پنجره جمعیتی و نیز برنامهریزی برای ایجاد اشتغال پایدار و کاهش طول دوره بیکاری آنان، در اولویت قرار گیرد. با توجه به عدم تطابق آموزشهای رسمی و رشتههای تحصیلی با مهارتهای شغلی مورد نیاز بازار کار ایران، سیاستهای اصلاحی در این راستا اتخاذ شود. همچنین سیاستگذاران حوزه اشتغال کشور با طراحی و تصویب یک بسته تشویقی، کارفرمایان را مجاب کنند تا زمینه اشتغال افراد مجرد در سنین پایین مهیا و شانس خروج از بیکاری آنان تسهیل گردد.
مهدی فیل سرائی
چکیده
این پژوهش تأثیر تنوع جنسیتی هیأت مدیره بر ناکارآیی سرمایهگذاری شرکت را بررسی میکند. استدلال بر این است که شرکتها با تنوع جنسیتی هیأت مدیره، ناکارآیی سرمایهگذاری کمتری نسبت به شرکتهای با تنوع جنسیتی هیأت مدیره بالا میباشند و وجود مدیران زن در هیأت مدیره با ناکارآمدی سرمایهگذاری رابطهی منفی دارد. در راستای بررسی این موضوع، ...
بیشتر
این پژوهش تأثیر تنوع جنسیتی هیأت مدیره بر ناکارآیی سرمایهگذاری شرکت را بررسی میکند. استدلال بر این است که شرکتها با تنوع جنسیتی هیأت مدیره، ناکارآیی سرمایهگذاری کمتری نسبت به شرکتهای با تنوع جنسیتی هیأت مدیره بالا میباشند و وجود مدیران زن در هیأت مدیره با ناکارآمدی سرمایهگذاری رابطهی منفی دارد. در راستای بررسی این موضوع، فرضیههای پژوهش بر مبنای یک نمونهی آماری متشکل از 108 شرکت طی سالهای 1396 لغایت 1400 (540 مشاهده) و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چندمتغیره مورد آزمون قرار گرفت. تجزیه و تحلیل نمونهی پژوهش نشان میدهد که بین تنوع جنسیتی هیأت مدیره با ناکارآمدی سرمایهگذاری رابطهی منفی معناداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که استقلال هیأت مدیره، رابطهی بین تنوع جنسیتی هیأت مدیره و ناکارآمدی سرمایهگذاری را تعدیل میکند. اما دورهی تصدی مدیر عامل، رابطهی بین تنوع جنسیتی هیأت مدیره و ناکارآمدی سرمایهگذاری را تعدیل نمیکند.تجزیه و تحلیل نمونهی پژوهش نشان میدهد که بین تنوع جنسیتی هیأت مدیره با ناکارآمدی سرمایهگذاری رابطهی منفی معناداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که استقلال هیأت مدیره، رابطهی بین تنوع جنسیتی هیأت مدیره و ناکارآمدی سرمایهگذاری را تعدیل میکند. اما دورهی تصدی مدیر عامل، رابطهی بین تنوع جنسیتی هیأت مدیره و ناکارآمدی سرمایهگذاری را تعدیل نمیکند.
مطالعات زنان
جمیله علم الهدی؛ پرستو علیخانی؛ مرتضی رضایی زاده؛ اسماعیل جعفری
چکیده
نمیتوان بنیان فکری حاکم بر توانمندسازی زنان مسلمان را بر پایه فمینیسم و گفتمان جنسیت قرار داد. چرا که این دو، مفهوم جنسیت را متناسب با معرفتشناسی مادی و غیرالهی تبیین کردهاند که با جوامع اسلامی ناسازگار است. از اینرو، شناسایی مجموعه اصولی برگرفته از ادراک الهی ضرورت پیدا میکند تا به مثابه یک بنیان برای توانمندسازی زنان مسلمان ...
بیشتر
نمیتوان بنیان فکری حاکم بر توانمندسازی زنان مسلمان را بر پایه فمینیسم و گفتمان جنسیت قرار داد. چرا که این دو، مفهوم جنسیت را متناسب با معرفتشناسی مادی و غیرالهی تبیین کردهاند که با جوامع اسلامی ناسازگار است. از اینرو، شناسایی مجموعه اصولی برگرفته از ادراک الهی ضرورت پیدا میکند تا به مثابه یک بنیان برای توانمندسازی زنان مسلمان عمل کند. پژوهش حاضر، به دنبال شناسایی این اصول بود. در ادراک اسلامی پیرامون مباحث جنسیت چه اصولی حاکم است؟ در پاسخ به این پرسش، پژوهشگران به پارادایم تفسیری متعهد شدند؛ چون برای استخراج اصولی پیرامون مباحث جنسیت در ادراک اسلامی باید به ذهنیت و تجارب اندیشمندان مسلمان نیز رجوع میشد. سؤال پژوهش در 8 جلسه گروه کانونی با 32 پژوهشگر و اندیشمند مسلمان مطرح شد که در پژوهش یا فعالیتهای اجتماعی خود به دنبال بسط ادراک اسلامی در امر توانمندسازی زنان مسلمان بودند. از طریق کدگذاری باز، شواهد گفتاری جلسات تحلیل شدند و از طریق روش بازخورد مشارکتکننده، اعتبار یافتهها افزایش یافت. شش اصل بعنوان اصول حاکم بر ادراک اسلامی پیرامون مفهوم جنسیت، بدست آمد که عبارتند بودند از: مکملگرایی، پویایی در زمان و مکان، عاطفه اجتماعی، انتخابگری، برابری در فرصتهای تعالی، و رقابتگریزی. اصول ششگانه بدستآمده از ظرفیت بیشتری نسبت به ذهنیتهای سهگانه سلطهجو-برابریخواه-رهاییطلب برای توانمندسازی زنان مسلمان برخوردار هستند. میتوان اهمیت زمینه و محیط بعلاوهی ناکامی بنیانهای فکری غیرالهی در توانمندسازی زنان را از دلایل این امر برشمرد.
مطالعات زنان
امیر عسگری؛ صاحبه مسعودی؛ مائده تقی زاده طبرسی
چکیده
توانمندسازی زنان از موضوعاتی است که در طیف گستردهای از برنامهها و سیاستگزاریهای نهادهای مختلف در سرتاسر جهان جای میگیرد، ولی با این حال، توجه به ویژگیهای شناختی و پژوهشهای حوزه علوم شناختی و اساسا مساله شناخت و توانمندیهای شناختی در بسیاری از این سیاستگزاریها مغفول مانده است. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از روشی ...
بیشتر
توانمندسازی زنان از موضوعاتی است که در طیف گستردهای از برنامهها و سیاستگزاریهای نهادهای مختلف در سرتاسر جهان جای میگیرد، ولی با این حال، توجه به ویژگیهای شناختی و پژوهشهای حوزه علوم شناختی و اساسا مساله شناخت و توانمندیهای شناختی در بسیاری از این سیاستگزاریها مغفول مانده است. در این راستا، پژوهش حاضر با استفاده از روشی دو مرحله ای مبتنی بر مرور دامنه و تحلیل محتوا به ارائه چارچوبی برای توانمندسازی زنان در حکمرانی براساس مطالعات حوزه علوم شناختی می پردازد. خروجیهای این پژوهش از جمله 18 عنصرکلیدی توانمندسازی زنان براساس مطالعات شناختی در کنار چارچوب مفهومی ارائه شده، می تواند بسیاری از متخصصین، پژوهشگران و علاقهمندان مطالعات حوزه توانمندسازی، حکمرانی و زنان را در مسیر رسیدن به پاسخهایشان برای سیاستگزاری و تصمیمگیری در حوزههای مربوطه و انجام پژوهش های کاربردی و همچنین ایجاد شبکهای از مفاهیم مرتبط یاری دهد. پژوهش حاضر همچنین در خصوص ایجاد طرحواره هایی از پژوهش های کاربردی با هدف ایجاد ارتباط مابین حوزههای مختلف مطالعات حکمرانی و همچنین مطالعات علوم شناختی از این جهت حائز اهمیت است که می تواند خلاءهای مفهومی و همچنین مسیرهایی برای مطالعات بیشتر برای علاقه مندان مطالعات بینارشته ای در طیف گسترده ای از موضوعات و مفاهیم فراهم آورد.